ظهور و سقوط دولتداری اقتصادی
بیش از حد و عدم انسجام هابل قدرتمندترین سلاح آمریکا
محمد قاسم شایق
هنگامی که دونالد ترامپ در اواخر ژانویه به کاخ سفید بازگردد اهرم های قدرت اقتصادی ایالات متحده را در دست خواهد داشت. فراگیر بودن دلار به عنوان ارز مبادله ای همراه با مرکزیت موسسات و شبکه های مالی ایالات متحده به واشنگتن توانایی بی نظیری می دهد تا تجارت را برای دشمنان سخت کند. از 11 سپتامبر ایالات متحده تحریم های مالی را در مقیاس و دامنه فزاینده ای اعمال کرده است که افراد، دولت ها و بازیگران غیردولتی را هدف قرار داده است. حتی کنترل صادرات فناوری ها را به جایگزینی موقت برای تحریم ها تبدیل کرده است. آینده این ابزارها برخی از مهمترین ابزارهایی که ایالات متحده در اختیار دارد اکنون در اختیار رئیسجمهوری است.در جریان مبارزات انتخاباتی ترامپ اصرار داشت که تحریمها در مقایسه با تعرفهها ابزار ضعیفی هستند: او قول داد که از آنها «تا حد امکان کمتر» استفاده کند از ترس اینکه دلار را بهعنوان ارز جهانی از بین ببرند نتیجهای به بدی شکست در جنگ. او ادعا کرد این شک و تردید با سابقه او در مقام ریاست جمهوری تضاد داشت. در اولین دوره ریاست جمهوری خود او خوشحال بود که تحریم هایی را علیه کره شمالی وضع کرده و آنها را در تلاش برای اعمال “فشار حداکثری” بر ایران اعمال می کند. تلنگر ترامپ در مورد تحریم ها احتمالاً در دوره بعدی او باعث اختلاف نظر خواهد شد. بسیاری از چهره هایی که او به دولت خود وارد می کند مانند سناتور مارکو روبیو نامزد وزیر امور خارجه طرفداران تحریم ها هستند. آنها مطمئناً می خواهند این سلاح بزرگ دولتمردی اقتصادی ایالات متحده را بر روی دشمنان خود آموزش دهند. دیگران ممکن است در مورد استفاده بیش از حد از تحریم ها عصبی باشند همانطور که استیون منوچین وزیر خزانه داری در دولت اول ترامپ این چنین بود. برخی حتی ممکن است به طور فعال با قدرت دلار آمریکا مخالف باشند.اختلاف ممکن است حاکم شود. توانایی واشنگتن برای نظارت بر حجم وسیعی از دادههای مالی و دور نگه داشتن پول و فناوری از دست رقبای خود میتواند با درگیریهای داخلی و تمایل ترامپ به تغییر عقیدهاش از روی هوس مختل شود. سیاست امنیت اقتصادی ایالات متحده در ابتدا تبدیل به میدان جنگی می شود که در آن شاهین های چین جنگجویان تعرفه، وال استریت ها و برادران بیت کوین برای تحت تأثیر قرار دادن رئیس جمهور که سیاستی را بر اساس توصیه هر کسی که آخرین بار با او صحبت کرده است رقابت می کنند.عواقب احتمالی این اختلاف توسط دو کتاب جدید روشن شده است که داستان چگونگی تسلط واشنگتن بر هنر اجبار اقتصادی را بیان میکند و بررسی میکند که چگونه این تسلط ممکن است در آینده انجام شود. مری بریجز روزنامهنگار تجاری که تاریخدان شد در Dollars and Dominion آغاز قرنی امپراتوری مالی ایالات متحده را بیان میکند. در Chokepoints ادوارد فیشمن که در وزارت خزانهداری و وزارت امور خارجه کار میکرد از «تکنوکراتهای تحریمی» که در دو دهه گذشته این مهارت را ایجاد کردهاند تجلیل میکند. با توجه به اینکه ترامپ تخصص تکنوکراتیک را به عنوان حصار «دولت عمیق» میداند ممکن است اظهارات بریجز در آینده نزدیک مرتبطتر شود زیرا ترامپ به رویکرد اولیهتر و ابتداییتر نسبت به قدرت اقتصادی آمریکا بازگشته است.
دردهای در حال رشد
از 11 سپتامبر دولتهای دموکرات و جمهوریخواه از همهجای دلار آمریکا برای تبدیل تحریمهای مالی به یک سلاح همه منظوره استفاده کردهاند. بانک های بین المللی برای انتقال وجوه به یکدیگر نیاز به دسترسی به سیستم تسویه دلار که توسط تنظیم کننده های ایالات متحده کنترل می شود دارند. این امر بانک ها را حتی آنهایی که در خارج از کشور مستقر هستند ملزم می کند تا از تحریم های مالی ایالات متحده و الزامات گزارش دهی پیروی کنند. نتایج قدرتمند هستند. زمانی که دولت ترامپ کری لام مدیر اجرایی حامی پکن هنگ کنگ را به دلیل نقض حقوق بشر در سال 2020 تحریم کرد حتی بانک های چینی از معامله با او خودداری کردند. او مجبور شد انبوهی از پول نقد را در اطراف عمارت خود نگه دارد تا قبوض خود را بپردازد. هنگامی که در سال 2024 دولت بایدن شهرک نشینان افراطی اسرائیل را به دلیل حمله به فلسطینی ها یا خلع ید آنها تحریم کرد بانک های اسرائیلی برای خشم و بهت وزیر دارایی راست افراطی اسرائیل چاره ای جز قطع ارتباط با آنها نداشتند. قدرت تحریم های ایالات متحده به ترتیبات مالی داخلی متحدان و دشمنان به طور یکسان می رسد.واشنگتن ابزارهای دیگری برای اجبار اقتصادی نیز به وجود آورده است. در دوره اول ترامپ مقامات با تبدیل کنترلهای صادراتی اقداماتی که در اصل برای دور نگه داشتن فناوریهای ایالات متحده از دست ارتشهای دشمن طراحی شده بودند به تحریمهای ersatz که راه دیگری برای آسیب رساندن به اقتصاد دشمن بود دسترسی ایالات متحده را به زنجیرههای عرضه جهانی گسترش دادند. جو بایدن رئیس جمهور ایالات متحده، از همین مکانیسم استفاده کرد تا کل اقتصادهای چین و روسیه را از دسترسی به برخی نیمه هادی ها محدود کند. کنترل های صادراتی کمتر از آنچه که مقامات ایالات متحده امیدوار بودند، مؤثر بوده است زیرا زنجیره های تأمین تاریک هستند و بنابراین کنترل آنها دشوار است. با این وجود آنها و سایر نوآوریها باعث ایجاد یک وضعیت امنیتی اقتصادی رو به رشد هرچند نامنظم در داخل دولت فدرال ایالات متحده شدهاند. واشنگتن اغلب با مدیریت و اجرای تحریم ها، کنترل صادرات و بررسی سرمایه گذاری می تواند از افتادن پول و فناوری خاص به دست رقبای خود جلوگیری کند. سایر بخشهای دولت نظارتی ایالات متحده نیز کمک میکنند حتی زمانی که آنها روابط رسمی با امنیت ملی ندارند. برای مثال تلاشهای کمیسیون بورس و اوراق بهادار برای تنظیم ارزهای دیجیتال به وزارت خزانهداری و دادگستری کمک کرد تا یک قلمرو مالی هرج و مرج را با قوانین ایالات متحده مطابقت دهد. در نتیجه تروریستها و دولتهای سرکش اکنون برای دور زدن کنترلهای مالی متعارف کار سختتری دارند.اما رشد سریع دولت امنیت اقتصادی ایالات متحده به قیمت انسجام تمام شده است. مقامات ایالات متحده دستورالعمل های کمی در مورد زمان استفاده از سلاح های اقتصادی خاص و راه های کمی برای اطمینان از عدم تداخل آنها با یکدیگر دارند. تحریمها، کنترلهای صادراتی و سایر ابزارهای اقتصادی بخشی از ابزارهای خود را از دست دادهاند زیرا از آنها برای انجام کارهای بیشتر استفاده شده است. اکنون زمان بسیار بدی برای تخریب آنهاست ایالات متحده تغییر جهت گیری بزرگی را در رابطه خود با اقتصاد جهانی آغاز کرده است. واشنگتن زمانی وابستگی متقابل اقتصادی را ترویج می کرد اما اکنون آشکارا آن را به سلاح تبدیل می کند. مقررات داخلی و بین المللی به طور فزاینده ای در هم تنیده شده و برای امنیت ملی ضروری است. اگر ایالات متحده نتواند بازارهای داخلی را شکل دهد در خارج از کشور در موقعیتی نخواهد بود نگرانی های بزرگ تری هم وجود دارد در دنیای تغییرات سریع تکنولوژیک ایالات متحده نمی تواند تسلط اقتصادی خود را بدیهی تلقی کند یا بر اولویت خود تکیه کند. مزایای آن در زمینه هوش مصنوعی ممکن است باخت در رقابت برای فناوری های انرژی پاک را که مراکز سرورهای هوش مصنوعی و الکترونیک روزمره به آن وابسته خواهند بود جبران نکند.مقابله با این مشکلات مستلزم افزایش عظیم ظرفیت دولت است. ایالات متحده باید با بهتر شدن در جمعآوری اطلاعات، پذیرش ریسکهای بزرگ سیاستگذاری و تنظیم سیاست بسته به اینکه کدام شرطبندی به ثمر میرسد سازگارتر شود با توجه به دشواری وی در پایبندی به اهداف بلندمدت و خصومت او با کارشناسان و به اصطلاح دولت عمیق این برای ترامپ بسیار چالش برانگیز خواهد بود.
قدرت فشار دهنده های کاغذ
کتاب کامل فیشمن همه چیز در مورد تخصص است و فضایل بوروکراتیک را که دولت جدید از آنها متنفر است به نمایش می گذارد. این ادای احترام 500 صفحه ای به تکنوکرات های تحریمی است مقاماتی که اغلب نادیده گرفته می شوند و قدرت قهری واشنگتن را ایجاد کردند. پس از 11 سپتامبر ایالات متحده متوجه شد که جهانی شدن اقتصادی آسیبپذیریهای امنیتی را ایجاد کرده است. تروریستها و سایر عوامل بدخیم میتوانند در اینترنت سازماندهی کنند و بدون ردیابی به آن سوی مرزها پول ارسال و دریافت کنند.طی دو دهه بعد دولتهای جمهوریخواه و دموکرات متوالی با کنترل نقاط خفقان در شبکههایی که سیستم مالی جهانی را تشکیل میدهند دوباره بر جهان تأثیر گذاشتند. به عنوان مثال از طریق شبکه SWIFT یک پلت فرم ارتباطی برای بانک ها مقامات ایالات متحده می توانند ببینند چه کسی برای چه کسی پول می فرستد اولین دولت ترامپ دامنه کنترل صادرات را با اعمال قانون محصولات مستقیم خارجی گسترش داد که بر اساس آن دولت ایالات متحده می تواند فروش نه تنها محصولات ایالات متحده بلکه همچنین بسیاری از محصولات ساخته شده با تجهیزات، فناوری و دانش ایالات متحده را متوقف کند. نیمه هادی های پیچیده این قانون ابتدا برای هدف قرار دادن هوآوی، یک شرکت مخابراتی چینی و سپس برای تنظیم فروش طیف گسترده ای از کالاها به روسیه مورد استفاده قرار گرفت. در نهایت از آن برای جلوگیری از صادرات برخی از نیمه هادی های سطح بالا به چین استفاده شد.فیشمن جزئیاتی را که قبلاً ناشناخته بود به این داستان اضافه می کند از موارد بی اهمیت (چگونه یک مقام اتحادیه اروپا دفتر خود را با هواپیماها و قطارهای اسباب بازی پر کرد) تا موارد اساسی (چگونه جانت یلن وزیر خزانه داری متقاعد شد تا اقداماتی را انجام دهد که مانع از دسترسی بانک مرکزی روسیه به ذخایر خارجی این کشور شود. ). او در صحبت کردن با افراد گاه نامعلومی که مسئول «نوشتن یادداشت» هستند مهارت دارد کاری که با یکی از قهرمانان بوروکراتیک خود به اشتراک می گذارد. Chokepointsادعا می کند که خرد و آینده نگری این تکنوکرات های تحریمی “طرح های اولیه” را برای نوع جدیدی از نظم جهانی به رهبری ایالات متحده و متحدانش ایجاد کرد. فیشمن می نویسد که دولت اول ترامپ هم «داستان احتیاطی» در مورد اینکه چگونه یکجانبه گرایی می تواند بیش از حد پیش برود و هم مثالی از چگونگی جدی گرفتن تهدید چین ارائه می دهد او دریافت که برتری مالی و فناوری ایالات متحده به «بوروکراتهای کمشناخته آمریکایی و اروپایی» امکان داد تا «روابط بین قدرتهای جهانی» را بازسازی کنند. چالش پیش روی ایالات متحده و متحدانش این است که این نقاط خفه را عاقلانه مدیریت کنند و از جنگ اقتصادی برای حفظ این نظم استفاده کنند و تا آنجا که ممکن است از تیراندازی جنگ اجتناب کنند.در حال حاضر Chokepoints کمتر شبیه نسخهای برای آینده است تا جشن گذشته. اولین دولت ترامپ نه یک داستان هشداردهنده، بلکه یک نمونه اولیه برای جهان آینده بود نظم تکنوکراتیک جدیدی وجود نخواهد داشت به جای فعالیت در یک کیهان قابل پیش بینی سیاست جهانی با هرج و مرج داخلی دولت جدید ترامپ تغییر شکل می دهد که هرج و مرج جهان خارج را تغذیه می کند زیرا کسب و کارها و دولت ها به طور یکسان سعی می کنند به یک ابرقدرت غیرقابل پیش بینی پاسخ دهند.
انسان برنامه ریزی می کند، خدا می خندد
اگر فیشمن تکنوکرات های امپراتوری را می ستاید بریجز محدودیت های دید آنها را توضیح می دهد. گزارش ضروری او از ماقبل تاریخ دولت امنیت اقتصادی ایالات متحده استدلال می کند که استراتژی های نخبگان برای سلطه تنها نیمی از داستان است اگر اینطور باشد. همانطور که او اشاره می کند سیستم های جهانی قدرت «به ندرت با نقشه های طراحان دور مطابقت دارند». درک سیستم های اقتصادی ناتوان با تمرکز بر مقاماتی که آنها را برنامه ریزی کرده اند غیرممکن است. بلکه باید به استراتژی های کسب و کارها و خارجی های مشمول برنامه ها نیز توجه کرد.بریجز روند تصادفی را ترسیم می کند که از طریق آن سلطه دلار آمریکا به وجود آمد. در اوایل قرن بیستم ایالات متحده نگران شرکتهایش بود که از سیستم مالی موجود استفاده میکردند که تحت سلطه بریتانیا بود. سیاستمداران و کسبوکارها نگران بودند که بانکهای خارجی اطلاعات حساس را با رقبای خود به اشتراک بگذارند نگرانیای که منجر به ایجاد اولین بانک چندملیتی ایالات متحده به نام International Banking Corporation شد.او میگوید تلاش برای ایستادگی در شرکت بینالمللی بانکی کمتر از یک استراتژی منسجم ناشی شده است تا یک ساخت موقت. رهبران تجاری و بانکداران زیرساختی سست ایجاد کردند تا به مستعمرات و کشورهای وابسته ایالات متحده اجازه دهند که از دلار آمریکا به جای پوند انگلیس در معاملات خود استفاده کنند خود شرکت بانکداری بینالمللی توسط شرکتهای خصوصی که به تسلط ایالات متحده علاقه داشتند تأمین مالی میشد. بی نظم، بی نظم و خودمحور بود. بیشتر به کمک به خود علاقه مند است تا کمک به عمو سام. همانطور که بریجز می گوید این «گروه بانکداران گیج آمریکایی» از طریق شانس و نیت به تقویت قدرت مالی جهانی ایالات متحده کمک کردند و ابزارهای مالی مبهم را به زیرساختی برای مبادله دلار تبدیل کردند. از نظر بریجز عصر کنونی نیز یکی از این موارد است. جریان با یک امپراتوری در حال کاهش و دیگری به دنبال گسترش است. همانطور که ایالات متحده در اوایل قرن بیستم از درک بریتانیا بر امور مالی جهانی ناراضی بود چین نیز امروز از قدرت ایالات متحده خشمگین است و در تلاش است تا سیستم های جایگزین خود را بسازد. ماهیت مالی در حال تغییر است، زیرا فناوریهای جدیدی مانند ارزهای دیجیتال و ارزهای دیجیتال بانک مرکزی ظهور میکنند. این امکان وجود دارد که ایالات متحده برتری فناوری خود را از دست بدهد شاید از طریق از دست دادن مسابقه انرژی پاک. شی جین پینگ رهبر چین فناوریهای فیزیکی مانند باتریهای پیشرفته را دوچندان میکند و شرط میبندد که توانایی ایجاد انرژی فراوان و مطمئن در گوشه و کنار است.رویکرد شی ممکن است حمایت دولت های خارجی را جلب کند. در حالی که ایالات متحده از نقاط خفه کننده برای کاهش سرعت پیشرفت دشمنان خود استفاده می کند چین در حال پیشرفت در فناوری های انرژی پاک است که می تواند ارزان به سایر کشورها بفروشد. با این حال تلاش چین برای تغییر جهت دادن به اقتصاد جهانی حول خود گاهی به اندازه ایالات متحده در یک قرن پیش پر از تنش است. ابتکار کمربند و جاده چین کمتر یک طرح سازمانیافته برای تسلط بر جهان است تا ماشینی برای بستن قراردادها با شرکتهای ساختمانی که به خوبی مرتبط هستند اگر این به ساختن یک اقتصاد جهانی با ویژگی های چینی کمک کند نصف اتفاقی خواهد بود.کتاب بریجز دنیایی پر هرج و مرج و غیرقابل پیش بینی را نشان می دهد که در آن سایر کشورها و بازیگران به ظاهر کوچک می توانند طرح های بزرگ برنامه ریزان امپراتوری را تضعیف کنند. اجبار اقتصادی ایالات متحده نه تنها بر تقدم دلار یا کنترل بر نیمه هادی ها، بلکه بر یک سیستم گسترده به هم پیوسته بانکی، تجاری و قانونی استوار است سیستمی که روز به روز پیچیده تر می شود. ابزارهای ترجیحی توسط تکنوکراتهای تحریمی کمتر مفید میشوند زیرا کسبوکارها و دشمنان راههایی را برای دور زدن نقاط خفهکننده تحت کنترل ایالات متحده پیدا میکنند و دشمنانی مانند چین خودشان را میسازند. الیگارشی ها، دلالان اسلحه و تروریست ها از طریق ارزهای دیجیتال از تحریم ها دوری می کنند. در سال 2023 تقریباً به همان اندازه پول از طریق تتر یک استیبل کوین ارز دیجیتال متصل به دلار آمریکا جریان داشت همانطور که از طریق کارتهای ویزا انجام میشد و به اقتصاد سایهای که عمدتاً خارج از دسترس دولت ایالات متحده است نیرو میداد.واشنگتن شروع به احساس تزلزل قدرت خود کرده است. کنترل صادرات، حتی زمانی که توسط قانون محصولات مستقیم خارجی افزایش می یابد بسیار ساده تر از آنچه دولت بایدن امیدوار بود اعمال شود. هیچ معادلی برای سوئیفت وجود ندارد که بتواند دادههای زنجیرههای تامین را در اختیار مقامات ایالات متحده قرار دهد و کسبوکارهای نیمهرسانای ایالات متحده مایل بودهاند که تا مرز حد مجاز برای حفظ دسترسی به بازار چین پیش بروند. در اواخر دوره ریاست جمهوری بایدن مقامات ایالات متحده شروع به بازگشت به تحریم های مالی کردند زیرا متوجه شدند که اعمال کنترل صادرات بر محصولات با زنجیره تامین پیچیده چقدر سخت است. اگر تکنوکراتهای تحریمی همچنان در راس کار بودند چنین مشکلاتی به اندازه کافی سخت بود که بتوان آن را حل کرد اما اگر یک نفر باشد که اصلاً تمایلی به تکنوکرات نداشته باشد ترامپ است.
هرج و مرج آینده
اولین سیاست امنیت اقتصادی دولت ترامپ یک سواری دیوانه کننده بود که در آن افرادی که به امور مالی و وال استریت مرتبط بودند مانند منوچین با شاهین های چین مانند جان بولتون مشاور امنیت ملی و علاقه مندان به تعرفه ها، مانند نماینده تجاری ایالات متحده مبارزه کردند رابرت لایتیزر بسته به اینکه چه کسی در هر لحظه گوش رئیس جمهور را در اختیار داشت و چه کسی در هنرهای تاریک جنگ بوروکراتیک تسلط داشت، اتفاقات رخ داد یا نشد.اما در این دریای هرج و مرج جزایری از ثبات باقی ماندند. لایههای عمیقتر دولت مانند دولتهای جمهوریخواه قبلی کار میکردند. مقامات امنیت اقتصادی سطح متوسط وظایف خود را به بهترین شکل ممکن انجام دادند. آنها در ترس از اینکه یک توییت غیرمعمول رئیسجمهور ممکن است سیاستهایی را که باید اجرا میکردند کاملاً بازسازی کند، زندگی میکردند اما بسیاری از حوزههای سیاست برای ترامپ بسیار خستهکننده و فنی بودند که نمیتوانست به آنها اهمیت دهد.دولت دوم ترامپ متفاوت خواهد بود. جناحهای جدیدی در این بازی وجود دارند و هرج و مرج ممکن است حتی در سطوحی از حکومت که نسبتاً آسیب ندیده از دوره اول ترامپ فرار کردهاند نفوذ کند. سرمایهگذاران و کارآفرینان مخاطرهآمیز که از ترامپ حمایت کردند، اکنون میخواهند پاداش خود را دریافت کنند. برخی از آنها اعتقادات سیاسی شگفت انگیزی دارند. برای مثال بالاجی سرینیواسان که به عنوان رئیس بالقوه سازمان غذا و داروی ترامپ معرفی شد نویسنده کتابی است که خود منتشر کرده است که به رابطه احتمالی قدرت دلار آمریکا و “بیداری” نیویورک تایمز حمله می کند که به نظر او محصول نخبگان فکری منحط سرینیواسان می خواهد نظم جهانی تحت رهبری ایالات متحده که به نظر او در حال “نزول” است توسط “Pax Bitcoinica” از بین برود.کمتر علاقه مندان به کریپتوهای فلسفی فقط می خواهند قوانین دولتی را که مانع از کسب درآمد آنها می شود مسدود کنند. وقتی مقامات خزانهداری بایدن از تحریمها استفاده کردند تا یک سرویس میکس ارزهای دیجیتال نهادی که تشخیص اینکه پول چه کسی کجا میرود سختتر میشود از تحریمها استفاده کردند هم معتقدان واقعی و هم فرصتطلبان خشمگین شدند. اکنون قضات محافظهکار این تحریمها را مسدود کردهاند و ترامپ قصد دارد مقامات دوستدار رمزنگاری را منصوب کند که مطمئناً تلاش خواهند کرد تا مقررات مالی ارزهای دیجیتال را از بین ببرند. اگر آنها موفق شوند امنیت اقتصادی ایالات متحده تضعیف خواهد شد زیرا برای مردم راحت تر می شود که دلار را دور بزنند. نبردهای داخلی به مقررات زدایی مالی محدود نخواهد شد. شاهینهای سنتی امنیت ملی میخواهند تحریمها و کنترلهای صادراتی را دوچندان کنند بدون اینکه بفهمند کجا باید متوقف شوند. طرفداران تعرفه ها گروهی که در حال حاضر شامل ترامپ می شود آنها را برای رفع ناامنی اقتصادی و هر چیز دیگری که ایالات متحده را آزار می دهد اعمال خواهند کرد. آنها در نهایت محدودیت ها و هزینه های تعرفه ها را کشف خواهند کرد اما احتمالاً به زودی. شرکتهایی که بهخوبی مرتبط هستند اقدامات سنتیتر و مناسبتر برای کسبوکار همراه با معاملات دوستداشتنی و هدایایی برای خود و دوستانشان را درخواست خواهند کرد. اتحادهای طاقت فرسا، سیاست های کاخ، چاقو زدن در تاریکی و هوس های ترامپ سیاست های امنیت اقتصادی را متزلزل خواهد کرد.تنها زمینه ای که ترامپ در آن عزم تزلزل ناپذیری از خود نشان می دهد، دشمنی او با تخصص فنی است تلاش های وعده داده شده او برای اخراج فوری “بازیگران فاسد” در دستگاه امنیت ملی و اطلاعات منجر به سال ها شکایت قضایی خواهد شد. با این حال، حتی اگر آنها به طور کامل موفق نشوند، توانایی دولت امنیت اقتصادی در انجام کارها را مختل خواهند کرد. مقامات امنیت اقتصادی با چندین دهه تجربه سوال خواهند کرد که آیا می خواهند در یک محل کار غیرقابل پیش بینی بمانند یا خیر.در واقع همه کسب و کارها دولت های متحد و مخالفان تلاش خواهند کرد تا بفهمند که در یک دولت پر هرج و مرج چه اتفاقی می افتد و در صورت امکان، آن را شکل دهند. متحدان تلاش خواهند کرد تا از خود در برابر یک قدرت بزرگ غیرقابل پیش بینی محافظت کنند که دیگر آنقدر که فکر می کند قادر به اعمال کنترل نیست. کسبوکارهای داخلی و خارجی و سرمایهداران ارزهای دیجیتال، زیرساختهای اقتصاد جهانی را برای کسب درآمد بیشتر از نو سیمکشی میکنند درست همانطور که اجدادشان در روزهای اولیه امپراتوری ایالات متحده انجام دادند زمانی که دولت توسعه نیافته بود برخی ممکن است بخش هایی از دولت ترامپ را تصرف کنند و قدرت ایالات متحده را به نفع خود تبدیل کنند. دشمنان به دنبال سرمایه گذاری از نقاط ضعف آمریکا هستند که منجر به بی نظمی بیشتر می شود.زمانی و نه چندان دور این امکان برای نخبگان ایالات متحده وجود داشت که باور کنند که تکنوکرات ها می توانند جهان را به نفع خود نظم دهند و آن را برای آنها ایمن و قابل پیش بینی کنند. آنها امیدوار بودند که دوره اول ترامپ یک انحراف موقت باشد. حالا معلوم است که چنین چیزی نبوده است خورشید در حال غروب بر تکنوکرات های تحریمی و در واقع بر روی تکنوکراسی سنتی به طور کلی است مطمئناً قدرت اقتصادی آمریکا به خاطر آن آسیب خواهد دید.