• بیوگرافی

















  • صفحۀ سایت در فیس بوک

  • مطالب پسندیده در فیس بوک

  • paypal

  • موضوع هفته

    مطالب محبوب

    خطرات “اول روسیه” مماشات با مسکو در گذشته کارساز نبود و برای ترامپ هم کارساز نخواهد بود

    خطرات “اول روسیه”

    مماشات با مسکو در گذشته کارساز نبود و برای ترامپ هم کارساز نخواهد بود

    محمد قاسم شایق

    رویکرد دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا در قبال روسیه و اوکراین  به تعویق انداختن مسکوقلدری کیف  ممکن است به عنوان یک انحراف رادیکال از سابقه به نظر برسد در واقع تنها سبک دیپلماسی افراطی ترامپ است که بدیع است که نمونه آن توهین عمومی او به رئیس جمهور اوکراین ولودیمیر زلنسکی در دفتر بیضی شکل در فوریه است هیچ رئیس‌جمهوری آمریکا تا این حد علناً طرف روسیه را در برابر یکی از شرکای اروپایی واشنگتن نگرفته است.اما رویکرد گسترده تر دولت به منطقه چیز جدیدی نیست هر رئیس‌جمهور ایالات متحده در بیش از ربع قرن مسکو را با نتایج بدی سازگار کرده است. آن را «اول روسیه» بنامید: بیش از سه دهه و شش دوره ریاست جمهوری واشنگتن به دنبال عادی سازی یا بهبود روابط با مسکو بوده است و کرملین را به قیمت سایر کشورهای شوروی سابق کنار می گذارد بارها و بارها این سیاست تعامل عملاً به رونشیسم روسیه پاداش داد. مجموعه ای از “بازنشانی” با مسکو نتوانست ثبات طولانی مدت ایجاد کند و تجاوز فزاینده روسیه را تشویق کردامروز ولادیمیر پوتین رئیس‌جمهور روسیه انگیزه چندانی برای مذاکره با حسن نیت یا پاسخگویی متقابل به هرگونه اقدام کاهش تنش اتخاذ شده توسط اوکراین ندارد زیرا واشنگتن بارها نشان داده است که مایل است به ترجیحات مسکو پاسخ دهد حتی در اوج بسیج حمایت سیاسی و نظامی دولت بایدن از اوکراین نقطه پایینی در روابط ایالات متحده و روسیه واشنگتن تصمیم گرفت سیاست «مدیریت تشدید» را دنبال کند و بیهوده از کمک مادی به اوکراین به دلیل ترس از تحریک روسیه جلوگیری کرد.اقدامات اولیه دولت دوم ترامپ نه یک انحراف از هنجار بلکه یک پذیرش آشکار و مشتاقانه سنت «اول روسیه» را نشان می‌دهد به جای تقویت امنیت ایالات متحده از طریق اتحادهای قوی تر و تقسیم بار متعادل تر با شرکای اروپایی دولت در نظر دارد که یک تنظیم مجدد در جایی که موارد قبلی شکست خورده است موفقیت آمیز باشد ترامپ با نادیده گرفتن درس های تاریخ امیدوار است با تسلیم گزینشی به منافع پوتین در اروپا روابط ایالات متحده و روسیه را هدایت کند و ثبات بین المللی را تضمین کند این رویکرد برای دولت های قبلی کارساز نبود و اکنون نیز کارساز نخواهد بود.

    همان طور که همیشه بود

    برای درک اینکه چگونه سیاست خارجی ایالات متحده به این نقطه رسیده است بررسی مسیر گسترده تر ژئوپلیتیک پس از جنگ سرد ضروری است پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 ایالات متحده امنیت را در سراسر اروپای شرقی و کشورهای شوروی سابق در اولویت قرار داد و به دنبال آن اصلاحات دموکراتیک و تلاش‌های ثبات اقتصادی انجام شد واشنگتن این تلاش ها را با این باور دنبال کرد که ادغام کشورهای سابق پیمان ورشو و جمهوری های شوروی در نهادهای غربی از درگیری های آینده جلوگیری می کند این دوره شاهد توافق‌های مهمی مانند یادداشت بوداپست در سال 1994 بود که در آن اوکراین موافقت کرد تا از زرادخانه هسته‌ای خود در ازای مسیری برای یکپارچگی غربی و تضمین‌های امنیتی از سوی ایالات متحده، بریتانیا و روسیه از سوی ایالات متحده، بریتانیا و روسیه تسلیم شود – تعهداتی که مسکو از آنها سرپیچی کرد و واشنگتن و لندن پس از الحاق کامل اوکراین به روسیه و الحاق کامل Crima14 به روسیه ناکام ماندند. 2022.در حالی که روسیه در پی فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی تلاش می کرد راه خود را به جلو بیابد تلاش واشنگتن برای برقراری امنیت و دموکراسی سازی با جاه طلبی های مسکو برای حفظ قدرت و نفوذ خود در تضاد بود. بسیاری از کشورهایی که زمانی تحت تسلط مسکو بودند روابط نزدیک‌تری با غرب داشتند تا حدی برای محافظت از خود در برابر امپراتوری‌سازی آینده روسیه. در این زمینه تلاش های واشنگتن برای حفظ روابط پایدار با مسکو به طور فزاینده ای متناقض شد. دولت کلینتون به کشورهای اقماری شوروی سابق اجازه ورود به ناتو را داد و در عین حال به مسکو اطمینان داد که منافع و چشم اندازهای آن توسط این اتحاد تطبیق داده خواهد شد. قانون تأسیس ناتوروسیه در سال 1997 زمینه های همکاری را مشخص کرد و روسیه را به عنوان یک برابر در نظر گرفت این رویکرد دوشاخه حس استثناگرایی روسیه را تغذیه کرد و زمینه را برای تنش‌های آینده فراهم کرد.در اواسط دهه 2000 احیای مجدد روسیه که تا حدی با افزایش قیمت کالاها تسهیل شد نشان دهنده یک موضع تهاجمی تر نسبت به همسایگانش بود مسکو اجبار اقتصادی، مداخله سیاسی و تهاجم نظامی خود را برای ممانعت از پیشرفت همسایگان خود به سمت دموکراسی و یکپارچگی اروپایی افزایش داد در سال 2004 کرملین با حمایت از نخست وزیر فاسد ویکتور یانوکوویچ در انتخابات ریاست جمهوری اوکراین مداخله کرد پس از اینکه یانوکوویچ در میان گزارش‌های موثق از تقلب و ارعاب رای‌دهندگان برنده اعلام شد اوکراین در یک سری اعتراضات گسترده که به انقلاب نارنجی معروف شد شروع شد. تکرار انتخابات منجر به پیروزی ویکتور یوشچنکو نامزد طرفدار غرب شد. چهار سال بعد روسیه به گرجستان حمله کرد جایی که هنوز مناطق آبخازیا و اوستیای جنوبی را اشغال کرده و بر تفلیس پایتخت نفوذ دارد.بازنشانی دولت اوباما در سال 2009 با مسکو تنها چند ماه پس از حمله روسیه به گرجستان نمونه بارز این الگوی سازگاری است هدف از این بازنشانی آرام کردن پوتین و جلوگیری از تجاوز بیشتر با ایجاد راه‌های جدید برای همکاری‌های اقتصادی و امنیتی بود. تلاش های اوباما یک نتیجه عملی قابل توجه به بار آورد: توافق کنترل تسلیحات هسته ای جدید به نام پیمان استارت جدید اما آنها برای خفه کردن بدخواهی روسیه کاری انجام ندادند. اوباما در طول دوران ریاست جمهوری خود، کاهش تنش و تعامل را بر رویارویی ترجیح داد این رویکرد فقط کرملین را جسور کرد و به پوتین احساس معافیت داد. حتی پس از اینکه روسیه کریمه را در سال 2014 ضمیمه کرد دولت اوباما از اعمال تحریم های قابل توجه علیه مسکو یا ارائه حمایت نظامی به اوکراین خودداری کرد.در اولین دوره ریاست جمهوری خود ترامپ تحریم های روسیه را گسترش داد و مقداری تسلیحات را به اوکراین ارسال کرد اما او با پوتین نیز گام های دوستی داشت و هم متحدان و هم دشمنان ایالات متحده را در مورد نیات واشنگتن نامطمئن ساخت این رویکرد ناسازگار نتوانست مسکو را از تعقیب تهاجم نظامی در اوکراین باز دارد.زمانی که جو بایدن رئیس جمهور آمریکا در سال 2021 به قدرت رسید به صراحت اعلام کرد که روسیه را به عنوان یک دشمن می بیند اما تنها حداقل حمایت مادی را به اوکراین ارائه می کند در پاییز همان سال در اوایل سال 2022 زمانی که روسیه نیروهای خود را در امتداد مرز خود با اوکراین افزایش داد بایدن اطلاعات ایالات متحده را علنی کرد که قصد پوتین برای حمله را آشکار کرد اما او از افزایش تعداد نیروهای آمریکایی مستقر در اروپا یا مسلح کردن اوکراین به سیستم‌های تسلیحاتی پیشرفته مانند موشک‌های ATACMS، راکت‌های HIMARS، تانک‌ها و توپ‌خانه خودداری کرد  اقداماتی که ممکن بود نظر پوتین را تغییر دهد.پس از اینکه روسیه تهاجم تمام عیار خود را آغاز کرد بایدن پوتین را به عنوان یک «قصاب» محکوم کرد که «نمی تواند در قدرت بماند» و متعهد شد در صورت تشدید جنگ از «هر وجب» از خاک ناتو دفاع کند. اما شکوفایی های لفاظی در زمانی که بیشتر مورد نیاز بود به سیاست های عملی تبدیل نشد. برای مدت طولانی دولت لفاظی های روسیه در مورد «خط قرمزها» را پذیرفت و تهدیدات هسته ای پوتین را به صورت واقعی ارزیابی کرد. دولت با کمک‌ها محدودیت‌هایی بر برد عملیاتی تسلیحات عرضه‌شده توسط ایالات متحده و تعیین برخی اهداف استراتژیک به‌عنوان غیرمحدود به ارتش روسیه اجازه داد تا جایگاه خود را به دست آورده و دارایی‌های خود را از مسیر آسیب خارج کند. زمانی که بایدن بالاخره با ارسال سیستم های تسلیحاتی پیشرفته به کیف موافقت کرد خیلی کم بود خیلی دیر.بایدن از سنت «اول روسیه» عقب نشینی کرده بود و متحدانش را برای حمایت از اوکراین جمع می کرد اما از این سنت عدول نکرد. هیچ کاری که دولت انجام نداد یا تهدید به انجامش نکرد مسکو را مجبور به شرکت در مذاکرات صلح حسن نیت نکرد. پوتین تا حدی به این دلیل که بایدن نتوانست تعهد روشنی به پیروزی اوکراین در میدان نبرد نشان دهد ناامید ماند. علاوه بر این تا سال 2022 پوتین واشنگتن را بی ثبات می دانست سه دهه رویکرد “اول روسیه” ایالات متحده به او آموخت که زمان در کنار اوست. ایالات متحده در نهایت خسته یا ترسیده و کاهش تنش را در اولویت قرار خواهد داد سپس او می تواند به جلو حرکت کند و در نهایت برنده شود. پوتین نتیجه گرفت که تنها کاری که او باید انجام می داد این بود که صبر کند.

    معامله گری و بازدارندگی

    ترامپ با وعده پایان دادن به جنگ روی کار آمد و اگر شکی وجود داشت به زودی مشخص شد که از نظر او این به معنای وادار کردن اوکراین به تسلیم شدن و پذیرش شرایط روسیه است این معنای طغیان دفتر بیضی او در مقابل زلنسکی بود در هفته‌های اخیر ترامپ به مذاکره با روسیه ادامه داده است حتی در شرایطی که پوتین از دادن هرگونه امتیاز آشکار خودداری می‌کند استیو ویتکاف فرستاده ویژه ترامپ به تاکر کارلسون مفسر گفت که “پوتین را آدم بدی نمی داند” و همه پرسی ساختگی را که در مناطق اوکراین تحت اشغال روسیه برگزار می شود تایید می کند و روز سه‌شنبه به عنوان بخشی از یک توافق با میانجیگری ایالات متحده برای توقف جنگ در دریای سیاه واشنگتن قول داد که به لغو تحریم‌های غرب بر صادرات کشاورزی و کودهای شیمیایی روسیه کمک کند.اما برخی از اعضای تیم امنیت ملی ترامپ می دانند که اوکراین ضعیف به نفع ایالات متحده نیست. شکست اوکراین آشفتگی سیاسی قابل توجهی در کیف ایجاد می کند و صلح پایدار در منطقه را تضعیف می کند. علاوه بر این احتمال تجاوز روسیه به جناح بالتیک ناتو را افزایش خواهد داد. با حفظ موقعیت استراتژیک اوکراین در مذاکرات ایالات متحده می تواند به پیروزی دیپلماتیک قابل توجهی دست یابد به درگیری پایان دهد و از تجاوز روسیه در آینده جلوگیری کند  که همه اینها منافع ایالات متحده در اروپا را تامین می کند.ترامپ ممکن است هنوز متوجه شود که پوتین در حال دستکاری اوست و مسیر خود را تغییر دهد مشاوران امنیت ملی ترامپ باید به او کمک کنند تا ببیند که اگر اوکراین مجبور به آتش‌بس بدون ضمانت‌های امنیتی شود مسکو به سادگی از توقف برای تجهیز مجدد و آغاز حملات مجدد استفاده می‌کند  دقیقاً همانطور که پس از توافق‌های مینسک، توافق‌نامه‌های صلح امضا شده در سال‌های 2014 و 2015 برای پایان دادن به درگیری‌های محدود در دونباس پس از روسیه انجام داد برای جلوگیری از این نتیجه، ایالات متحده و اروپا باید تعهدات امنیتی بلندمدتی را در قبال اوکراین ایجاد کنند و اطمینان حاصل کنند که کیف در برابر تجاوزات آتی آسیب‌پذیر نخواهد بود. در کوتاه‌مدت رویکرد معاملاتی دولت ترامپ می‌تواند منافعی برای اوکراین و ایالات متحده داشته باشد یکی از زمینه های کلیدی همکاری اقتصادی و امنیتی بین واشنگتن و کیف باید منابع معدنی خاکی کمیاب اوکراین باشد واشنگتن و متحدانش باید توافقاتی را بررسی کنند که به اوکراین اجازه می دهد از این ذخایر عظیم به عنوان بخشی از مشارکت های تجاری و امنیتی بلندمدت استفاده کند ایالات متحده می‌تواند با تأمین منابع مطمئن این مواد حیاتی پایگاه صنعتی خود را تقویت کند و در عین حال اطمینان حاصل کند که اوکراین از اهرم اقتصادی برای حفظ استقلال خود برخوردار است اما معامله نمی تواند تنها راه واشنگتن و کیف برای همکاری با یکدیگر باشد. دوره‌های بزرگ‌ترین همکاری بین ایالات متحده و اوکراین از لحاظ تاریخی زمانی رخ داده است که ارزش‌های مشترک و منافع استراتژیک دو کشور همسو شدند. در دهه 1990 دو کشور به دنبال یکپارچگی اقتصادی و همکاری امنیتی بودند که نتیجه آن پیشرفت عمده در منع گسترش سلاح های هسته ای و معرفی اقتصاد بازار در اوکراین بود با درس گرفتن از این تاریخ سیاست های آینده باید بر تلاقی ارزش ها و منافع استراتژیک برای حفظ تعهدات بلندمدت که فراتر از مبادله گرایی کوتاه مدت است تأکید کند.برای رسیدن به صلحی پایدار واشنگتن باید اهرم فشار خود را بر اوکراین اروپا و روسیه به گونه‌ای حفظ کند که در خدمت منافع بلندمدت اقتصادی و امنیتی ایالات متحده باشد. سیاستگذاران در دولت ترامپ باید کیف را برای اتخاذ اصلاحات گسترده ضد فساد و تضمین دسترسی به بازار ایالات متحده و حقوق مواد معدنی کمیاب تحت فشار قرار دهند در عوض کیف می‌تواند به دریافت کمک‌های نظامی و همچنین دسترسی به بودجه اضافی برای بازسازی و توسعه ادامه دهد. به نوبه خود اروپایی ها باید مجدداً در تقسیم بار برای امنیت و دفاع تعادل ایجاد کنند. اروپا باید نقش اصلی امنیتی در این قاره را بر عهده بگیرد. و مسکو باید قبل از عادی سازی روابط با غرب به دهه ها نفوذ بد، جنگ ترکیبی و تهاجم نظامی پایان دهد.تاکنون دولت ترامپ فشارها را عمدتاً بر اوکراین تشدید کرده و تا آنجا پیش رفته که حمایت اقتصادی و نظامی از کیف را متوقف کرده است این رویکرد نتیجه معکوس دارد واقعیت این است که رهبری اوکراین به عقب خم شده و خواهد بود تا واشنگتن را که بشدت به حمایت آن نیاز دارد تطبیق دهد در حالی که کرملین ناسازگار است و تنها در صورتی که مجبور به انجام این کار شود مذاکره خواهد کرد اعمال فشار بیش از حد بر کیف و در عین حال نرمش در قبال مسکو امکان حل و فصل بلندمدت را که می تواند از جنگ بیشتر روسیه جلوگیری کند تضعیف می کند.

    صلح از طریق قدرت

    برای مدت طولانی، ایالات متحده با مسکو و کیف بر اساس محاسبات کوتاه مدت هزینه و فایده رفتار کرده است و ثبات لحظه ای را بر اعتبار بلندمدت اولویت می دهد. این رویکرد تنش ها را کاهش داده است اما به قیمت ثبات منطقه و منافع ایالات متحده است قرار دادن «روسیه» در اولویت کرملین را جسورتر کرده و ایالات متحده و متحدان اروپایی آن را کمتر امن کرده است. دولت ترامپ باید از نزدیک بینی که دهه ها سیاست آمریکا را تعریف کرده است فراتر رفته و ثبات بلندمدت را بر دستاوردهای تاکتیکی کوتاه مدت اولویت دهد رها کردن اوکراین و تضعیف ناتو نه تنها امنیت اروپا را تضعیف می کند بلکه امنیت ملی ایالات متحده را با جسور کردن دشمنان و کاهش ثبات جهانی تهدید می کند.دولت ترامپ باید تحریم ها علیه مسکو را تشدید کند و کمک های نظامی به اوکراین را افزایش دهد واشنگتن باید عزم خود را در مواجهه با ضربات شمشیرهای هسته ای پوتین حفظ کند اقتصاد روسیه را به سمت پرتگاه سوق دهد و به کیف کمک کند تا در میدان جنگ به موفقیت های لازم برای وادار کردن مسکو به مذاکره دست یابد کلید دستیابی به یک راه حل صلح این است که اوکراین از موضع قدرت روسیه از موضع ضعف و ایالات متحده در موضع نفوذ بر هر دو طرف وارد مذاکره شوند.




    بازدید ها:

    درج یک دیدگاه

    
    <