تجدید حیات اروپا
چگونه این قاره میتواند از خصومت آمریکا جان سالم به در ببرد و قویتر ظاهر شود
الحاج دوکتور عبدالغفار نورزاد
در آغاز امسال بسیاری از اقتصاد پیروزمند آمریکا که با چشمانداز کاهش مالیات، مقرراتزدایی، انرژی ارزان و سرمایهگذاریهای عظیم در هوش مصنوعی تقویت شده بود استقبال میکردند. در ژانویه مجمع جهانی اقتصاد در داووس آزادسازی «روح حیوانی» در اقتصاد ایالات متحده را جشن گرفت. به نظر میرسید که ارزش سهام شرکتهای آمریکایی به ویژه شرکتهای دیجیتال نمیتواند بالاتر از این برود. در بحثهای گروهی، میزگردها و جلسات پشت درهای بسته تحلیلگران از مزایای ایالات متحده به عنوان یک مقصد سرمایهگذاری تمجید کردند و اروپا را به عنوان کشوری با مقررات بیش از حد غیررقابتی و ناتوان از نوآوری مورد انتقاد قرار دادند. سوالات مربوط به داغ شدن بیش از حد اقتصاد آمریکا به عنوان امری بیربط نادیده گرفته شد. نگرانیها در مورد تأثیر ترکیبی افزایش احتمالی تعرفهها و اخراجها بر تورم با تردید مواجه شد.تقریباً چهار ماه بعد تضاد نمیتوانست آشکارتر باشد. سیاست تجاری آشفته دولت ترامپ انتقامجوییهایی که برانگیخته است و عدم قطعیتی که توسط اظهارات متناقض رئیس جمهور ایالات متحده و مشاورانش ایجاد شده است به اقتصاد ایالات متحده آسیب میرساند. بازارها و مشاغل استحکام برنامههای اقتصادی دولت را بیش از حد ارزیابی کردند. حتی بدتر از آن حملات ترامپ به حاکمیت قانون و قوه قضائیه، دانشگاهها، شرکتهای حقوقی و مؤسسات علمی پایههای آنچه ایالات متحده را برای سرمایهگذاری بسیار جذاب میکند و به آن وزن زیادی در صحنه جهانی میدهد را تضعیف میکند. همسایگان و متحدان که با مطالبات ارضی یا با سؤالاتی در مورد مشارکتهای دفاعی خود تهدید میشوند اعتماد خود را به واشنگتن از دست دادهاند.این لحظهای برای اروپاست که باید به آن رسیدگی شود. بیش از ۸۰ سال است که اروپا و ایالات متحده از بزرگترین و عمیقترین رابطه اقتصادی و تجاری جهان پیچیدهترین اتحاد نظامی و نزدیکترین مبادلات بین فردی بهرهمند شدهاند. این دو بلوک با هم یک سیستم بینالمللی مبتنی بر قانون ایجاد کردهاند که ثبات و پیشرفت جهانی را فراهم کرده است. این همیشه آسان نبوده است. اختلافات تجاری و اختلافات شدیدی وجود داشته است به ویژه در رابطه با حمله ایالات متحده به عراق در سال ۲۰۰۳ و تمایل ایالات متحده برای جدا شدن از اروپا به عنوان بخشی از یک تغییر استراتژیک بزرگتر به سمت آسیا به ویژه چین که در دوران دولت اوباما آغاز شد.اما وقایع امسال نقطه عطفی در روابط فراآتلانتیکی است؛ دولت ترامپ نمیخواهد اروپا موفق شود. این دولت سعی خواهد کرد از طریق ترکیبی از اجبار خارجی و سیاستهای غارتگرانه این قاره را تضعیف کند: ادعای نیاز به کنترل گرینلند برای امنیت ملی خود تلاش برای ایجاد روابط حسنه با روسیه به قیمت امنیت اوکراین و اروپا تضعیف بازدارندگی ناتو و اعمال فشار بر تجارت. و این امر نیروهای ضد اروپایی را در اتحادیه اروپا جسورتر خواهد کرد. مقامات در سراسر پایتختهای اروپایی این پیام را به وضوح دریافت کردهاند. دوران اتحاد اروپایی-آمریکایی پس از جنگ جهانی دوم به پایان رسیده است. آرام کردن ایالات متحده کارساز نخواهد بود. اگر اروپا نمیخواهد به دست نشانده واشنگتن یا بخشی از حوزه نفوذ تازه تصور شده روسیه تبدیل شود، باید آینده خود را به دست خود بگیرد. این قاره به یک استراتژی روشن، اقدام جمعی و عزم راسخ نیاز دارد.اروپا آنچه را که لازم است دارد: افراد با استعداد، ثروت، یک شبکه امنیت اجتماعی قوی، قدرت تولیدی و احساسات رو به رشد طرفدار اروپا در میان شهروندانش که برای ادغام بیشتر این کشورها ضروری است. اما با توجه به وظیفه پیش رو احمقانه است که فکر کنیم پیشرفت آسان یا خطی خواهد بود. گامهای بزرگ به سوی ادغام بیشتر اروپا از جمله ایجاد بازار واحد یا معرفی یورو به زمان و رهبری سیاسی نیاز داشته است که امروزه هر دو کمیاب هستند. و ادغامی که به عنوان پاسخی به بحرانهایی مانند فروپاشی مالی سال ۲۰۰۸ یا بیماری همهگیر کووید-۱۹ آغاز شد تنها پس از بررسی همه گزینههای دیگر صورت گرفت و اروپا را از نظر اقتصادی ضعیف و از نظر سیاسی فرسوده کرد.اروپا که با وخامت همکاری دیرینه فراآتلانتیک و جنگ مداوم در جبهه شرقی خود روبرو است در لحظهای بحرانی قرار دارد. اما قدرت اقتصادی و اراده سیاسی این قاره برای ایجاد یک دفاع مشترک توانمندتر و تقویت رشد، محکم است و گامهایی که کشورهای اتحادیه اروپا در حال حاضر برداشتهاند نشان دهنده قصد آنها برای عبور از شکاف در روابط فراآتلانتیک و قویتر شدن است.
تشدید تنشها
با نزدیک شدن به سومین سالگرد حمله روسیه به اوکراین در فوریه امسال جی. دی. ونس معاون رئیس جمهور ایالات متحده به حاضران در کنفرانس امنیتی مونیخ گفت که تهدید علیه اروپا روسیه چین یا هیچ بازیگر خارجی دیگری نیست. این تهدیدی از درون خود اروپا است. چیزی که ونس بیش از همه نگران آن بود، به گفته خودش، «عقبنشینی اروپا از برخی از اساسیترین ارزشهایش ارزشهای مشترک با ایالات متحده بود.» از نظر معاون رئیس جمهور اروپا در معرض خطر است زیرا قادر به صحبت در مورد ارزشهای دموکراتیک و عمل به آنها نیست. ونس قول داد که اگرچه آزادی بیان در اروپا «در حال عقبنشینی» است اما تحت رهبری ترامپ ایالات متحده «برای دفاع از» حقوق اروپاییها برای ارائه نظرات خود «در عرصه عمومی» «مبارزه خواهد کرد». در همان روز ونس با رهبر حزب راست افراطی «آلترناتیو برای آلمان» دیدار کرد که آژانس اطلاعات داخلی آلمان این ماه آن را به عنوان یک سازمان افراطی معرفی کرد (اگرچه این آژانس در پاسخ به چالشهای قانونی برچسب رسمی آن را موقتاً به حالت تعلیق درآورده است). دیدار معاون رئیس جمهور در آن روز با اولاف شولتز صدراعظم وقت آلمان لغو شد از یکی از مقامات سابق آمریکایی نقل شده است که: «ما نیازی به دیدن او نداریم او مدت زیادی صدراعظم نخواهد بود.»عملکرد ونس در مونیخ بخشی از استراتژی «شوک و وحشت» بود که سیاست خارجی دولت دوم ترامپ تا به امروز را مشخص کرده است با رویدادهای پی در پی که شرکا را گیج کرده و پاسخ را دشوار میکند. دو روز قبل از سخنرانی معاون رئیس جمهور در مونیخ پیت هگست وزیر دفاع ایالات متحده در شورای ناتو در بروکسل اعلام کرد که دو هدف اصلی اوکراین برای پایان دادن به جنگ بازگرداندن خاک اوکراین به مرزهای قبل از سال ۲۰۱۴ و پیوستن به ناتو واقع بینانه نیستند. سپس پس از یک تماس تلفنی غافلگیرکننده بین ترامپ و ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه واشنگتن اعلام کرد که مذاکرات برای پایان دادن به جنگ در اوکراین بلافاصله آغاز خواهد شد اینکه نه اوکراین و نه اروپا حداقل در مراحل اولیه پای میز مذاکره نخواهند بود؛ و اروپا باید به صورت کتبی سهم خود را برای رسیدن به یک توافق صلح ارائه دهد.در ضیافت شامی که آن هفته در مونیخ با اعضای کنگره ایالات متحده برگزار شد فضای حاکم بر شرکتکنندگان اروپایی چنان تیره و تار بود که یکی از نمایندگان ایالات متحده به سرعت پیشنهاد داد که ترامپ «نویل چمبرلین اوکراین نخواهد بود» اشاره به نخستوزیر بریتانیا که به خاطر دلجویی از هیتلر با میانجیگری در توافق مونیخ ۱۹۳۸ منطقهای آلمانیزبان در سودتنلند چکسلواکی را به آلمان نازی واگذار کرد شهرت دارد. اما همانطور که یکی از وزرای اروپای شرقی در آن ضیافت گفت روسها به دنبال آن بودند که از طریق مذاکره به چیزی که نمیتوانستند در میدان نبرد به دست آورند دست یابند: محدود کردن حاکمیت اوکراین برای تصمیمگیری در مورد آیندهاش.با وجود این واقعیت که به نظر میرسید بدترین ترسهای اروپاییها در حال تحقق است، کنفرانس مونیخ ۲۰۲۵ یک مزیت بزرگ داشت: اروپاییها یک بار برای همیشه فهمیدند که تأمین آینده خودشان مستلزم برداشتن گامهای قاطع برای ایجاد بازدارندگی معتبر اروپایی است. در نتیجه هفتههای پس از آن مملو از تلاشهای سراسیمه در سطح اتحادیه اروپا و پایتختهای اروپایی برای افزایش چشمگیر هزینههای دفاعی این بلوک رفع کمبودهای اساسی در توانایی نظامی آن، ارتقای یک پایگاه صنعتی دفاعی رقابتیتر و ایجاد یک بازار دفاعی واقعی اروپایی بوده است.در سطح اتحادیه اروپا تمرکز اصلی مقامات بر آزادسازی تأمین مالی تا سقف ۸۰۰ میلیارد یورو (۹۰۰ میلیارد دلار) برای امنیت و دفاع و همچنین ایجاد بازاری در سراسر اتحادیه اروپا برای تجهیزات نظامی بوده است. در کمتر از دو ماه قوانین مالی موجود اتحادیه اروپا تسهیل شده است تا به کشورهای عضو اجازه دهد سالانه تا ۱.۵ درصد از هزینههای خالص توصیهشده منحرف شوند تا هزینههای دفاعی را افزایش دهند. علاوه بر این اتحادیه اروپا تا سقف ۱۵۰ میلیارد یورو برای حمایت از خرید مشترک تجهیزات دفاعی ساخت کشورهای عضو در این بلوک و بررسی قراردادها با شرکایی که اتحادیه اروپا با آنها توافقنامههای دفاعی دوجانبه دارد مانند ژاپن، نروژ و کره جنوبی یا شرکایی که این بلوک میتواند با آنها در مورد توافقنامههای آینده مذاکره کند مانند ترکیه یا انگلستان وام خواهد گرفت. ایالات متحده در این فهرست قرار ندارد. صنعت دفاعی اوکراین نیز بیشتر در پایگاه دفاعی فناوری و صنعتی اتحادیه اروپا و بازار واحد اروپایی ادغام خواهد شد و رفتاری بسیار شبیه به یک کشور عضو با کیف برقرار خواهد کرد. در ماه ژوئن کمیسیون اروپا یک بسته جامع دفاعی جدید ارائه خواهد کرد که برنامههایی را برای ادغام بیشتر بازارهای تجهیزات دفاعی ارائه میدهد. مقامات اتحادیه اروپا همچنین در تلاشند تا سرمایه خصوصی و قدرت بانک سرمایهگذاری اروپا را بسیج کنند که میتواند در تأمین مالی تازهواردان به این بازار رو به رشد مفید باشد.فردریش مرتس صدراعظم آلمان در آستانه پیروزی انتخاباتی حزبش در ماه فوریه اعلام کرد که اولویت او «تقویت اروپا در اسرع وقت خواهد بود تا گام به گام بتوانیم واقعاً به استقلال از ایالات متحده دست یابیم». او در ادامه تصویب اصلاحیه قانون اساسی را تضمین کرد که به آلمان اجازه میدهد سطح بیسابقهای از بدهی را برای سرمایهگذاری در دفاع، زیرساختها و ابتکارات اقلیمی بپذیرد. هرگونه هزینه دفاعی که بیش از یک درصد از تولید ناخالص داخلی آلمان باشد دیگر مشمول محدودیت وام گرفتن نخواهد بود. مجلس بوندستاگ همچنین یک صندوق ویژه به ارزش ۵۰۰ میلیارد یورو را در ۱۲ سال آینده برای حمایت از سرمایهگذاری در زیرساختها و تابآوری اقلیمی تصویب کرده است. برای کشوری که از نظر تاریخی از بدهی دولت بیزار است سرعت و دامنه این تصمیمات نشان میدهد که مقامات آلمانی چقدر عمیقاً معتقدند که تغییر در رابطه اروپا با ایالات متحده دورانساز است.آلمان در اتحادیه اروپا تنها کشوری نیست که سرمایهگذاری خود را در دفاع افزایش داده است. سوئد متعهد شده است که هزینههای دفاعی خود را تا سال ۲۰۳۰ از ۲.۴ درصد به ۳.۵ درصد از تولید ناخالص داخلی خود افزایش دهد. فنلاند قصد دارد ظرف چهار سال به ۳.۰ درصد برسد. اسپانیا نیز در سال ۲۰۲۵، هزینهها را از ۱.۳ درصد به ۲.۰ درصد افزایش خواهد داد. فرانسه نیز به نوبه خود تمایل خود را برای بحث در مورد گسترش چتر هستهای خود فراتر از مرزهای خود نشان داده است. این فهرست ادامه دارد.اروپاییها همچنین قصد دارند از اجرای یک توافق صلح بالقوه بین اوکراین و روسیه حمایت کنند. در حالی که منتظر پیشرفت مذاکرات هستند، که بخش عمدهای از آن به ترامپ بستگی دارد اروپاییها میتوانند گفتگوی بسیار مورد نیاز در مورد یک واقعیت ناخوشایند را آغاز کنند: اتحادیه اروپا باید در مورد ترتیبات نهادی که معماری امنیتی خود را تشکیل میدهند تجدید نظر کند تا اطمینان حاصل شود که در معرض خطرات ناشی از ناتو تحت سلطه ایالات متحده قرار نمیگیرد.اگرچه زمان میبرد اما حرکت طولانی به سمت یک دفاع و امنیت مستقل اروپایی آغاز شده است. به قول ژان مونه پدر بنیانگذار فرانسوی اتحادیه اروپا «در لحظات استثنایی هر چیزی ممکن است، تا زمانی که آماده باشید تا زمانی که در لحظهای که همه چیز گیجکننده است یک پروژه مشخص داشته باشید.»
کاهش ارزش اروپا
اقتصاد اروپا دست کم گرفته شده است اما این موضوع ساخته خود این قاره است کاملاً مشخص است که ادغام اروپا تنها زمانی پیشرفت میکند که این بلوک در بحران باشد. در آوریل 2024 اتحادیه اروپا به انریکو لتا نخست وزیر سابق ایتالیا مأموریت داد تا تحلیلی از وضعیت بازار واحد اتحادیه اروپا تهیه کند و اقداماتی را برای تعمیق آن پیشنهاد دهد. در همان سال این اتحادیه ماریو دراگی رئیس سابق بانک مرکزی اروپا را موظف کرد تا پیشنهادهایی را برای بهبود رقابتپذیری اروپا ارائه دهد. هر دو گزارش کاستیهایی را در بازارهای سرمایه، انرژی و فناوری که همگی ستون فقرات قدرت و امنیت اقتصادی اروپا هستند مستند کردند. لحن نسبتاً دراماتیک هر دو گزارش و بحثهای پس از آن به منظور بسیج سرمایههای اروپایی برای اقدام بود. در عوض این گزارشها باعث بدبینی در اروپا شد و حتی بدتر از آن در خارج از اروپا به عنوان نشانهای از افول این قاره تلقی شد کوچک شمردن اقتصاد اروپا مد شده است.اما با آشفتگی ناشی از اعلامیههای نامنظم دولت ترامپ و خطر فزاینده رکود شاید زمان مناسبی برای نگاه کردن فراتر از تیترهای خبری باشد. به عنوان مثال مقایسه بین عملکرد اقتصادی ایالات متحده و اتحادیه اروپا معمولاً به دلیل قدرت دلار تحریف میشود. با این حال وقتی بر اساس برابری قدرت خرید سنجیده میشود شکاف در رشد تولید بین دو طرف کمتر است.اروپا همچنین ثبات و پیشبینیپذیری را ارائه میدهد ویژگیهای بسیار ارزشمندی در محیط جهانی بیثبات امروز. در سطح اقتصاد کلان تورم کاهش یافته و هزینههای استقراض در حال کاهش است. کسری بودجه و بدهی عمومی نیز در اروپا نسبت به سایر اقتصادهای بزرگ کمتر است و حاشیههای مهمی را برای مانور در صورت رکود اقتصادی فراهم میکند. از ابتدای سال 2025 اتحادیه اروپا سخت تلاش کرده است تا تمرکز خود را بر کربنزدایی، رقابتپذیری و امنیت اقتصادی متعادل کند. اولین نتیجه ملموس این تلاش که در ژانویه رونمایی شد «قطبنمای رقابتپذیری» است یک برنامه پنج ساله که اقدامات مشخصی را برای اتحادیه اروپا جهت کاهش شکاف نوآوری، تسهیل دسترسی به انرژی پاک و مقرونبهصرفه و کاهش وابستگی بیش از حد به واردات از طریق مشارکتها و توافقنامههای تجاری ترسیم میکند. در اواخر فوریه کمیسیون اروپا در بروکسل بستهای جامع را تصویب کرد که قوانین مربوط به پایداری و سرمایهگذاری را سادهسازی میکرد و به ارزش تقریبی شش میلیارد یورو شرکتهای کوچک و متوسط این بلوک را از بروکراسی اداری رهایی میبخشید. با توجه به انزجار دولت ترامپ از سیاستهای متمرکز بر آب و هوا اکنون زمان مناسبی برای سرمایهگذاری در فناوریهای سبز در اروپا است.اروپا مطمئناً با موانع اقتصادی روبرو است اما نباید در مورد مشکلات آن اغراق کرد. برنامههای اتحادیه اروپا برای رشد و سرمایهگذاری واضح است. اکنون باید بر وحدت و سرعت اجرا تمرکز کند. علیرغم هرج و مرج اقتصادی ناشی از اعمال یکجانبه تعرفهها بر شرکای تجاری توسط دولت ترامپ که اولین بار در دوم آوریل آغاز شد اتحادیه اروپا اهرم قابل توجهی در تجارت دارد. شصت و دو درصد از تجارت اتحادیه اروپا بین کشورهای عضو در بازار واحد و ۱۳ درصد دیگر با کشورهای اروپایی غیر عضو انجام میشود. این بلوک میتواند با تسهیل تجارت درون اتحادیه اروپا از طریق تعمیق بازار واحد و یافتن فرصتهای جدید برای تجارت در سایر بازارها میزان مواجهه خود با تعرفههای یکجانبه ایالات متحده را کاهش دهد. در واقع ایزابل ماتئوس ای لاگو اقتصاددان ارشد BNP Paribas، محاسبه کرده است که کاهش یک درصدی صادرات به ایالات متحده تنها به افزایش ۰.۱۲ درصدی تجارت درون اتحادیه اروپا نیاز دارد.در مورد بازارهای جدید، اتحادیه اروپا تنها در سه ماه گذشته در چندین جبهه پیشرفت داشته است از جمله توافق جدید با مرکوسور بلوک تجاری متشکل از آرژانتین، برزیل، پاراگوئه و اروگوئه تمدید توافقهای دوجانبه با مکزیک و سوئیس و مذاکرات با هند، فیلیپین و تایلند. در حالی که ایالات متحده خود را از اقتصاد جهانی منزوی میکند اروپا در ایجاد فرصتهای جدید و ساختن پلهای جدید دو برابر تلاش میکند.
تلاش تیمی
با تیرهتر شدن چشمانداز ژئوپلیتیکی و تلاش کشورهای جهان برای «ریسکزدایی» از اقتصادهایشان یوروی دیجیتال در حال جذب توجه است. این امر تا حدودی به دلیل دستور اجرایی اخیر دولت ترامپ است که توسعه و رشد استیبلکوینهای با پشتوانه دلار را در سراسر جهان ترویج میدهد و این امر تسلط سیستمهای پرداخت بینالمللی را تقویت خواهد کرد. به عنوان بخشی از این موج چین تلاشها برای توسعه یوان دیجیتال را دو برابر کرده است. کشورهای عضو بریکس باشگاه اقتصادهای بزرگ غیرغربی که چین نیز بخشی از آن است نیز برای پیوند دادن ابتکارات دیجیتال بانک مرکزی خود بر روی یک پلتفرم مشترک تلاش کردهاند.فیلیپ لین اقتصاددان سابق بانک مرکزی اروپا در سخنرانی اخیر خود اظهار داشت که اتکای اروپاییها به ارائهدهندگان پرداخت خارجی 65 درصد از پرداختهای کارتی انجام شده در منطقه یورو توسط برندهای بینالمللی کارت مانند ویزا و مسترکارت پردازش میشوند و پرداختهای اپلیکیشن موبایل که تحت سلطه شرکتهای فناوری غیر اتحادیه اروپا هستند منبع آسیبپذیری اتحادیه اروپا است. از زمان رونمایی در سال 2021 ابتکار یوروی دیجیتال اکنون در حال افزایش قدرت است. پس از ارزیابی کامل هزینهها و مزایا انتظار میرود مقدمات راهاندازی آن تا پایان سال ۲۰۲۵ آغاز شود.با پیشرفت کار برای طراحی بودجه بعدی اتحادیه اروپا که سالهای ۲۰۲۸ تا ۲۰۳۳ را پوشش میدهد درخواستهای فزایندهای در اروپا برای گسترش آن به منظور پوشش کالاهای عمومی اروپایی به معنای وسیع آن وجود دارد به عنوان مثال دفاع و امنیت این قاره شامل حوزههایی مانند انرژی و زیرساختها میشود. با این حال تقویت این حوزهها مستلزم افزایش قابل توجه هزینهها نه تنها در سطح ملی است که در حال شکلگیری است بلکه به شکل سرمایهگذاریهای جمعی در سطح اتحادیه اروپا نیز خواهد بود. سرمایهگذاری مشترک به هماهنگی بهتر هزینههای دفاعی و تقویت صرفهجویی به مقیاس کمک میکند.در جدیدترین جلسه غیررسمی شورای اروپا در فوریه ۲۰۲۵ رهبران اتحادیه اروپا مسیرهای ممکن برای دستیابی به این اهداف را بررسی کردند. این مسیرها شامل گسترش بودجه اتحادیه اروپا راهاندازی دور جدیدی از استقراض مشترک مشابه آنچه برای NextGenerationEU انجام شد بسته محرکی که به اتحادیه اروپا در مقابله با رکود اقتصادی کووید-۱۹ کمک کرد یا تغییر کاربری مکانیسم ثبات اروپا یک ابزار بودجهای که در سال ۲۰۱۲ برای دسترسی کشورهای عضو اتحادیه اروپا که پس از بحران منطقه یورو با مشکلات مالی مواجه بودند با حداکثر ظرفیت وامدهی ۵۰۰ میلیارد یورو ایجاد شد. در زمانی که سرمایهگذاران آمریکایی به دنبال بازارهای باثباتتر هستند منطقی است که اتحادیه اروپا دور جدیدی از استقراض مشترک بین کشورهای عضو را آغاز کند که علاوه بر جذب سرمایه از مزیت بینالمللی کردن یورو نیز برخوردار باشد.
آینده از آن اروپاست
خصومت دولت ترامپ نسبت به اتحاد سنتی فراآتلانتیک میتواند مهمترین عامل برای ادغام بیشتر اروپا از زمان پایهگذاری اتحادیه اروپا در سال ۱۹۴۸ باشد. تعهد اروپا به اتحاد فراآتلانتیک تاکنون نمادی از ضعف یا ناتوانی این قاره در به کارگیری انرژی سیاسی برای خودمختاری بیشتر نیست. در واقع کشورهای اروپایی پیش از این تلاشهای مهمی را در سطح جهانی برای افزایش قابلیتهای دفاعی و اقتصادی فردی و مستقر در اتحادیه اروپا انجام دادهاند. این اتحادیه مایل است روابط خود را با متحد دیرینه خود حفظ کند و به ایجاد مشارکتهای سازنده با ایالات متحده در بخشهای مختلف ادامه دهد. اما با توجه به غیرقابل پیشبینی بودن و رفتار خصمانه واشنگتن و با آگاهی از فرصتهایی که واقعیت ایجاد میکند اتحادیه اروپا در حال آماده شدن برای به دست گرفتن آینده خود است.نادیده گرفتن آسیبی که دولت ترامپ به ظرفیت ایالات متحده برای اعمال قدرت وارد میکند خطرناک خواهد بود. کشورهای سراسر جهان به ویژه در آسیا، با دقت نظارهگر چگونگی بازی ایالات متحده در اروپا هستند. آنها باید خطر بیش از حد برآورد کردن ثبات واشنگتن و دست کم گرفتن ظرفیت اروپا را تشخیص دهند. اگر کشورهای عضو اراده کافی برای عمل به برنامهها و جاهطلبیهایی که تاکنون مطرح کردهاند داشته باشند اتحادیه اروپا قادر خواهد بود مدل منحصر به فرد خود از حاکمیت مشترک را حفظ کند و آیندهای امنتر، مرفهتر و دموکراتیکتر را برای شهروندان خود رقم بزند که این اتفاق خوبی برای اروپا و همچنین شرکای بینالمللی آن است.