• بیوگرافی

















  • صفحۀ سایت در فیس بوک

  • مطالب پسندیده در فیس بوک

  • paypal

  • موضوع هفته

    مطالب محبوب

    اشتهای روسیه برای تحولات چقدر است؟ علیرغم آغوش ترامپ انگیزه های مخرب مسکو محدودیت هایی دارد

    اشتهای روسیه برای تحولات چقدر است؟

    علیرغم آغوش ترامپ انگیزه های مخرب مسکو محدودیت هایی دارد

    محمد اکرام یاور

    ایالات متحده به نظر می‌رسد در آغوش گرفتن روسیه توسط دونالد ترامپ تهدیدی را تشدید می‌کند که در سال گذشته زنگ خطر را در پایتخت‌های غربی به صدا درآورده است: همسویی مجموعه قدرتمندی از دشمنان از جمله چین، ایران، کره شمالی و روسیه در یک «محور آشوب» به رهبری روسیه هر چهار کشور تجدیدنظرطلب هستند و قصد دارند نظم جهانی را که به زعم آنها بر علیه خود انباشته شده است براندازند غرب نگران است که این کشورها علاوه بر حمایت اقتصادی، نظامی و سیاسی از یکدیگر ممکن است درگیری ایجاد کنند که غرب برای مهار اثرات بی‌ثبات‌کننده آن تلاش خواهد کرد. در حالی که از متحدان غربی خود جدا می شود و مسکو را در مذاکرات بر سر جنگ اوکراین درگیر می کند واشنگتن پیشنهاد کرده است که یکی از اهدافش ایجاد شکاف بین روسیه و شرکای آن است آن نتیجه غیر واقعی است. روسیه انتظار دارد دیر یا زود در اوکراین پیروز شود با یا بدون توافق آمریکا. بنابراین دلیل کمی برای قطع روابط با شرکای باارزش فقط برای خشنود کردن ترامپ وجود خواهد داشت  و به خصوص تمایلی به برهم زدن رابطه قابل اعتماد با پکن به خاطر رابطه با واشنگتن که ممکن است فقط تا انتخابات بعدی ایالات متحده ادامه داشته باشد نخواهد بود اگر دولت ترامپ به هر حال فشار ایالات متحده بر مسکو را بردارد روسیه ممکن است در نهایت هم روابط قوی‌تری با دولت‌های دیگر رویزیونیست داشته باشد و هم سطح تحمل غیرقابل تصور واشنگتن در قبال سیاست‌های خارجی مخرب خود را داشته باشد.اما حتی در یک محیط نسبتاً سهل‌انگیز اشتهای روسیه برای تحولات جهانی محدودیت‌هایی دارد. انفجارهای جدید درگیری لزوماً به نفع آن نخواهد بود. با توجه به منابع محدود و مشغله‌اش با اوکراین توانایی مسکو برای شکل دادن به نتایج به نفع خود در سایر نقاط جهان بسیار محدود است به عنوان مثال از آنجایی که خشونت اخیراً در سراسر خاورمیانه گسترش یافته است روسیه در ابتدا خوشبین بود که خصومت ها به دشمنانش آسیب می رساند اما این درگیری به تضعیف موقعیت مسکو ختم شد زیرا آسیب پذیری یکی از شرکای روسیه یعنی ایران را آشکار کرد و با سقوط دیگری، یعنی رژیم سوریه به اوج خود رسید اتکای روسیه به شرکای غیر از چین، ایران و کره شمالی نیز مشکل آفرینی این کشور را محدود کرده است نیاز این کشور به حفظ روابط با ثبات به ویژه با هند و عربستان سعودی انگیزه های تهاجمی آن را کاهش داده است و تمایل مسکو برای جلوگیری از ناراحتی کشورهای جنوب جهانی آن را مجبور کرده است تا در مجامع دیپلماتیک چندجانبه مانند برجام و سازمان ملل با احتیاط حرکت کند.این محدودیت‌ها تا زمانی که روسیه به جنگ در اوکراین ادامه می‌دهد قوی‌تر خواهند بود اما پس از یک توافق احتمالی نیز به نوعی ادامه خواهند داشت. مسکو در جایی که بتواند عواقب مداخله خود را کنترل کند احتمالاً تشخیص خواهد داد که منافع آن بیشتر از خطرات آن است. اما در جایی که مداخله آن می تواند به یک درگیری تمام عیار تبدیل شود که مستلزم مشارکت نظامی روسیه است مسکو ممکن است خویشتن داری بیشتری به خرج دهد. در عمل این بدان معناست که روسیه تقریباً به طور قطع کمپین‌های اطلاعات نادرست و اقدامات خرابکارانه خود (مانند حملات سایبری و خرابکاری زیرساخت‌ها) در اروپا را افزایش خواهد داد و در تمایل آشکار ایالات متحده برای عقب‌نشینی از قاره فرصتی برای تخریب بیشتر انسجام ناتو احساس می‌کند اما بیزاری روسیه از درگیری نظامی باید این کشور را از ایجاد آشوب در شبه جزیره کره در خاورمیانه و حتی در کشورهای آفریقایی که در آنها حضور امنیتی دارد باز دارد پس از مواجهه با برخی مخالفت‌ها با برنامه تجدیدنظرطلبانه خود در مجامع چندجانبه مسکو ممکن است استراتژی دیپلماتیک خود را نیز مورد ارزیابی مجدد قرار دهد تا حدی بر اساس میزان ویرانی که خود ایالات متحده در آن نهادها ایجاد خواهد کرد روسیه در حال انجام یک بازی طولانی است و می داند که باید نبردهای خود را انتخاب کند به خصوص اگر باد غیرمنتظره کاخ سفید موقتی یا طوفانی باشد اگر کشورهایی که هنوز متعهد به مقابله با اخلال روسیه هستند بخواهند در این دوره جدید و نامشخص این کار را به طور مؤثر انجام دهند آنها نیز باید به دقت ارزیابی کنند که کجا و چه زمانی وارد این معارضه شوند  با شروع جبهه اروپایی که به طور فزاینده در معرض خطر است.

    هرج و مرج بیش از حد

    معمولاً تصور می‌شود که درگیری همزمان در بخش‌های مختلف جهان به نفع قدرت‌های تجدیدنظرطلب به ضرر غرب است دلیل آن اتکای بسیاری از کشورهای غربی به ایالات متحده برای دفاع است: واشنگتن بار منحصر به فرد گسترش بازدارندگی هسته ای و سایر اشکال تضمین امنیتی را برای متحدان و شرکای خود در درجه اول در آسیا و اروپا به دوش می کشد با توجه به تعهدات چندلایه ایالات متحده اگر ایالات متحده به طور همزمان به چند بحران کشیده شود منابع جمعی غرب ممکن است کاهش یابد. اکنون که تمایل ایالات متحده برای کمک زیر سوال رفته است شرکای ایالات متحده ممکن است بیش از هر زمان دیگری نگران استقرار دفاعی در چندین جبهه باشند. واقعیت این است که روسیه و شرکای آن با محدودیت‌هایی روبرو هستند که می‌تواند منافع آنها را برای ایجاد درگیری‌ها محدود کند.موج اخیر خصومت ها در خاورمیانه را در نظر بگیرند. پس از حمله حماس به اسرائیل در 7 اکتبر 2023 به نظر می رسید روسیه در ابتدا از حواس پرتی از جنگ خود در اوکراین استقبال می کند با شروع جنگ اسرائیل در غزه و سپس مقابله با شبه نظامیان حزب الله تحت حمایت ایران در لبنان و دفع حملات ایران و حوثی ها در یمن ایالات متحده باتری های موشکی پاتریوت و سایر سلاح ها را به منطقه منتقل کرد. واشنگتن همچنین تلاش های دیپلماتیک قابل توجهی را صرف فشار برای مذاکرات آتش بس در غزه و بعداً لبنان کرد. از سوی دیگر مسکو تلاش چندانی برای آرام کردن تنش‌های متاستاز انجام نداد به نظر می‌رسید که فشار اضافی که درگیری‌ها بر پدافند هوایی محدود غربی وارد می‌کند و همچنین افزایش نارضایتی بقیه جهان از استاندارد دوگانه‌ای که در واکنش‌های غرب به جنگ‌های غزه و اوکراین درک می‌کردند تنها به نفع روسیه خواهد بود. اما آشفتگی در خاورمیانه برای مسکو بسیار شدید و غیرقابل پیش‌بینی نشان داده است که به طور قابل اعتمادی جهت گیری مطلوبی را نداشته باشد از آنجایی که شریک آن ایران به دلیل رویارویی های نیابتی و مستقیم با اسرائیل ضعیف شده بود روسیه هیچ کمک معناداری ارائه نکرد. حملات ایران به اسرائیل در آوریل و اکتبر 2024 که کمترین آسیب فیزیکی و تلفات را به همراه داشت نشان داد که توانایی موشکی آن کمتر از آنچه قبلا تصور می شد، مهیب است حملات تلافی جویانه اسرائیل به ویژه حمله در ماه اکتبر تولید موشکی و پدافند هوایی ایران را مختل کرد. کارزار اسرائیل علیه حزب‌الله نیز قدرت این گروه را کاهش داد که در اوایل دسامبر به نیروهای شورشی در سوریه کمک کرد تا رژیم بشار اسد متحد مسکو و تهران را سرنگون کنند.سرنگونی اسد به ویژه محدودیت های اشتها و توانایی روسیه برای شکل دادن به رویدادها در تئاترهای دوردست را آشکار کرد در ماه‌های منتهی به فروپاشی رژیم سوریه مسکو که از سال 2015 حضور نظامی خود را در سوریه حفظ کرده است گشت‌زنی‌های خود را در نزدیکی بلندی‌های جولان اشغالی توسط اسرائیل در جنوب غربی تشدید کرد و بمباران‌های خود را در استان ادلب در شمال غرب تشدید کرد تا مانع از پیشروی شورشیان ضد اسد از ترکیه و حرکت شورشیان ضد اسد علیه اسرائیل شود. اهداف خود در سوریه اما هنگامی که شورشیان حمله برق آسای خود را در اواخر نوامبر آغاز کردند، نیروهای روسیه عمدتاً کنار ایستادند کرملین که مشغول اوکراین بود، نه منابع نظامی داشت و نه تمایلی برای نجات متحد سوری خود داشت.در نهایت موج اخیر درگیری در خاورمیانه موقعیت استراتژیک روسیه را از بین برد مسکو نمی توانست یا نمی خواست قاطعانه از طرف شرکای خود در منطقه مداخله کند و در نتیجه نفوذ خود را در آنجا از دست داد. روسیه و ایران به دور از فعال سازی معنادار فعالیت های مخرب یکدیگر بر روی مبارزات خود متمرکز شده اند و بنابراین حداقل در کوتاه مدت در کمک هایی که می توانند در جاهای دیگر ارائه کنند محدود شده اند.

    دوست دشمن مشترک

    مسکو همچنین مجبور شده است که محورهای مخرب سیاست خارجی خود را با نگرانی در مورد منافع شرکای خود که اهداف تجدیدنظرطلبانه ای که با چین، ایران و کره شمالی مشترک دارد متعادل کند. این “اصلاح طلبان” شامل کشورهای قدرتمند غیر غربی می شوند که می خواهند قوانین حاکمیت جهانی را به روز کنند اما همچنان می خواهند سیستم بین المللی موجود کار کند. آنها به دنبال روابط خوب با غرب هستند و ثبات را بر آشوب ترجیح می دهند.برای روسیه حفظ روابط خوب با هند و عربستان سعودی بسیار مهم است. هند بزرگ‌ترین خریدار نفت روسیه و دومین تامین‌کننده کالاهای با کاربرد دوگانه آن است که برای اهداف نظامی و تجاری ارزشمند است و دو کشور روابط دفاعی و صنعتی قوی دارند در همین حال عربستان سعودی گفتگوی اصلی روسیه در اوپک است که نفوذ قابل توجهی بر بازارهای جهانی نفت دارد. (روسیه در اوپک پلاس شرکت می کند که شامل اعضای اوپک و همچنین سایر کشورهای تولیدکننده نفت است.) درآمدهای نفت و گاز حدود یک سوم بودجه دولتی روسیه را پشتیبانی می کند و بنابراین برای توانایی این کشور در پیگرد قانونی جنگ در اوکراین بسیار مهم است. مسکو نمی تواند تحمل یک افت شدید قیمت نفت را داشته باشد خود عربستان سعودی ممکن است تمایل چندانی برای کاهش قیمت نفت نداشته باشد اما ممکن است با فشار ایالات متحده نیز مواجه شود: ترامپ در سخنرانی در مجمع جهانی اقتصاد در ژانویه پیشنهاد کرد که می تواند «از عربستان سعودی و اوپک بخواهد که هزینه نفت را پایین بیاورند» تا مجبور به پایان جنگ شوند. اگر کرملین و رهبری عربستان سعودی در شرایط خوبی باقی بمانند، هر دو موقعیت چانه زنی خود را در مقابل واشنگتن تقویت می کنند. روسیه به جای اینکه همه جانبه با “محور تحولات” همکاری کند، سیاست های خود را طوری تنظیم کرده است که نگرانی های شرکای اصلاح طلب خود را در مورد سایر اعضای این محور توجیه کند. برای مثال زمانی که روسیه تابستان گذشته به فکر انتقال تسلیحات به حوثی‌های مورد حمایت ایران بود عربستان سعودی  که ایران را رقیب می‌داند  به مسکو فشار آورد تا این طرح را لغو کند در ماه دسامبر رسانه‌ها گزارش دادند که روسیه در حال مذاکره درباره توافقی برای فروش سیستم راداری پیشرفته Voronezh به هند است که به ارتش هند کمک می‌کند تا حریم هوایی بر فراز چین را که هند با آن مرز مورد مناقشه مشترک دارد، نظارت کند تامین نیازهای اردوگاه اصلاح طلبان نیز در پیشبرد جاه طلبی های روسیه به عنوان یک بازیگر جهانی نقش اساسی دارد روسیه مدعی است که رهبری آنچه را که “اکثریت جهانی” می نامد در تلاش برای غلبه بر نفوذ نامتناسب غرب در امور جهانی است. در طول دوره ریاست مسکو به عنوان رئیس بریکس در سال گذشته مقامات روسی صدها جلسه و گروه کاری را برای پیشبرد این دستور کار تشکیل دادند که موضوعات مختلفی از انرژی هسته ای گرفته تا سلامت را پوشش می دادند. اما برزیل و هند از تلاش‌های روسیه (و چین) برای استفاده از برجام برای تضعیف غرب و نهادهای مرتبط با آن عقب‌نشینی کرده‌اند. به عنوان مثال نارندرا مودی نخست وزیر هند در سخنرانی در نشست بریکس در روسیه در اکتبر گذشته هشدار داد که این بلوک نباید خود را به عنوان «جایگزینی برای سازمان های جهانی» معرفی کند روسیه در این اجلاس لفاظی خود را ملایم تر کرد و ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه تضمین داد که برجام به یک “اتحاد ضد غربی” تبدیل نخواهد شد.تمایل روسیه برای استفاده از سایر نهادهای چندجانبه برای ایجاد مشکل نیز به همین ترتیب محدود شده است. روسیه به‌عنوان عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل، می‌تواند طرح‌های ارائه‌شده توسط اعضای غربی را وتو کند و از سال 2022 به‌طور فزاینده‌ای مایل به انجام این کار بوده است اما مسکو در برخی مواقع رفتار مخرب خود را برای جلوگیری از عقب‌نشینی محدود کرده است. ژوئن گذشته از رای گیری شورای امنیت سازمان ملل درباره طرح آتش بس تحت حمایت ایالات متحده برای غزه خودداری کرد و اذعان داشت که کشورهای عربی از این طرح حمایت می کنند و با وتوی روسیه خشمگین خواهند شد مسکو در اجلاس آینده سازمان ملل در ماه سپتامبر کمتر درایت داشت، با این حال، هنگامی که دیپلمات‌های روسی تلاش کردند تا توافق نهایی اجلاس سران را که «پیمان آینده» نامیده می‌شود از مسیر خارج کنند، مورد انتقاد مکزیک و چندین کشور آفریقایی قرار گرفت در حالی که مدعی شدند قصدشان حفاظت از «آرزوهای جنوب جهانی» در برابر «غرب جمعی» است. اختلال روسیه به طرز شگفت انگیزی نتیجه معکوس داشت و تنها شش کشور دیگر از اقدام برای به تعویق انداختن تصویب این توافق حمایت کردند در حالی که 143 کشور آن را رد کردند و 15 کشور رای ممتنع دادند مسکو تنبیه شده ممکن است در مذاکرات چندجانبه آینده محتاطانه تر ادامه دهد.

    تحولات کنترل شده

    روسیه، با کمک رویزیونیست های همکار خود به دامن زدن به بی ثباتی جهانی ادامه خواهد داد اما همه تحولات تحولات مطلوبی نیستند بنابراین مسکو بر فرصت هایی تمرکز خواهد کرد که انتظار دارد سود استراتژیک را به همراه داشته باشد در اروپا جایی که روسیه سال‌هاست که به زیرساخت‌های غیرنظامی و نظامی حمله می‌کند و در سیاست داخلی مداخله می‌کند کرملین احتمالاً از قبل ضربه احتمالی را به استراتژی خود وارد کرده است. بدتر از آن مسکو ممکن است سرزنش منظم دولت ترامپ از متحدان اروپایی خود و پذیرفتن نیروهای ضد لیبرال در این قاره را به عنوان دعوتی برای مداخله بیشتر ببیند. فعالیت های روسیه که برای از بین بردن تدریجی وحدت اروپا طراحی شده اند نه تنها ادامه خواهند داشت بلکه در نهایت احتمالاً افزایش خواهند یافت. در کشورهای آسیب‌پذیری که بین جناح شرقی ناتو و روسیه قرار گرفته‌اند مانند مولداوی مسکو ممکن است سودی برای ایجاد هرج و مرج عمیق‌تر ببیند که ناشی از بی‌علاقگی آشکار واشنگتن به آن منطقه است روسیه آب‌ها را در ژانویه با قطع عرضه گاز به قلمرو جداشده ترنسنیستریا آزمایش کرد به این امید که برای دولت مرکزی طرفدار اروپا مولداوی بحرانی ایجاد کند اما در سایر نقاط جهان روسیه ممکن است برای دامن زدن به مشکلات نکات مثبت کمتری ببیند زیرا باید هم محدودیت‌های منابع خود را در نظر بگیرد و هم غیرقابل پیش‌بینی بودن دولت ترامپ را در نظر بگیرد به عنوان مثال اگر ایران از آستانه هسته‌ای عبور کند اسرائیل (و احتمالاً ایالات متحده) احتمالاً با اقدام نظامی پاسخ می‌دهد که منجر به جنگی می‌شود که می‌تواند ناتوانی روسیه را آشکار کند  مسکو قادر نخواهد بود و نمی‌خواهد در دفاع از ایران مداخله کند که خطر رویارویی مستقیم با واشنگتن را به همراه خواهد داشت  و منطقه وسیع‌تر جنوب قفقاز را بی‌ثبات می‌کند بنابراین مسکو بعید است به تهران در دستیابی به زرادخانه هسته ای عملیاتی کمک کند روسیه شراکت دفاعی خود را با ایران و کره شمالی افزایش داده است اما نمی‌خواهد به جنگ‌های آنها کشیده شود  نه زمانی که هنوز در اوکراین می‌جنگد و احتمالاً پس از آن نیز نخواهد بود. در ساحل نیز روسیه نقش نظامی خود را مجدداً تنظیم کرده است. سپاه آفریقا روسیه یک نیروی مزدور تحت کنترل دولت که جایگزین گروه شبه‌نظامی واگنر در اکثر کشورهایی شده است که این گروه دومی در آنجا فعالیت می‌کرده است به جای شرکت در انواع مأموریت‌های پرخطری که نیروهای واگنر برای انجام آنها استفاده می‌کردند مایل است بر آموزش نظامیان محلی تمرکز کند. هدف مسکو ایجاد مشارکت های امنیتی بیشتر در آفریقا است که موقعیت روسیه را در جناح جنوبی ناتو تقویت می کند اما تشدید درگیری می تواند این هدف را به خطر بیندازد زیرا می تواند تقاضای بیشتری برای نیروی انسانی و منابع روسیه نسبت به آنچه مسکو مایل به استقرار آن است ایجاد کند.روسیه احتمالاً به تعدیل مواضع خود در دیپلماسی چندجانبه نیز ادامه خواهد داد. این سازمان از بریکس و دیگر انجمن‌هایی که غرب را دور می‌زنند حمایت می‌کند اما احتمالاً برنامه ضدغربی خود را برای حفظ روابط خوب با برزیل رئیس امسال بریکس و هند که پوتین در نظر دارد امسال از آن بازدید کند ملایم‌تر خواهد کرد. روسیه ممکن است بپذیرد که پیشرفت در مسائل عملی مانند ایجاد یک سیستم پرداخت جهانی که موسسات مالی ایالات متحده را دور می‌زند یا ایجاد تدابیری برای تسهیل تجارت بین‌المللی با استفاده از ارزهای محلی نیازمند رویکردی سنجیده برای تضمین حمایت برزیل، هند و سایر بازیگران اصلی است با این اوصاف مسکو همچنین می‌تواند متوجه شود که در سال‌های آتی از آزادی عمل بیشتری برای خرابکاری در حکومت جهانی برخوردار است زیرا تحقیر آشکار ترامپ از چندجانبه‌گرایی باعث می‌شود اقدامات یکجانبه روسیه کمتر ناهنجار به نظر برسد و تمایل جدید دولت ترامپ به همسویی با روسیه  در اوایل این هفته ایالات متحده در دو رای گیری در سازمان ملل به مناسبت سومین سالگرد تهاجم روسیه به اوکراین در کنار روسیه قرار گرفت  می تواند فرصت هایی را برای دیپلمات های روسی ایجاد کند تا از شکاف ها در اردوگاه غربی سوء استفاده کنند حتی اگر مراقب باشند با واشنگتن یا شرکای اصلاح طلب روسیه دشمنی نکنند.

    نبردهای خود را انتخاب کنند

    روسیه از همسویی خود با دیگر قدرت‌های تجدیدنظرطلب مذاکره نخواهد کرد بنابراین اروپا و شرکای آن باید با روش‌هایی دست و پنجه نرم کنند که این روابط تصمیمات آنها را در مورد اولویت‌بندی تهدیدها و نحوه تخصیص منابع پیچیده می‌کند نقاط تعارض احتمالی زیادی وجود دارد اما این نه دقیق است و نه مفید است که فرض کنند روسیه در همه جا و به یکباره به آشوب دامن می زند. یک استراتژی متقابل موثر و پایدار باید محدودیت‌هایی را که مسکو تحت آن عمل می‌کند بشناسد و تلاش‌های غرب را بر این اساس متمرکز کند.در اروپا احتمال تشدید مداخله روسیه وجود دارد امواج آتش سوزی، ترور و اطلاعات نادرست در آینده نیازمند توجه فوری است کشورهای اروپایی نه تنها باید با تشدید اجرای تحریم ها هزینه هایی را برای اقدامات ترکیبی به روسیه تحمیل کنند آنها همچنین ممکن است به ابزارهایی برای پاسخگویی به حملات سایبری نیاز داشته باشند. آنها باید برای بدتر هم آماده شوند: روسیه در نهایت می تواند از نیروی نظامی با دقت کالیبره شده علیه یکی از اعضای اروپایی ناتو استفاده کند در صورتی که ائتلاف را از نظر نظامی بسیار ضعیف و از نظر سیاسی برای پاسخگویی موثر درک کند اگرچه فعالیت‌های روسیه در آفریقا تهدیدی فوری برای اروپا نیست کشورهای اروپایی باید برای جلوگیری از تحکیم بیشتر حضور نظامی روسیه در جناح جنوبی ناتو تلاش کنند. به ویژه آنها باید تلاش کنند تا از برنامه های روسیه برای انتقال ساختارهای لجستیکی که قبلاً در سوریه مستقر بود به لیبی که به عنوان مرکز جدید عملیات سپاه آفریقا عمل می کند جلوگیری کنند. تلاش‌های کنونی برای ایجاد اختلاف بین مسکو و خلیفه حفتر فرمانده ارتش ملی لیبی که کنترل بخش‌هایی از لیبی را در اختیار دارد که دارایی‌های نظامی روسیه را در خود جای داده است کافی نخواهد بود. اروپا و شرکای آن نیز باید دوباره در کار سخت و غیر جذاب تشویق حکومت فراگیر در لیبی شرکت کنند برای مهار نفوذ روسیه در سایر نقاط آنها باید همکاری امنیتی را به شرکای آفریقایی پیشنهاد دهند یا با شناخت محدودیت‌های منابع خود سایر کشورهای دارای حضور رو به رشد در این قاره -مانند ترکیه و کشورهای خلیج‌فارس- را تشویق به ایفای نقش‌های تثبیت‌کننده کنند فراتر از اروپا و آفریقا، تهدید مستقیمی که روسیه برای غرب ایجاد می‌کند حداقل در حال حاضر محدود است. همکاری دفاعی روسیه با چین، ایران و کره شمالی مطمئناً مشکل ساز است زیرا توانایی های نظامی هر چهار کشور را افزایش می دهد اما روسیه منبع اصلی بی ثباتی در بیشتر نقاط جهان نیست با این حال اروپا و ایالات متحده باید به همکاری نزدیک برای اعمال تحریم ها و کنترل های صادراتی که مانع از همکاری روسیه و شرکای آن برای توسعه فناوری های بسیار حساس می شود، ادامه دهند. آنها همچنین باید به تعامل با کشورهایی که می توانند به جلوگیری از اشکال خطرناک همکاری کمک کنند ادامه دهند برای مثال عربستان سعودی ممکن است بتواند روسیه را از انتقال سلاح های تهاجمی دوربرد به ایران یا حوثی ها باز دارد در نظر گرفتن پتانسیل مشارکت روسیه در جنگ‌های شبه جزیره کره یا خاورمیانه چندان ضروری نیست. احتمال همسویی چین و روسیه منجر به اشکال شدید تبانی در زمان جنگ، مانند استفاده از سلاح‌های هسته‌ای تاکتیکی توسط هر دو کشور در درگیری‌های همزمان ممکن است دورنمای دورتر و بعید به نظر برسد اما اگر چنین سناریوهایی آشکار شوند، پیامدهای آن به اندازه‌ای فاجعه‌بار خواهد بود که برنامه‌ریزان دفاعی دست‌گرای غربی باید در مورد چگونگی انجام آن فکر کنند.در نهادهای چندجانبه بیرون کشیدن باد از بادبان های روسیه مستلزم تلاش کشورهای غربی برای برآوردن خواسته های مشروع کشورهای جنوب جهانی است که خواستار حکمرانی جهانی فراگیرتر هستند. صندوق بین المللی پول، بانک جهانی و شورای امنیت سازمان ملل متحد همگی دارای نمایندگی نامتعادل هستند که باید به آنها رسیدگی شود هر چند چنین اصلاحاتی دشوار باشد. بیگانگی بین اعضای BRICS و G-7 تنها درخواست روسیه برای یک بلوک ضد غرب را شیرین می کند بنابراین جلوگیری از بیگانگی بیشتر کلید خواهد بود. G-20 می تواند به عنوان پل ارتباطی بین دو گروه از کشورها عمل کند  که تصمیم دولت ترامپ برای حذف نشست وزیران خارجه گروه 20 در آفریقای جنوبی در هفته گذشته را خطرناک تر می کند. دولت ایالات متحده قبلاً چندین نهاد سازمان ملل را ترک کرده است و اگر بی‌علاقگی آن به چندجانبه‌گرایی پایدار باشد کشورهای اروپایی و همفکر مانند استرالیا، کانادا و ژاپن باید این خلاء را پر کنند رهبری سیاسی را تامین کنند کمبود منابع را پوشش دهند و از حمایت سازمانی حمایت کنند اگر آنها نتوانند گام بردارند روسیه می تواند از فرصت استفاده کند و جذابیت این نهادهای جهانی را بیشتر از بین ببرد دولت دوم ترامپ خود منبع تحولات است  در حکومت جهانی برای اروپا و بسیاری دیگر از متحدان ایالات متحده برای روسیه جهت گیری مجدد ایالات متحده ابهاماتی را به همراه دارد اما فرصت بیشتری را به همراه دارد محدودیت‌های ساختاری در مورد ظرفیت روسیه برای استفاده از آشفتگی به نفع خود در تئاترهای دوردست احتمالاً پابرجا خواهد ماند و اگر ترامپ به عنوان کلانتر جدید در شهر گهگاه تصمیم به اعمال قانون و نظم بگیرد نتایج ممکن است همیشه به مذاق روسیه خوش نیاید اما عقب‌نشینی آشکار ترامپ به حوزه‌های تفکر قرن نوزدهمی ممکن است به روسیه فرصت بیشتری بدهد تا مداخله‌اش در اروپا را تشدید کند  و اروپا و شرکای آن باید به ارزیابی دقیقی از اهداف احتمالی و محدودیت‌های احتمالی تلاش‌های مخرب مسکو مجهز شوند.




    بازدید ها:

    درج یک دیدگاه

    
    <