ریشههای حملات «انتقام از جامعه» در چین
حاکمیت سرکوبگرانه فضای انزوا و نارضایتی را ایجاد می کند
محمد قاسم شایق
مجموعهای از حملات خشونتآمیز در سراسر چین در ماههای اخیر پوشش ثبات جامعه به شدت تحت کنترل را سوراخ کرده است در اواخر سپتامبر یک مرد 37 ساله در یک حمله چاقو در یک سوپرمارکت شانگهای سه نفر را کشت و 15 نفر را زخمی کرد در ماه اکتبر یک مرد 50 ساله در پکن پنج نفر را در حمله با چاقو مجروح کرد. سپس در 11 نوامبر یک مرد 62 ساله به داخل جمعیت در شهر جنوبی ژوهای سوار شد و 35 نفر را کشت و 43 نفر دیگر را زخمی کرد که تصور می شود یکی از مرگبارترین اقدامات خشونت آمیز چین در دهه های اخیر باشد. در روزهای بعد یک چاقو دسته جمعی توسط یک دانش آموز 21 ساله در یک مدرسه حرفه ای در ووکسی در نزدیکی شانگهای هشت کشته و 17 زخمی برجای گذاشت و یک حمله با خودرو چند دانش آموز و والدین را در خارج از یک مدرسه ابتدایی در شمال استان هونان مجروح کردند. .در سال جاری حداقل 20 مورد از این نوع حملات در چین رخ داده است که تعداد کشته های آن بیش از 90 نفر بوده است مقامات دولتی این حوادث را «منزوی» نامیدهاند و توضیحاتی را با تأکید بر انگیزههای فردی ارائه کردهاند: برای مثال راننده در حمله به خودروی ژوهای از توافق طلاق خود ناراضی بود. مهاجم ووکسی در امتحاناتش مردود شده بود. اما در مجموع این حملات گسست های عمیق و گسترده ای را در جامعه چین نشان می دهد که ناشی از رکود اقتصادی، نابرابری سیستمی و بی حرکتی و طرد اجتماعی است. در نتیجه چنین حوادثی به عنوان حملات «انتقام از جامعه» شناخته شده است.یک مطالعه مقایسه ای منتشر شده در مجله ارزیابی و مدیریت تهدید در سال 2022 نشان داد که چین عامل 45 درصد از چاقوکشی های جمعی گزارش شده در سراسر جهان بین سال های 2004 تا 2017 بوده است. تنش های سیاسی-اجتماعی از جمله استرس شدید مالی. اعمال خشونت آمیز در چین اغلب قربانیان تصادفی را در فضاهای عمومی هدف قرار می دهند و گاهی اوقات جنبه اجرایی دارند. به عبارت دیگر هدف دستیابی به هدف خاصی نیست بلکه جلب توجه جامعه است. اگرچه دستگاه سانسور گسترده ایالت عملاً گفتمان عمومی گسترده در مورد حملات جمعی را خفه می کند اما غیرانتفاعی China Digital Times مستقر در کالیفرنیا افزایش فعالیت های آنلاین را پس از چنین حوادثی ثبت کرده است که نشان دهنده علاقه شدید عمومی است – قبل از اینکه پست ها توسط سانسور پاک شوند.کنترل های سخت حزب کمونیست چین تنها مشکل را تشدید کرده است. خشونت زیربنای نظم اجتماعی چین است و انتقام از حملات جامعه باید تا حدی به عنوان پاسخی به خشونت ساختاری اعمال شده توسط خود دولت از جمله خاموش کردن مخالفان و سایر استراتژیهای کنترل مانند سیاست تک فرزندی درک شود. حملات عمومی اغلب واکنشی به سرکوب است. طنز این است که دولت عموماً با سرکوب بیشتر به آنها پاسخ می دهد. به عنوان مثال پس از حمله در ژوهای مقامات محلی به سرعت ممنوعیت گزارش را اعمال کردند عزاداری در ملاء عام را ممنوع کردند و محل را ضد عفونی کردند. و دولت ظرفیتهای قانونی و نظارتی خود را در اجرای ثبات کوتاهمدت از بالا به پایین که نشانه مدیریت بحران حکچ است، بسیج کرد. چنین پاسخهایی به قیمت اقداماتی انجام میشود که به مشکلات اساسی و تحریک انتقام علیه حملات جامعه رسیدگی میکنند. اگر حزب کمونیست چین به سبکی متمرکز و اقتدارگرایانه از حکومت بچسبد شکافهای اجتماعی تشدید خواهند شد. بدون اصلاحات سیستمی برای مقابله با این مسائل چین در معرض خطر ایجاد چرخه ای از ناامیدی و ناآرامی است که می تواند به طور فزاینده ای به خشونت منتهی شود و حتی ثبات بلندمدت این کشور را تهدید کند.
ریشه های عمیق
در سالهای اخیر اقتصاد چین برای تحقق بخشیدن به خواستههای جمعیتی که به طور فزایندهای تحصیل کردهاند تلاش کرده است. پیشبینی میشود که در سال 2025 بیش از 12 میلیون فارغالتحصیل دانشگاهی جدید وجود داشته باشد که با توجه به نرخ بیکاری جوانان در کشور 18.8 درصد مازاد عرضه بسیار زیاد است. (در واقع این نرخ احتمالاً بالاتر است زیرا دادهها دانشآموزان فعال را حذف میکنند.) کمبود فرصتهای شغلی معنیدار محدودیتهایی را برای تحرک رو به بالا ایجاد کرده است. حجم کاری طاقتفرسا و کاهش فرصتها برای پیشرفت، آسیبهای روانی بر کارگران بهویژه جوانترها وارد کرده است. در پاسخ بسیاری از جوانان نافرمانی آرام را پذیرفتهاند از جمله از طریق جنبش «دراز کشیده» که در اوایل سال 2020 پدیدار شد و شامل اجتناب از مشاغل پیشرفته (و حتی طرفداری از یقه آبی یا کنسرت) اتخاذ سبک زندگی مینیمالیستی و چشم پوشی از آرزوهای سنتی است. مانند ازدواج یا مالکیت خانه یا ماشین برای اعتراض به فشارهای اجتماعی که باعث رقابت بیوقفه و همنوایی میشود. برای دیگران سرکشی بلندتر شده است. محققان زیکی و ژائو یونتینگ این فرضیه را مطرح کردهاند که «حذف اجتماعی» که میتواند شامل احساس محرومیت سیستمی از پیشرفت مالی یا طرد شدن به دلیل موقعیت اجتماعی-اقتصادی باشدمحرک انتقام از حملات جامعه است زیرا چنین محرومیتی باعث انزوا، رنجش و ناامیدی میشود. رکود اقتصادی فقط شعله های آتش را دامن می زند در چین افزایش رشد تولید ناخالص داخلی و دستمزدها کند می شود و هزینه مسکن و آموزش در حال افزایش است. این تحولات باعث ناامنی مالی در میان مردم چین شده و امیدهای آنها را برای آینده ای باثبات و مرفه در سیستم فعلی کاهش می دهد. فشار اقتصادی نیز به تشدید نابرابری کمک کرده است. یک درصد ثروتمندترین در چین اکنون بیش از 30 درصد از ثروت کشور را کنترل می کند در حالی که نیمی از جمعیت تنها شش درصد را کنترل می کنند تصویر واضحی از قطبی شدن منابع در کشوری به ظاهر کمونیستی که به نتایج برابری طلبانه و آنچه ح.ک.چ می نامد ارزش قائل است. رفاه مشترک.»میراث خشونت دولتی نیز حیاتی است. سیاست تک فرزندی چین که از سال 1980 تا 2016 اجرا شد پویایی خانواده را مختل کرد و بر روشهای اجباری و سرزده از جمله عقیمسازی اجباری و سقط جنین تکیه کرد. اگرچه این سیاست به هدف کاهش رشد جمعیت دست یافت یکی از مهمترین تهدیدها برای اقتصاد چین امروز عدم تعادل عمیق جمعیتی است که نتیجه آن بود: تعداد زیادی از بازنشستگان سالخورده متکی به دولت یا فرزندانشان برای حمایت و تعداد بسیار کمی از مردم سن اولیه کار دولت تا حد زیادی به هزینه های انسانی درازمدت این سیاست از جمله نابرابری پایدار، بی اعتمادی عمیق به دولت و بی ثباتی انسجام اجتماعی و نظم سیاسی توجه نکرد. در واقع حتی پس از اینکه دولت سیاست تک فرزندی را لغو کرد نرخ زاد و ولد به کاهش سریع خود ادامه داد و بین سالهای 2016 (18.83 میلیون تولد) تا 2023 (9.02 میلیون) به نصف کاهش یافت. این تا حدی به دلیل تأثیرات پایدار اجتماعی-اقتصادی این سیاست بود: در میان چیزهای دیگر، هم خانوادههای کوچک را عادی میکرد و هم این باور را القا کرد که داشتن فرزندان زیاد یا هرکدام از آنها میتواند امور مالی و شغلی زوج را از مسیر خارج کند.یکی از مخرب ترین پیامدهای این سیاست وضعیت اسفبار والدین شیدو (“سوگ”) است که از مرگ زودرس تنها فرزندی که تحت سیستم قدیمی به آنها اختصاص داده شده است رنج می برند و نمی توانند فرزند دیگری را باردار شوند. هر ساله بیش از 76000 والدین به این گروه می پیوندند که با اشکال خاص حاشیه نشینی مواجه است. در فرهنگ سنتی چین، کودکان هم رضایت عاطفی و هم امنیت اقتصادی را برای والدین سالخورده ارائه می دهند. آنها همچنین ارزش اجتماعی قائل هستند که فقدان آن می تواند به طرد شدن منجر شود. این مشکلات با حمایت ناکافی دولت تشدید شده است. والدین سالخورده ای که تنها فرزند خود را از دست داده اند واجد شرایط دریافت یکبار پرداخت دولتی در حدود 4600 دلار هستند که کسری از حمایت مالی است که اکثر والدین انتظار دارند از فرزندان خود دریافت کنند. والدین شیدو مظهر پیامدهای گستردهتر حکومت اقتدارگرا هستند که با اولویت دادن به کنترل بر رفاه غفلت سیستماتیک را تقویت میکند که نارضایتیهای اجتماعی را تشدید میکند و ممکن است در نهایت به انتقام از پدیده جامعه کمک کند. یک فیلم مستند چینی اخیر نشان می دهد که چگونه استیصال یک زوج شیدو آنها را تا آستانه انجام یک حمله عمومی سوق داده است.نابرابریهای ساختاری تظاهراتهای مختلفی را در سالهای اخیر دامن زده است: به عنوان مثال والدین شیدو هر ساله در مقابل مقر کمیسیون ملی بهداشت و برنامهریزی خانواده در پکن تظاهرات میکنند تا از دولت بخواهند به وعدههای خود در مورد مراقبت و حمایت عمل کند. در سال 2022 مردم در اعتراض به بحران مسکن و تظاهرات “کاغذ سفید” علیه اقدامات سختگیرانه اعمال شده تحت سیاست “صفر کووید” چین تحریم های گسترده ای را برای پرداخت وام مسکن ترتیب دادند. این اعتراضات نارضایتی فزاینده در میان گروههای مختلف را برجسته میکند و برای بسیاری نشاندهنده اعتراضی علیه دههها سرکوب است. برای بسیاری از مردم چین خشونت دولتی کنونی ادامه سرکوب توتالیتری است که در دوران مائو تسه تونگ از اوایل دهه 1950 تا یک دهه انقلاب فرهنگی که با مرگ مائو در سال 1976 پایان یافت متحمل شد. خشونت آن دوران با توجه به کنترل کامل دولت بر منابع و روایت کشور آن روزها خیلی گذشته است اما میراث آن خشونت پابرجاست.
یک بار مرا گول بزن
این نیروها با هم منجر به انباشت استرس های اقتصادی، اجتماعی و روانی شده اند که فرصت کمی برای رها شدن دارند. و نارضایتی های رسیدگی نشده به ایجاد فضایی کمک کرده است که در آن مردم از روی ناامیدی خشونت را در آغوش می گیرند. حکومت ظالمانه حکچ تنها بحران را تشدید میکند. حزب در واکنش به حملات خشونتآمیز یا ابراز نارضایتی گسترده در عطش کنترل از نظر تاریخی بر چند استراتژی اصلی تکیه کرده است که احتمالاً تشدید میشوند. در میان محوری ترین آنها نظارت و پلیس بیشتر است. زیرساختهای نظارتی گسترده چین تشخیص چهره پیشرفته، امتیازدهی اجتماعی، نظارت مبتنی بر هوش مصنوعی بیشتر در حال گسترش است. فنآوریهای جدید مانند سیستم تشخیص احساسات جمعی و دستگاه هشدار زودهنگام که به ادعای مقامات میتواند رفتار و احساسات گروههای بزرگی از مردم را تجزیه و تحلیل کند میتواند برای کمک به شناسایی ناآرامیها مورد استفاده قرار گیرد و بر تلاشهای دولت نه تنها برای پاسخ به حملات بلکه برای جلوگیری از حملات تاکید میکند. آنها را در مجموع اقدامات اضافی مانند افزایش حضور پلیس در نزدیکی مدارس و مکانهای عمومی و نظارت بیشتر در دورههای حساس سیاسی مدلهای امنیتی را در مناطقی مانند سین کیانگ تداعی میکند جایی که دولت چین سالها به طور سیستمی اویغورها و دیگر اقلیتهای مسلمان را در آن منطقه سرکوب کرده است. تبدیل به یک ایالت پلیس استانی بالفعل.همانطور که ژوگوانگ ژو جامعه شناس اشاره کرده است رویکرد حکچ نه تنها بر بسیج تکیه میکند بلکه بر تبلیغات نیز تکیه میکند که با سانسور و مدیریت روایت حزب همراه است. حذف سریع نظرات انتقادی در رسانههای اجتماعی و سرکوب گفتمان عمومی تضمین میکند که حملات تودهای بهجای نشانههای شکستهای عمیقتر سیستمی بهعنوان رویدادهای مجزا در نظر گرفته میشوند. حکچ با کنترل روایت به دنبال جلوگیری از خشم عمومی و کپیبرداری از وقایع و در عین حال حفظ تصویر خود از اقتدار است. اما این اقدامات سنگین، به نوبه خود احساس بیگانگی و آشفتگی را در میان مردم چین تداوم می بخشد و خطر حملات بیشتر را افزایش می دهد.وو سی سردبیر سابق ژورنال تاریخی Yanhuang Chunqiu گفته است که «قوانین پنهان» بر جامعه چین حاکم است سیستمهای غیررسمی که «نه اخلاقی و نه کاملاً قانونی» هستند اما ساختار اجتماعی را حفظ میکنند. اما فراوانی فزاینده انتقام از حملات جامعه نشان میدهد که بیتفاوتی حزب نسبت به برخی حقوق و سرکوب مخالفان ممکن است یک اثر ناخواسته داشته باشد: افزایش خشونتی که ممکن است در ظاهر غیرسیاسی به نظر برسد اما رد ناامیدانه وضعیت موجود سیاسی است و اگر حزب نتواند فرصتهای اقتصادی را گسترش دهد و نابرابریها و بیعدالتیهای ساختاری را کاهش دهد ممکن است در نهایت با چالشهای بزرگتری نسبت به انتقام از حملات جامعه مواجه شود.