• بیوگرافی

















  • صفحۀ سایت در فیس بوک

  • مطالب پسندیده در فیس بوک

  • paypal

  • موضوع هفته

    مطالب محبوب

    روز بعد لبنان آیا کشور از جنگ با اسرائیل جان سالم به در خواهد برد؟

    روز بعد لبنان

    آیا کشور از جنگ با اسرائیل جان سالم به در خواهد برد؟

    محمد اکرام یاور

    در 8 اکتبر بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل از مردم لبنان خواست تا علیه حزب الله قیام کنند و به آنها یک انتخاب جدی داد: «بایستید و کشورتان را بگیرید قبل از اینکه به ورطه یک جنگ طولانی بیفتد. منجر به ویرانی و رنج می شود که ما در غزه می بینیم.اندکی پیش از سخنان نتانیاهو عباس عراقچی وزیر امور خارجه ایران در تلاش برای تقویت روحیه حزب‌الله از لبنان دیدن کرده بود. در هفته ای که اسرائیل حمله کامل خود را در اواخر سپتامبر آغاز کرد رهبری و رتبه و گروه این گروه در اثر عملیات های نظامی پی در پی از بین رفته بود. هزاران لبنانی در اثر بمباران شدید اسرائیل از جمله در خود بیروت کشته یا مجروح و بیش از یک میلیون نفر آواره شده بودند و سیاستمداران این کشور بر آتش بس فشار می آوردند. اما به نظر می رسید که دیدار عراقچی این تلاش ها را خنثی کرده است. چند هفته بعد محمد گالیباف رئیس مجلس ایران در مصاحبه ای با مطبوعات فرانسوی اعلام کرد که ایران به نمایندگی از لبنان با فرانسه برای آتش بس مذاکره خواهد کرد. حزب الله تحت الحمایه ایران است و قدرتمندترین بازیگر در لبنان است  قدرتمندتر از نیروهای مسلح خود لبنان. عراقچی و گالیباف هر دو به صراحت گفتند که تا زمانی که ایران نگوید جنگ پایان نخواهد یافت.سخنرانی نتانیاهو و دیدار عراقچی نشان داد که لبنان تا چه حد به مرکز جنگ نیابتی ایران و اسرائیل تبدیل شده است. اینجا جایی است که دو کشور بیشتر بر سر نظم منطقه ای خاورمیانه درگیر هستند. بر این اساس نقش لبنان در مبارزه آنها مورد توجه بین المللی قابل توجهی قرار گرفته است. اما تأثیری که این درگیری بر آینده خود لبنان خواهد گذاشت نادیده گرفته شده است. جنگ شاید در بدترین لحظه ممکن به کشور وارد شده است. لبنان در حال تجربه یک بن بست سیاسی است که مانع از انتخاب رئیس جمهور جدید شده است. نیروهای امنیتی داخلی آن اکنون به حدی ضعیف هستند که جوامع و مردم به خدمات خصوصی حفاظت از خود که اغلب وابسته به احزاب سیاسی کلیدی هستند روی آورده اند. این کشور همچنان با پیامدهای انفجار بندر بیروت در سال 2020 دست و پنجه نرم می کند که توسط سازمان های بین المللی  از جمله دیده بان حقوق بشر  به عنوان یکی از قوی ترین انفجارهای غیرهسته ای تمام دوران تلقی می شود. و این کشور در بحبوحه یک بحران اقتصادی و مالی پنج ساله قرار دارد که طبقه متوسط ​​آن را از بین برده و نرخ فقر را به طور سرسام آوری افزایش داده است از 12 درصد در سال 2012 به 44 درصد در سال 2022 (جدیدترین سالی که داده ها در مورد آن وجود دارد) .به طور بحرانی سیستم تقسیم قدرت که از طریق آن لبنان اداره می شود به این معنی است که دولت نیز در امتداد خطوط فرقه ای با احزاب سیاسی به نمایندگی از جوامع مختلف دچار شکاف است. جنگ با اسرائیل این اختلافات را بدتر می کند. ویرانی و رنج عظیم می تواند به مرور زمان جمعیت سنی و مسیحی کشور را علیه مسلمانان شیعه که حدود یک سوم جمعیت را تشکیل می دهند و پایگاه حمایت حزب الله هستند تبدیل کند. همچنین توازن سیاسی داخلی لبنان را بر هم زده است. مردم و احزاب لبنانی که مدت‌ها از هژمونی حزب‌الله ناراضی بوده‌اند فرصتی بی‌نظیر را حس می‌کنند تا پویایی سیاسی لبنان را بیشتر به نفع خود تغییر دهند.برای لبنان این یک لحظه خطرناک است. همانطور که جنگ داخلی وحشتناک 15 ساله لبنان گواهی می دهد جناح های کشور سابقه حل اختلافات خود را از طریق خشونت دارند. اما اگر جناح‌هایش از جمله حزب‌الله گفت‌وگوی ملی را آغاز کنند که مسیری رو به جلو و چشم‌اندازی فراگیر برای کشور پیش می‌برد این کشور می‌تواند از طغیان جدید ناآرامی‌های داخلی جلوگیری کند. اگر هیچ چیز دیگری نباشد همه این گروه ها باید در تثبیت نهادهای کشورشان منافع مشترکی داشته باشند. و آنها به حمایت جامعه بین المللی نیاز دارند  تا حدی برای توقف حملات وحشیانه اسرائیل.

    طوفان کامل

    اسرائیل و حزب الله از اکتبر 2023 زمانی که حزب الله در حمایت از غزه به این کشور حمله کرد (همانطور که سایر گروه های همسو با حماس) به این کشور حمله کردند با هم می جنگند. اما در بیشتر سال گذشته این درگیری‌ها محدود بود و بیشتر شامل ترورهای هدفمند اعضای حزب‌الله توسط اسرائیل و بمباران هوایی انبارهای تسلیحات این گروه و سایر مواضع وابسته به حزب‌الله بود. حزب الله نیز به نوبه خود موشک هایی را در سراسر مرز اسرائیل با لبنان شلیک کرد. در این مدت حدود 430 نفر از اعضای حزب الله به همراه تعداد زیادی غیرنظامی عادی لبنانی از جمله سه روزنامه نگار کشته شدند. حدود 60000 نفر از ساکنان شمال اسرائیل مجبور به ترک منطقه شدند. در لبنان حدود 90000 ساکن از بمباران شهرها و روستاها توسط اسرائیل فرار کردند.اما پس از 11 ماه جنگ به یک جنگ همه جانبه تبدیل شد زیرا شرط حزب الله برای حفظ یک درگیری محدود شکست خورد. این تغییر به سرعت اتفاق افتاد با یک سری عملیات تکان دهنده در 17 سپتامبر که به ترور رهبر ارشد نظامی حزب الله و پس از آن در 27 سپتامبر دبیرکل این گروه حسن نصرالله منجر شد. (روزها بعد اسرائیل جانشین فرضی خود هاشم صفی الدین را نیز کشت.) اسرائیل کمپین گسترده ای از بمباران های هوایی سراسر کشور را آغاز کرد این سربازان را به شمال خود منتقل کرد و در اول اکتبر حمله زمینی به خاک لبنان را آغاز کرد.حملات اسرائیل پیامدهای ویرانگری داشته است. طی ماه گذشته محله های مسکونی پرجمعیت و عمدتا شیعه نشین در حومه جنوبی بیروت بارها بمباران شده است. تقریباً 100,000 واحد مسکونی به طور جزئی یا کامل ویران شده اند و تخمین زده می شود که 37 شهر و روستا در جنوب لبنان با بمباران های مداوم به ویرانه تبدیل شده اند. اسرائیل از فسفر سفید استفاده کرده است یک ماده شیمیایی بسیار قابل اشتعال که در اثر تماس با اکسیژن مشتعل می شود برخلاف قوانین بین المللی، محیط زیست و زمین های کشاورزی منطقه را ویران می کند. اتاق بازرگانی بیروت تخمین می زند که تولید ناخالص داخلی لبنان در سال جاری حدود 9 درصد کاهش می یابد و بانک جهانی تخمین می زند که زیان اقتصادی مستقیم این کشور (شامل هزینه خسارت فیزیکی) به 8.5 میلیارد دلار می رسد. حدود 166000 نفر شغل خود را از دست داده اند. تا 18 نوامبر نزدیک به 3481 نفر کشته و 14786 نفر مجروح شده اند. حدود 1.2 میلیون نفر یا 20 درصد از جمعیت لبنان در عرض چهار روز آواره شدند و یک بحران انسانی عظیم را آغاز کرد. تنها 19 درصد از این آوارگان در پناهگاه های دولتی زندگی می کنند. بقیه در حال اجاره هستند با خانواده یا دوستانشان می مانند سازمان های غیردولتی از آنها حمایت می کنند یا در خیابان می خوابند. با توجه به مقیاس ویرانی اکثر این افراد در پایان درگیری نمی‌توانند به خانه برگردند و احتمالاً سال‌ها در بلاتکلیفی خواهند ماند و فشار بیشتری بر زیرساخت‌های لبنان جوامع میزبان و منابع کلی ایجاد می‌کند. ارتش اسرائیل در 29 اکتبر اعلام کرد که به اهداف نظامی خود در لبنان دست یافته است. و با این حال عقب نشینی نکرده است زیرا به نظر می رسد اهداف جنگی اسرائیل تغییر کرده است. دلیل اصلی اسرائیل برای حمله به لبنان اجازه دادن به شهروندان آواره اسرائیلی برای بازگشت به خانه بود و اکنون نتانیاهو به جای اینکه صرفا بخواهد ساکنانش برگردند نوید یک نظم منطقه‌ای جدید را می‌دهد: تغییر «واقعیت استراتژیک در خاورمیانه» همانطور که در پایان اکتبر بیان کرد. برای انجام این کار اسرائیل می خواهد شبکه متحدان و نیابت های رژیم ایران  به اصطلاح محور مقاومت  را که حزب الله جزء اصلی آن است در هم بشکند. این بدان معناست که در غیاب فشار خارجی و توافق آتش بس اسرائیل ممکن است حداقل در آینده نزدیک به جنگ در لبنان ادامه دهد.حملات اسراییل بیشتر از ایجاد خسارت انسانی و اقتصادی است. آنها همچنین شکاف های فرقه ای را تشدید می کنند. اگرچه نمایش های آشکار همبستگی در میان جوامع مذهبی کشور از جمله دعای دسته جمعی از سوی همه رهبران مذهبی لبنان برای قربانیان حمله وحشتناک به شهر شمالی آیتو وجود دارد تنش ها بین جمعیت های آواره و جوامع میزبان در حال افزایش است. بیشتر لبنانی‌ها از اینکه به درگیری کشیده شده‌اند ناراضی هستند که در آن حرفی برای گفتن نداشتند و نمی‌خواستند در آن مشارکتی داشته باشند. دامن زدن به چنین تنش‌هایی، حملات اسرائیل به مناطقی است که اکثر لبنانی‌ها آن را به دلیل ترکیب فرقه‌ای مختلط و عدم وابستگی به حزب‌الله نسبتاً امن می‌دانستند. در این مکان‌ها موشک‌های اسرائیلی کل ساختمان‌های مسکونی را با ادعای کشته شدن یک فرد خاص سرنگون کرده‌اند. به عنوان مثال آیتو منطقه ای عمدتا مسیحی است که اسرائیل ساختمانی را بمباران کرد که دو خانواده آواره را در خود جای داده بود. ظاهراً این کار را برای کشتن یکی از مقامات حزب الله که وظیفه توزیع کمک های مالی به آوارگان را بر عهده داشت انجام داد. این حمله منجر به کشته شدن 24 نفر از جمله 14 زن و کودک شد. چنین حملات بی‌رویهی کاملاً غیرضروری است: همانطور که ترورهای هدفمند سال گذشته نشان داد اسرائیل توانسته است افراد خاصی را با خسارات جانبی نسبتاً کم بکشد اما این امر باعث توقف نیروهای دفاعی اسرائیل نشده است تهدید حملات بیشتر باعث شده بسیاری از لبنانی ها از میزبانی از شیعیان آواره بیمناک باشند.

    لحظه ای از فرصت

    اسرائیل تنها نیرویی نیست که به تنش بین گروه‌های مذهبی لبنان دامن می‌زند حزب الله نیز مسئولیت دارد این سازمان نفوذ گسترده‌ای در لبنان دارد و به خاطر نقش گسترده‌اش در درگیری‌های منطقه‌ای به‌ویژه در سوریه نارضایتی را برانگیخته است. این کشور همچنین به دلیل تمایل خود به استقرار نیروی نظامی و سرمایه سیاسی در داخل کشور برای حفاظت از منافع خود و حفظ وضعیت موجود خشم گسترده‌ای را برانگیخته است.قدرت این گروه یک مسئله دیرینه بوده است. پس از خروج اسرائیل از بخش جنوبی لبنان در سال 2000 و ترک مکان هایی که به مدت 22 سال اشغال کرده بود بسیاری از لبنانی ها امیدوار بودند که حزب الله خلع سلاح شود. اما آن را نپذیرفت و اصرار داشت که برای مقاومت در برابر اسرائیل به سلاح های خود نیاز دارد. (به طور بحرانی ایران و سوریه هم نمی‌خواستند این گروه خلع سلاح شود.) حزب‌الله از آن زمان از این زرادخانه برای مبارزه با اسرائیل از جمله در جنگ خونین سال 2006 استفاده کرده است. با این حال از قدرت نظامی خود برای ارعاب گروه‌های دیگر در لبنان و در واقع دولت لبنان استفاده کرد. بر اساس یافته های دادگاه بین المللی لاهه ترور رفیق حریری نخست وزیر سابق لبنان در سال 2005 توسط اعضای حزب الله صورت گرفت. گمان می رود که این سازمان مسئول یک رشته ترور سیاسی دیگر سیاستمداران و روشنفکران برجسته بوده است. از سال 2019 حزب الله نقش فعالی در ممانعت از اصلاحات و حفاظت از وضعیت موجود ایفا کرده است و اگرچه همه احزاب سیاسی لبنان از ساختارهای مدیریتی و پاسخگویی ضعیف بندر بیروت که به فساد اجازه شکوفا می‌کرد سود می‌بردند برخی گمان می‌کردند که حزب‌الله در ذخیره بیش از 2000 تن نیترات آمونیوم در آنجا دست داشته است که به انفجار سال 2021 منجر شد. متعاقباً تحقیقات در مورد این حادثه را مسدود کرد و خشم علیه حزب را تشدید کرد و تنش‌های فرقه‌ای را بیشتر کرد. این تنش ها در تیراندازی های محلی با جوامع سنی، دروزی و مسیحی به وقوع پیوست.در تمام این آشفتگی حزب الله قدرت خود را حفظ کرده است. اما جنگ این گروه با اسرائیل آن را تضعیف کرده است اگرچه این سازمان و حامی آن ایران همچنان به دنبال بهبود مواضع آینده خود در میدان نبرد در جنوب لبنان هستند اما حزب‌الله ساختار فرماندهی و کنترل خود را از دست داده است که شامل تمامی فرماندهان ارشد هزاران جنگجو و به گفته دفاع اسرائیل است. این نیروها حدود 80 درصد از زرادخانه نظامی را در 40 کیلومتری مرز لبنان با اسرائیل ذخیره کرده است. کشته شدن نصرالله ضربه مهمی بود: او نه تنها دبیرکل حزب‌الله بود بلکه یک بازیگر منطقه‌ای بود که بر تحولات عراق، سوریه و یمن تأثیر می‌گذاشت و همچنین یک اطلاعات داخلی مورد اعتماد در ایران بود. با مرگ او ایران مستقیماً در اداره فعالیت‌های نظامی حزب‌الله و مدیریت موقعیت سیاسی آن دخالت کرده است. بازسازی نظامی حزب‌الله در سال‌های آینده بسیار دشوار خواهد بود به‌ویژه که اسرائیل همچنان به خطوط تدارکاتی خود در سوریه حمله می‌کند. امروز احزاب سیاسی مختلف لبنان به ویژه احزاب عمدتاً مسیحی به دنبال سود بردن از تضعیف ظاهری حزب‌الله هستند تا نقشه سیاسی لبنان را دوباره ترسیم کنند. سمیر جعجع رهبر نیروهای لبنانی  یک حزب عمدتاً مسیحی مارونی  و یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری در 6 نوامبر اعلام کرد که گروهش آماده انتخاب رئیس جمهور بدون مشارکت جامعه شیعی است. او به همراه دیگر نمایندگان پارلمان بر خواست دیرینه لبنان برای خلع سلاح حزب الله تاکید کرده است.حزب‌الله به خوبی می‌داند که هر چه جنگش با اسرائیل طولانی‌تر باشد با فشار بیشتری از سوی لبنانی‌ها مواجه خواهد شد  از جمله هزاران نفر از رای‌دهندگان خود که همه چیز را از دست داده‌اند. این گروه حتی قبل از ترور دبیرکل آن با اسرائیل با آتش بس موافقت کرد. این کار را حتی با وجود آتش بس در غزه انجام داد که این گروه قبلاً آن را پیش نیاز می دانست. متحدان حزب الله به ویژه نبیه بری رئیس مجلس گفته اند که این حزب اجرای قطعنامه 1701 سازمان ملل را نیز می پذیرد که به درگیری سال 2006 بین لبنان و اسرائیل پایان داد. این قطعنامه از هر دو طرف می‌خواهد که به مرز اسرائیل و لبنان احترام بگذارند اسرائیل پروازهای نظامی خود را بر فراز لبنان متوقف کند (چیزی که قاطعانه از انجام آن امتناع کرده است) و حزب‌الله از مرز و فراتر از رودخانه لیتانی در جنوب لبنان عقب‌نشینی کند. همچنین از خود دولت لبنان می‌خواهد که توافق طائف  توافق 1990 که به جنگ داخلی لبنان پایان داد  و دو قطعنامه قبلی سازمان ملل 1559 و 1608 که خواستار خلع سلاح حزب‌الله هستند را اجرا کند.اما این به سختی به این معنی است که حزب الله شکست خواهد خورد. ممکن است تعداد زیادی از پرسنل نظامی و تجهیزات تسلیحاتی و همچنین برخی از زیرساخت های مالی را از دست داده باشد. اما از یک موقعیت قوی شروع می شد. همانطور که برت هولمگرن سرپرست مرکز ملی مبارزه با تروریسم گفت حزب الله “مستضعف است اما دور از انتظار است.” در واقع توانسته موقعیت خود را تثبیت کند. در جبهه نظامی تهاجم زمینی اسرائیل حتی به حزب الله اجازه داده است تا روایت مقاومت را تثبیت کند. هنوز هم حضور سیاسی قابل توجهی دارد از جمله 13 نماینده پارلمان لبنان و شبکه ای از سازمان های غیردولتی که طیف وسیعی از خدمات اجتماعی را به رای دهندگان خود ارائه می دهند.این کشور همچنین دارای یک نسل جدید و جوان از رهبران است که با تجارب خود در سوریه سخت نبرد شده اند. این نسل تا حدی ایدئولوژیک تر از نسل قبلی است. تجارب تکوینی آن کاملاً ریشه در مفهوم تشکیل «جامعه مقاومت» دارد که توسط حزب‌الله تبلیغ شده است. اعضای آن در مدارس سازمان درس خوانده‌اند به پیشاهنگان آن پیوسته‌اند و به اخبار آن گوش داده‌اند. رسانه های وابسته به حزب الله به نوبه خود در حال تلاش برای محافظت از موقعیت این گروه هستند. این رسانه‌ها همه کسانی را که از نقش این سازمان در درگیری اسرائیل انتقاد می‌کنند برچسب خیانت می‌زنند و تلاش می‌کنند تا هویت حزب‌الله را به عنوان نماینده اصلی شیعیان لبنان تأیید کنند. وحشیگری و کمپین های کشتار جمعی اسرائیل به نفع آنها است خشم فزاینده ای از رفتار اسرائیل در جوامع مختلف لبنان از جمله در میان دشمنان سرسخت داخلی حزب الله وجود دارد.

    با هم بیایند

    ایجاد آینده ای بهتر برای لبنان آسان نخواهد بود اکثر رهبری کنونی کشور که از جنگ داخلی 1975-1990 لبنان آسیب دیده اند در مورد تأکید بیشتر دو قطبی شدن جمعی با هدف اجتناب از اشتباهات گذشته دقت بیشتری دارند. اما برخی از این رهبران به وضوح این لحظه را فرصتی برای تغییر شکل توازن سیاسی کشور و شاید جبران معایب سیاسی بین جوامع کشور می دانند. انتخاب رئیس‌جمهور بدون رضایت حزب‌الله عملاً باعث می‌شود که جامعه شیعی درگیر این احساس را داشته باشد که در نظام سیاسی جدید لبنان بیشتر در حال طرد و به حاشیه رانده شدن است. نتیجه می تواند انواع درگیری ها و ناآرامی ها باشد. کشور ممکن است به دوران ترورهای سیاسی  یا حتی به هرج و مرج و آدم ربایی دهه 1980 بازگردد.برای جلوگیری از تشدید خشونت در میدان نبرد اسرائیل و لبنان در داخل احزاب لبنان باید همکاری کنند و به نوعی نقشه راه برای بازگرداندن کشور به مسیر اصلی برسند. آنها باید فورا یک رئیس جمهور انتخاب کنند نخست وزیر جدید تعیین کنند و یک دولت اضطراری تشکیل دهند  دولتی که برای آغاز یک گفتگوی سیاسی فراگیر و گسترده در مورد مسیر لبنان و بازسازی نهادهای دولتی و همچنین مناطق ویران شده توسط درگیری طراحی شده است.  در این گفتگو باید اعضای کلیدی شبکه های مدنی سیاسی لبنان و همچنین فعالان اصلی این کشور که نماینده جریان های مهم در جامعه لبنان هستند حضور داشته باشد.چنین گفت و گوی ملی چندین موضوع را در دستور کار خود خواهد داشت. اولین مورد این است که با ایجاد چشم اندازی برای لبنان که شامل یک طرح دولت سازی برای رسیدگی به چالش های پیش روی اقتصاد سیاسی لبنان است وعده آینده ای بهتر را به لبنانی ها ارائه دهند. دولت همچنین برنامه ای را برای مدیریت جابجایی جمعیت اجرا خواهد کرد با توجه به اینکه ده ها هزار نفر به دلیل گستردگی تخریب حداقل تا چند سال نمی توانند به خانه های خود بازگردند. چنین طرحی باید به شهروندان لبنانی امکان دسترسی به حساب‌های بانکی مورد نیاز خود را بدهد حساب‌های بانکی که اکثر آنها از زمان شروع بحران مالی 2019 مسدود شده‌اند. این طرح باید به ویژه به حدود 70 درصد از سپرده گذارانی که کمتر از 100000 دلار در حساب خود دارند کمک کند. همچنین این گفت وگو باید راه را برای اجرای نهایی توافق طائف توسط لبنان هموار کند. این معامله مجموعه پیچیده ای از مکانیسم های تقسیم قدرت را ایجاد کرد. همچنین خواستار انحلال شبه نظامیان این ایالت شد. اما با موافقت رئیس جمهور لبنان حزب الله سلاح های خود را حفظ کرد. امروز پس از جنگ کنونی زرادخانه حزب‌الله موضوعی است که در داخل کشور مورد مناقشه بیشتری قرار گرفته است. با این حال برای خلع سلاح حزب الله لبنان به یک استراتژی دفاع ملی نیاز دارد که نیروهای این گروه را در ارتش این کشور ادغام کند. چنین گفت‌وگویی مبتنی بر بیانیه بعبدا در سال 2012 است که مورد موافقت حزب‌الله و سایر احزاب سیاسی کلیدی لبنان است که از لبنانی‌ها می‌خواهد «از سیاست بلوک‌های محلی و درگیری‌های منطقه‌ای و بین‌المللی خودداری کنند» و همچنین «از پیامدهای منفی اجتناب کنند». تنش‌ها و بحران‌های منطقه‌ای» و احترام به قطعنامه 1701. گفت‌وگوی فراگیر درباره این موضوعات تضمین می‌کند. حزب الله و همراه با آنها جامعه وسیع شیعه. این می تواند بدترین انگیزه های حزب الله را با تطبیق این گروه با واقعیت های جدید کاهش دهد.با توجه به اینکه پایان مناقشه در لبنان احتمالاً به عنوان بخشی از حل و فصل گسترده منطقه ای شامل فرانسه، ایران، اسرائیل، ایالات متحده و کشورهای کلیدی عربی مانند قطر خواهد بود جهان خارج باید در تقویت چنین گفتگوهایی مشارکت داشته باشد  عربستان سعودی و احتمالاً امارات متحده عربی. در حال حاضر مذاکرات آتش‌بس همچنان دارای نقاط مناقشه مهمی است که مربوط به حفظ حاکمیت لبنان و حصول اطمینان از عدم تجهیز مجدد حزب‌الله است. پیش نویس توافقنامه اسرائیل و لبنان توسط ایالات متحده که به فایننشال تایمز درز کرده است از منظر لبنان بیشتر شبیه دستور تسلیم کامل است. بر اساس شرایط خود لبنان به تنهایی قطعنامه 1701 سازمان ملل را اجرا می کند و اسرائیل را برای ادامه پرواز و بمباران و ورود به کشور به میل خود باز می گذارد. ضمیمه مرتبط با این سند تضمین های ایالات متحده را به اسرائیل ارائه می دهد که هر زمان احساس کرد که قطعنامه 1701 نقض می شود می تواند به بمباران لبنان ادامه دهد.چنین معامله ای با توجه به نقض حاکمیت لبنان باید توسط همه رد شود. این تأثیر اصلی این است که به حزب الله اجازه می دهد تا روایت و هویت خود را به عنوان یک حزب مقاومت تأیید کند. در عوض واشنگتن باید با دوحه، پاریس، ریاض و سایر شرکای خود برای افزایش حمایت مالی، نظامی و نهادی از ارتش لبنان همکاری کند تا به ارتش اجازه دهد تا به سمت جنوب حرکت کند و کنترل مرزهای لبنان را در دست بگیرد. این کشورها همچنین باید از طرح‌های بازسازی به عنوان بخشی از قرارداد بسته خود با لبنان حمایت کنند و اطمینان حاصل کنند که حمایت آنها از طریق نهادهای دولتی لبنان انجام می‌شود.اما فوراً جهان باید بر اسرائیل فشار بیاورد تا به درگیری در لبنان پایان دهد در غیر این صورت این جنگ ممکن است به نابودی لبنان و الگوی نادر و نادرست تنوع اجتماعی آن منجر شود  با پس لرزه های منطقه ای حتی بیشتر.




    بازدید ها:

    درج یک دیدگاه

    
    <