• بیوگرافی

















  • صفحۀ سایت در فیس بوک

  • مطالب پسندیده در فیس بوک

  • paypal

  • موضوع هفته

    مطالب محبوب

    ایران چگونه سوریه را از دست داد و چرا آینده باثبات پس از اسد به دخالت تهران نیاز دارد؟

    ایران چگونه سوریه را از دست داد

    و چرا آینده باثبات پس از اسد به دخالت تهران نیاز دارد؟

    محمد قاسم شایق

    سیزده سال پس از آغاز قیام سوریه، سقوط سریع و چشمگیر بشار اسد تصور یک وضعیت باثبات هرچند سرکوبگر را در هم شکست در بسیاری از دهه گذشته رژیم اسد با حمایت بی‌وقفه ایران و روسیه مخالفان را به طرز وحشیانه‌ای سرکوب کرد. آنچه به عنوان یک قیام در سال 2011 آغاز شد به یک جنگ داخلی ویرانگر تبدیل شد که در نهایت به یک بن بست ناآرام فرو رفت. علیرغم چالش های مداوم کنترل اسد بر قدرت امن به نظر می رسید. با این حال رژیم او ظرف چند روز پس از شروع یک حمله هماهنگ شورشیان فروپاشید.از جمله تلفات دیگر نفوذ ایران در سوریه بود که به سختی از طریق سال‌ها مداخله پرهزینه و حمایت تزلزل‌ناپذیر پرورش یافت. تهران سرسخت ترین متحد اسد در طول جنگ بود. طی سال‌ها ایران منابع و کمک‌های نظامی عظیمی را برای تضمین بقای او سرمایه‌گذاری کرد. با این حال با فروپاشی سریع ارتش سوریه ایران به طور قابل توجهی غایب بود. پس از آن آیت‌الله علی خامنه‌ای رهبر عالی ایران سقوط اسد را به عنوان یک توطئه سازمان‌دهی شده خارجی محکوم کرد چارچوبی که نشان‌دهنده تلاش‌های تهران برای حفظ وجهه خود به عنوان یک قدرت منطقه‌ای انعطاف‌پذیر است. با این حال در داخل ایران مقامات و ناظران اختلاف نظر دارند. سرعت سریع رویدادها و تحلیل رفتن منابع نظامی و سیاسی تهران در یک سال گذشته در بحبوحه تشدید رویارویی های نظامی مستقیم و غیرمستقیم با اسرائیل رهبری را در تلاش برای تدوین یک پاسخ منسجم قرار داده است.عقب‌نشینی راهبردی ایران فرصتی بی‌نظیر برای ایالات متحده برای مهار پتانسیل برای درگیری مجدد و ایجاد زمینه‌ای برای ثبات پایدار در سوریه فراهم می‌کند. واشنگتن با ادامه حمایت از نیروهای کرد سوریه ترویج گفت‌وگو میان سهامداران کلیدی سوریه و تشویق خویشتن‌داری اسرائیل در سوریه می‌تواند به شکل‌دهی واقعیت پس از اسد به صلح و امنیت بلندمدت کمک کند. اما ایجاد ثبات در منطقه احتمالاً مستلزم مشارکت ایران در گفتگوها درباره آینده سوریه نیز خواهد بود اگر واشنگتن و تهران نتوانند با یکدیگر تعامل کنند سوریه همچنان آسیب خواهد دید.

    خستگی در معرض

    دخالت گسترده ایران در جنگ داخلی سوریه در حفظ رژیم اسد نقش اساسی داشت از سال 2011 تهران بین 30 تا 50 میلیارد دلار برای کمک های نظامی، انتقال نفت و حمایت لجستیکی به سوریه هزینه کرده است. نیروی قدس شاخه زبده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران عملیات ها را در همان ابتدا با آموزش شبه نظامیان محلی برای تقویت ارتش سوریه و با بسیج طیف گسترده ای از مبارزان شیعه خارجی از جمله اعضای سازمان لبنانی حزب الله شبه نظامیان عراقی هماهنگ کرد. گروه‌های افغان و پاکستانی. پس از کاهش نبردهای گسترده در سال 2018 تهران شروع به تمرکز بر تحکیم نفوذ خود در جنوب و جنوب شرق سوریه تضمین کنترل بر قلمرو و ادغام شبه نظامیان در نیروهای مسلح سوریه. اما این تلاش ها برای جلوگیری از سقوط سریع اسد در اوایل دسامبر ناکافی بود. به نظر می رسد که ایران با ظاهر یک دولت توانا و باثبات در دمشق گمراه شده است حتی اگر خود تهران به اسد در ایجاد این توهم کمک کرده است. دولت ایران برای فروپاشی سریع ارتش سوریه آماده نبود زیرا خطوط دفاعی از بین رفت و سربازان آماده یا قادر به جنگیدن نبودند. تنها در چند روز شورشیان دومین شهر بزرگ سوریه حلب را تصرف کردند و به سمت جنوب پیشروی کردند و ایران زمانی برای واکنش موثر باقی نگذاشتند. همانطور که حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اعتراف کرد ایران «نمی‌توانست به نمایندگی از ارتش سوریه بجنگد وقتی بیکار نشسته بودند و تماشا می کردند.»تضعیف حزب الله چالش های ایران را بیشتر کرد. حزب الله در استراتژی ایران در سوریه نقش محوری داشت و هزاران جنگجوی آن برای حمایت از رژیم اسد در دهه گذشته مستقر شدند. پس از کشته شدن قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس در سال 2020 حزب الله هماهنگ کننده اصلی شبه نظامیان مورد حمایت ایران در سوریه شد. اما حملات اسرائیل علیه پرسنل و زیرساخت های حزب الله در سال گذشته رهبری را از بین برد و از ارائه هرگونه حمایت نظامی یا لجستیکی بیشتر به اسد جلوگیری کرد.اسرائیل همچنین هدف قرار دادن دارایی های ایران در سوریه را تشدید کرد. این استراتژی که در ابتدا با هدف ایجاد اختلال در انتقال تسلیحات ایران به حزب‌الله از طریق سوریه انجام شد به بخشی از رویارویی گسترده‌تر اسرائیل با حزب‌الله و «محور مقاومت» مورد حمایت ایران تبدیل شد و تا اواخر سال 2023 به محاصره زمینی و هوایی بالفعل تبدیل شد که عملاً ارتباط ایران را قطع کرد. تحرکات نیروها و لجستیکی به سوریه به ویژه از طریق عراق. حتی خامنه‌ای در سخنرانی در اوایل دسامبر اعتراف کرد که ایران نتوانسته است از اسد حمایت کند زیرا هر نقطه دسترسی عملا بسته شده بود.در همین حال با آغاز حمله شورشیان در سوریه در اواخر نوامبر شبه‌نظامیان شیعه عراقی که نقش عمده‌ای در مراحل اولیه جنگ داخلی سوریه ایفا کرده بودند تمایلی به ورود مجدد به جنگ نداشتند به اولویت‌های داخلی مشغول بودند و مراقب بودند. افزایش هزینه های مداخله خارجی این فقدان حمایت قابل اعتماد متفقین ایران را در توانایی خود برای پاسخگویی مؤثر محدود کرد.عوامل داخلی نیز بر تصمیمات تهران برای عدم تعامل تأثیر گذاشت. دو دور تلافی جویانه با اسرائیل به‌ویژه مجموعه‌ای از حملات اسرائیل به سایت‌های نظامی و پدافند هوایی ایران در اکتبر گذشته آسیب‌پذیری‌های جمهوری اسلامی را آشکار کرده بود و اقتصاد ایران امروز بسیار کمتر از زمانی است که تهران برای اولین بار در سوریه در سال 2011 مداخله کرد و ظرفیت آن را برای حفظ یک تعامل خارجی پرهزینه دیگر محدود کرد. تهران در مواجهه با احتمال تشدید تنش تقویت سیستم دفاعی خود را بر انحراف منابع به سمت درگیری های خارجی در اولویت قرار داد.

    یک محور شکسته

    سقوط اسد نه تنها ضعف‌های ایران را نشان می‌دهد بلکه چالش‌های مهم جدیدی را برای تهران ایجاد می‌کند که هم نفوذ منطقه‌ای و هم ثبات رژیم را تهدید می‌کند مهمترین آنها مشکل احیای قابلیت های عملیاتی حزب الله است. سوریه مدت‌ها به‌عنوان یک مرکز لجستیکی حیاتی در «کریدور زمینی» بود که ایران را به دریای مدیترانه متصل می‌کرد و امکان انتقال تسلیحات و لجستیک پیشرفته به حزب‌الله را فراهم می‌کرد. با فروپاشی اسد این خط تدارکاتی قطع شده و حزب‌الله را منزوی کرده و ارتباط جغرافیایی محور مقاومت را مختل کرده است. حزب الله که پیش از این به دلیل جنگ 14 ماهه با اسرائیل تضعیف شده بود اکنون با وظیفه هولناک بازیابی با حمایت لجستیکی مستقیم کمتر ایران مواجه خواهد شد.سقوط اسد همچنین شکاف های ایدئولوژیک و فرقه ای را در میان متحدان ایران برجسته کرده است که ممکن است انسجام این محور را بیشتر از بین ببرد. ایران حزب‌الله، شبه‌نظامیان عراقی و حوثی‌ها همگی این رویداد را یک شکست بزرگ می‌دانستند اما حماس و جهاد اسلامی فلسطین گروه‌های سنی که ایران از آنها حمایت می‌کند به شورشیان سوری حیات تحریر الشام (HTS) یک گروه اسلام‌گرای سنی پیروزی بر اسد را تبریک گفتند. تا آنجا که به این محور مربوط می شود از دست دادن سوریه نیز ممکن است اعتبار ایران را نزد شرکای منطقه ای خود در عراق و یمن تضعیف کند. ناکامی ایران در مداخله قاطع در دفاع از اسد احتمالاً باعث ایجاد شک و تردید در مورد تعهد و ظرفیت این کشور خواهد شد. نوری المالکی نخست وزیر سابق عراق که روابط نزدیکی با ایران داشت در یک مصاحبه تلویزیونی درست پس از سقوط اسد از انفعال تهران در سوریه ابراز تعجب کرد. “من از موضع آن کشورهایی که در کنار سوریه بودند مالکی گفت: روسیه و ایران. «آنها چگونه [موضع خود] را تغییر دادند؟ پیامدهای این تغییر چیست؟» در آینده گروه‌هایی که به حمایت تهران وابسته بوده‌اند اکنون ممکن است قابلیت اطمینان آن را زیر سوال ببرنداز دست دادن متحد خود در سوریه نیز به ضرر ایران در رقابت با ترکیه خواهد بود. حمایت قوی آنکارا از شورشیان سوری توازن قوای منطقه ای را مختل کرده است. در زمان اسد حضور گسترده ایران در سوریه به تهران این امکان را داد تا با جاه طلبی های منطقه ای ترکیه تعادل برقرار کند. اما از زمان سقوط اسد آنکارا  در حال حاضر حامی اصلی شورشیان سوری به ویژه HTS  جایگزین تهران و مسکو به عنوان قدرت خارجی مسلط در سوریه شده است و وسعت نفوذ ترکیه را گسترش داده و در عین حال نفوذ ایران را محدود کرده است. نگرانی‌های فزاینده‌ای در ایران وجود دارد که ترکیه که به دلیل تضعیف موقعیت تهران جسور شده اکنون می‌تواند به دنبال افزایش نفوذ خود به هزینه ایران در عراق، لبنان و قفقاز جنوبی باشد. در عراق و لبنان، ترکیه ممکن است حمایت خود را از گروه های سنی علیه گروه های شیعه طرفدار ایران تقویت کند. در قفقاز جنوبی فشار ترکیه برای ایجاد به اصطلاح کریدور زنگزور  یک مسیر ترانزیتی استراتژیک که ترکیه را از طریق ارمنستان به آذربایجان متصل می کند  دسترسی زمینی ایران به ارمنستان را که شریک استراتژیک برای حفظ پایگاه منطقه ای و تجارت تهران حیاتی است تهدید می کند. مسیرهای موجود در قفقاز آن را از نظر اقتصادی و ژئوپلیتیک منزوی می کند.سرانجام سقوط اسد به نارضایتی داخلی در میان وفاداران به رژیم در تهران دامن زده است و برخی آن را یک اشتباه استراتژیک می‌دانند و آشکارا از دولت در تلویزیون دولتی انتقاد می‌کنند. برای رژیمی که شدیداً به حامیان پرشور متکی است چنین مخالفتی چالشی جدی ایجاد می کند. علاوه بر این این نگرانی وجود دارد که گروه‌های افراطی سنی در مناطق ناآرام جنوبی ایران مانند مناطقی که با گروه‌های عربی و بلوچی جمعیت دارند با پیروزی گروه‌های همفکر در سوریه جسورتر شوند و خطر ناآرامی‌های بیشتر را در شرایطی که دولت به طور فزاینده‌ای در حال رشد است به همراه داشته باشد. آسیب پذیر

    در مورد بعدی

    علیرغم چالش‌های فراوانی که تهران با آن مواجه است ایران در حال تطبیق استراتژی خود برای حفظ نفوذ در سوریه و شام با انجام تنظیمات تاکتیکی است. ایران علاقه‌مند به تعامل با گروه‌های کرد سوری است که علیرغم اینکه مستقیماً اسد را به چالش نمی‌کشند از بازیگران کلیدی در طول جنگ به‌ویژه در مبارزه با گروه‌های افراطی سنی بودند و کنترل بخش‌های زیادی از شمال شرق سوریه را حفظ می‌کنند. پیش از سرنگونی اسد نیروهای تحت حمایت ایران از مواضع کلیدی در شرق سوریه به ویژه در استان دیرالزور در نزدیکی مرز عراق عقب نشینی کردند و کنترل را به نیروهای سوریه دموکراتیک که پرسنل و ساختار فرماندهی آن عمدتا کرد هستند واگذار کردند.  این اقدام نشان دهنده تلاش ایران برای قرار دادن خود به عنوان یک شریک بالقوه برای کردهای سوریه بود به ویژه با توجه به نگرانی کردها مبنی بر اینکه ممکن است پس از بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید حمایت ایالات متحده از نیروهای دموکراتیک سوریه کاهش یابد. (بسیاری از ترامپ انتظار دارند دخالت آمریکا در سوریه را کاهش دهد و به دنبال روابط قوی تر با ترکیه باشد که نیروهای دموکراتیک سوریه را یک گروه تروریستی می داند).ایران همچنین ممکن است امکان تعامل با HTS را بررسی کند و از احساسات ضد اسرائیلی و طرفدار فلسطین در صفوف شورشیان استفاده کند. اگرچه رهبری HTS عدم تمایل خود را برای شروع درگیری با اسرائیل ابراز کرده است حملات مداوم اسرائیل و پیشروی‌های ارضی در سوریه می‌تواند باعث تغییر عقیده شود. تهران ممکن است در ازای امتیازات استراتژیک مانند دسترسی مجدد به نیروهای حزب الله لبنان از HTS حمایت کند.از سوی دیگر ایران می‌تواند به ایجاد روابط جدید با اقلیت‌های شیعه و علوی در غرب سوریه که از تبعیض و سرکوب توسط افراط‌گرایان سنی بیم دارند بپردازد. با همسویی با این گروه‌ها ایران می‌تواند شبکه‌ای از نیروهای وفادار و نیروهای نیابتی برای حفظ نفوذ خود در سوریه حتی در غیاب یک رژیم حاکم منعطف بسازد ایران حتی ممکن است صدها سرباز رژیم اسد را که به عراق گریخته اند به یک نیروی ضدانقلابی سازماندهی کند و به طور بالقوه این امکان را برای آن فراهم کند که جای پای خود را در سوریه باز یابد.

    پر کردن خلاء

    سقوط اسد و فرسایش جای پای ایران در سوریه فرصتی نادر برای تجدید و همچنین چالش‌های عظیمی است که حل آن مستلزم تعامل فعال ایالات متحده است. اول حمایت مستمر ایالات متحده از کردهای سوریه بسیار مهم است. نیروهای دموکراتیک سوریه به رهبری کردها یک متحد کلیدی در مبارزه با دولت اسلامی، گروه تروریستی جهادی که به نام داعش نیز شناخته می شود و یک نیروی تثبیت کننده در شمال شرق سوریه بوده است. اما درگیری‌های اخیر با گروه‌های شورشی مورد حمایت ترکیه نیروهای دموکراتیک سوریه را مجبور به توقف عملیات خود علیه داعش کرده است. حمایت مستمر ایالات متحده از جمله کمک های مالی، سیاسی و دیپلماتیک کردها را در برابر چنین تهدیداتی تقویت می کند و در عین حال ایران را از بهره برداری از خلاء قدرت در حال ظهور باز می دارد. واشنگتن باید همزمان اسرائیل را تشویق کند تا عملیات خود در جنوب غربی سوریه را مهار و کاهش دهد. پس از سقوط اسد اسرائیل حضور خود را فراتر از بلندی‌های جولان، اشغال مناطق عمیق‌تر در داخل سوریه و توجیه این اقدام با استناد به نگرانی‌های امنیتی گسترش داده است. اما هرگونه اشغال طولانی‌مدت اسرائیل خطر بیگانه‌کردن سوری‌ها و فراهم کردن بهانه‌ای را برای ایران فراهم می‌کند تا برنامه ضداسرائیلی خود در سوریه را دوباره فعال کند.ایالات متحده همچنین باید با متحدان خود در خاورمیانه و اروپا همکاری کند تا گفت و گوی سیاسی فراگیر را در میان همه جناح های سوریه ترویج دهد. خلاء قدرت برجای مانده از خروج اسد خطر تشدید رقابت میان جناح های مختلف و میان بسیاری از اقلیت های قومی و مذهبی کشور را به دنبال دارد. حمایت از گفت‌وگوی جامع به ایجاد دولتی نماینده کمک می‌کند که تمامیت ارضی سوریه را حفظ کند و از حقوق اقلیت‌ها محافظت کند و در عین حال احتمال سوءاستفاده ایران یا سایر بازیگران خارجی از گروه‌های اقلیت برای نفوذ را کاهش دهد.با این حال به همان اندازه برای تضمین امنیت در سوریه تلاش‌های دیپلماتیک برای جلوگیری از بی‌ثباتی بیشتر در ایران ضروری است احساس ناامنی فزاینده تهران پس از سقوط اسد ممکن است رهبری این کشور را به تشدید فعالیت‌هایی سوق دهد که منطقه را بی‌ثبات می‌کند مانند تلاش‌ها برای تقویت بیشتر شبه‌نظامیان متحد در عراق و یمن یا تحریک تنش‌های فرقه‌ای در سوریه. در واقع ایالات متحده باید در جریان مذاکرات منطقه‌ای درباره آینده سوریه با توجه به نگرانی‌های امنیتی تهران و در عین حال از رهبری آن برای کاهش تنش در جبهه‌های دیگر به ایران پیشنهاد دهد که بر سر میز مذاکره بنشیند. این استراتژی می‌تواند نفوذ اخلال‌گرانه ایران در سوریه و خاورمیانه بزرگ‌تر را کاهش دهد و احتمالاً حتی درها را برای گفتگوهای دیپلماتیک جامع‌تر بین واشنگتن و تهران باز کند.




    بازدید ها:

    درج یک دیدگاه

    
    <