جلوگیری از دیکتاتورهای هسته ای
برای مقابله با چین، روسیه و کره شمالی ترامپ باید از بازنگری چشم پوشی کند و به مدرن سازی آرسنال سرعت ببخشد.
محمد اکرام یاور
برای بیش از سه دهه پس از پایان جنگ سرد ایالات متحده و متحدانش با هیچ تهدید هسته ای جدی مواجه نشدند متأسفانه دیگر اینطور نیست. ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه شمشیرهای اتمی خود را به گونه ای به صدا در می آورد که یادآور نیکیتا خروشچف رهبر شوروی است. رئیس جمهور چین شی جین پینگ افزایش چشمگیر زرادخانه هسته ای چین را هدایت کرده است پروژه ای که اندازه و گستره آن را فرمانده اخیرا بازنشسته فرماندهی استراتژیک ایالات متحده “نفس گیر” توصیف کرده است. رهبران روسیه و چین همچنین معاهده “دوستی بدون محدودیت” را امضا کردند. رهبر کره شمالی کیم جونگ اون سلاح و نیرو برای حمایت از جنگ روسیه در اوکراین فراهم می کند و کره شمالی در حال بهبود توانایی خود برای ضربه زدن به همسایگان خود و میهن ایالات متحده با سلاح هسته ای است همانطور که با آزمایش موشک بالستیک قاره پیما (ICBM) نشان داد. در 31 اکتبر راه اندازی می شود.این تحولات چالش های گسترده ای را برای امنیت ملی ایالات متحده ایجاد می کند. ایالات متحده دیگر تجمل نادیده گرفتن خطرات هسته ای و تمرکز بر بازدارندگی یک دشمن را ندارد. برای پرداختن به این واقعیت جدید، دولت بایدن دستورالعمل هدف گیری هسته ای ایالات متحده را تغییر داده است تا بتواند همزمان چین و روسیه را بازدارد. این کشور همچنین در حال توسعه سیستم های حمل و نقل هسته ای، سکوها و کلاهک های جدید است. اما تلاشهای واشنگتن برای مدرنسازی بازدارندگی هستهای قدیمی ایالات متحده به دلیل ظرفیت ناکافی پایه صنعتی، کمبود مواد و نیروی کار و شکافهای بودجه با مشکل مواجه شده است. آنچه باید انجام شود روشن است: دولت بعدی باید از انجام یک بازنگری گسترده در مورد سیاست بازدارندگی هسته ای یا برنامه های نوسازی صرف نظر کند نیاز شدیدی وجود دارد که فقط به کار نوسازی ادامه دهند و مشکلات را برطرف کنند.
دشمنان بیشتر و زمان کمتر
در طول سه دهه گذشته دولتهای آینده عموماً بررسی وضعیت هستهای را انجام دادهاند فرآیندی زمانبر برای تعیین سیاست و استراتژی هستهای ایالات متحده برای پنج تا ده سال آینده. برای درک اینکه چرا دولت جدید ترامپ باید خود را به انجام بهروزرسانی سریع دستورالعملهای بایدن به جای بررسی کامل وضعیت هستهای محدود کند مهم است که تهدید و سرعت رشد آن را بشناسند. اگرچه روسیه برنامه نوسازی هسته ای خود را به کندی آغاز کرد اما این تلاش اکنون تا حد زیادی کامل شده است. روسیه به یک سه گانه استراتژیک مدرن از موشک های قاره پیمای زمینی، زیردریایی های استراتژیک و موشک های مرتبط با آنها و بمب افکن ها و موشک های کروز پرتاب هوایی آنها دست یافته است. هر یک از عناصر سه گانه به روز شده پیشرفت قابل توجهی نسبت به قابلیت های قبلی دارد و برخی نیز تعادل استراتژیک موجود را بی ثبات می کنند: به عنوان مثال سرمات روسی موشک عظیمی که برای جایگزینی موشک بالستیک قاره پیمای سنگین SS-18 طراحی شده است می تواند حمل کند. تعداد زیادی کلاهک هسته ای طراحی شده برای حمله به موشک های ICBM آمریکایی در یک سناریوی حمله اول. چندین سیستم جدید غیراستراتژیک روسیه عمیقاً نگران کننده هستند. به عنوان مثال پوزیدون یک اژدر هستهای بین قارهای، برای ویران کردن مناطق بزرگ ساحلی و غیرقابل سکونت کردن آنها برای قرنهای آینده طراحی شده است. نگرانی بیشتر تلاش روسیه برای بازسازی همه عناصر نیروهای هستهای منطقهای خود است موشکهای کوتاهبرد و میانبردی که میتوانند از زمین، دریا یا هوا پرتاب شوند. هدف این سیستمها به وضوح ترساندن همسایگان مسکو و کمک به دکترین هستهای جدید روسیه است که توسط پوتین در ماه سپتامبر اعلام شد و در آن کرملین شرایط استفاده از سلاحهای هستهای را گسترش داد.چین با سرعت بیشتری در حال مدرن سازی نیروهای هسته ای خود بوده است. با شروع حدود سال 2020 شی دستور گسترش گسترده و سریع زرادخانه چین را صادر کرد. پیشبینی میشود تعداد سلاحهای هستهای راهبردی این کشور تا سال 2030 از 500 به 1000 دو برابر شود و تا اواسط دهه آینده به حداقل 1550 برسد. پکن قبلاً به یک سه گانه استراتژیک توانا دست یافته است کوچکتر اما شبیه به ایالات متحده و روسیه و همچنین در حال گسترش و تنوع نیروهای هسته ای منطقه ای خود است. برخلاف روسیه و ایالات متحده، چین به طور اسمی به سیاست «عدم استفاده از اولین استفاده» پایبند است. اما نیروهای هستهای این کشور در واقع به قابلیتهای حمله اول و پرتاب به اخطار دست یافتهاند. اگرچه زرادخانههای رو به رشد چین و روسیه چالشهای جدی ایجاد میکنند سیاست بازدارندگی هستهای ایالات متحده کاملاً قادر به مقابله با آنها است. برای بیش از 45 سال سیاست ایالات متحده بر بازدارندگی از تجاوز علیه منافع ملی حیاتی و منافع متحدان ایالات متحده از طریق حفظ توانایی هدف قرار دادن دارایی هایی که دشمنان بالقوه برای آنها ارزش بیشتری دارند متمرکز شده است: خود و کادر رهبری آنها، زیرساخت امنیتی که آنها را در قدرت نگه می دارد. عناصر منتخب نیروهای هسته ای و متعارف آنها و صنایع حامی جنگ آنها. در گذشته چنین دشمنانی ممکن است رهبران اتحاد جماهیر شوروی بوده باشند. امروز آنها رژیم پوتین شی و کیم هستند.با این وجود رشد قابلیتهای هستهای چین با معرفی سومین ابرقدرت هستهای بزرگ تا اواسط دهه 2030 چالش جدیدی را ایجاد خواهد کرد. جو بایدن رئیس جمهور ایالات متحده به منظور آماده شدن برای احتمال تهاجم هماهنگ یا فرصت طلبانه از سوی روسیه و چین در ماه ژوئن دستورالعمل هدف گیری ایالات متحده را اصلاح کرد که همانطور که پرانای وادی مقام شورای امنیت ملی گفته است برای “بازدارندگی روسیه طراحی شده است چین و کره شمالی به طور همزمان. وادی در ادامه با اشاره به نیروهای هستهای آمریکا گفت که این کشور «ممکن است در سالهای آینده به نقطهای برسد که نیاز به افزایش تعداد مستقر کنونی باشد».عدم بیان اما بسیار مهم تعیین اندازه صحیح زرادخانه ایالات متحده است. بسیار مهم است که نیروی هسته ای مستقر شده ایالات متحده باید به اندازه کافی بزرگ باشد تا اهدافی را که دشمنان بالقوه بیشترین ارزش را دارند پوشش دهد همانطور که توسط جدیدترین راهنمایی های هدف گیری و هر به روز رسانی بعدی تعریف شده است. اما برخلاف آنچه برخی از مفسران پیشنهاد کردهاند ایالات متحده نیازی ندارد و مطلقاً نباید زرادخانه هستهای خود را به گونهای افزایش دهد که با زرادخانههای روسیه و چین برابری کند. دستورالعمل جدید زمانی که به طور کامل اجرا شود یک بازدارندگی قوی و موثر ایجاد خواهد کرد. در نتیجه دولت آینده ترامپ باید از روند توسعه راهنمایی چند ساله که دولتهای جدید به طور سنتی انجام میدهند اجتناب کند.به جای تلاش برای بازنویسی دستورالعملهای بهروزشده دولت بایدن دولت جدید باید روی حوزههایی تمرکز کند که ایالات متحده در آنها مشکلاتی دارد: پیشرفت کند مدرنسازی هستهای خود شکافهای بزرگ در بازدارندگی متعارف و ضعفهای قابل توجه در پایگاه صنعتی دفاعی ایالات متحده.
سه چیز در یک زمان
ایجاد اولیه سه گانه هسته ای ایالات متحده نتیجه محاسبات استراتژیک نبود ترکیبی از موشک های زمینی، موشک های زیردریایی و بمب افکن های استراتژیک در ابتدا در نتیجه رقابت بین خدماتی در دهه 1950 بوجود آمد. اما ترکیبی از پروفایلهای مختلف پرواز و حالتهای پایه بسیار ارزشمند بود. اولین سه گانه واقعی توسط دولت کندی ارائه شد. دو دهه بعد دولت ریگان این نیروها را مدرن کرد: موتورها و سیستمهای هدایت جدید را به Minuteman ICBM داد کلاس جدیدی از زیردریاییهای استراتژیک مجهز به موشکهای جدید طراحی کرد و موشکهای کروز دوربرد و رادارگریز را در اختیار نیروی بمبافکن قدیمی قرار داد اثربخشی مداوم آنها را تضمین کند. با این حال در آغاز قرن بیست و یکم، سه گانه دوران ریگان کهنه شده بود و باید جایگزین می شد. اما استراتژیهای آمریکایی با ترکیبی از ارزیابیهای ژئوپلیتیکی از این وظیفه منحرف شدند برای مثال پوتین که تنها چند سال قبل به قدرت رسیده بود تهدیدی برای ایالات متحده یا متحدان غربی آن نبود و تهدید کلی هستهای کاهش یافته بود و جنگ در افغانستان و عراق.در سال 2010 دولت اوباما به عنوان بخشی از تلاشهای خود برای تصویب معاهده استارت جدید یک توافق دوجانبه کاهش تسلیحات با مسکو برنامهای را برای جایگزینی هر سه پایه سه گانه آغاز کرد. اما طرح اوباما بلافاصله با چالش هایی مواجه شد از جمله سقف بودجه، پایگاه صنعتی ناکافی، بازنشستگی نیروی کار و نیاز به قطعات و موادی که دیگر وجود نداشت. متأسفانه تمام عناصر این برنامه عقب مانده و بیش از بودجه است. سه پایه سه گانه ایالات متحده هنوز ایمن، مطمئن و قابل اعتماد هستند اما آنها بسیار فراتر از طول عمر مورد نظر خود عمل کرده اند.چالش در حال حاضر این است که چگونه می توان پاهای سه گانه را به طور همزمان جایگزین کرد یک کار بزرگ. ICBM های Minuteman III برای اولین بار در اواسط دهه 1970 مستقر شدند و در دهه 1990 ارتقا یافتند. در حال حاضر اجزای سازنده آنها منسوخ شدهاند و نمیتوان طول عمر آنها را بیش از اواسط دهه 2030 افزایش داد. زیردریایی های کلاس اوهایو برای حدود 30 سال طراحی شدند. 11 قایق از 14 قایق در حال حاضر در کمیسیون عمر کرده اند و چندین قایق برای بیش از 35 سال در کار هستند. این موشک کروز پرتاب شده از هوا که در سال 1980 برای افزایش کاربرد B-52 متعلق به دوران آیزنهاور مستقر شد ده سال عمر طراحی داشت و هنوز در خدمت است. (اکنون برنامه ریزی شده است که در پایان این دهه یا اوایل دهه آینده بازنشسته شود.) بسیاری از سلاح های جایگزین خود با چالش های توسعه مواجه شده اند. ICBM سنتینل که در سال 2014 تصویب شد تا حدی به دلیل نیاز به نوسازی سیلوهای Minuteman و یک سیستم فرماندهی و کنترل جدید هزینه های زیادی را متحمل شده است. نیروی دریایی اخیراً گفته است که اولین زیردریایی موشکی کلاس کلمبیا که برای جایگزینی قایق های کلاس اوهایو طراحی شده است ممکن است یک تا دو سال به دلیل ناتوانی صنایع دفاعی در تولید قطعات کلیدی به تعویق بیفتد. اگرچه بسیاری از تحلیلگران دفاعی فکر می کنند که ایالات متحده به حداقل 200 بمب افکن جدید B-21 برای انجام ماموریت های متعارف و هسته ای نیاز دارد اما این برنامه به طور غیرقابل توضیحی به تنها 100 هواپیما محدود شده است. موشک کروز جدیدی که برای هر دو B-21 و B-52 در نظر گرفته شده است موشکی که به عنوان سلاح دوربرد standoff یا LRSO شناخته می شود بودجه کوتاه مدت آن کاهش یافته است. این امر ارتش را وادار کرده است که بیشتر به موشک کروز منسوخ شده ای تکیه کند که برای فرار از دفاع هوایی شوروی متعلق به دهه 1980 طراحی شده بود نه سیستم های پیشرفته تری که روسیه امروز از آن استفاده می کند.یک نقطه ضعف اضافی نیروی بازدارندگی هسته ای منطقه ای ایالات متحده است. در طول جنگ سرد ایالات متحده چندین هزار سیستم هستهای برد تئاتر مستقر کرد اما بیش از 90 درصد از این سیستمها طی یک سری توافقهای دوجانبه با اتحاد جماهیر شوروی و روسیه در سالهای 1991 و 1992 حذف شدند. بر تعهدات خود و بازسازی نیروهای هسته ای کوتاه و میان برد زمینی، دریایی و هوایی خود. ایالات متحده تعداد کمی بمب هوایی در اروپا دارد و هیچ سلاح هستهای اختصاصی منطقهای در اقیانوس آرام ندارد. اگرچه واشنگتن نیازی به تکرار اعدادی که در طول جنگ سرد داشت ندارد اما به گزینه های انعطاف پذیرتری نیاز دارد. کنگره به دولت بایدن دستور داد تا یک موشک کروز با سلاح هستهای از دریا (SLCM-N) بسازد تا بازدارندگی بیشتری برای شرکای آمریکایی در اقیانوس آرام و متحدانش در ناتو ایجاد کند اما این قابلیت تا یک دهه دیگر در دسترس نخواهد بود. یا بیشتر
تانکرهای خسته و کلاهک های پژمرده
اگرچه نیروهای هسته ای ستون فقرات بازدارندگی ایالات متحده را فراهم می کنند نیروهای متعارف اولین خط دفاعی ایالات متحده هستند. اگر نیروهای متعارف به اندازه کافی قوی باشند می توانند از مراحل اولیه تجاوز روسیه و/یا چین جلوگیری کنند و از مسائل جنگ و حملات هسته ای اجتناب شود. اما در اینجا نیز شکست های مکرری وجود داشته است.به عنوان مثال نیروی هوایی تانکرهای هوایی کافی برای پشتیبانی از نیروهای متعارف یا هسته ای در چند سالن نمایش ندارد. تانکرها برای سوخت رسانی به نیروهای ایالات متحده در اروپا و اقیانوس هند و اقیانوس آرام یک منطقه جغرافیایی بسیار بزرگ مورد نیاز هستند. اما برای چهار سال طولانی نیروی هوایی این موضوع را به تعویق انداخته و گهگاه گزینه «نفتکش پل» را پیشنهاد میکند اما هرگز بر اساس آن عمل نمیکند و از آنجایی که وضعیت بین المللی در طی این چهار سال بیشتر بدتر شده است نیروی هوایی نسبت به سال 2021 کمبود نفتکش بیشتری دارد شاید 100 یا بیشتر.نیروی دریایی از درخواست بودجه سال 2025 خود یک زیردریایی کلاس ویرجینیا جدیدترین و تواناترین کلاس زیردریایی های حمله سریع با موتور هسته ای به دلیل تضاد اولویت ها با کشتی های سطحی و تاخیر در صنعت دفاعی رد کرده است. نیروی زیردریایی تهاجمی اتمی ایالات متحده بسیار کمتر از آن چیزی است که برای ایجاد یک بازدارندگی همزمان در اقیانوس اطلس شمالی و اقیانوس آرام ضروری است. به طور مشابه سوء مدیریت نیروی دریایی در تعمیرات اساسی کشتی ها و زیردریایی ها منجر به تأخیرهای طولانی مدت در دارایی های بسیار مورد نیاز شده است. در همین راستا نیروی دریایی برای بیش از یک دهه از توانایی رو به رشد روسیه و چین برای جلوگیری از ورود دیگران به آب ها و حریم هوایی اطراف خود شکایت کرده است. با این حال با بهترین اقدام متقابل موشک حمله سریع متعارف مافوق صوت (CPS) طوری رفتار می کند که گویی یک امر تجملی است. این استقرار تا اواسط دهه آینده به صورت دراپی و درهم انجام خواهد شد حتی اگر فرماندهان جنگی ایالات متحده در تئاترهای اروپا و آسیا-اقیانوسیه عمیقاً نگران سه تا چهار سال آینده باشند. به روز رسانی کلاهک های هسته ای یا بمب هایی که این سیستم ها حمل خواهند کرد. در دوره امیدبخش پس از پایان جنگ سرد چین، روسیه و ایالات متحده به همراه سایر کشورهای دارای سلاح هستهای معاهده منع جامع آزمایشهای هستهای را امضا کردند توافقی چندجانبه برای توقف آزمایشهای هستهای انفجاری. اگرچه این معاهده هرگز لازم الاجرا نشده است اما ایالات متحده به طور یکجانبه به آن پایبند بوده است. در نتیجه، این کشور مجبور است در نظارت و توسعه ذخایر هستهای خود به ابزاری غیر از آزمایش تکیه کند.وقتی واشنگتن این معاهده را امضا کرد به وزارت انرژی موظف شد تا برنامه ای را برای تکرار علمی داده هایی که قبلاً از آزمایش های هسته ای جمع آوری شده بود ایجاد کند. این برنامه فوقالعاده موفقیتآمیز بود و وزارت دفاع و اداره امنیت هستهای ملی توانستهاند تمام کلاهکهای باقیمانده در انبار هستهای ایالات متحده را از طریق برنامههای تمدید حیات حفظ کنند. اما اکنون که بیشتر کلاهکها یا در حال افزایش عمر بوده یا هستند NNSA باید به جای آزمایش، طراحی و توسعه سلاحهای هستهای جدید را با استفاده از همین قابلیتهای علمی و محاسباتی آغاز کند.این آسان نخواهد بود. برای یک چیز NNSA باید مهارت های طراحی و ساخت را دوباره بیاموزد و فروشندگان موجود را مجدداً صلاحیت کند یا فروشندگان جدید پیدا کند. با این حال چالش بزرگتر، مجتمع تولید NNSA است. برخلاف امکانات علمی و محاسباتی NNSA مجموعه تولیدی پس از جنگ سرد تا حد زیادی نادیده گرفته شد. NNSA اکنون در تلاش است تا تأسیسات منسوخ که تعدادی از آنها به پروژه منهتن یا روزهای اولیه جنگ سرد برمیگردد تا زمانی که بتوانند جایگزین شوند کار کنند. این برنامه ساخت و ساز عظیم نیز عقب مانده و بیش از بودجه است. دلایل زیادی برای این وجود دارد از جمله کمبود کارگران ماهر، مشکلات طراحی و کاهش پایه صنعتی اما به طور کلی این کار در 25 سال گذشته انجام نشده است.همانطور که NNSA از افزایش طول عمر کلاهکهای موجود به ساخت کلاهکهای جدید تغییر میکند مجموعه تولید باید نحوه تولید اجزا یا مواد کلیدی یا یافتن جایگزینها و انطباق با تکنیکهای ساخت مدرن را دوباره بیاموزد دور جدیدی از محدودیت های بودجه توانایی این مجموعه را برای نوسازی محدودتر می کند.
آن را انجام دهند
وظیفه اصلی پیش روی وزارت دفاع و انرژی در حال حاضر ساختن سیستم های جدید است وزیر دفاع جدید باید از درسهای وزیر دفاع ریگان کاسپار واینبرگر استفاده کند که در طول تلاشهای مدرنسازی سهگانه در آن دوران مجموعهای از بررسیهای مداوم هر سه برنامه را به اجرا گذاشت. برای هر برنامه او از منشی سرویس رئیس سرویس و مدیر برنامه میخواست که هر سه ماه یکبار وضعیت برنامه و تلاشها برای رفع مشکلات ظاهری را به او گزارش دهند.دبیرخانههای خدمات اکنون خود را غیرقابل اعتماد و غیرقابل اعتماد نشان دادهاند: وزیر دفاع جدید باید بررسیهایی به سبک واینبرگر برای موشکهای سنتینل ICBM زیردریایی کلاس کلمبیا، بمبافکن B-21 و احتمالاً برنامههای موشکی LRSO انجام دهد. مدیر اداره امنیت ملی هستهای همراه با وزیر انرژی باید روند مشابهی را برای بررسی برنامههای ساخت و کلاهک NNSA اتخاذ کند. تولید زیردریایی کلاس همراه با سرعت بخشیدن به توسعه موشک CPS و موشک کروز با سلاح هسته ای دریایی (SLCM-N). این بررسی ها باید به دنبال این باشد که دو تولید کننده عمده زیردریایی را قادر سازد تا تولید خود را در سریع ترین زمان ممکن افزایش دهند. تسریع استقرار موشکهای CPS حتی از طریق ابزارهای غیرسنتی مانند پرتابگرهای جعبهای در کشتیهای عرشه بزرگ. شروع یک برنامه فوری برای خرید تانکرهای جدید و پر کردن شکاف موجود در موجودی با تانکرهای اجاره ای تا زمانی که بتوان به اندازه کافی هواپیمای جدید ساخته و به کار گرفته شود. و توسعه موشک SLCM-N را تضمین و تسریع بخشد.با توجه به احتمال تأخیر بیشتر در این تلاشها دولت جدید باید بودجه کافی را برای اطمینان از ادامه کار سیستمهای مستقر شده موجود مانند فرماندهی، کنترل و شبکه ارتباطات هستهای ایالات متحده معروف به NC3 و زیردریاییهای کلاس اوهایو فراهم کند. پس از تاریخ بازنشستگی برنامه ریزی شده فعلی خود عمل کنند و برنامه های تمدید عمر برای ذخایر فعلی کلاهک ها به طور کامل تامین شود.ایالات متحده برای ادامه بازدارندگی روسیه و چین باید سیستم های قدیمی را ایمن، ایمن و قابل اعتماد نگه دارد. این امر به ویژه پس از انقضای معاهده استارت جدید در فوریه 2026 بسیار مهم خواهد بود. برای محافظت در برابر بازنشستگی پیش از موعد یک پلت فرم موجود دولت آینده باید آماده آغاز تلاشی بزرگ برای اطمینان از انعطاف پذیری و انعطاف باشد. می تواند این کار را با افزودن کلاهک به موشک های Minuteman و Trident II موجود انجام دهد. در زیردریاییهای کلاس اوهایو لولههای موشکهای بالستیک پرتاب شده از زیردریایی که طبق نیو استارت غیرفعال شدهاند و بارگیری موشکهای Trident II در آنها تهیه موتورهای موشک Trident II اضافی برای اینکه پس از بارگیری مجدد لولههای خالی مجموعه کافی از داراییهای آزمایشی وجود داشته باشد و «تبدیل مجدد» به نقش هستهای آن بمبافکنهای B-52 که تحت استارت جدید قادر به پرتاب سلاح هستهای نبودند.علاوه بر این دولت باید به دنبال افزایش نیروهای بازدارنده استراتژیک فراتر از افق بودجه فعلی باشد. میتواند این کار را با برنامهریزی برای استقرار موشکهای سنتینل در یک پیکربندی خودروی ورود مجدد با قابلیت هدفگیری چندگانه (MIRV) انجام دهد که به یک موشک اجازه میدهد به چندین هدف در یک زمان حمله کند. افزایش تعداد برنامه ریزی شده تسلیحات دوربرد مستقر. افزایش تعداد برنامهریزیشده بمبافکنهای B-21 و تانکرهای هوایی که نیاز به افزایش نیرو دارد. افزایش تولید برنامه ریزی شده زیردریایی های کلاس کلمبیا و سیستم های موشک بالستیک Trident آنها و تسریع در توسعه و استقرار موشک جایگزین D5LE2. واشنگتن باید امکان سنجی میدان دادن به بخشی از نیروی ICBM آینده را در پیکربندی جاده-موبایل رویکردی که شامل پرتابگرهای متحرکی است که می توانند به سرعت جابجا شوند ارزیابی کند. همچنین باید تلاشها برای توسعه اقدامات متقابل جدید برای پاسخ به دفاع موشکی پیشرفته دشمنان ایالات متحده را تسریع بخشد و برای بخشی از ناوگان بمبافکن آینده برنامهریزی کند که در وضعیت آماده باش مستمر قرار گیرند.در نهایت دولت ترامپ باید در مورد بازسازی پایگاه صنعتی دفاعی ایالات متحده جدی باشد. باید به سرعت استراتژی صنعتی دفاعی دولت بایدن در سال 2023 و رهنمودهای توسعه یافته اکتبر 2024 را بازبینی کند و در صورت لزوم هر دو را به روز و اصلاح کند. باید این رهنمود را اعلام کند و فوراً با وزیر دفاع و مدیران عامل شرکتهای دفاعی بزرگ (و شاید تامینکنندگان اصلی آنها نیز) با هدف گسترش پایگاه و چابکتر کردن هرچه سریعتر آن، اجلاسی تشکیل دهد.دولت آتی بدون شک با درخواستهایی برای برگزاری یک بررسی کامل وضعیت هستهای برای بررسی و اعتبارسنجی سیاستهای موجود مواجه خواهد شد. هر دولتی از سال 1952 سیاستهای دفاعی هستهای (و دیگر) سلف خود را بازنگری کرده است اما تنها از سال 1994 است که این امر شامل بازنگری بین سازمانی بزرگی شده است. این بررسیهای تماممقیاس در مواردی از نظر قانونی اجباری شدهاند اما همه آنها بسیار زمانبر بوده و در حالت تعادل یک سال یا بیشتر طول کشیده تا تکمیل شود.با توجه به اینکه دستورالعمل فعلی با تغییرات اخیر بایدن کاملاً به روز است و برای هدایت برنامه ریزی فرماندهی بیش از حد کافی است نیازی به بررسی گسترده دولت ترامپ نیست. یک بررسی سریع در سطح ارشد در داخل دولت باید کافی باشد. این نه تنها یک سیاست خوب را حفظ می کند بلکه از هدر رفتن تمرکز سطح ارشد جلوگیری می کند و برنامه های به روز شده بسیار مورد نیاز را زودتر اجرا می کند. دولت جدید مطمئناً با چالشهای جدید مهمی برای بازدارندگی هستهای ایالات متحده مواجه خواهد شد. ایالات متحده و متحدانش به سادگی این تجمل را ندارند که سه سال دیگر برای رفع این چالش ها صبر کنند.