امنیت اوکراین اکنون به اروپا بستگی دارد
یک معامله برای پایان دادن به جنگ باید شامل تضمین های آهنین باشد
محمد اکرام یاور
پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا زمینه را برای شوک بزرگی در اروپا فراهم کرده است ترامپ در جریان مبارزات انتخاباتی وعده داد که به سرعت به سمت مذاکرات آتش بس در اوکراین و مذاکره برای توافق صلح با روسیه متجاوز در مناقشه حرکت کند. اگر دولت او به این تعهدات عمل کند نتیجه نه تنها برای اوکراین بلکه برای امنیت اروپا به طور گستردهتر پیامدهای گستردهای خواهد داشت. اروپایی ها از جمله اوکراینی ها نمی توانند از بحث هایی که آینده آنها را تعیین می کند کنار گذاشته شوند. کشورهای اروپایی مصمم اکنون باید گرد هم آیند تا ائتلافی تشکیل دهند بر سر میز مذاکره بنشینند و شرایط خود را با صدای بلند و واضح اعلام کنند. برای شروع ائتلاف اروپایی باید اصرار داشته باشد که گنجاندن ضمانتهای امنیتی معتبر و مؤثر برای اوکراین پیششرط غیرقابل مذاکره برای هر گفتگوی جدی است و اروپا باید آماده باشد تا خود این تضمین ها را ارائه دهد و نیروها را در خاک اوکراین مستقر کند تا به عنوان یک عامل بازدارنده در برابر حمله آتی روسیه در مقیاس بزرگ عمل کند بدون اطمینان آهنین مبنی بر اینکه اوکراین محافظت میشود درمان آتشبس ممکن است بسیار بدتر از بیماری جنگ باشد و حل و فصل ناکافی ممکن است نه تنها اوکراین بلکه کل قاره را نابود کند.
پنجره فرصت
جنگ برای اوکراین خوب پیش نرفت پس از حمله ناکام خود در تابستان 2023 کیف در آگوست 2024 یک حمله غافلگیرکننده به منطقه کورسک روسیه انجام داد اما نتوانست تعادل تاکتیکی را به نفع خود در خط مقدم برگرداند در عوض با مشکلات بزرگتری مواجه است. از تابستان گذشته مسکو نیروهای بیشتری از گارد ملی و ذخایر خود را فعال کرده است و همین چند هفته پیش هزاران «نیروی ویژه» کره شمالی را به صورت وام از رژیم پیونگ یانگ به این کشور وارد کرد. نیروهای روسی در جبهه اصلی جنگ به ویژه در منطقه دونتسک جایی که از مزیت های کمی در تجهیزات، مهمات و قدرت نیرو برخوردار هستند به دستاوردهای فزاینده ای دست یافته اند. کمبود سامانههای دفاع هوایی اوکراین به هواپیماهای سرنشیندار و بدون سرنشین روسی اجازه میدهد تا شناسایی انجام دهند و اهداف اوکراینی با ارزش بالا را که در محدوده تیراندازی قرار دارند از بین ببرند و مانع از تمرکز نیروی لازم برای اقدام تهاجمی شود. وضعیت دور از خط مقدم بهتر نیست. با فرا رسیدن زمستان کمپین مستمر روسیه علیه زیرساخت های انرژی اوکراین که به طور جدی در ماه مارس گذشته آغاز شد احتمالاً تلفات سنگینی خواهد داشت. میلیونها اوکراینی ممکن است خود را از گرما، برق و آب محروم ببینند و موج جدیدی از پناهندگان را در سراسر کشور و اروپا فراری دهند. جامعه اوکراین از زمان آغاز جنگ در سال 2014 و به ویژه پس از تشدید درگیری با تهاجم تمام عیار روسیه در سال 2022 به طور قابل توجهی انعطاف پذیر بوده است اما اکنون نشانه هایی از فشار را نشان می دهد. و پس از تلاشهای بسیج کییف در بهار گذشته که مشکل نیروی جنگی اوکراین را کاهش داد اما نتوانست آن را حل کند، معادله نظامی به طور فزایندهای وخیم به نظر میرسد.روسیه همچنین در میان کشورهایی که رئیس جمهور ولادیمیر پوتین آنها را “اکثریت جهانی” توصیف می کند حمایت زیادی کرده است، که بسیاری از آنها در اجلاس سران بریکس در کازان در اکتبر شرکت کردند. (روسیه به همراه برزیل، هند، چین و آفریقای جنوبی یکی از اعضای مؤسس بریکس بود.) اگرچه رهبران سایر کشورهای بریکس نسبت به مسکو نسبت به دور شدن از موسسات مالی تحت حمایت غرب یا پیشبرد یک سیاست صراحتاً ضد تردید مردد بودند. دستور کار غرب این اجلاس موفقیت روسیه را در اجتناب از انزوای دیپلماتیک با وجود نقض آشکار قوانین بینالمللی در اوکراین نشان داد. تحمیل توافق در اوایل سال آینده به رهبری ترامپ در در این صورت اوکراین به خصوص در زمان بندی نامناسبی خواهد بود. این امر اوکراین را مجبور به مذاکره از موضع ضعف نظامی خواهد کرد و خطوط کلی یک توافق احتمالی که توسط جی دی ونس معاون رئیس جمهور منتخب و سایرین در مدار ترامپ در طول مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری ترسیم شد نشان می دهد که این توافق به نفع اوکراین تصمیم گیری نخواهد شد. پیشنهادهای رایج شامل توقف نظامی در خطوط مقدم فعلی و شرایطی برای وضعیت پس از جنگ اوکراین است که از بی طرفی رسمی تا خلع سلاح کامل را شامل می شود. چنین عباراتی کاملاً با وعدهای که رهبران ناتو در ژوئیه در نشست سران ائتلاف در واشنگتن به کیف مبنی بر یک «پل روشن» برای عضویت داده بودند در تضاد است. موافقت با این نوع توافق به منزله خاموش کردن چراغ ها است.علاوه بر این این توافق به احتمال زیاد باعث ایجاد یک بحران سیاسی و نظامی در اوکراین میشود که روسیه میتواند از آن برای دستیابی به هدف خود برای تبدیل کشور به یک سلطه مطیع استفاده کند. فروپاشی اوکراین تأثیر مخربی بر اروپا خواهد داشت و باعث ایجاد بحران اعتماد نه تنها در روابط ترانس آتلانتیک بلکه در اصل دفاع جمعی در ماده 5 ناتو و اعتبار اتحادیه اروپا خواهد شد. روسیه احتمالاً سعی خواهد کرد این شکافها را عمیقتر کند و تردیدهای بیشتری ایجاد کند و برخی از کشورهای اروپایی را وادار کند که از غرب دور شوند. برای جلوگیری از این نتیجه فاجعه بار اوکراین به دفاع قوی برای خود و تضمین های امنیتی از سوی اروپا نیاز دارد. اکنون یک فرصت دو ماهه باریک تا روی کار آمدن ترامپ وجود دارد تا اطمینان حاصل شود که هر دو عنصر اساسی در مذاکرات آتی گنجانده شده اند. اروپا و اوکراین نباید فرصت را از دست بدهند.
تقاضاهای پایه
ذکر این نکته ضروری است که توافق صلح جامع در سال 2025 بسیار بعید است پس از الحاق غیرقانونی قلمرو در پنج استان اوکراین مسکو نمیخواهد در غیاب شکست نظامی قابل توجه یا تغییر سیاسی داخلی از ادعاهای خود چشم پوشی کند. در عین حال هر دولت مستقل اوکراین از نظر سیاسی غیرممکن و خطری برای ثبات داخلی برای تسلیم شدن سرزمین های اشغالی در کریمه، دونتسک، خرسون، لوهانسک و زاپوریژژیا خواهد بود.بنابراین یک توافق به یک آتش بس نظامی محدود می شود و مذاکرات سیاسی به مرحله بعدی موکول می شود. در مورد پایبندی روسیه که انتظار می رود تاریخ احتیاط را توصیه می کند: توافقات مینسک همچنین به دنبال توقف خشونت و ایجاد زمینه برای یک راه حل گسترده پس از تهاجم اولیه روسیه در سال 2014 بود. بین سال های 2015 تا 2022 روسیه و اوکراین تقریباً 200 دور مذاکره انجام دادند و به توافق رسیدند. به 20 آتش بس در طول آن دوره روسیه توافقات را هر روز از طریق آتش توپخانه، شلیک تک تیرانداز، نفوذ، حملات سایبری و جنگ الکترونیک و کمپین های شدید اطلاعات نادرست آزمایش می کرد. امروز روسیه به همان اندازه بعید است که به تعهد مشابهی عمل کند. یک توافق به سادگی راه را برای یک درگیری طولانی مدت و کم شدت هموار می کند. با این حال دولت جدید ایالات متحده همچنان می تواند تصمیم بگیرد که چنین ترتیبی را علی رغم نقص های آشکارش دنبال کند. این امر باعث می شود که اوکراین و اروپا از شرایط بد بهترین استفاده را ببرند. اول آنها باید اصرار داشته باشند که هیچ مذاکره ای بدون کیف و سهامداران کلیدی اروپایی روی میز انجام نشود. اینکه مذاکره کنندگان آمریکایی و روسی (و احتمالاً چینی) آینده قاره را از طریق توافقی با میانجیگری عربستان یا ترکیه تعیین کنند، سناریویی کابوس خواهد بود با یادآوری توافقنامه مونیخ در سال 1938 زمانی که دیپلمات های چکسلواکی در اتاقی حبس شده بودند در حالی که اروپای غربی آنها را تحویل می دادند. کشور به آدولف هیتلر یا توافق اخیر دوحه 2020 توافق بین ایالات متحده و طالبان که ترامپ دولت به حکومت جمهوری افغانستان تحمیل شد.همچنین ضروری است که از یک راه حل الزام آور که روسیه بدون عواقب فوری آن را نقض کند اجتناب شود. ناکارآمدی قراردادهای مینسک و تفاهم نامه 1994 بوداپست توافقی که روسیه امضا کرد و تضمین های امنیتی به بلاروس، قزاقستان و اوکراین ارائه کرد نشان دهنده خطر اتکا به مسکو برای وفای به قول خود است. بنابراین یک توافق جدید باید شامل مکانیسمهای انطباق قوی باشد که عواقب دردناک را در صورت نقض تضمین میکند. به جز چنین اقداماتی احتمال این وجود دارد که روسیه فقط آتش بس را به عنوان یک توقف عملیاتی برای بازسازی نیروهای خود قبل از از سرگیری حملات گسترده خود در نظر بگیرد تنها در این صورت اوکراین جنگ زده و از نظر سیاسی شکننده توانایی کمتری برای مقاومت خواهد داشت. در فوریه 2022 انجام داد.برای اجتناب از این دام ها و تحمیل شرایط خود اروپا باید به زور راهی میز مذاکره شود. با این حال برای انجام این کار، باید بر اختلافات داخلی خود غلبه کند. دولتهای برخی کشورهای اروپایی مانند مجارستان و تا حدودی اسلواکی آشکارا از مماشات با روسیه حمایت میکنند در حالی که برخی دیگر از جمله رهبری فعلی آلمان، یونان، ایتالیا و اسپانیا حداقل این تصور را ایجاد کردهاند که نمیخواهند بجنگند. توافقی به رهبری ایالات متحده برای پایان دادن سریع به جنگ. اما هنوز کشورهای زیادی وجود دارند که مایلند برای اوکراین و منافع امنیتی اروپا موضع قاطعانه ای اتخاذ کنند. اعضای یک ائتلاف اصلی می توانند شامل فرانسه، لهستان، بریتانیا، کشورهای حوزه بالتیک و کشورهای شمال اروپا باشند و به طور بالقوه می توانند جمهوری چک، رومانی و حتی بلژیک و هلند را در کنار خود جمع کنند. فرانسه و بریتانیا به ویژه می توانند از ظرفیت دیپلماتیک و نظامی خود استفاده کنند، همانطور که در مذاکرات هسته ای سال 2015 با ایران انجام دادند تا از موضع اصولی و سازش ناپذیر اروپا حمایت کنند با رهبری دولتهای متعهد اروپاییها میتوانند به اندازهای سر و صدا راه بیندازند که برای ایالات متحده غلبه بر آنها، اگر نگوییم غیرممکن دشوار باشد.
چکمه های روی زمین
سوال بعدی این است که چگونه می توان یک ضمانت امنیتی معتبر ایجاد کرد یکی از ایده هایی که مطرح شده است دعوت از اوکراین برای آغاز روند الحاق به ناتو قبل از پایان جنگ است. از نظر سیاسی این امر به روسیه نشان می دهد که نمی تواند انتظار داشته باشد که توافق آتش بس شامل شرایطی برای بی طرفی اوکراین یا حتی بدتر برای کیف غیرنظامی کردن باشد. از نظر روانی این حرکت روحیه ارتش و جامعه اوکراین را تقویت خواهد کرد. همچنین میتواند روسیه را تحت فشار بگذارد تا اگر بخواهد درباره وضعیت اوکراین بدون عضویت کامل در ناتو مذاکره کند زودتر وارد مذاکرات شود. اما صرف دعوت از کیف برای پیوستن به ناتو به خودی خود یک تضمین فوری امنیتی نیست و با توجه به عدم تمایل دولت ترامپ در افزایش تعهدات امنیتی ایالات متحده در قبال اروپا و ابراز نگرانی دولت آلمان از ماهیت تشدیدکننده چنین اقدامی، جلب موافقت همه اعضای ناتو برای تمدید یکی از آنها چالش برانگیز خواهد بود. این کشورها می توانند در طول زمان موضع خود را تغییر دهند اما تضمین های امنیتی اوکراین نمی توانند منتظر بمانند.گزینه دیگر می تواند شامل افزایش حمایت مالی از اوکراین و برداشتن بیشتر محدودیت ها در استفاده از زور باشد که گاهی اوقات به عنوان «مدل اسرائیل» نامیده می شود و با اشاره به تضمین امنیتی که ایالات متحده به اسرائیل می دهد. تجهیز اوکراین به قابلیتهای پیشرفته کیف را قادر میسازد تا دفاع خود را تقویت کند و در نتیجه از تجاوز روسیه جلوگیری کند. اما این امر مستلزم تعهد مالی و سیاسی پایدار شرکای غربی است و همانطور که درگیری های اخیر اسرائیل در خاورمیانه نشان داده است حامیان اوکراین باید برای مشارکت مستقیم در دفاع در برابر حملات آماده باشند. علاوه بر این آن حامیان می توانند این نوع تضمین را در هر زمان و با هزینه اندکی برای خود معکوس کنند. این یک گزینه نهایی باقی می گذارد: استقرار نیروهای نظامی در اوکراین برای اطمینان از اینکه روسیه به توافق آتش بس احترام می گذارد. اروپا چنین عملیاتی را با تکیه بر قابلیت های نظامی و منافع استراتژیک خود در دفاع از اوکراین و با حمایت محدود ایالات متحده رهبری خواهد کرد. این رویکرد چندین مزیت خواهد داشت: تعهد ملموس اروپا را نشان میدهد و جلوی پیشرفتهای بیشتر روسیه را میگیرد انتظار ترامپ مبنی بر مراقبت اروپاییها از قاره خود را برآورده میکند، و روسیه را به مشارکت در مذاکرات معنادار سوق میدهد.هدف از استقرار اروپایی ها ارائه یک دفاع جامع برای اوکراین نخواهد بود. در عوض این یک نیروی ضامن خواهد بود که به عنوان یک عامل بازدارنده در برابر تجاوزات گسترده روسیه عمل می کند و آماده پاسخ سریع در صورت حمله است. این ساختار اغلب به عنوان «مدل کرهای» نامیده میشود زیرا حضور نظامی ایالات متحده در کره جنوبی بازدارنده مشابهی را در برابر تجاوزات کره شمالی ارائه میکند. در اوکراین، حضور نظامی اروپا به عنوان سپر امنیتی عمل خواهد کرد و نشان دهنده تعهد استوار غرب خواهد بود. این امر باعث می شود روسیه تمایلی به تشدید تنش نداشته باشد زیرا تهاجم دیگر به اوکراین خطر زیادی برای جذب اروپا و ناتو به همراه خواهد داشت.استقرار نظامی ائتلاف اروپایی مستلزم یک جزء زمینی قابل توجه از حداقل چهار تا پنج تیپ تسلیحات ترکیبی چند ملیتی تحت یک ساختار فرماندهی دائمی است. این نیروها در شرق اوکراین مستقر خواهند شد و باید آماده جنگ متحرک و سازگار با شرایط اوکراین باشند. برای جلوگیری از بمباران و تهاجم هوایی روسیه یک جزء هوایی قوی از جمله گشتهای هوایی رزمی، رادار هوابرد برای شناسایی هواپیماها یا موشکهای ورودی، پدافند هوایی زمینی و قابلیتهای واکنش سریع ضروری است برخی از این سیستمها میتوانند از پایگاههای هوایی خارج از اوکراین استفاده شوند. در نهایت یک جزء دریایی می تواند به ایمن سازی خطوط ارتباطی خارج از کشور کمک کند اما بر اساس شرایط کنوانسیون مونترو که عبور از تنگه های بسفر و داردانل را کنترل می کند ترکیه ابتدا باید به تعداد محدودی از کشتی های نیروی دریایی غربی اجازه ورود به سیاه را بدهد. دریا.برخلاف ماموریت حافظ صلح سازمان ملل این نیروی ضامن اروپایی به اقتدار معتبر و توانایی پاسخگویی به حمله مجدد روسیه بسیار فراتر از نظارت صرف نیاز دارد. با این حال نقش اصلی آن بازدارندگی خواهد بود. سربازان اروپایی در نقشهای جنگی خط مقدم جایی که در معرض حوادث و درگیریهای روزانه قرار میگیرند برای جلوگیری از خطر تشدید ناخواسته و کنترل نشده خدمت نمیکنند. ائتلاف به صورت تدافعی عمل خواهد کرد حداقل 12 مایل پشت خط مقدم قرار گرفته و با قوانین درگیری که بر وضعیت بازدارندگی آنها تأکید دارد. این عملیات برای کشورهای اروپایی جاه طلبانه خواهد بود اما غیرممکن نیست. فرانسه، آلمان و بریتانیا همگی قبلاً مأموریتهای نظامی طولانیمدت و درخواستی را در نقاط دوردستی مانند افغانستان، عراق و ساحل انجام دادهاند. اگرچه اروپا نیروهای درجه یک را فراهم می کند اما حمایت ایالات متحده هرچند محدود و کم اهمیت همچنان برای پایدار کردن این نیرو به ویژه گشت هوایی، دفاع هوایی و قابلیت های اطلاعاتی، نظارتی و شناسایی آن مورد نیاز است. اکثر عملیات های ایالات متحده اگر نگویند همه می توانند از راه دور هدایت شوند بدون اینکه نیازی به ردپای نظامی ایالات متحده در اوکراین باشد.ضامنهای اروپایی باید از روسیه انتظار داشته باشند که محدودیتهای این ترتیبات امنیتی را با استفاده از توپخانه موشکی و خمپارهاندازی، جنگ الکترونیک و عملیات ویژه برای ایجاد اختلال در شبکههای لجستیکی مأموریت آزمایش کند. کشورهای اروپایی که به این نیرو کمک می کنند نیز احتمالاً با سیل عظیمی از اطلاعات نادرست و سایر تلاش ها برای خرابکاری روبرو خواهند شد. برای مهار این تهدیدات آنها به دفاع قوی در برابر حملات سایبری و تلاشهای دیپلماسی عمومی برای مقابله با روایتهای روسیه نیاز دارند.
رسیدن به شرایط
با توجه به مزیت نظامی کنونی روسیه موافقت با این نوع تضمین امنیتی برای روسیه بسیار نامناسب به نظر می رسد. مسکو قبلاً توافق مارس 2022 استانبول را رد کرده بود تلاش قبلی برای پایان دادن به جنگ زیرا از پذیرش ضمانتهای امنیتی که در صورت نقض توافق روسیه فعال میشد خودداری کرد. پوتین که از روز اول روی کاهش منافع ایالات متحده و خستگی اروپا شرط بندی کرده است اکنون ممکن است محاسبه کند که بهتر است با زمان بازی کند و منتظر بماند تا دولت جدید ترامپ اوکراین بی صبر و قوی را وادار کند تا قیمت خود را کاهش دهد. معامله بنابراین مسکو نیاز به قانع کردن دارد. شاید با کمک به این تلاش چشمانداز میانمدت روسیه آنقدر که به نظر میرسد قوی نباشد. تلفات عظیم میدان نبرد کیفیت و کمیت نیروی نظامی روسیه را کاهش داده است. جوایز امضا برای پیوستن به ارتش به طور پیوسته در حال افزایش است که نشان دهنده دشواری مسکو در ادامه ثبت نام است. بیشتر تجهیزاتی که روسیه به خط مقدم می فرستد از انبارهای جنگ سرد بازسازی شده است که اگرچه بزرگ هستند اما به میزان قابل توجهی تخلیه شده اند. در همین حال اقتصاد روسیه در حال گرم شدن بیش از حد است. مخارج عمومی و تورم و نرخ بهره در حال افزایش است و کشور سرمایه انسانی و برتری فناوری خود را از دست می دهد. زمانی که نقطه اوج ممکن است فرا برسد نامشخص است و خیلی به حمایت خارجی که روسیه میتواند از آن برخوردار شود بستگی دارد اما ممکن است تا پایان سال آینده اتفاق بیفتد. به طور خلاصه روسیه در حال سوختن خود است اما اوکراین سریعتر می سوزد. این بدان معناست که پوتین مستعد فشار است اما غرب باید تلاش های خود را برای یکسان کردن زمین بازی بین کیف و مسکو افزایش دهد.این تلاش ها باید شامل گسترش حمایت نظامی از اوکراین و تشدید فشار اقتصادی بر روسیه باشد. مشابه رویکردی که ریچارد نیکسون رئیس جمهور ایالات متحده در سال 1972 اتخاذ کرد زمانی که او کمپین های بمباران و فشار دیپلماتیک ایالات متحده را بر ویتنام شمالی تشدید کرد هدف این است که دشمن را مجبور به مذاکره کند. امروز مداخله مستقیم ممکن است خارج از میز باشد اما اقدامات قهری می تواند بر محاسبات روسیه تأثیر بگذارد. تصمیم اخیر ایالات متحده برای لغو محدودیتهای خود در اوکراین با استفاده از سلاحهای دوربرد برای حملات عمیق به روسیه حرکتی است که مدتها در مسیر درست مانده است اما هنوز کارهای زیادی باید انجام شود از جمله افزایش تحویل پرتابگرهای دفاع هوایی و مهمات، افزایش کمک های مالی و تسریع آموزش نظامی. کشورهای اروپایی همچنین میتوانند داراییهای مسدود شده روسیه را مصادره کنند از این بودجه برای تسریع تحویل نظامی به اوکراین استفاده کنند و تحریمهای ثانویه را بر تامینکنندگانی در آسیای مرکزی، آسیای شرقی و خاورمیانه که تلاشهای جنگی روسیه را سرپا نگه میدارند اعمال کنند. با افزایش فشار در هر دو جبهه نظامی و مالی روسیه مجبور خواهد شد توافقی را در نظر بگیرد که شامل تضمین های امنیتی محکم برای اوکراین باشد.اگر روسیه تسلیم نشده باقی بماند اروپا باید بخش عمده کمک مالی را برای حمایت از اوکراین در یک درگیری طولانی مدت متحمل شود و نیاز به استقرار اروپا در اوکراین کاهش نخواهد یافت. بخشی از یک نیروی ضامن مانند دفاع هوایی و گشت های هوایی رزمی یا یک گردان سر نیزه برای خدمت در نقش آموزشی حتی می تواند در حالی که جنگ هنوز در جریان است مستقر شود. این موضع به روسیه نشان می دهد که اروپا مصمم است از حاکمیت اوکراین حمایت کند و نیروهای اروپایی صرف نظر از هر اتفاقی در آنجا حضور خواهند داشت این به پوتین میگوید که حتی با وجود نوسانات سیاسی غرب آماده است تا موضع خود را حفظ کند.