• بیوگرافی

















  • صفحۀ سایت در فیس بوک

  • مطالب پسندیده در فیس بوک

  • paypal

  • موضوع هفته

    مطالب محبوب

    افسردگی همه گیر ویروس کرونا اقتصاد جهانی هرگز یکسان نخواهد بود

    افسردگی همه گیر ویروس کرونا

    اقتصاد جهانی هرگز یکسان نخواهد بود

    مؤید رسولی کاندیدای دوکتورا دانشگاه شیان جیائوتنگ چین

    ویروس همه گیر COVID-19 یک تهدید یک بار در نسل برای جمعیت جهان است. اگرچه این اولین شیوع بیماری نیست که در سراسر جهان شیوع پیدا می کند  اما اولین بار است که دولت ها با آن به شدت مبارزه کرده اند. تلاش های کاهش یافته  از جمله محاصره و ممنوعیت سفر  سعی در کاهش سرعت عفونت ها برای حفظ منابع پزشکی موجود دارند. برای تأمین اعتبار این و سایر اقدامات بهداشت عمومی  دولتها در سراسر جهان قدرت اقتصادی را در مقیاسی مستقر می كنند كه قبلاً به ندرت دیده می شد.اگرچه لقب “بحران مالی جهانی” را داشت  اما رکودی که از سال 2008 آغاز شد عمدتا یک بحران بانکی در 11 اقتصاد پیشرفته بود. حمایت از رشد دو رقمی در چین  قیمت بالای کالاها و ترازنامه های بدون چربی  بازارهای نوظهور نسبت به آشفتگی آخرین بحران جهانی کاملاً مقاوم هستند. کندی اقتصادی کنونی متفاوت است. ماهیت مشترک این شوک کرونا رمان به مرزهای ملی احترام نمی گذارد  از زمان رکود بزرگ  بخش بزرگی از جامعه جهانی را در رکود قرار داده است. در نتیجه  بهبودی به اندازه رکود سریع و سریع نخواهد بود. و در نهایت  سیاستهای مالی و پولی که برای مبارزه با انقباض استفاده می شود  به جای از بین بردن ضررهای اقتصادی را کاهش می دهد و مدت زمان طولانی قبل از چنگالهای اقتصاد جهانی را به جایی که در آغاز سال 2020 برمی گردد بازمی دارد.این بیماری همه گیر انقباض اقتصادی گسترده ای ایجاد کرده است که در بسیاری از نقاط جهان با یک بحران مالی همراه خواهد بود  زیرا وام های غیرحضور شرکتی در کنار ورشکستگی ها جمع می شوند. پیش فرض های حاکمیتی در جهان در حال توسعه نیز آماده افزایش سن هستند. این بحران مسیری مشابه با بحرانی که آخرین بحران در پیش گرفته است  به جز وخیم تر ، متناسب با مقیاس و دامنه سقوط فعالیت اقتصادی جهانی خواهد بود. و این بحران سخت تر از همتایان ثروتمند آنها به خانوارهای کم درآمد و کشورها خواهد رسید. در واقع  بانک جهانی تخمین می زند که حدود 60 میلیون نفر در سطح جهان به دلیل بیماری همه گیر  به فقر شدید فرو می روند. انتظار می رود اقتصاد جهانی در نتیجه متفاوت عمل کند  زیرا ترازنامه در بسیاری از کشورها عمیق تر به سرخ می رود و راهپیمایی یکبار ناشدنی جهانی سازی متوقف می شود.

    همه ماشین ها پایین

    بانک جهانی در جدیدترین تحلیل خود پیش بینی کرد که اقتصاد جهانی در سال 2020 5.2 درصد کاهش خواهد یافت. دفتر آمار ایالات متحده آمریكا به تازگی بدترین آمار بیكاری ماهانه را در 72 سال اخیر منتشر كرده است كه آژانس در آن سابقه دارد. بیشتر تحلیل ها نشان می دهد که نرخ بیکاری ایالات متحده تا اواسط سال آینده در نزدیکی علامت دو رقمی باقی خواهد ماند. بانک مرکزی انگلیس هشدار داده است که امسال انگلستان با شدیدترین میزان کاهش تولید از سال 1706 روبرو خواهد شد. این وضعیت چنان وحشتناک است که سزاوار آن است که “افسردگی” خوانده شود  یک بیماری افسردگی همه گیر. متأسفانه  خاطره رکود بزرگ مانع از این شده است که اقتصاددانان و دیگران از این کلمه استفاده کنند  زیرا رکود دهه 1930 در هر دو عمق و طول آن به شکلی پیچیده بود که احتمالاً تکرار نشود. اما قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم مملو از افسردگی بود. به نظر می رسد بسیاری از افراد شغل خود را از دست داده و تجارت خود را برای استفاده از اصطلاح کمتری برای توصیف این مصیبت بی احترامی می کنند.اپیدمیولوژیست ها ویروس کرونا را که باعث COVID-19 جدید شده است  می دانند. بنابراین  این نتیجه می یابد که گسترش آن واکنش های جدیدی از بازیگران دولتی و خصوصی را به دنبال دارد. رویکرد اجماع برای کند کردن گسترش آن  مستلزم دور نگه داشتن کارگران از معیشت و خریداران از محل بازار است. با فرض اینکه هیچ موج دوم یا سوم از این نوع وجود ندارد که بیماری همه گیر آنفولانزای اسپانیا در سال 1918-1919 را توصیف کند  این بیماری همه گیر یک منحنی V شکل معکوس در حال افزایش و سپس سقوط عفونت ها و مرگ و میر خواهد داشت. اما حتی اگر این سناریو از بین برود  COVID-19 به احتمال زیاد در بعضی از نقاط جهان روبرو خواهد شد.تاکنون شیوع این بیماری همزمان نبوده است. تعداد موارد جدید ابتدا در چین و سایر مناطق آسیا  سپس در اروپا و سپس به تدریج در مناطقی از ایالات متحده (قبل از شروع دوباره در سایر موارد) افزایش یافته است. در همین زمان  نقاط داغ COVID-19 در مناطقی به ویژه برزیل ، هند و روسیه جمع آوری شده است. در این بحران  آشفتگی اقتصادی از نزدیک به این بیماری پی می رود. این حمله دو طرفه جای زخم عمیقی بر فعالیت اقتصادی جهانی گذاشته است.برخی از اقتصادهای مهم اکنون در حال بازگشایی هستند  واقعیتی که در بهبود شرایط تجارت در آسیا و اروپا و چرخش در بازار کار در ایالات متحده منعکس شده است. گفته می شود  این بازگشت نباید با ریکاوری اشتباه گرفته شود. در همه بدترین بحران های مالی از اواسط قرن نوزدهم  به طور متوسط ​​هشت سال طول کشید تا سرانه تولید ناخالص داخلی به سطح قبل از بحران برگردد. (میانگین آن هفت سال بود.) با وجود سطح تاریخی محرک مالی و پولی  می توان انتظار داشت که ایالات متحده بهتر و بهتر عمل کند. اما بیشتر کشورها توانایی جبران خسارت اقتصادی COVID-19 را ندارند. بازپرداخت مداوم  آغاز یک سفر طولانی از یک سوراخ عمیق است.اگرچه هر نوع پیش بینی در این محیط با بلاتکلیفی از بین می رود  اما سه شاخص وجود دارد که در کنار هم نشان می دهد که مسیر بهبودی طولانی خواهد بود. اولین صادرات است. به دلیل بسته شدن مرزها و تعطیلی مرزها  تقاضای جهانی کالا متوقف شده است و اقتصادهای وابسته به صادرات را به سختی وارد کرده است. حتی قبل از همه گیری  بسیاری از صادرکنندگان با فشار روبرو بودند. بین سالهای 2008 و 2018  رشد تجارت جهانی در مقایسه با دهه قبل نصف کاهش یافته است. اخیراً صادرات در اثر جنگ تجاری ایالات متحده و چین که رئیس جمهور ایالات متحده دونالد ترامپ در اواسط سال 2018 راه اندازی کرده صدمه دیده است. برای اقتصادهایی که گردشگری منبع مهمی برای رشد است  سقوط در سفرهای بین المللی فاجعه بار است. صندوق بین المللی پول پیش بینی کرده است که در کارائیب  جایی که جهانگردی بین 50 تا 90 درصد درآمد و اشتغال در برخی از کشورها را شامل می شود  درآمد گردشگری “فقط به تدریج طی سه سال آینده به سطح قبل از بحران باز می گردد.”نه تنها حجم تجارت کاهش می یابد. قیمت بسیاری از صادرات نیز کاهش یافته است. در هیچ کجا نمایشی از کاهش قیمت کالاها از بازار نفت قابل مشاهده نبود. این کندی باعث افت شدید تقاضا برای انرژی شده است و ائتلاف شکننده موسوم به اوپک + را تشکیل داده است که متشکل از اعضای اوپک ، روسیه و سایر تولیدکنندگان متفقین است که قیمت نفت را به 45 تا 70 دلار در هر بشکه رساندند. برای بیشتر سه سال گذشته اوپک + توانسته بود همکاری کند وقتی تقاضا زیاد بود و فقط کاهش عرضه توکن ضروری بود. اما نوعی کاهش عرضه که این بیماری همه گیر مورد نیاز است باعث شده است که دو بازیکن اصلی کارتل  روسیه و عربستان سعودی  در برابر درد واقعی که آنها مایل به تحمل آن نیستند  مقاومت کنند. تولید بیش از حد و سقوط آزاد در قیمت نفت  مدلهای تجاری همه تولید کنندگان  به ویژه مدلهای در بازارهای نوظهور  از جمله نمونه ای را که در ایالات متحده وجود دارد  آزمایش می کند  بخش نفت و گاز شیل. فشارهای مالی شرکت کنندگان  اندوهی را بر روی نهادهای ضعیف در ایالات متحده و جاهای دیگر انداخته اند. به عنوان مثال  اكوادور وابسته به نفت در آوریل 2020 به حالت پیش فرض رفت و سایر تولیدكنندگان نفت در حال توسعه در معرض خطر پیروی از این پرونده هستند.در سایر اپیزودهای برجسته پریشانی  ضربات به اقتصاد جهانی فقط جزئی بود. در طی بحران بدهی دهه بیست و هشتم آمریکای لاتین و بحران مالی آسیا 1997  اکثر اقتصادهای پیشرفته به رشد خود ادامه دادند. بازارهای نوظهور  به ویژه چین منبع اصلی رشد در طول بحران مالی جهانی 2008 بودند. الآن نه. آخرین باری که همه موتورها خراب شدند در رکود بزرگ بود. فروپاشی این بار به طور مشابه ناگهانی و شیب دار خواهد بود. سازمان تجارت جهانی تخمین می زند که تجارت جهانی بین سالهای 1320 و بین سالهای 13 تا 32 درصد کاهش می یابد. اگر نتیجه در جایی از نقطه وسیع باشد ، بدترین سال برای جهانی سازی از اوایل دهه 1930 خواهد بود.شاخص دوم که نشانگر بهبودی طولانی و کند است بیکاری است. تلاش های کاهش همه گیر در حال از بین بردن پیچیده ترین ماشین آلات در تاریخ  اقتصاد مدرن بازار است و قطعات به سرعت یا یکپارچه جمع نمی شوند. برخی از مشاغل بسته با بازگشایی باز نخواهند شد. صاحبان آنها پس انداز خود را کاهش داده و ممکن است نسبت به سرمایه گذاری های آینده اقدام کنند و مواظب باشند. بردن کلاس کارآفرینی به نفع نوآوری نخواهد بود.علاوه بر این  برخی از کارگران خزنده یا اخراج ، به طور دائم از نیروی کار خارج می شوند. برخی دیگر مهارت های خود را از دست می دهند و در طول طلسم طولانی بیکاری  فرصت های توسعه حرفه ای را از دست نخواهند داد  و این باعث می شود که برای کارفرمایان بالقوه جذابیت کمتری داشته باشد. آسيب پذيرترين افرادي هستند كه ممكن است در وهله اول هرگز شغلي دريافت نكنند  فارغ التحصيلان ورود به اقتصادي با اختلال. از همه اینها  عملکرد نسبی دستمزد کسانی که در دهه 40 و 50 می توانند با وضعیت شغلی آنها در دوران نوجوانی و 20 سالگی توضیح داده شوند. کسانی که در دروازه شروع مسابقه اشتغال گیر می کنند دائماً دنبال می شوند. در همین حال  کسانی که هنوز هم در مدرسه هستند  در کلاسهای آنلاین و مسافت اجتماعی خود یک آموزش عادی دریافت می کنند. در کشورهایی که اتصال به اینترنت کم یا کند است  دانش آموزان فقیر از سیستم آموزشی در حال ترک هستند. این گروه دیگری خواهد بود که از آن عقب مانده است.البته سیاست های ملی مهم است. اقتصادهای اروپایی به طور فزاینده یارانه حقوق کارمندان که قادر به کار نیستند و یا ساعات کار کمتری دارند ، جلوگیری می کنند  بنابراین از بیکاری جلوگیری می کنند  در حالی که ایالات متحده آمریکا این کار را نمی کند. در اقتصادهای نوظهور  مردم اکثراً بدون داشتن شبکه ایمنی فعالیت می کنند. اما صرف نظر از ثروت نسبی آنها  دولت ها بیشتر هزینه می کنند و هزینه کمتری را نیز به خود اختصاص می دهند. بسیاری از دولت های محلی و استانی طبق قانون موظفند بودجه متوازن را حفظ کنند ، به این معنی که بدهی که در حال حاضر ایجاد می کنند بعداً به ریاضت منجر خواهد شد. در همین حال  دولت های مرکزی در حالی که پایه های مالیاتی آنها کاهش می یابد ، متحمل ضرر می شوند. کشورهایی که به صادرات کالا ، گردشگری و حواله های از شهروندان شاغل در خارج از کشور متکی هستند  با قویترین سرپیچ های اقتصادی روبرو هستند.چه ممکن است نگران کننده تر باشد  این افسردگی به زمانی رسید که اصول اقتصادی در بسیاری از کشورها از جمله بسیاری از فقیرترین جهان  در حال تضعیف بودند. بخشی از نتیجه این بی ثباتی قبلی  وام گیرندگان مستقل بیشتر از هر سال از سال 1980 توسط آژانس های رتبه بندی کاهش یافته است. کاهش شرکت ها در یک مسیر مشابه قرار دارد  که برای دولت ها مریض است  زیرا اشتباهات بخش خصوصی اغلب علنی می شود. تعهدات بخش. در نتیجه  حتی کشورهایی که با احتیاط منابع خود را مدیریت می کنند ممکن است خود را در زیر آب پیدا کنند.سومین ویژگی برجسته این بحران این است که در کشورها و در سراسر کشور بسیار رگرسیون است. جابجایی های اقتصادی در حال انجام به مراتب بیشتر روی کسانی که درآمد کمتری دارند  کاهش می یابد. چنین افرادی عموماً توانایی کار از راه دور یا منابعی را ندارند که هنگام کار نکردن از خود دور شوند. به عنوان مثال  در ایالات متحده ، تقریبا نیمی از کل کارگران در مشاغل کوچک کار می کنند ، عمدتا در صنعت خدمات  جایی که دستمزدها پایین هستند. این شرکت های کوچک ممکن است در معرض ورشکستگی آسیب پذیر باشند  به ویژه که اثرات همه گیر بر رفتار مصرف کننده ممکن است بسیار طولانی تر از فشارهای اجباری باشد.در کشورهای در حال توسعه  جایی که شبکه های ایمنی توسعه نیافته و یا وجود ندارند  کاهش سطح زندگی بیشتر در فقیرترین اقشار جامعه رخ خواهد داد. ماهیت رگرسیونی این بیماری همه گیر ممکن است توسط یک افزایش جهانی در قیمت مواد غذایی تقویت شود  زیرا بیماری و مشکلات ناشی از اختلال در زنجیره های زنجیره تامین و الگوهای مهاجرت نیروی کار کشاورزی مختل می شود. سازمان ملل اخیراً هشدار داده است كه جهان در 50 سال با بدترین بحران غذایی روبرو است. در فقیرترین کشورها مواد غذایی 40 تا 60 درصد از هزینه های مربوط به مصرف را شامل می شود. به عنوان یک سهم از درآمد خود  مردم کشورهای کم درآمد پنج تا شش برابر بیشتر از همتایان خود در اقتصادهای پیشرفته 5 تا 6 برابر بیشتر از غذا صرف می کنند.

    راه برای بازگرداندن

    در نیمه دوم سال 2020  چون بحران بهداشت عمومی به آرامی تحت کنترل قرار می گیرد، احتمالاً سودآوری چشمگیر در فعالیت های اقتصادی و اشتغال وجود خواهد داشت و باعث خوش بینی بازار مالی می شود. با این حال  این اثر بازگشت به عقب بعید نیست که بهبودی کامل را به همراه داشته باشد. حتی یک پاسخ روشنگری و هماهنگ سیاست های کلان اقتصادی نمی تواند محصولاتی را که قبلاً ساخته نشده باشد یا خدماتی که هرگز ارائه نشده اند بفروشد.تا کنون  پاسخ مالی در سراسر جهان نسبتاً محدود مورد هدف قرار گرفته و به عنوان موقت برنامه ریزی شده است. یک کنگره معمولاً اسکلروتیک ایالات متحده در طی چند هفته چهار دوره از قانون تحریک را تحریک کرد. اما بسیاری از این اقدامات یا یک مرحله هستند یا تاریخ انقضا از پیش تعیین شده دارند. بدون شک سرعت پاسخگویی ناشی از بزرگی و ناگهانی این مشکل بود  که همچنین سیاستمداران فرصتی برای افزودن گوشت خوک به این قانون فراهم نکردند. اقدامات ایالات متحده نشان دهنده سهم نسبتاً زیادی از 11 میلیارد تریلیون دلار در حمایت مالی است که کشورهای گروه 20 به اقتصاد خود تزریق کرده اند. یک بار دیگر اندازه بزرگ فضای بیشتری برای مانور فراهم می کند. کشورهایی که اقتصادهای بزرگتری دارند برنامه های محرک بلندپروازانه تری تهیه کرده اند. در مقابل محرک کل ده بازار نوظهور در گروه 20 پنج درصد پایین تر از همتایان اقتصادی پیشرفته آنها است. متأسفانه  این بدان معنی است که پاسخ ضد چرخه در مناطقی که تحت تأثیر شوک شدیدتر باشند  کوچکتر خواهد شد. با این وجود محرک مالی در اقتصادهای پیشرفته چشمگیرتر از آن است که تعداد زیادی از آنها به نظر می رسد. در گروه جی 20 فقط استرالیا و ایالات متحده پول بیشتری را از آنچه در قالب وام  حقوق صاحبان سهام و ضمانت نامه به شرکت ها و اشخاص داده اند  خرج کرده اند. محرک در اقتصادهای اروپایی  به ویژه  بیشتر مربوط به ترازنامه های مشاغل بزرگ است تا هزینه ها  و سؤالاتی در مورد کارآیی آن در جبران شوک تقاضا ایجاد می کند.بانک های مرکزی نیز سعی کرده اند اقتصاد جهانی ناکام را تحریک کنند. آن دسته از بانکهایی که تصمیم خود را برای نگه داشتن نرخ بهره در پایین تاریخ های تاریخی  همانطور که بانک ژاپن و بانک مرکزی اروپا انجام دادند  دست خود را به دست نداده اند  گره خورده اند. در میان این گروه بانکهای مرکزی در اقتصادهای نوظهور از جمله برزیل ، شیلی ، کلمبیا ، مصر ، هند ، اندونزی ، پاکستان ، آفریقای جنوبی و ترکیه قرار داشتند. در اوایل استرس  مسئولان در چنین مکان هایی اغلب جهت دیگری را پیش می بردند و برای جلوگیری از استهلاک نرخ ارز و جلوگیری از کاهش نرخ ارز و مهار تورم و با تمدید پرواز سرمایه  نرخ سیاست را بالا می بردند. احتمالاً  شوک اشتراکی زمین بازی را ترسیم کرده و نگرانی هایی را در مورد پرواز پایتخت که معمولاً همراه با استهلاک ارز و افت نرخ بهره است  کاهش می دهد.به همان اندازه مهم  بانک های مرکزی ناامیدانه مبارزه کرده اند تا جریان مالی خود را با پمپاژ ذخایر ارزی به سیستم بانکی و پایین آوردن نیازهای ذخیره بانکهای خصوصی حفظ کنند تا بدهکاران بتوانند راحت تر پرداخت کنند. به عنوان مثال  آمریكا فدرال رزرو ایالات متحده ، هر دو را انجام داد  مبلغی را كه در دو ماه به اقتصاد تزریق می كرد  دو برابر كرد و نسبت ذخیره مورد نیاز را به صفر رساند. وضعیت ایالات متحده به عنوان صادرکننده ذخیره ارزی جهانی به فدرال رزرو یک مسئولیت منحصر به فرد برای ارائه نقدینگی دلار در سطح جهانی داد. این کار با تنظیم توافق نامه مبادله ارزی با 9 بانک مرکزی دیگر انجام شد. طی چند هفته از این تصمیم  آن موسسات رسمی تقریباً نیم هزار میلیارد دلار برای وام دادن به بانکهای داخلی خود وام گرفتند.آنچه که شاید مهمترین نتیجه آن باشد ، بانک های مرکزی توانسته اند مانع از ورود بنگاه های موقت به نقض ورشکستگی شوند. یک بانک مرکزی می تواند به نوسانات بازار گذشته و خرید دارایی هایی بپردازد که در حال حاضر غیرقانونی هستند اما به نظر می رسد حلال هستند. بانکداران مرکزی تقریباً از تمام صفحات این بخش از کتاب بازی استفاده کرده اند و طیف گسترده ای از وثیقه ها  از جمله بدهی های خصوصی و شهری را در اختیار گرفته اند. لیست طولانی بانکهایی که چنین تدابیری را اتخاذ کرده اند  شامل مظنونین معمول در جهان توسعه یافته است  مانند بانک ژاپن ، بانک مرکزی اروپا  و بانک مرکزی فدرال  و همچنین بانکهای مرکزی در اقتصادهای نوظهور مانند کلمبیا ، شیلی ، مجارستان ، هند ، لائوس ، مکزیک ، لهستان و تایلند. اساساً  این کشورها در تلاشند تا پلی را برای نقض فعلی اقتصاد بهبود یافته آینده ایجاد کنند.بانکهای مرکزی با زور و عجله عمل کردند. اما چرا آنها مجبور بودند؟ آیا اقدامات قانونی و نظارتی که آخرین بحران مالی در خصوص تعدیل بحران بعد از آن اتفاق افتاد  نیست؟ نفوذ به بانک های مرکزی به خارج از محدوده طبیعی غیرقانونی است و نتیجه مستقیم نقص طراحی در تلاش های قبلی برای ترمیم است. پس از بحران در سال 2008  دولت ها هیچ كاری برای تغییر ریسك و بازگشت ترجیحات سرمایه گذاران انجام ندادند. در عوض  آنها این امر را برای جامعه تنظیم شده یعنی بانکهای تجاری  به ویژه سرمایه های بزرگ  گرانتر کردند تا با معرفی اهرم و محدودیت های دارایی ، دارایی ، تست استرس و به اصطلاح زندگی  تقاضای وام های با کیفیت پایین تر را تأمین کنند. وصیت نامه نتیجه این روند ظهور بانک های سایه دار  گروهی از موسسات مالی تا حد زیادی کنترل نشده بود. بانک های مرکزی اکنون با دارایی های جدید و همسایگان جدید سر و کار دارند زیرا سیاست های عمومی عمداً بانک های تجاری را که قبلاً از بنگاه ها و دولت های غیرمجاز حمایت می کردند  بیرون کشیدند.مطمئناً  عملكرد بانك مركزی با كاهش نرخ ، تزریق عظیم نقدینگی و خرید دارایی  كاهش فاسد در عملکرد بازار را متوقف كرده است. از آن زمان که بانک فدرال نتوانست این کار را در دهه 1930 انجام دهد  تاثیری غم انگیز داشته باشد  با این روش در DNA بانک های مرکزی قرار گرفته است. با این حال  نتیجه خالص این سیاست ها احتمالاً به اندازه کافی برای جبران شوک به اندازه ای که اکنون دنیا از طریق آن زندگی می کند کافی نیست. نرخ بهره طولانی مدت در حال حاضر کاملاً پایین بود قبل از این همهگیری و علیرغم تمام دلارهای آمریكایی كه فدرال رزرو از خارج از كشور هدایت می كرد  ارزش مبادله دلار به جای سقوط افزایش یافت. به خودی خود  این اقدامات محرک پولی با توجه به پریشانی اقتصادی و عدم اطمینان اقتصادی  باعث می شود تا خانواده ها و بنگاه ها برای صرف هزینه های بیشتر مجبور شوند. در نتیجه  مهمترین بانکداران مرکزی جهان  هاروئیکو کورودا  رئیس بانک ژاپن  کریستین لاگارد  رئیس بانک مرکزی اروپا و جروم پاول رئیس صندوق ذخیره فدرال  از دولتها خواسته اند تا اقدامات محرک مالی اضافی را به کار گیرند. رضایت آنها برآورده شده است  اما به طور ناقص  بنابراین کاهش چشمگیر فعالیت اقتصادی جهانی رخ داده است.

    اقتصاد و اختلافات آن

    سایه این بحران طولانی و تاریک خواهد بود  بیشتر از بسیاری از موارد قبلی. صندوق بین المللی پول پیش بینی کرده است که نسبت کسری به تولید ناخالص داخلی در اقتصادهای پیشرفته از 3.3 درصد در سال 2019 به 16.6 درصد در سال جاری و در بازارهای نوظهور از 4.9 درصد به 10.6 درصد در مدت مشابه خواهد رسید. بسیاری از کشورهای در حال توسعه از رهبری همتایان توسعه یافته خود در باز کردن شیر مالی استفاده می کنند. اما در بین هر دو اقتصاد پیشرفته و در حال توسعه  بسیاری از دولت ها فاقد فضای مالی برای انجام این کار هستند. نتیجه چندین ترازنامه دولتی است که بیش از حد افزایش نیافته است.پرداختن به این بدهی مانع بازسازی خواهد شد. گروه جی 20 قبلاً پرداخت خدمات بدهی را برای 76 فقیرترین کشور به تعویق انداخته است. دولت های ثروتمند و موسسات وام دهنده باید در ماه های آینده کارهای دیگری انجام دهند و سایر اقتصادها را نیز در طرح های تسویه بدهی خود درگیر کنند و بخش خصوصی را درگیر کنند. اما اگر کشورها تصمیم بگیرند به جای اینکه اقتصاد جهانی را به پیش بکشند  اراده سیاسی برای انجام این اقدامات ممکن است فاقد آن باشد.جهانی سازی برای اولین بار با روی کار آمدن دولت ترامپ در سال 2016 معکوس شد. سرعت از بین بردن فقط به عنوان سرزنش برای سرخوردگی فعلی انتخاب خواهد شد. به نظر می رسد مرزهای باز گسترش عفونت را تسهیل می کند. به نظر می رسد هنگامی که حجم تجارت جهانی کم می شود اعتماد به بازارهای صادراتی اقتصاد داخلی را پایین می آورد. بسیاری از بازارهای در حال ظهور شاهد سقوط قیمت کالاهای اصلی خود هستند و حواله حواله از شهروندانشان در خارج از کشور رو به زوال است. احساسات عمومی به اقتصاد اهمیت دارد و تصور اینکه نگرش به سفرهای خارجی یا تحصیلات در خارج از کشور به سرعت افزایش یابد  دشوار است. به طور کلی  اعتماد  روان کننده اصلی معاملات در بازار بین المللی از نظر اقتصادی کمبود دارد. عبور از بسیاری از مرزها دشوار خواهد بود و تردیدها در مورد قابلیت اطمینان برخی شرکای خارجی از بین می رود.دلیل دیگر عدم موفقیت همکاری جهانی این است که سیاستگذاران ممکن است بازگشت کوتاه مدت را با بهبودی پایدار اشتباه بگیرند. متوقف كردن كاهش درآمدها و درآمدها یك موفقیت مهم است  اما به همین ترتیب  تسریع در بهبود خواهد بود. هر چه بلندتر از این سوراخ شدن این بیماری همه گیر در اقتصاد جهانی طول بکشد  برخی از افراد بی دلیل از کار خارج می شوند و احتمال رشد میان مدت و بلند مدت بیشتر به طور دائمی مختل می شود.عواقب اقتصادی ساده است. با کاهش درآمد آتی  بار بدهی سنگین تر می شود. پیش بینی پیامدهای اجتماعی سخت تر است. اقتصاد بازار معامله ای را در بین شهروندان خود انجام می دهد: منابع به بهترین وجه مورد استفاده قرار می گیرند تا پای اقتصادی هرچه بزرگتر باشد و شانس رشد آن به مرور افزایش یابد. هنگامی که شرایط به دلیل پیشرفت های تکنولوژیکی یا افتتاح مسیرهای تجارت بین المللی تغییر می کند  تغییر منابع  ایجاد برنده و بازنده می شود. تا زمانی که پای به سرعت در حال گسترش است  بازنده ها می توانند از این واقعیت که اندازه مطلق برش آنها در حال رشد است  راحت شوند. به عنوان مثال  رشد واقعی تولید ناخالص داخلی چهار درصد در سال  که هنجاری در میان اقتصادهای پیشرفته در اواخر قرن گذشته است  حاکی از دو برابر شدن تولید در 18 سال است. اگر رشد یک درصدی باشد  سطحی که در سایه رکود اقتصادی سال 2008- غالب بود  مدت زمان لازم برای دو برابر شدن محصول تا 72 سال افزایش می یابد. با آشکار ساختن هزینه های جاری و فوایدی که در افق دورتر قرار دارد  مردم ممکن است شروع به تجدید نظر در معامله بازار کنند.مورخ هنری آدامز یک بار خاطرنشان كرد كه سیاست مربوط به سازماندهی منظم كینه ها است. رای دهنده هایی که شغل خود را از دست داده اند  مشاغل خود را از نزدیک دیده اند و پس انداز خود را کاهش داده اند عصبانی هستند. هیچ تضمینی وجود ندارد که این عصبانیت توسط طبقه سیاسی فعلی  یا توسط افراد منتقل شده در صورت رأی گیری سیاستمداران قدرت منتقل شود. گرچه ناگهان ناسیونالیسم پوپولیستی وقتی اوج می گیرد اقتصاد افزایش می یابد  بنابراین بی اعتمادی در جامعه جهانی تقریباً مطمئناً افزایش می یابد. این امر باعث کاهش سرعت چند جانبه گرایی می شود و با پایین آمدن بیشتر چشم اندازهای اقتصادی آینده می تواند چرخه شریر ایجاد کند. این دقیقاً همان اتفاقی است که بین دو جنگ جهانی رخ داد  هنگامی که ناسیونالیسم و ​​سیاست های گدا همسایه شکوفا شدند.هیچ راه حلی برای اندازه گیری این مشکلات سیاسی و اجتماعی وجود ندارد. اما یکی از اقدامات محتاطانه جلوگیری از بدتر شدن شرایط اقتصادی که باعث ایجاد این فشارها شده است. مقامات باید با محرک های مالی و پولی فشار بیاورند. و مهمتر از همه  آنها باید از سردرگمی بازگشت برای بهبودی خودداری کنند.




    بازدید ها:

    درج یک دیدگاه

    
    <