• بیوگرافی

















  • صفحۀ سایت در فیس بوک

  • مطالب پسندیده در فیس بوک

  • paypal

  • موضوع هفته

    مطالب محبوب

    حمله به دانشگاه‌های آمریکا و حمله به قدرت آمریکاست چگونه دانشگاه امنیت ملی را تقویت می‌کند

    حمله به دانشگاه‌های آمریکا و حمله به قدرت آمریکاست

    چگونه دانشگاه امنیت ملی را تقویت می‌کند

    محمد قاسم شایق

    در بهار ۱۹۴۳ هانس بته فیزیکدان نظری و استاد دانشگاه کرنل ایتاکا نیویورک را به مقصد یک سایت دولتی طبقه‌بندی‌شده در لوس آلاموس نیومکزیکو ترک کرد. در آنجا او بخش نظری پروژه منهتن را که بمب اتمی را توسعه داد رهبری کرد. بته تنها یکی از ده‌ها دانشگاهی بود که از دانشگاه‌های تحقیقاتی نخبه آمریکایی به خدمت در زمان جنگ فراخوانده شدند و آموزش‌های فکری خود را برای حل چالش‌های حیاتی امنیت ملی به کار گرفتند. هنگامی که جنگ پایان یافت بته به کرنل بازگشت جایی که به تبدیل دانشگاه به قطب تحقیقات دوران جنگ سرد کمک کرد و در کنار سایر نوآوری‌ها برای اختراع سینکروترون، یکی از اولین شتاب‌دهنده‌های ذرات جهان تلاش کرد. این توسعه به نوبه خود راه را برای ایجاد سیستم‌های رادار پیشرفته و نیمه‌رساناها هموار کرد.مسیر شغلی بته نمونه‌ای از همکاری طولانی‌مدت و متقابلاً سودمند بین دانشگاه‌های ایالات متحده و دولت بود. قبل از سال ۱۹۴۰ حمایت فدرال ایالات متحده از تحقیقات علمی حداقل و عمدتاً محدود به کشاورزی و بهداشت عمومی بود. اما در طول جنگ جهانی دوم دولت بودجه خود را برای تحقیق و توسعه به شدت افزایش داد و در طول جنگ سرد دوباره آن را افزایش داد. دولت کمک‌های مالی را به طیف متنوعی از تلاش‌های دانشگاهی از جمله انجام آزمایش‌های فیزیک پایه، توسعه مواد برای امکان‌پذیر کردن پرواز مافوق صوت و اختراع الگوریتم‌های هوش مصنوعی گسترش داد. این بودجه اغلب تنها حمایت قابل اعتماد برای پروژه‌های بلندمدت و پرخطر بود که صنعت خصوصی با تمرکز بر سودهای کوتاه‌مدت معمولاً از آنها غافل می‌شود.اکنون دولت دونالد ترامپ رئیس‌جمهور با مسدود کردن میلیاردها دلار کمک‌های مالی فدرال به مؤسسات تحقیقاتی برتر در حال حرکت به سمت قطع ارتباط بین دانشگاه و دولت است. این قانون ممکن است در میان کسانی که عادت دارند دانشگاه را به عنوان یک “برج عاج” چپ‌گرا و جدا از آمریکایی‌های عادی و شرکت‌های خصوصی درک کنند امتیاز سیاسی کسب کند. اما این نشان دهنده یک سوء تفاهم خطرناک در مورد چگونگی تسلط نظامی و تجاری ایالات متحده در وهله اول است. دانشگاه‌های تحقیقاتی مدت‌هاست که به ویژه از طریق تحقیقات دفاعی امنیت ملی کشور را تقویت کرده‌اند و همچنان به آموزش استعدادهایی که هم دولت و هم صنعت را تقویت می‌کنند ادامه می‌دهند. در عمل، قطع حمایت از آنها نشان دهنده یک موضع سیاسی اصولی نیست  این یک حمله آتشین به امنیت ملی ایالات متحده است.

    بهتر با هم

    مشارکت دفاعی که بین دانشگاه‌ها و دولت فدرال در طول جنگ جهانی دوم ایجاد شد نقطه عطفی در رابطه بین علم و دولت در آمریکا بود. قبل از جنگ بیشتر تحقیقات علمی آمریکا توسط بنیادها، موقوفات دانشگاه‌ها و کمک‌های خصوصی تأمین مالی می‌شد. در سال ۱۹۴۵، ونیوار بوش  بنیانگذار Raytheon که معاون رئیس موسسه فناوری ماساچوست شد و سپس دفتر تحقیقات و توسعه علمی دولت را که از تحقیق و توسعه نظامی در زمان جنگ حمایت مالی می‌کرد هدایت کرد  گزارشی با عنوان «علم، مرز بی‌پایان» تهیه کرد. بودجه فدرال برای تحقیقات از ۶۹ میلیون دلار در سال ۱۹۴۰ به ۷۲۰ میلیون دلار در سال ۱۹۴۴ افزایش یافته بود. بوش که بر بخش زیادی از بسیج علمی ایالات متحده در زمان جنگ نظارت داشت استدلال کرد که ایالات متحده نباید از افزایش بودجه دانشگاه‌ها دست بکشد او در گزارش خود بر اهمیت تحقیقات علوم پایه برای رفاه و امنیت ایالات متحده تأکید کرد. او نوشت از آنجا که جنگ مدرن نیازمند «استفاده از پیشرفته‌ترین تکنیک‌های علمی» بود «کالج‌ها، دانشگاه‌ها و مؤسسات تحقیقاتی» باید «نیازهای رو به رشد صنعت و دولت برای دانش علمی جدید را برآورده کنند» و بنابراین «تحقیقات پایه آنها باید با استفاده از بودجه عمومی تقویت شود.» این گزارش به طرحی برای حفظ و گسترش حمایت فدرال از تحقیقات دانشگاهی در زمان صلح تبدیل شد. مؤسساتی مانند مؤسسه فناوری ماساچوست مؤسسه فناوری کالیفرنیا و دانشگاه استنفورد به سرعت کمک‌های مالی فدرال جدیدی دریافت کردند و خود را به قطب‌های نوآوری علمی تبدیل کردند که بسیاری از آنها ارتباط مستقیمی با دفاع داشتند. به عنوان مثال دانشگاه MIT آزمایشگاه تحقیقاتی الکترونیک را ایجاد کرد که  با حمایت ۱.۵ میلیون دلار بودجه سالانه از وزارت دفاع  تحقیقات زمان جنگ دانشگاه را به فیزیک مایکروویو اتمی و حالت جامد به کاربردهای مهندسی گسترش داد. در اواخر دهه ۱۹۴۰ کمک‌های مالی وزارت دفاع و کمیسیون انرژی اتمی ۸۵ درصد از بودجه تحقیقاتی MIT را تشکیل می‌داد. این مدل  که در آن دانشگاه‌ها بودجه فدرال را برای تحقیقات دفاعی دریافت می‌کردند  به سرعت گسترش یافت و تا سال ۱۹۴۹ این کمک‌های مالی ۹۶ درصد از کل بودجه عمومی تحقیقات دانشگاهی در علوم فیزیکی را تشکیل می‌داد. آزمایش بودجه فدرال برای تحقیقات دانشگاهی چنان موفقیت‌آمیز بود که به یکی از ویژگی‌های دائمی استراتژی دولت ایالات متحده تبدیل شد. پس از آنکه اتحاد جماهیر شوروی ماهواره اسپوتنیک را در سال ۱۹۵۷ پرتاب کرد ایالات متحده با ایجاد آژانس پروژه‌های تحقیقاتی پیشرفته برای تأمین بودجه تحقیقات علمی پرخطر و پربازده  که بخش عمده‌ای از آن در دانشگاه‌ها انجام می‌شد  واکنش نشان داد. یکی از پروژه‌های اولیه ARPA همکاری با استنفورد و UCLA، منجر به توسعه ARPANET پیشگام مستقیم اینترنت امروزی شد. آنچه که به عنوان سرمایه‌گذاری دولت در فناوری ارتباطات امن آغاز شد شیوه تبادل اطلاعات در سراسر جهان را متحول کرد.دانشگاه‌ها به نوبه خود، دلارهای مالیات‌دهندگان ایالات متحده را به نوآوری‌هایی تبدیل کردند که باعث رونق کشور شد. این امر در هیچ کجا به اندازه استنفورد آشکار نبود، جایی که قراردادهای دفاعی فدرال و بودجه تحقیقاتی از فرهنگ نوآوری حمایت می‌کردند که به ایجاد سیلیکون ولی کمک کرد. اعضای هیئت علمی مانند فردریک ترمن که به طور تهاجمی بخش‌های آمار و مهندسی دانشگاه را برای کسب کمک‌های مالی بیشتر از وزارت دفاع گسترش دادند دانشجویان را به تجاری‌سازی تحقیقات خود تشویق کردند و این امر زمینه تأسیس شرکت‌هایی مانند هیولت پاکارد و فیرچایلد سمی‌کانداکتور را فراهم کرد که به سنگ بنای انقلاب محاسباتی تبدیل شدند.در حالی که بسیاری از کشورهای دیگر مانند فرانسه و بریتانیا همچنان بودجه دولتی برای تحقیقات علمی را عمدتاً به سمت آزمایشگاه‌های دولتی هدایت می‌کردند ایالات متحده یک سیستم تحقیقاتی غیرمتمرکز ایجاد کرد که در دانشگاه‌هایش ریشه داشت. این سیستم غیرمتمرکز نه تنها پیشرفت فناوری را تسریع کرد بلکه به نوآوری‌های مرتبط با دفاع نیز کمک کرد تا به تجارت خصوصی سرازیر شوند و به صنعت ایالات متحده برتری آشکاری بخشید که اتحاد جماهیر شوروی علی‌رغم سرمایه‌گذاری‌های گسترده‌اش در آموزش فنی برای دستیابی به آن تلاش می‌کرد. تا پایان قرن بیستم این سیستم تحقیقات دانشگاهی با بودجه فدرال به ستون فقرات رهبری جهانی ایالات متحده تبدیل شده بود.

    رابطه بلندمدت

    همان اتحادی که پیشرفت‌های دوران جنگ سرد را به پیش راند، پس از جنگ سرد نیز به پیشبرد نوآوری و تضمین امنیت ملی ایالات متحده ادامه داد. اما از اوایل دهه 1990 مسائل پیچیده‌تر شده‌اند. فناوری‌های به سرعت در حال پیشرفت مانند هوش مصنوعی، فراصوت، سیستم‌های فضایی و محاسبات کوانتومی، چالش‌های جدید امنیت ملی و همچنین راه‌حل‌های بالقوه‌ای را ایجاد می‌کنند. اگرچه شرکت‌های خصوصی مانند OpenAI و گوگل در حال رواج مدل‌های جدید هوش مصنوعی هستند اما فناوری‌های اصلی که این سیستم‌ها را تقویت می‌کنند توسط محققانی توسعه یافته‌اند که در آزمایشگاه‌های دانشگاهی آموزش دیده‌اند و با دهه‌ها تحقیقات با بودجه عمومی حمایت شده‌اند. بدون سرمایه‌گذاری قابل توجه دولت ایالات متحده در دانشگاه‌ها، هیچ انقلاب هوش مصنوعی برای تجاری‌سازی وجود نخواهد داشت.در واقع تحقیقات دانشگاهی به ندرت محدود به آزمایشگاه‌های دانشگاهی می‌شود. جریان دانش و تخصص از دانشگاه به صنعت، چیزی است که بینش‌های علمی انتزاعی را به فناوری‌های قابل استقرار با ارزش استراتژیک و اقتصادی تبدیل می‌کند. بسیاری از دانشگاه‌ها دارای دفاتر انتقال فناوری هستند که برای ثبت اختراعات صدور مجوز فناوری‌های جدید و حمایت از استارت‌آپ‌ها فعالیت می‌کنند. از طریق این ابتکارات، اکتشافات انجام شده در دانشگاه‌ها به بخش تجاری و اکوسیستم استارتاپی منتقل می‌شوند و تسلط ایالات متحده را در فناوری پیشرفته حفظ می‌کنند. به عنوان مثال وسایل نقلیه بدون راننده امروزی به سیستم تشخیص و فاصله‌یابی نوری (LIDAR) متکی هستند که از تحقیقات ردیابی موشک با بودجه فدرال در MIT سرچشمه گرفته است.این مهاجرت ایده‌ها با مهاجرت افراد همراه است. برنامه‌های تحصیلات تکمیلی آمریکا در مهندسی، فیزیک کاربردی و علوم کامپیوتر از جمله معتبرترین‌ها در جهان هستند که استعدادهای برتر را جذب می‌کنند و به عنوان موتورهای نوآوری عمل می‌کنند. این برنامه‌ها به عنوان انکوباتورهایی برای نیروی کار عمل می‌کنند که به بخش دفاعی، صنعت فناوری و آژانس‌های تحقیقاتی دولتی نیرو می‌دهند. به عنوان مثال جنسن هوانگ برای تحصیل در رشته مهندسی برق در دانشگاه ایالتی اورگان به ایالات متحده آمد و مدرک کارشناسی ارشد مهندسی خود را از استنفورد دریافت کرد. یک سال پس از فارغ‌التحصیلی از استنفورد شرکت نیمه‌هادی انویدیا را تأسیس کرد که انقلاب هوش مصنوعی را ممکن ساخته است.دانشجویانی که در آزمایشگاه‌های تحت حمایت فدرال آموزش دیده‌اند اغلب به راحتی بین دانشگاه، آزمایشگاه‌های ملی و صنعت خصوصی جابجا می‌شوند. زندگینامه ایلان ماسک نوشته اشلی ونس مسیر دانشگاه به اسپیس ایکس را به تصویر می‌کشد: «ماسک شخصاً با بخش‌های هوافضای دانشگاه‌های برتر تماس می‌گرفت و درباره دانشجویانی که بهترین نمرات را در امتحانات خود کسب کرده بودند پرس و جو می‌کرد.» جذب دانشجویان از بخش‌های برتر هوافضا به اسپیس ایکس اجازه داد تا از یک استارت‌آپ پرخطر به برترین ارائه‌دهنده پرتاب در جهان تبدیل شود آن هم در زمانی که وابستگی ایالات متحده به سیستم‌های پرتاب روسیه خطرات جدی برای امنیت ملی ایجاد می‌کرد.با این حال مزیتی که سیستم بودجه تحقیقاتی غیرمتمرکز ایالات متحده به آن اعطا می‌کرد، دیگر تضمین شده نیست. رقبا مدل ایالات متحده را از نزدیک مطالعه کرده‌اند و به شدت در تلاشند تا آن را تکرار کنند. به ویژه چین با تزریق سرمایه‌گذاری دولتی به دانشگاه‌های خود در تلاش است تا این شکاف را پر کند. ارتش آزادی‌بخش خلق اکنون با مؤسسات فنی پیشرو چینی همکاری می‌کند تا توسعه فناوری‌های دوگانه، به ویژه در هوش مصنوعی، سیستم‌های فضایی و جنگ سایبری را تسریع کند. اما یک مزیت وجود دارد که چین به راحتی نمی‌تواند آن را تکرار کند: باز بودن دانشگاه‌های ایالات متحده. دولت‌های اقتدارگرا می‌توانند آزمایشگاه‌ها را غرق در پول کنند، اما نمی‌توانند آزادی آکادمیک و پویایی اقتصادی را که سیستم دانشگاهی ایالات متحده را به آهنربایی برای جذب استعدادهای جهانی تبدیل می‌کند ایجاد کنند.

    هویت اشتباه

    اقدامات اخیر دولت ترامپ با مسدود کردن کمک‌های مالی تحقیقاتی وزارت دفاع به مؤسساتی که از نظر ایدئولوژیکی ناسازگار هستند بودجه آزمایشگاه‌های دانشگاهی را قطع می‌کند که عملاً همان خطوط تحقیقاتی را که نوآوری امنیت ملی را حفظ می‌کنند، هدف قرار می‌دهد. تضعیف مشارکت دانشگاه و تحقیقات دفاعی یک محاسبه اشتباه استراتژیک با عواقب گسترده است. دانشگاه‌ها کانال‌هایی هستند که از طریق آنها اکتشافات علمی به کاربردهای دنیای واقعی منجر می‌شوند و جوانان با استعداد به کارآفرینانی تغییر دهنده جهان و مدافعان نوآور امنیت ملی تبدیل می‌شوند. دولت ترامپ ممکن است استدلال کند که اگر دانشگاه‌ها با خواسته‌های ایدئولوژیک آن همسو شوند مایل به ادامه بودجه است. اما واگذاری استقلال در ازای بودجه علمی همان دقت و صراحتی را که دهه‌هاست به سیستم دانشگاهی ایالات متحده برتری بخشیده است تضعیف می‌کند.اگر دولت اجازه دهد که ناراحتی ایدئولوژیک اتحاد آن را با دانشگاه‌های تحقیقاتی مختل کند، مزیت خود را در نوآوری و رقابت‌پذیری فدا خواهد کرد. قطع بودجه وزارت دفاع به دانشگاه‌ها، نوآوری دفاعی را متوقف نخواهد کرد. اما به اطمینان از حرکت آن به جای دیگری کمک خواهد کرد. برخی از استعدادها به سمت شرکت‌های خصوصی سوق داده می‌شوند جایی که فشار برای ایجاد سود کوتاه‌مدت اغلب مانع از تمرکز بر پروژه‌هایی می‌شود که با اولویت‌های بلندمدت امنیت ملی همسو هستند. سایر استعدادها و منابع ممکن است به سمت مؤسسات خارجی که مشتاق بهره‌برداری از کاهش هزینه‌های ایالات متحده هستند حرکت کنند. انجام این تغییرات بدون تحریک سیاسی اصولی نیست بلکه خود-ویرانگر است.




    بازدید ها:

    درج یک دیدگاه

    
    <