اگر آمریکا اوکراین را رها کند چه؟
بزرگترین خطر ممکن است متوجه بقیه اروپا باشد
محمد قاسم شایق
رئیس جمهور دونالد ترامپ عاشق انعطافپذیری است او که از تغییر مسیر نگران نیست ترجیح میدهد به سابقه گذشته یا وعدههای خودش وابسته نباشد. اگرچه او متعهد شده است که جنگ در اوکراین را به سرعت پایان دهد، و اگرچه واشنگتن به تازگی قراردادی را با کیف امضا کرده است که به ایالات متحده سهمی از درآمدهای آینده از ذخایر معدنی اوکراین را میدهد، ترامپ اگر به توافق صلحی که آرزویش را دارد نرسد میتواند تصمیم بگیرد که به طور کامل از این کشور خارج شود. متن نهایی قرارداد معدنی هنوز منتشر نشده است، اما هیچ نشانهای وجود ندارد که شامل ضمانتهای امنیتی برای اوکراین باشد. ترامپ به عنوان فرمانده کل قوا میتواند حمایت ایالات متحده از اوکراین را به طور ناگهانی و چشمگیر به حداقل برساند.اما اوکراینی که توسط ایالات متحده کنار گذاشته شود اوکراینی رها شده نخواهد بود. پس از سه سال جنگ دهها کشور اکنون از ارتش به طور فزاینده توانمند اوکراین حمایت میکنند. هیچ متحدی نمیتواند جایگزین ایالات متحده شود اما همه آنها تفاوت ایجاد میکنند: پایان دادن به جنگ با خروج در توان ایالات متحده نیست. اگرچه اوکراین بدون حمایت ایالات متحده برای حفظ موقعیت خود تلاش خواهد کرد اما روسیه مسیر آسانی برای پیروزی ندارد. خطر واقعی عقبنشینی شتابزده آمریکا از حمایت فروپاشی فوری اوکراین نیست بلکه از دست دادن اراده سیاسی کشورهای اروپایی برای ایستادگی در برابر روسیه است.اگر ایالات متحده اوکراین را رها کند اروپا با بدشانسیهای متعددی روبرو خواهد شد. رهبران اروپایی به این نتیجه خواهند رسید که واشنگتن که خود را وقف عادیسازی روابط با مسکو کرده است دیگر علاقهای به ارائه بازدارندگی معتبری که دههها ارائه میداد ندارد. آنها رها کردن اوکراین توسط دولت ترامپ را به عنوان اولین گام به سوی اروپای پساآمریکایی اگر نگوییم جهان پساآمریکایی تلقی خواهند کرد. در این زمینه مسکو ممکن است وسوسه شود که اروپا را بترساند و به تسلیم وادارد و برخی از اروپاییها ممکن است به جای ریسک خشم روسیه مماشات را انتخاب کنند.
در مورد دفاع
بعید است دولت ترامپ بسته حمایتی تکمیلی دیگری را برای اوکراین تصویب کند. ظرف چند ماه میزان سلاح و مهماتی که از ایالات متحده به اوکراین میرود کاهش خواهد یافت. حتی در حالی که ترامپ به دنبال سود اقتصادی از اوکراین در قالب یک توافق تقسیم درآمد است ایالات متحده نیز ممکن است هدفگیری و پشتیبانی اطلاعاتی را که ارائه میدهد کاهش دهد یا متوقف کند. اگرچه روسیه همچنان برای پیروزی کامل در جنگ تلاش خواهد کرد اما نباید نگران شکست در جنگ نیز باشد. روسیه میتواند به استراتژی خود برای آسیب رساندن به زیرساختهای غیرنظامی اوکراین و ایجاد وحشت در اوکراینیها برای ترک کشور متوسل شود. کیف نیروی انسانی، منابع و پشتیبانی لازم برای حفظ حاکمیت در بیشتر کشور را دارد اما نیروهای روسی میتوانند به آرامی پیشروی کنند و دستاوردهای ارضی کسب کنند و هدف پوتین برای کنترل کامل چهار منطقه اوکراین را محقق سازند. اوکراین که توانایی دستیابی به دستاوردهای تهاجمی را ندارد حل و فصل جنگ طبق شرایط خود را دشوار خواهد یافت. اوکراین پس از دفاع موفقیتآمیز از کیف در بهار و تابستان ۲۰۲۲ حرکات جسورانهای در جنوب و شرق انجام داد و شهر خرسون را بازپس گرفت و بخشهای وسیعی از خاک منطقه خارکف را آزاد کرد. در ژوئیه گذشته اوکراین حتی بخشی از خاک روسیه را در منطقه کورسک تصرف کرد. اما با گذشت زمان اوکراین تواناییهای تهاجمی خود را به پایان رسانده و روسیه به تدریج نیروهای اوکراینی را از کورسک بیرون رانده است. اوکراین گاه به گاه حملات پهپادی در داخل روسیه انجام میدهد و تضعیف قدرت دریایی روسیه در دریای سیاه چشمگیر بوده است اما کیف فاقد نیروی انسانی و تجهیزات لازم برای تصرف مقادیر زیادی از خاک است. اوکراین بیسروصدا و تقریباً نامحسوس از جنگ گستردهای که در سالهای ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ در آن درگیر بود به جنگ دفاعی که از اواخر سال ۲۰۲۴ در حال انجام آن است تغییر جهت داده است.بدون کمک ایالات متحده حمایت متحدان باقیماندهاش برای اوکراین بسیار مهم خواهد بود. نیروهای اوکراینی در استفاده از جنگ پهپادی نوآور بودهاند و کشورهای اروپایی به ارائه کمکهای نظامی ادامه خواهند داد. اما اوکراین از کمبود شدید پدافند هوایی رنج خواهد برد و حملات موشکی را در خطوط مقدم متحمل خواهد شد که اساساً غیرقابل محافظت خواهند بود. کیف مجبور خواهد شد مهمات را جیرهبندی کند و اطلاعات لحظهای را در میدان نبرد از دست بدهد. حتی اگر اروپاییها تصمیم به افزایش [حملات] بگیرند هدفگیری بدون فناوری ایالات متحده فوقالعاده دشوار خواهد بود.رهبری اوکراین میداند چه چیزی در خطر است و میداند چه انتظاری داشته باشد. کیف باید در مورد اینکه کدام سرزمینها قابل دفاع هستند، انتخابهای دشواری انجام دهد. با این حال بین شجاعت و کارایی ارتش اوکراین و حمایت مداوم متحدان باقیماندهاش روسیه هیچ مسیر واقعی برای پیشرفت در اوکراین ندارد. تلفات جانی از سوی روسیه با رها کردن اوکراین توسط آمریکا متوقف نخواهد شد. جنگ همچنان یک اشتباه استراتژیک برای روسیه خواهد بود. با این حال این رها کردن بار سنگینی را بر دوش اروپا خواهد گذاشت تعهد واشنگتن به متحدان اروپاییاش را زیر سوال خواهد برد و احتمالاً تنشهای فزایندهای را بین اروپا و روسیه ایجاد خواهد کرد.
اروپای پساآمریکایی
دولت ترامپ ممکن است معتقد باشد که سرنوشت اوکراین هیچ تاثیری بر آینده اتحاد ناتو ندارد. واقعیت این است که اوکراین رکن اصلی امنیت اروپا است. این کشور یک آزمایشگاه قرن بیست و یکم برای مهار است که از سال 2022 سیاست ضمنی فراآتلانتیکی در قبال روسیه بوده است. عقبنشینی ایالات متحده از اوکراین به مسکو نشان میدهد که واشنگتن دیگر متعهد به کنترل گسترش قدرت روسیه در اروپا نیست. روسیه با دیدن چراغ سبز وسوسه میشود که پایههای امنیت اروپا را آزمایش کند نه لزوماً از طریق تهاجم، بلکه از طریق ارعاب و باجگیری.ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه میتواند یک کشور عضو اتحادیه اروپا یا ناتو را که ضعیف یا دارای اختلافات داخلی میداند هدف قرار دهد شاید یکی از کشورهای بالتیک یا رومانی. او میتواند بحرانی را ایجاد کند، شاید ادعا کند که یک اقلیت روس زبان در این کشور مورد آزار و اذیت قرار میگیرد و با نشان دادن برد موشکهای روسیه اشتیاق خود را برای تشدید اوضاع نشان دهد. اگر ایالات متحده تمایلی به حمایت از کشور هدف نداشت، قدرتهای بزرگتر اروپایی فرانسه، آلمان و بریتانیا باید وارد عمل میشدند. اما بدون ایالات متحده آنها ممکن است نتوانند روسیه را به عقبنشینی وادار کنند. زرادخانههای هستهای بریتانیا و فرانسه برای جلوگیری از باجگیری اولیه از سلاحهای هستهای یا تهدیدهای متعارف کافی نیستند. در غیاب یک چتر امنیتی معتبر ایالات متحده برای اروپا، روسیه ناتو را به عنوان یک ببر کاغذی در نظر خواهد گرفت.در اروپای پساآمریکایی مسکو روابط جداگانهای با کشورهای اروپایی برقرار خواهد کرد با برخی از آنها با تهدیدات سرزمینی و تاکتیکهای منطقه خاکستری (مانند کمپینهای اطلاعات نادرست) مقابله خواهد کرد و به دیگران به خاطر رضایتشان با انرژی ارزان پاداش خواهد داد. این شرایط میتواند برخی از کشورهای اروپایی را به پذیرش بیطرفی یا حتی همکاری با روسیه ترغیب کند. پوتین که دیگر توسط یک قدرت متعادلکننده مانند ایالات متحده کنترل نمیشود میتواند حوزه نفوذ خود را در اروپا بازسازی کند. و آنگاه اتحاد هژمونیک فراآتلانتیک – اژدهایی که استراتژیستهای روسی از اواخر دهه 1990 سعی در کشتن آن داشتهاند -دیگر وجود نخواهد داشت.مطمئناً روسیه ظرفیت نظامی لازم برای تصرف بخش زیادی از خاک اوپا خارج از اوکراین را ندارد و به احتمال زیاد این هدف اصلی مسکو نیست. اما پوتین با ایجاد رعب و وحشت و وسوسه در اروپا میتواند در روابط فراآتلانتیک شکاف ایجاد کند و پروژه اروپایی را تضعیف کند.
قلب امنیت اروپا
چشمانداز ایالات متحدهای که کمتر متعهد باشد ترس را در دل اروپاییها میاندازد. این امر تاکنون باعث افزایش هزینههای دفاعی در اتحادیه اروپا شده است. اما اروپاییها از جمله بریتانیاهنوز برای پذیرفتن مسئولیت کامل دفاع از خود آماده نیستند. آنها اراده سیاسی برای انجام اقدام مشترک ندارند. آنها فاقد پول، سختافزار نظامی (بهویژه توانمندسازهای حیاتی مانند قابلیتهای اطلاعاتی و حملونقل هوایی) و ساختارهای فرماندهی و کنترل لازم برای هرگونه دفاع مشترک اروپایی هستند. این قابلیتها برای سالها، احتمالاً دههها، آماده نخواهند بود و چترهای هستهای فرانسه و بریتانیا حتی اگر به سایر کشورهای اروپایی گسترش یابد با روسیه برابری نمیکند. فقط ایالات متحده میتواند بازدارندگی هستهای معتبری را تضمین کند.برخی از کشورهای اروپایی که توسط ایالات متحده رها شدهاند و فاقد یک اتحاد دفاعی قدرتمند اروپایی هستند ممکن است مرعوب شوند و با مسکو قرارداد ببندند. آنها ممکن است روابط تجاری را از سر بگیرند یا به خواستههای روسیه در مورد استقرار نیروها و سختافزارهای اروپایی تن دهند. اروپا در حال حاضر مملو از احزاب سیاسی است که مایلند برای منافع کوتاهمدت با کرملین کنار بیایند. و از آنجا که نتیجه مطلوب توانایی اروپا برای دفاع از خود بدون ایالات متحده ممکن است بیش از یک دهه طول بکشد شهروندان ممکن است تمایلی به رأی دادن به سیاستمدارانی که قول سرمایهگذاری در دفاع امروز را میدهند نداشته باشند.حتی کشورهایی که مایل به ایستادگی در برابر روسیه هستند، ممکن است همچنان وسوسه شوند که تلاشهای دفاعی مشترک طولانی مدت اروپا را به خاطر توافقات دوجانبه کوتاه مدت با ایالات متحده رها کنند. لهستان پیش از این از ایالات متحده خواسته است که کلاهکهای هستهای را به جای اروپای غربی در خاک لهستان مستقر کند. اگر مسابقهای برای جلب حمایت واشنگتن آغاز شود ترامپ از بازی دادن اروپاییها علیه یکدیگر لذت خواهد برد. با گذشت زمان چشمانداز امنیتی اروپا میتواند به یک آشفتگی قبل از جنگ از توافقات امنیتی پیچیده و گیجکننده و معاهدات اطمینانبخشی بازگردد که برخی از کشورها را به یکدیگر متصل و برخی دیگر را حذف میکند. در بحبوحه این سردرگمی ظهور رقابت بین کشورهای اروپایی کاملاً محتمل است. اینکه آیا اتحادیه اروپا میتواند در برابر چنین تحولاتی مقاومت کند یا اینکه آیا اصلاً بدون ناتو به رهبری ایالات متحده زنده خواهد ماند، یک سوال بیپاسخ است. یک اروپای شکننده و تندخو فقط به نفع روسیه خواهد بود. برای جلوگیری از حرکت به سمت تفرقه و درگیری در اروپا دولت ترامپ نباید اوکراین را به حاشیه اروپا بفرستد. همچنین نباید اوکراین را فقط از نظر اقتصادی ببیند. در عوض واشنگتن باید بر اساس توافق اخیر در مورد مواد معدنی عمل کند و به امنیت بلندمدت اوکراین متعهد شود. یک اوکراین مستقل که قادر به دفاع از خود باشد به ثبات کل منطقه که یکی از منافع اصلی ایالات متحده است کمک خواهد کرد.از زمان استقلال اوکراین از اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ اوکراین اغلب از جایگاه مهمی در معماری امنیتی اروپا محروم شده است. در اجلاس ناتو در بخارست ۲۰۰۸ این اتحاد قول عضویت اوکراین را داد، وعدهای که به طرز سنگدلانهای فراموش شد. در چندین دور دیپلماسی در سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ پس از تصرف کریمه توسط روسیه و حمله به منطقه دونباس اوکراین، فرانسه و آلمان تلاش بیشتری را صرف توقف ظاهری خصومتها کردند تا حل مشکلات اساسی امنیت منطقهای. حدود هشت سال بعد تهاجم وحشیانه روسیه منجر به ناامنی در سراسر اروپا شد. امروزه وضعیت اوکراین بدون شک در قلب امنیت اروپا قرار دارد. بدون ایالات متحده در کنارش در اوکراین اروپا با انتخابهای غیرممکنی روبرو خواهد شد. کشورهای اروپایی باید شکافهای سرمایهگذاریهای امنیتی و دفاعی خود و همچنین اوکراین را پر کنند. منابع محدود یا فشار واشنگتن برای تعدیل روابط با مسکو ممکن است اروپاییها را وادار به کاهش حمایت از کیف کند و در این فرآیند امنیت بلندمدت خود را تضعیف کند. علاوه بر این رها کردن اوکراین توسط ایالات متحده، توانایی ناتو برای بازدارندگی روسیه را پیچیده میکند. در حال حاضر مسکو در اوکراین گرفتار است و نمیتواند از پس تعهدات توسعهطلبانه بیشتری برآید. اما اگر دولت ترامپ تصمیم بگیرد که اوکراین شایسته مشارکت و همکاری ایالات متحده نیست جاهطلبیهای پوتین تنها افزایش خواهد یافت – همراه با هزینه بازدارندگی روسیه در آینده. اگر واشنگتن اکنون اوکراین را رها کند اروپا میتواند به بحران فرسایشی دوره دوم ریاست جمهوری ترامپ تبدیل شود.