تسلیحات غذایی بازگشتی مرگبار ایجاد می کند
چگونه با احیای یک تاکتیک باستانی مبارزه کنند
محمد قاسم شایق
غذا یک سلاح جنگی است مانند سلاحهای هستهای، سلاحسازی مواد غذایی میتواند منجر به مرگهای گسترده غیرنظامیان و وحشتهای غیرقابل تصور شود و خشم اخلاقی درستی را نسبت به دورنمای استفاده از آن برانگیزد. اما برخلاف سلاحهای هستهای از سلاحهای غذایی معمولاً در جنگ استفاده میشود. و در دنیای جهانی شده ما این ابزار خطرناک تر از همیشه شده است.درگیری مدتهاست که عامل اصلی گرسنگی جهانی بوده است. این الگوی پایدار امروز در مکانهایی مانند نوار غزه، هائیتی و سودان جایی که میلیونها غیرنظامی در آستانه قحطی هستند به نمایش گذاشته شده است. پیوند بین درگیری و گرسنگی تا حدی از سلاحسازی خود غذا سرچشمه میگیرد روشی از جنگ که از پتانسیل اجباری مختل کردن (یا تهدید به مختل کردن) منابع غذایی حیاتی از طریق غارت و تخریب مزارع دستکاری ذخایر مواد غذایی استفاده میکند. اعمال کنترل سیاسی داخلی و استفاده از محاصره و محاصره برای گرسنگی دادن به غیرنظامیانی که در داخل به دام افتاده اند. نمونههای جدیدتر از سلاحسازی مواد غذایی شامل جنگ داخلی سوریه میشود که طی آن رژیم بشار اسد آنچه را «کمپین گرسنگی تا تسلیم» نامید به راه انداخت و ورود مواد غذایی به مناطق مسکونی را که تصور میشد پناهگاه نیروهای شورشی است ممنوع کرد. در هر دو طرف جنگ داخلی در یمن جنگجویان تولیدات کشاورزی را برای نابودی هدف قرار دادهاند بازارهای مواد غذایی محلی را مختل کردهاند و کمکهای بشردوستانه را مسدود یا منحرف کردهاند.اما از زمان حمله به اوکراین در سال 2022 روسیه این ابزار را وارد مرحله جدیدی کرده است. کرملین نه تنها ظرفیت کشاورزی اوکراین را هدف قرار داده است بلکه عرضه گستردهتر غذای جهانی را نیز تهدید میکند. در یک اقتصاد جهانی وابسته به هم استفاده از تسلیحات غذایی در یک منطقه می تواند امنیت غذایی همه را تحت تاثیر قرار دهد. مسکو از این وابستگی متقابل سوء استفاده کرده و عمداً عرضه مواد غذایی را برای پیشبرد اهداف نظامی کرملین مختل کرده است. در طول جنگ مسکو محدودیتهای صادراتی را اعمال کرده دریای سیاه را محاصره کرده و انبارهای غله را بمباران کرده است صادرات محصولات کشاورزی اوکراین را سرکوب کرده اهرم فشاری بر کشورهای واردکننده بیطرف به دست آورده و عزم غرب را در این فرآیند آزمایش کرده است. در ابتدای تهاجم جهانی شد. قیمت مواد غذایی به بالاترین حد خود رسید. تورم و نوسانات قیمت مواد غذایی امروز همچنان بر کشورهای کم درآمد تاثیر گذاشته است. شوک جنگ به تولید و تجارت کشاورزی عامل اصلی بحران غذایی جهانی است که گرسنگی حاد جهانی را از سال 2020 تقریباً سه برابر کرده است و 333 میلیون نفر را در معرض خطر گرسنگی قرار داده است.این شوک به سیستم جهانی غذا نشان دهنده فرصتی برای جمع کردن جهان برای ممنوع کردن یکی از شرم آورترین و پایدارترین سلاح های جنگی بشریت است. برای این منظور واشنگتن باید برای یک معاهده بین المللی منع استفاده از تسلیحات غذایی مبارزه کند. مذاکره و تصویب معاهدات بسیار چالش برانگیز است اما همین چالش است که به معاهدات وزن سیاسی و اخلاقی بیش از حد می دهد. یک فرآیند معاهده کل جامعه از شهروندان عادی گرفته تا رهبران جهان را درگیر می کند تا خطر تسلیحات غذایی را در نظر بگیرند و در صورت موفقیت آمیز بودن تعهدی الزام آور قانونی برای کنار گذاشتن این عمل ایجاد کند.
“غذا یک سلاح است”
در سال 1974 وزیر کشاورزی ایالات متحده ارل بوتز اظهاری جسورانه و در حال حاضر بدنام به مجله تایم کرد “غذا یک سلاح است. اکنون یکی از ابزارهای اصلی در کیت مذاکره ما است.” در چارچوب جنگ سرد بوتز فراوانی کشاورزی آمریکا را ابزاری برای زورگویی میدانست که واشنگتن میتوانست در جهان سوم اعمال کند: کمک غذایی و تجارت در ازای امتیازات سیاسی. در همان مقاله تایم آمده است «این ممکن است یک سیاست وحشیانه باشد. اما واشنگتن ممکن است هیچ تعهدی برای کمک به کشورهایی که پیوسته و شدیداً با آن مخالفت کردهاند احساس نکند.» بوتز از شهودی به قدمت انقلاب کشاورزی استفاده کرد که غذا کنترل را به کسانی که آن را در اختیار دارند می بخشد و کسانی را که ندارند آسیب پذیر می کند. بهرهبرداری از این آسیبپذیری مثلاً با محاصره و گرسنگی دادن به جمعیت غیرنظامی دشمن – بهعنوان تسلیحات غذایی است.غذا در واقع یک سلاح است و بوتز به سختی اولین مقام دولتی بود که آن را به این وضوح بیان کرد. در طول جنگ داخلی روسیه از سال 1917 تا 1922 رهبران بلشویک به خرید و توزیع غلات وسواس داشتند. قحطی در سراسر اروپای شرقی در ابتدا پیامد ناخواسته جنگ داخلی و فروپاشی اجتماعی به بلشویک ها چنان اهرمی بر مخالفان داخلی داد که آنها حتی به فکر رد کمک غذایی از سوی اداره امداد آمریکا بودند و به صراحت به آمریکایی ها می گفتند که “غذا یک سلاح است”. در طول جنگ جهانی دوم قدرت نسبی تولید غذای ایالات متحده برای جنگ متفقین بسیار حیاتی بود به طوری که دفتر اطلاعات جنگ ایالات متحده، جیره بندی مواد غذایی را با شعار قابل توجهی تبلیغ کرد «غذا یک سلاح است. هدرش نده!»قبل از جنگ جهانی دوم تأثیرات تسلیحات غذایی در حوزه محلی بود زیرا امنیت غذایی عمدتاً تابعی از منابع غذایی داخلی یا منطقه ای بود. اما زمانی که سیستمهای غذایی منطقهای به یک سیستم جهانی وابسته به هم تنیده شدند بوتز چیزی حتی بزرگتر را متصور شد تسلط آمریکا بر تجارت جهانی غذا به عنوان ابزار جنگ اقتصادی و سیاسی. او نتوانست پیشبینی کند که وابستگی متقابل جهانی هدف قرار دادن دولتها را غیرممکن میکند.ایالات متحده برای اولین بار پیشنهاد بوتز را در سال 1980 آزمایش کرد و یک تحریم غلات بر اتحاد جماهیر شوروی اعمال کرد. این طرح شکست خورد مسکو به سرعت تامین کنندگان جایگزین پیدا کرد و دولت کارتر ضربه شدید سیاسی داخلی را متحمل شد. اما آزمایش آمریکاییها با آنچه که در آن زمان «سلاح غذایی» مینامیدند درس تلخی را ارائه داد: محدودیتهای تجارت مواد غذایی میتواند پیامدهای خطرناک و غیرقابل پیشبینی داشته باشد. آشکار شد که یک لیبرال دموکراسی که نظم بینالمللی را رهبری میکند، هیچ استفادهای از چنین سلاح غیردقیقی ندارد سلاحی که به همان اندازه به متحدان و حوزههای داخلی یک فرد آسیب میرساند و به هدف مورد نظر آسیب میرساند.اما ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه، چندان مقید نیست. او معتقد است که دنیای آشفته تر قدرت نسبی او را بهبود می بخشد از رژیمش محافظت می کند و اهداف نظامی او را پیش می برد. اقدامات کرملین نشان داده است که یک دولت واحد میتواند قیمت غذا را افزایش دهد و آسیبهای سنگینی را بر مردم گرسنه در سراسر جهان تحمیل کند.
ناکامی در حکومت
غرب ابزارهای کمی برای بازدارندگی کشورهای سرکش از سلاحسازی مواد غذایی در مقیاس جهانی دارد. حقوق بشردوستانه بینالمللی که بیشتر آن در اوایل قرن بیستم تدوین شد نمیتوانست سیستم غذایی به هم پیوسته امروزی را تصور کند. موافقت نامه های تجاری کشاورزی موجود مانع استفاده از محدودیت های صادراتی به عنوان ابزار اجباری نمی شود. قوانین دریایی تا زمانی که کمک های بشردوستانه نامحدود باشد محاصره را مجاز می داند. حتی ممنوعیت گرسنگی غیرنظامیان به عنوان روش جنگ در کنوانسیون ژنو شامل استثنائات و ابهاماتی است مانند مواردی که گرسنگی غیرعمدی یا تصادفی با اهداف نظامی باشد.البته در گرماگرم تضاد نیت به سختی ایجاد می شود. همچنین تا حد زیادی برای غیرنظامیانی که از عواقب آن رنج می برند بی ربط است. تاکتیکی که به طور اتفاقی یا غیرمنتظره باعث گرسنگی جمعیت غیرنظامی دشمن می شود و در نتیجه مزیت نظامی به ارمغان می آورد اغلب از وقیحانه ترین استفاده های عمدی از غذا به عنوان سلاح قابل تشخیص نیست. پیچیدگی سیستم غذایی و جنگ نیت تجزیه را سختتر میکند. اگر کیف صادرات گندم و کود روسیه را برای آسیب رساندن به اقتصاد روسیه از بین ببرد مطمئناً بسیاری استدلال می کنند که چنین رفتاری قابل قبول است حتی اگر بسیاری از غیرنظامیان خارج از منطقه درگیری در این روند آسیب ببینند. توافقهای بینالمللی موجود قصد دارند از غیرنظامیان در خط آتش محافظت کنند نه محافظت در برابر تهدیدات سیستماتیک علیه غیرنظامیان در سراسر جهان. در یک سیستم غذایی وابسته به هم اختلال در تامین مواد غذایی حیاتی صرف نظر از قصد و نیت ساخت سلاح غذایی است.اگر اسلحه سازی مواد غذایی بر اساس نتیجه آن قضاوت می شد نه بر اساس انگیزه های درک شده از مجرمان کشورهایی که موافق ممنوعیت این عمل هستند در نحوه جنگ بسیار محدودتر می شدند. اگر قصد و نیت غیرقابل درک باشد همانطور که در مورد سلاح های غذایی مدرن وجود دارد پس به طور قابل قبولی قابل انکار است. برای محدود کردن معنادار استفاده از غذا به عنوان یک سلاح، هنجارهای قوی علیه این عمل باید با قوانین جدید و تعهدات صریح همراه شوند.
مورد یک معاهده
اعتراض اخلاقی دیرینه جامعه بینالمللی به گرسنگی بهعنوان یک روش جنگی نیازمند سازوکار جدیدی برای اجرا و پاسخگویی است: معاهدهای که استفاده از غذا را به عنوان سلاح ممنوع میکند. در حالت ایده آل این معاهده دارای چهار کنوانسیون یا موافقتنامه خواهد بود. اولی استفاده از غذا را به عنوان یک سلاح در درگیری تعریف و ممنوع می کند. مورد دوم استفاده از محدودیت های صادراتی را به عنوان ابزاری برای اجبار اقتصادی پوشش می دهد. سوم تعهد جامعه بین المللی برای جلوگیری از بحران های غذایی را تقویت می کند. و چهارمین کشورهای عضو را متعهد میسازد که تحقیقات و توسعهای را که به کشورها کمک میکند زنجیرههای تامین مواد غذایی خود را متنوع کنند و آسیبپذیری آنها در برابر سلاحسازی مواد غذایی را کاهش دهند متعهد میشوند.برای محافظت بهتر از غیرنظامیان در جنگ معاهده باید روشن کند که هیچ هدف نظامی قانونی برای حمله به مواد غذایی یا وسایل تولید آن وجود ندارد. این معاهده تصریح میکند که زمینها و تأسیساتی که عمدتاً برای تولید یا ذخیرهسازی کشاورزی استفاده میشوند باید بهعنوان مناطق غیرنظامی تلقی شوند. جنگجویان را صراحتاً مسئول تأمین غذای غیرنظامیان در قلمرو تحت کنترل خود میداند و از طرفین میخواهد که کمکهای نقدی یا مالی کافی به برنامه جهانی غذا آژانس سازمان ملل متحد که وظیفه ارائه کمکهای غذایی در سرتاسر جهان را بر عهده دارد به عنوان هزینه جنگ ارائه کنند. مداخله نظامی در تجارت، تحریمهای اقتصادی و سیاست تجاری همگی اشکالی از تسلیحات غذایی جهانی هستند و معاهده باید به هر یک از این ابزارها بپردازد.ابتکار غلات دریای سیاه توافقی بین اوکراین، روسیه و ترکیه برای رفع موقت محاصره روسیه از اوکراین و از سرگیری صادرات غلات از طریق آب های بین المللی دریای سیاه الگویی آموزنده برای جلوگیری از مداخله نظامی در تجارت مواد غذایی ارائه می دهد. در ژوئیه 2022 این ابتکار یک مرکز هماهنگی مشترک بین طرفین و سازمان ملل برای مدیریت عبور امن محموله های مواد غذایی در داخل و خارج از دریای سیاه ایجاد کرد. این مرکز مستقیماً بر محموله ها نظارت می کرد تا مطمئن شود که از ابتکار عمل برای عملیات نظامی سوء استفاده نمی شود. یک معاهده منع تسلیحات غذایی می تواند چنین چارچوبی را نهادینه کند. در صورت وقوع جنگ، طرفین ملزم به ایجاد مراکز هماهنگی مشترک با مشارکت سازمان ملل خواهند بود سایتهایی که بر جریان مواد غذایی به مناطق درگیری نظارت میکنند و اطمینان میدهند که محمولههای مواد غذایی توسط جنگجویان منحرف نمیشوند. یا برای قاچاق تجهیزات نظامی مورد بهره برداری قرار می گیرد.تحریمهای اقتصادی نیز میتواند به عنوان نوعی از سلاح غذایی عمل کند عمدا یا غیرعمدی. کشورهای غربی که تحریمهایی را علیه روسیه اعمال میکنند برای حفظ عرضه مواد غذایی تلاش کردند با این حال بازارهای مواد غذایی به دلیل پدیدهای به نام «تطبیق بیش از حد» یا تمایل شرکتهای خصوصی برای ایمن کردن بیش از حد آن تحت قوانین تحریمهای نامشخص تحت تأثیر قرار گرفتند. معاهدهای که سلاحهای غذایی را ممنوع میکند به طور خودکار مواد غذایی و نهادههای کشاورزی حیاتی را از تحریمها حذف میکند اما دستورالعملهای اجرایی جهانی را برای حل مشکل بیش از حد رعایت میکند. در نهایت محدودیتهای صادراتی برای صادرکنندگان مواد غذایی و کودهای شیمیایی حیاتی، خطری جدی و مداوم برای امنیت غذایی جهانی ایجاد میکند. محدودیتهای صادرات معمولاً مسری هستند و باعث ایجاد وحشت در خرید و احتکار مواد غذایی داخلی در فرآیندی شبیه به بانکها میشوند. در نتیجه یک قدرت کشاورزی بزرگ و متخاصم میتواند مانند کرملین عرضه صادرات خود را خفه کند، تورم و نوسان قیمتها را تحریک کند قبل از اینکه دوباره وارد بازارهای جهانی شود تا مواد غذایی و نهادهها را با قیمتهای اخاذی بفروشد یا فشار سیاسی بر کشورهای واردکننده مواد غذایی اعمال کند. تدارکات. به همین دلیل معاهده تسلیحات غذایی باید کشورهایی را که مقادیر قابل توجهی غذا و کود تولید می کنند از اعمال محدودیت های صادراتی بر آن کالاها منع کند.طرفهای معاهده همچنین باید آسیبپذیری روزافزون کشورهای در حال توسعه در برابر سلاحهای غذایی را کاهش دهند. بحرانهای اساسی غذایی مانند بحرانهای ناشی از همهگیری کووید-۱۹ و بلایای آب و هوایی برخی کشورها را به ویژه در برابر سلاحهای غذایی آسیبپذیر میکند. به همین دلیل طرفهای یک معاهده باید متعهد به پیشگیری و واکنش به بحرانهای غذایی باشند. یکی از راههای انجام این کار الزام طرفین به تعهدات مالی بیشتر به مؤسسات چندجانبه مانند برنامه جهانی غذا و همچنین یک صندوق تحقیقاتی جدید با هدف تقویت عرضه غذا در جهان در حال توسعه است.ممکن است یک معاهده جهانی که سلاحهای غذایی را ممنوع میکند بسیار آرزومند به نظر برسد همانطور که اکثر معاهدهها قبل از تحقق انجام میدهند. اما هر کشوری علاقه مند به ممنوع کردن سلاح های غذایی است. برای ایالات متحده تسلیحات غذایی در سرتاسر جهان یک خطر امنیتی و همچنین یک تهدید اقتصادی است که بالقوه می تواند به کشاورزان و مصرف کنندگان آمریکایی آسیب برساند. چین یکی از واردکنندگان عمده مواد غذایی نیز علاقه مند به محدود کردن استفاده از غذا به عنوان سلاح است و می تواند شریک ارزشمندی در ترویج یک معاهده باشد. کشورهای در حال توسعه بیشترین آسیب را از سلاحسازی مواد غذایی متحمل شدهاند و دلایل خوبی برای حمایت از معاهدهای دارند که قدرتهای بزرگتر را محدود میکند. اگر قدرتهای کلیدی مانند روسیه از مشارکت خودداری کنند امضاکنندگان میتوانند با اعمال مجازاتهای دستهجمعی بر غیر امضاکنندگانی که اصول معاهده را نقض میکنند موافقت کنند و جنبههای معاهده را حتی در صورت عدم تصویب جهانی جهانی کنند.وابستگی متقابل غذایی جهانی خطرات سلاحهای غذایی را فراتر از صحنههای فوری جنگ تشدید کرده است. این خطرات جدید مسئولیت های جدیدی را ایجاد می کند. بدون مانع اسلحه سازی غذا ممکن است دنیایی گرسنه تر و خشن تر را ایجاد کند. در حالی که خاطره جنگ تازه است رهبران جهان باید سلاح غذایی را از روی میز بردارند.