• بیوگرافی

















  • صفحۀ سایت در فیس بوک

  • مطالب پسندیده در فیس بوک

  • paypal

  • موضوع هفته

    مطالب محبوب

    فرار مغزها در آمریکا جنگ ترامپ علیه دانشگاه‌ها می‌تواند نوآوری ایالات متحده را از بین ببرد

    فرار مغزها در آمریکا

    جنگ ترامپ علیه دانشگاه‌ها می‌تواند نوآوری ایالات متحده را از بین ببرد

    محمد قاسم شایق

    در ژوئن 2024 در یک کنفرانس ملی علوم و فناوری شی جین پینگ رئیس جمهور چین گفت که بخش فناوری پیشرفته به “خط مقدم و میدان نبرد اصلی رقابت بین‌المللی تبدیل شده است و نظم جهانی و الگوی توسعه را عمیقاً تغییر شکل می‌دهد.” البته او کاملاً درست می‌گوید. ایالات متحده و چین از طریق توسعه فناوری‌های جدید از جمله فناوری‌هایی که کاربردهای نظامی و غیرنظامی دارند برای تسلط اقتصادی، نظامی و دیپلماتیک رقابت می‌کنند.چین در این جبهه به طور فزاینده‌ای رقیب قدرتمندی است. از زمان اعلام طرح “ساخت چین 2025” در سال 2015 پکن در تمرکز کامل دولت بر پیشرفت فناوری‌های نوظهور حیاتی سرمایه‌گذاری کرده است. اکنون چین در حال رقابت با ایالات متحده است. در سه ماهه چهارم سال 2024 خودروساز چینی BYD در فروش خودروهای الکتریکی باتری‌دار از تسلا پیشی گرفت. علاوه بر اینکه BYD از تسلا بزرگتر است مسلماً مبتکرتر هم هست با وسایل نقلیه‌ای که می‌توانند به پهلو در جای پارک قرار بگیرند و در مواقع اضطراری شناور شوند و شارژرهایی که می‌توانند تا ۲۵۰ مایل برد را تنها در پنج دقیقه دوباره پر کنند  چندین برابر سریع‌تر از سوپرشارژرهای تسلا. شرکت دولتی هواپیماهای تجاری چین نیز قصد دارد با رهبران ایالات متحده در زمینه تولید هوافضا رقابت کند. در ماه مارس امسال این شرکت برنامه‌هایی را برای یک جت مافوق صوت دوربرد منتشر کرد که صدای مافوق صوتی تولید می‌کند که بلندتر از سشوار نیست. همچنین در ماه مارس پکن تصاویر رمزگذاری شده کوانتومی را با استفاده از یک ماهواره کوچک و ارزان به آفریقای جنوبی ارسال کرد پیشرفتی عظیم در ارتباطات کوانتومی. شرکت‌های بیوتکنولوژی چینی در حال رقابت با همتایان آمریکایی خود در ایجاد داروهای جدید هستند. و از آنجایی که تقاضای انرژی هوش مصنوعی، انرژی همجوشی  یک منبع بالقوه عظیم برق بدون کربن  را حتی مطلوب‌تر می‌کند چین پروژه‌های جدید همجوشی عمومی، ثبت اختراعات همجوشی و دکترای همجوشی بیشتری نسبت به هر کشور دیگری دارد.بخش عمده‌ای از واکنش دولت ایالات متحده به این رقابت فزاینده در سال‌های اخیر، حمایت‌گرایانه بوده است از جمله تعرفه‌های وضع شده بر خودروهای برقی، محدودیت‌های سرمایه‌گذاری چین در بخش‌های استراتژیک و کنترل صادرات تراشه‌های GPU و تجهیزات تراشه‌سازی مورد استفاده برای هوش مصنوعی پیشرفته. اما موفقیت شرکت هوش مصنوعی چینی DeepSeek که از یک صندوق پوشش ریسک چینی منشعب شده است نشان داده است که این رویکرد در نهایت بیهوده است. در ژانویه DeepSeek یک ابزار هوش مصنوعی با کیفیت بالا را راه‌اندازی کرد که بدون دسترسی به تعداد زیادی از پردازنده‌های گرافیکی پیشرفته که تصور می‌شود برای چنین مدلی مورد نیاز هستند توسعه داده بود. دیر یا زود چین راه خود را برای دور زدن هر مانعی که واشنگتن تحمیل می‌کند پیدا خواهد کرد.به همین دلیل است که بسیار مهم است که ایالات متحده از نوآوری خود دست نکشد. وقتی دولت پکن تصمیم می‌گیرد که چین باید در یک فناوری خاص پیشرو باشد، منابع مسئله‌ای نیستند و سودآوری کوتاه‌مدت نیز مطرح نیست. از سوی دیگر واشنگتن به طور سنتی به نیروهای بازار احترام می‌گذارد و با سیاست‌های صنعتی تحت رهبری دولت مخالف است. در میدان نبرد فناوری آمریکایی‌ها باید هم به انجام بهترین کارها ادامه دهند و هم راه‌های جدیدی برای بهبود رقابت‌پذیری پیدا کنند. از زمان جنگ جهانی دوم ایالات متحده مرتباً فناوری‌های پیشگامانه‌ای را ایجاد و تجاری‌سازی کرده است. اما این موفقیت نباید بدیهی تلقی شود. دولت ترامپ با ابتکارات اخیر خود برای کاهش بودجه فدرال برای تحقیقات دانشگاهی،در حالی که تهدیدات ژئوپلیتیکی که با آن مواجه است همچنان رو به افزایش است خطر از بین بردن منبع حیاتی ایده‌های جدید برای صنعت و ارتش را به جان می‌خرد. برای جلوگیری از رکود علمی و فناوری ایالات متحده باید سرمایه‌گذاری‌های عمومی در تحقیقات دانشگاهی را به میزان قابل توجهی افزایش دهد اطمینان حاصل کند که از اکتشافات حاصل از دانشگاه‌ها بهره می‌برد و سیاست‌های مهاجرتی معقولی را تدوین کند که به بهترین دانشجویان جهان اجازه تحصیل و سپس کار در ایالات متحده را بدهد. با این حال در حال حاضر به نظر می‌رسد که دولت مصمم است به جای تقویت این منبع حیاتی قدرت آمریکا، به آن آسیب برساند.

    مادر اختراع

    یکی از کارهایی که ایالات متحده در هشت دهه گذشته به بهترین شکل انجام داده اختراع فناوری‌های بنیادی است. سرچشمه این نوآوری اغلب دانشگاه‌های تحقیقاتی ایالات متحده هستند. بسیاری از مهم‌ترین فناوری‌های امروزی ما  از جمله اینترنت، شبکه‌های عصبی مصنوعی که هوش مصنوعی مولد را ممکن می‌سازند محاسبات کوانتومی، توالی‌یابی اسید نوکلئیک، تکثیر DNA، ویرایش ژنوم CRISPR، واکسین‌ها و درمان‌های mRNA، چاپ سه‌بعدی و مهارکننده‌های ایست بازرسی برای درمان سرطان  از اکتشافات پیشگامانه در آزمایشگاه‌های دانشگاه‌های ایالات متحده سرچشمه گرفته‌اند. این اکتشافات و اختراعات مبتنی بر دانشگاه سپس منجر به ایجاد استارت‌آپ‌ها شدند و/یا توسط شرکت‌های فناوری موجود که در آنها سرمایه‌گذاری کرده و آنها را توسعه داده و به بازار عرضه کرده‌اند مورد استفاده قرار گرفتند.بهترین نوآوری معمولاً در جایی رخ می‌دهد که بهترین علم رخ می‌دهد. به عبارت دیگر علم دانش را پیش می‌برد و این دانش پیشرفته ایده‌ها، ابزارها و فرآیندهای جدیدی را ایجاد می‌کند که نوآوری را ممکن و تسریع می‌کند  و این دانش را بیشتر پیش می‌برد. تا سال 2021 ایالات متحده هنوز هم بسیار بیشتر از هر کشور دیگری در انجام تحقیقات علمی پایه سرمایه‌گذاری کرده است. دانشگاه‌ها تاکنون بزرگترین مجریان چنین تحقیقاتی بوده‌اند و دولت فدرال بزرگترین حامی آن. اثرات سرریز آن برای اقتصاد ایالات متحده بسیار زیاد بوده است.یک تحلیل در ماه مه 2023 توسط بانک فدرال رزرو دالاس نشان داد که حمایت دولت ایالات متحده از تحقیق و توسعه غیردفاعی حداقل یک پنجم از رشد بهره‌وری کل عوامل در بخش تجاری ایالات متحده از زمان جنگ جهانی دوم را به خود اختصاص داده است  بازدهی بسیار بیشتر از سرمایه‌گذاری‌های فدرال در زیرساخت‌ها یا تحقیق و توسعه خصوصی. (بیشتر تحقیقات صنعتی ناگزیر بیشتر بر روی سوالات محدودتر با مزایای تجاری کوتاه‌مدت متمرکز هستند.) اما با وجود محوریت تحقیقات دانشگاهی در اقتصاد پیشرفته ایالات متحده و نقش دولت فدرال در چنین تحقیقاتی در دهه‌های اخیر حمایت دولت به طور فزاینده‌ای کم‌رنگ شده است. اگرچه دلارهای خرج شده به صورت واقعی به عنوان درصدی از بودجه فدرال افزایش یافته است اما تحقیق و توسعه از بیش از ده درصد در اواسط دهه 1960 زمانی که ایالات متحده با اتحاد جماهیر شوروی رقابت می‌کرد به سه درصد ناچیز امروز زمانی که ایالات متحده با رقیب بسیار ماهرتری در چین روبرو است کاهش یافته است. و در دولت فعلی بودجه اختصاص داده شده به تحقیقات احتمالاً به طرز چشمگیری کاهش خواهد یافت. از آنجایی که سهم دولت فدرال از بودجه تحقیقات دانشگاهی کاهش یافته است  از 61 درصد در سال 2012 به 55 درصد در سال 2021  ایالات متحده دانشگاه‌ها سهم بودجه خود را که صرف تحقیقات می‌شود از جمله درآمد موقوفات، از ۲۱ درصد در سال ۲۰۱۲ به ۲۵ درصد در سال ۲۰۲۱ افزایش داده‌اند. اما درآمد حاصل از حتی بزرگترین موقوفات نیز نمی‌تواند جایگزین از دست دادن بودجه فدرال برای تحقیق و توسعه دانشگاهی شود که در سال مالی ۲۰۲۳ نزدیک به ۶۰ میلیارد دلار بود. در سال ۲۰۲۱ ایالات متحده از نظر هزینه‌های دانشگاهی در تحقیق و توسعه به عنوان درصدی از تولید ناخالص داخلی در بین ۳۲ کشور گزارش‌دهنده به سازمان همکاری و توسعه اقتصادی رتبه ۲۳ را داشت. قانون CHIPS و علوم ۲۰۲۲ برای اصلاح بخشی از این کمبود سرمایه‌گذاری طراحی شده بود و ۲۰۰ میلیارد دلار برای تحقیق و توسعه و نیروی کار و توسعه اقتصادی در نظر گرفته شده بود. قرار بود بودجه بنیاد ملی علوم که از تحقیقات دانشگاهی غیرپزشکی در ایالات متحده حمایت می‌کند تا سال ۲۰۲۷ دو برابر شود. در عوض کنگره هرگز بودجه را به طور کامل اختصاص نداد و بودجه این آژانس در سال ۲۰۲۴ کاهش یافت و امسال نیز ثابت ماند. در مقابل چین اوایل امسال از افزایش ده درصدی هزینه‌های دولت مرکزی در حوزه علم و فناوری و افزایش تمرکز بر تحقیقات پایه خبر داد. بسیاری از رهبران سیاسی پکن مدرک خود را از دانشگاه تسینگهوا که اغلب به عنوان “MIT چین” شناخته می‌شود دریافت کرده‌اند. این مقامات علم و فناوری و تأثیر آن بر همه چیز را درک می‌کنند. در نتیجه رهبران چین دانشگاه‌ها را کلید “جوان‌سازی ملی” و خوداتکایی فناوری کشور می‌دانند و از سال ۱۹۹۸ تعداد مؤسسات آموزش عالی کشور را سه برابر کرده‌اند. در طول دو دهه گذشته چین در رشته‌های STEM تعداد دکترای بیشتری نسبت به ایالات متحده تولید کرده است و در سال ۲۰۱۶، چین برای اولین بار در انتشارات تحقیقاتی از ایالات متحده پیشی گرفت. چین نه تنها در حال افزایش مقیاس ورودی‌های خود به نوآوری است بلکه کیفیت آنها را نیز افزایش می‌دهد. در شاخص نیچر ۲۰۱۶ که خروجی علمی را دنبال می‌کند پنج موسسه از ده موسسه دانشگاهی برتر جهان که تحقیقات با کیفیت بالا تولید می‌کنند آمریکایی و یک موسسه چینی بودند. در جدیدترین شاخص از سال ۲۰۲۴ نقش‌ها برعکس شده بود: هشت نفر از ده نفر برتر جهان چینی و دو نفر آمریکایی بودند.

    از دست دادن توده بحرانی

    امروزه دولت ترامپ در بحبوحه جنگ فرهنگی علیه دانشگاه‌ها اجازه می‌دهد اکتشافات علمی و نوآوری‌های فناوری به آسیب‌های جانبی تبدیل شوند. جی. دی. ونس معاون رئیس جمهور در مصاحبه‌ای با نشریه «اروپایی محافظه‌کار» در فوریه ۲۰۲۴ انگیزه سیاسی برای سرنگونی دانشگاه‌های ایالات متحده را به روشنی توضیح داده است: «ما باید واقعاً به طور تهاجمی آنها را اصلاح کنیم تا جایی که آنها پذیرای ایده‌های محافظه‌کارانه‌تری باشند.» اما آیا گرایش لیبرال دانشگاه‌ها دلیلی برای ایجاد هرج و مرج در سیستم تحقیقاتی است که کلید رقابت ملی ایالات متحده است؟ اگر یک محقق بتواند راهی برای جلوگیری از سرطان یا آلزایمر پیدا کند مهم نیست که محافظه‌کار باشد یا لیبرال.دولت ترامپ تنها در عرض چند ماه از روی کار آمدن، توانسته است خسارت قابل توجهی به سازمان تحقیقاتی کشور وارد کند  خسارتی که اثرات ماندگاری خواهد داشت. این شامل خالی کردن کارکنان آژانس‌های تحقیقاتی و مسدود کردن فرآیند اعطای کمک‌های مالی می‌شود. دولت همچنین کمک‌های مالی اعطا شده قبلی را که ناقض دستورات اجرایی تلقی می‌شدند مانند کمک‌های مالی مربوط به هویت جنسیتی یا تنوع، برابری و شمول یا در مؤسسات نامطلوب مانند دانشگاه کلمبیا، لغو کرده است. گسترده‌ترین تغییرات تغییرات ساختاری در سیستم تأمین مالی تحقیقات دانشگاهی است. دولت ترامپ تلاش کرده است تا بازپرداخت هزینه‌های غیرمستقیم تحقیقات  از جمله هزینه‌های نگهداری و بهره‌برداری از ساختمان‌ها و تأمین زیرساخت‌های اطلاعاتی برای آزمایشگاه‌ها  را در مؤسسات ملی بهداشت، وزارت انرژی و بنیاد ملی علوم به 15 درصد محدود کند که منعکس کننده هزینه‌های واقعی دانشگاه‌های پیشرو نیست. اگرچه دادگاه‌ها تاکنون این تغییر سیاست را متوقف کرده‌اند، اما اگر دولت بتواند ادامه دهد بزرگترین دانشگاه‌های تحقیقاتی کشور به شدت آسیب خواهند دید. بودجه پیشنهادی ترامپ برای سال 2026، علم ایالات متحده را به شدت تحت تأثیر قرار خواهد داد از جمله با کاهش حدود 40 درصدی بودجه مؤسسات ملی بهداشت و تقریباً 57 درصدی بودجه بنیاد ملی علوم. پیشنهادهایی برای وضع مالیات ۱۴ یا ۲۱ درصدی بر درآمد موقوفات دانشگاه‌ها  یا لغو وضعیت معافیت مالیاتی دانشگاه‌ها  مانع از آن خواهد شد که این دانشگاه‌ها امیدوار باشند بخشی از این اختلاف را با بودجه خود جبران کنند.دولت ترامپ نه تنها بر بودجه دانشگاه‌ها بلکه بر استخدام آنها نیز هزینه‌هایی تحمیل می‌کند. ایالات متحده مدت‌هاست که از جذب عظیم مغزها بهره‌مند شده است چرا که بااستعدادترین دانشمندان و مهندسان سراسر جهان برای تدریس و یادگیری به دانشگاه‌های تحقیقاتی ایالات متحده می‌آیند. اما با کاهش بودجه، سانسور دانشگاهی و سیاست‌های مهاجرتی خصمانه دولت ترامپ در حال تحریک فرار مغزها است. سه چهارم از پاسخ‌دهندگان به نظرسنجی اخیر محققان آمریکایی توسط مجله نیچر گفتند که به دلیل اختلالات دولت ترامپ در علم در حال بررسی ترک ایالات متحده هستند. دانشگاه‌های اروپایی اکنون با کمال میل در حال جذب استعدادهای علمی ایالات متحده هستند. مراکز تحقیقاتی در شهرهایی از جمله بارسلونا و مادرید ده‌ها درخواست از دانشمندان آمریکایی را گزارش می‌دهند. محققان برجسته و آینده‌دار چینی‌تبار در حوزه‌های حیاتی برای رقابت‌پذیری ایالات متحده  هوش مصنوعی، رباتیک، ریاضیات و همجوشی هسته‌ای  دانشگاه‌های تحقیقاتی پیشرو در ایالات متحده را ترک می‌کنند تا به چین بازگردند. این جریان خروج شتابی از مهاجرت دانشمندان متولد چین است که در دوره اول دولت ترامپ آغاز شد زمانی که دانشگاهیان آمریکایی چینی‌تبار به طور ناعادلانه‌ای توسط طرح ابتکاری چین وزارت دادگستری هدف پیگرد قانونی قرار گرفتند. توقف و کاهش بودجه تحقیقاتی نیز تأثیر فوری بر نسل بعدی استعدادها داشته است. دانشگاه‌های تحقیقاتی تعداد دانشجویان تحصیلات تکمیلی که می‌پذیرند و محققان پسادکترایی که استخدام می‌کنند را محدود می‌کنند و حتی پیشنهادهایی را که قبلاً ارائه داده‌اند لغو می‌کنند. بنیاد ملی علوم تعداد بورسیه‌های تحصیلات تکمیلی را که ارائه می‌دهد به نصف کاهش داده است. در نظرسنجی از محققان پسادکترایی که توسط انجمن ملی پسادکترا در پایان شش هفته اول دوره دوم ترامپ انجام شد ۴۳ درصد از پاسخ‌دهندگان گفتند که موقعیت آنها “تهدید” شده است و ۳۵ درصد گفتند که تحقیقات آنها “به تأخیر افتاده یا به هر نحوی در معرض خطر است”. برخی از این جوانان ممکن است به طور کامل از علم بیرون رانده شوند.بازداشت و اخراج احتمالی دانشجویان تحصیلات تکمیلی بین‌المللی و لغو ویزاهای دانشجویی که گاهی بدون توضیح انجام می‌شود احتمالاً ایالات متحده را به مقصدی بسیار نامطلوب‌تر برای بهترین دانشجویان جهان تبدیل می‌کند و بنابراین رهبری آمریکا را در فناوری‌های نوظهور تضعیف می‌کند. در سراسر کشور دانشجویان بین‌المللی ۶۴ درصد از دکترای علوم کامپیوتر و اطلاعات ۵۷ درصد از دکترای مهندسی و ۵۴ درصد از دکترای ریاضیات و آمار را کسب می‌کنند. ایالات متحده به وضوح می‌تواند در توسعه استعدادهای بومی برای این زمینه‌ها عملکرد بهتری داشته باشد اما مهم است که بدانیم کشور با جذب افراد درخشان از سراسر جهان چقدر سود می‌برد. اکثریت قریب به اتفاق دانشجویان دکترای بین‌المللی که در ایالات متحده تحصیل کرده‌اند، قصد دارند پس از اخذ مدرک خود در ایالات متحده بمانند، از جمله بیش از سه نفر از چهار دریافت‌کننده دکترا از چین. و این دانشجویان به اقتصاد ایالات متحده کمک می‌کنند. جدیدترین تحلیل بنیاد ملی سیاست آمریکا نشان داد که ۲۵ درصد از شرکت‌های نوپای میلیارد دلاری ایالات متحده، بنیانگذاری دارند که به عنوان دانشجوی بین‌المللی به این کشور آمده است. اما به طور فزاینده‌ای، بهترین دانشجویان بین‌المللی گزینه‌های دیگری دارند. دانشگاه تسینگهوا و دانشگاه پکن اکنون به ترتیب در رتبه‌بندی دانشگاه‌های جهانی تایمز هایر اجوکیشن در رتبه دوازدهم و سیزدهم قرار دارند. پکن به دلیل خروجی تحقیقات هوش مصنوعی در رتبه اول جهان قرار دارد و تسینگهوا در رتبه دوم قرار دارد. گزارش‌ها حاکی از آن است که درگیری‌های پرتنش در مرزهای ایالات متحده، دانشمندان خارجی را قبل از شرکت در کنفرانس‌های علمی دچار تردید می‌کند. به عنوان مثال در ماه مارس یک دانشمند فرانسوی که در تحقیقات فضایی فعالیت می‌کند هنگام تلاش برای سفر به کنفرانسی در نزدیکی هوستون بازداشت و از ورود او جلوگیری شد. مقامات آمریکایی ادعا کردند که او به دلیل داشتن اطلاعات محرمانه از آزمایشگاه ملی لوس آلاموس از ورود منع شده است اما مقامات فرانسوی گفتند که به دلیل وجود پیام‌های انتقادی از سیاست‌های علمی دولت ترامپ در تلفن همراهش از ورود او جلوگیری شده است. اگر ایالات متحده حتی نتواند بهترین دانشمندان جهان را گرد هم آورد برای حفظ تبادل نظر آزاد و تحقیق آزاد که مدت‌هاست از آن حمایت می‌کند  و علم بر اساس آن رشد می‌کند  با مشکل مواجه خواهد شد.به نظر می‌رسد دولت ترامپ رهبری ایالات متحده در علم و فناوری را بدیهی می‌داند. انجام این کار یک اشتباه خطرناک خواهد بود. آمریکایی‌ها به شرکت‌های آمریکایی که به طور منظم نوآوری‌های شگفت‌انگیزی از جمله آیفون، محاسبات ابری، تسلا مدل S و ChatGPT ارائه می‌دهند، عادت دارند. و جنبه‌های خاصی از تاریخ و فرهنگ ایالات متحده وجود دارد که نوآوری و ریسک‌پذیری را تشویق کرده است. اما ایالات متحده به این دلیل به ابرقدرت علمی و فناوری پیشرو در جهان تبدیل نشد که مردمش ذاتاً باهوش‌تر و خلاق‌تر از مردم سایر نقاط جهان هستند. این کشور به این دلیل رهبر شد که بهترین سیستم جهان را برای علم و نوآوری داشته است  سیستمی که اکنون مورد حمله دولت ترامپ قرار گرفته است.

    موتورهای رشد

    دانشگاه تحقیقاتی مدرن یک اختراع آلمانی است که به اوایل قرن نوزدهم برمی‌گردد زمانی که بنیانگذاران فکری دانشگاه هومبولت برلین از پیوند آموزش و تحقیق، گسترش آزادی دانشگاهی و این ایده که تحقیق باید بدون در نظر گرفتن سودمندی فوری دنبال شود حمایت کردند. آنها معتقد بودند که دولت باید از چنین کاوش‌هایی حمایت کند  اما آنها را هدایت نکند. این مدل آنقدر جذاب بود که در قرن نوزدهم آلمان بود که از بهترین و درخشان‌ترین‌های جهان استقبال می‌کرد: حدود 10000 محقق آمریکایی دکترای خود یا سایر مدارک عالی را در دانشگاه‌های آلمان کسب کردند. برخی از این آمریکایی‌های تحصیل‌کرده در آلمان اولین دانشگاه تحقیقاتی ایالات متحده جان هاپکینز را در سال 1876 تأسیس کردند.موسسه فناوری ماساچوست در سال 1865 با مدلی متفاوت مدل پلی‌تکنیک شروع به کار کرد. این مدل به جای تئوری بر علوم کاربردی و مهندسی تمرکز داشت و هدف آن تولید فارغ‌التحصیلان آموزش‌دیده فنی برای یک کشور جوان و در حال صنعتی شدن بود. دانشگاه MIT در ابتدا بودجه یا علاقه‌ای برای انجام تحقیقات زیاد نداشت اما در سال‌های اولیه قرن بیستم پس از یک سفر علمی به آلمان هنری پریچت رئیس MIT، با این اعتقاد بازگشت که MIT باید بیش از تدریس انجام دهد. او اولین آزمایشگاه‌های تحقیقاتی بزرگ دانشگاه را تأسیس کرد. MITبه سرعت به یک مرکز قدرتمند در تحقیقات کاربردی تبدیل شد که به نفع صنعت و جامعه ایالات متحده انجام می‌شد. و این تحقیقات اغلب با همکاری شرکت‌های پیشرو آمریکایی در آن زمان از جمله AT&T و جنرال الکتریک انجام می‌شد. دولت فدرال هنوز در زمینه تأمین مالی تحقیقات دانشگاهی فعالیتی نداشت. اگرچه حمایت صنعت، مسئله بقای مالی بود اما تجربه همکاری با صنعت MIT را به ویژه در انتقال اختراعات خود به بازار ماهر کرد. تا دهه 1920 رهبران و فارغ التحصیلان MIT نگران این بودند که تمرکز تجاری دسترسی دانشگاه را محدود می‌کند. در سال 1930 این مؤسسه کارل کامپتون فیزیکدان هسته‌ای را به عنوان رئیس خود استخدام کرد. کامپتون در سال 1927 استدلال کرده بود که تحقیقات دانشگاهی نباید صرفاً بر صنعت متمرکز باشد او معتقد بود که دانشگاه‌ها در واقع تنها مکان‌هایی هستند که می‌توان علم ناب را بدون فشارهای تجاری‌سازی بررسی کرد. او همچنین طرفدار این بود که چنین تحقیقاتی باید از طریق مالیات بر هر شرکتی که از علم سود می‌برد تأمین مالی شود.تا جنگ جهانی دوم دولت فدرال به لطف مهندس برجسته ونیوار بوش مقدار زیادی از دلارهای مالیاتی را به تحقیقات دانشگاهی اختصاص نداد. بوش در حالی که در هیئت علمی MIT بود یک کامپیوتر آنالوگ پیشگام را طراحی و ساخت. او همچنین ذهن فوق‌العاده‌ای برای سیاست علمی داشت. پس از حمله آلمان به لهستان در سال ۱۹۳۹ بوش، فرانکلین روزولت رئیس جمهور ایالات متحده را متقاعد کرد تا سازمانی برای نظارت بر تحقیقات مورد علاقه ارتش ایجاد کند. در سال ۱۹۴۰ روزولت کمیته تحقیقات دفاع ملی را به رهبری بوش تأسیس کرد. (قدرت این کمیته بعداً با تبدیل شدن به دفتر تحقیقات و توسعه علمی گسترش یافت و بوش همچنان مسئول آن بود.) کامپتون رئیس MIT و یکی از اعضای کمیته مسئول شناسایی فناوری‌هایی برای شناسایی هواپیماها و کشتی‌های آلمانی شد  که منجر به تأسیس آزمایشگاه تابش در MIT شد. این آزمایشگاه که برای فریب نازی‌ها نامگذاری شده بود بر مواد رادیواکتیو تمرکز نداشت، بلکه بر سیستم‌های رادار مایکروویو متمرکز بود  فناوری‌ای که مسلماً برای نتیجه جنگ حتی از بمب اتم هم مهم‌تر بود. دانشمندان برجسته که تعدادی از آنها بعداً برنده جوایز نوبل شدند از سراسر کشور به آزمایشگاه راد جذب شدند. در طول پنج سال بعدی در MIT بیش از ۱۰۰ سیستم راداری برای مقابله با تهدید زیردریایی‌های U و بمب‌های پرنده V-1 آلمانی توسعه داده شد. با بودجه فدرال دانشگاه‌های سراسر کشور توانستند زمان و تلاش خود را به پروژه‌های زمان جنگ اختصاص دهند. دانشگاه شیکاگو، کلمبیا و دانشگاه کالیفرنیا، برکلی، تحقیقات اولیه را برای پروژه منهتن انجام دادند و بسیاری از دانشگاه‌های پیشرو استعدادهای خود را به آن اختصاص دادند. موسسه فناوری کالیفرنیا روی موشک‌سازی کار می‌کرد. هاروارد در مورد چگونگی استفاده از سونار علیه زیردریایی‌های نازی و چگونگی خفه کردن صدا در بمب‌افکن‌های دوربرد تحقیق کرد و به توسعه فایبرگلاس کمک کرد. در سال ۱۹۴۲ جان هاپکینز آزمایشگاه فیزیک کاربردی خود را راه‌اندازی کرد که فیوز مجاورتی  یکی دیگر از نوآوری‌های مهم فناوری برای پیروزی متفقین  را توسعه داد و بعداً، در دوران اسپوتنیک، مفهوم GPS را توسعه داد.پس از تسلیم آلمان، بوش گزارش برجسته‌ای را با عنوان «علم: مرز بی‌پایان» به رئیس جمهور ایالات متحده هری ترومن ارائه داد که در آن از ادامه حمایت فدرال از تحقیقات مبتنی بر دانشگاه دفاع کرد. بوش اشاره کرد که علم با بودجه دولتی چقدر در پیروزی متفقین از جمله توسعه تولید پنی‌سیلین مقیاس‌پذیر و نجات جان انسان‌ها تعیین‌کننده بوده است. و همانطور که او اشاره کرد، ایالات متحده دیگر نمی‌توانست مانند گذشته برای کشفیات علمی بنیادی به «اروپای ویران‌شده» تکیه کند. استدلال بوش برای بودجه فدرال در زمان صلح برای تحقیقات و آموزش علمی نه تنها در مورد امنیت ملی و سلامت عمومی بلکه در مورد رشد اقتصادی نیز بود. از نظر او با ادامه «مطالعه قوانین طبیعت» ایالات متحده می‌تواند صنایع تولیدی جدیدی ایجاد کند و صنایع قدیمی را گسترش دهد  ارزیابی‌ای که پیشگویانه از آب درآمد. کمی بیش از یک دهه بعد رابرت سولو اقتصاددان MIT تحقیقات پیشگامانه‌ای منتشر کرد که نشان می‌داد رشد اقتصادی مدرن به پیشرفت‌های فناوری بستگی دارد و نه منحصراً به سرمایه و نیروی کار آنطور که الگوی کلاسیک معتقد بود  کاری که او برای آن جایزه نوبل گرفت.بوش دیدگاهی خطی نسبت به نوآوری داشت: دولت فدرال به دانشگاه‌ها بودجه‌ای برای پروژه‌های تحقیقاتی پایه که از کنجکاوی الهام گرفته شده بودند و نه سودمی‌داد. این پروژه‌ها دانشجویان درخشانی را آموزش دادند و اکتشافاتی را به بار آوردند. سپس صنعت آن اکتشافات را توسعه داد و کاربردهای عملی برای آنها پیدا کرد.اگرچه ایده‌های بوش دقیقاً آنطور که او تصور می‌کرد اجرا نشد اما دولت پس از جنگ به حمایت فدرال از تحقیقات دانشگاهی ادامه داد و به تبدیل ایالات متحده به قدرت برتر علمی و فناوری جهان ایجاد تمرکز بی‌نظیری از دانشگاه‌های تحقیقاتی در سطح جهانی و تبدیل کشور به آهنربایی برای جذب بهترین استعدادهای STEM از سراسر جهان کمک کرد. تحت این مدل دانشگاه‌های تحقیقاتی پیشرو در ایالات متحده هم از صنایع موجود حمایت کردند و هم خود به کانون‌های کارآفرینی تبدیل شدند. در سال ۲۰۱۱ مطالعه‌ای در دانشگاه استنفورد محاسبه کرد که از دهه ۱۹۳۰، فارغ التحصیلان و اعضای هیئت علمی آن نزدیک به ۴۰۰۰۰ شرکت راه‌اندازی کرده‌اند که ۵.۴ میلیون نفر را استخدام کرده و ۲.۷ تریلیون دلار درآمد سالانه ایجاد کرده‌اند و استنفورد را در میان ده اقتصاد بزرگ جهان قرار داده‌اند. یک تحلیل مشابه از MIT نشان داد که تا سال ۲۰۱۴ فارغ التحصیلان زنده MIT بیش از ۳۰۰۰۰ شرکت تأسیس کرده‌اند که ۴.۶ میلیون نفر را استخدام کرده و نزدیک به ۲ تریلیون دلار درآمد سالانه ایجاد کرده‌اند. مدل بوش قطعاً می‌تواند برای جهانی که در آن چین در علم و فناوری از ایالات متحده پیشی می‌گیرد، به‌روزرسانی  و گسترش  شود اما به سختی می‌توان چیزی در این مدل دید که نیاز به کنار گذاشتن داشته باشد.

    حفظ رهبری

    اکثر آمریکایی‌های امروزی مدت‌ها پس از بوش و فیلم «مرز بی‌پایان» متولد شده‌اند. ایالات متحده در طول زندگی خود در علم، فناوری، صنعت، نوآوری و فرهنگ تسلط داشته است و ممکن است فرض کنند که این نظم طبیعی امور است. اما اگر ایالات متحده دیگر نتواند از عهده انجام اکتشافات تولیدی که توسط سرمایه‌گذاری دولتی امکان‌پذیر شده است برآید رقابت فناوری با چین را خواهد باخت. ارتش آن آسیب خواهد دید زیرا به محصولات تجاری پیشرفته فناوری وابسته است که بازار دفاعی به تنهایی نمی‌تواند از آنها پشتیبانی کند. همچنین شاهد رشد کمتری در بین کارآفرینان فناوری پیشرفته خواهد بود. یک مطالعه منتشر شده در سال 2021 توسط دفتر ملی تحقیقات اقتصادی ارتباط قوی بین افزایش حمایت تحقیقاتی فدرال از یک دانشگاه و تشکیل استارتاپ‌هایی با پتانسیل قابل توجه برای رشد در نزدیکی آن را تأیید کرد. مقاله دیگری که در سال 2020 منتشر شد به تفصیل شرح داد که محققان دانشگاهی که کاهش زیادی در بودجه تحقیقاتی فدرال تجربه کرده‌اند 80 درصد کمتر احتمال دارد که یک استارتاپ فناوری پیشرفته راه‌اندازی کنند.تقویت رهبری ایالات متحده در نوآوری علمی به سه چیز نیاز دارد. اول کشور باید سرمایه‌گذاری‌های عمومی در تحقیقات دانشگاهی متناسب با تهدیدات ژئوپلیتیکی که با آن مواجه است انجام دهد. این باید شامل تحقیقات پایه «الهام گرفته از استفاده» باشد که در مرزهای علم انجام می‌شود اما به سمت غلبه بر موانع خاص در امنیت اقتصادی یا ملی ایالات متحده هدایت می‌شود همانطور که در آزمایشگاه راد دانشگاه MIT انجام شد. اختصاص بودجه‌ای که قبلاً توسط کنگره برای بخش «علم» قانون CHIPS و علم تصویب شده است شروع فوق‌العاده‌ای خواهد بود. ایالات متحده همچنین باید سیاست‌های مهاجرتی را طراحی کند که به دانشگاه‌های تحقیقاتی خود اجازه دهد تا به جذب بهترین دانشجویان علوم و مهندسی جهان ادامه دهند و به این دانشجویان اجازه دهد تا پس از پایان تحصیلات خود با ماندن در کشور به رقابت‌پذیری ایالات متحده کمک کنند. در نهایت کشور باید در به دست آوردن ارزش اکتشافات و اختراعات انجام شده در دانشگاه‌های ایالات متحده، به جای اینکه اجازه دهد کمبود سرمایه صبورانه تولید و توسعه فناوری‌های حیاتی را در جای دیگر هدایت کند کار بسیار بهتری انجام دهد. برای مثال شرکتی به نام A123  که در سال ۲۰۰۱ از آزمایشگاه پروفسور یت-مینگ چیانگ از دانشگاه MIT منشعب شد  اولین شرکتی بود که شیمی برتر باتری لیتیوم-یون را برای وسایل نقلیه الکتریکی تجاری‌سازی کرد. اما از آنجا که بازار خودروهای برقی ایالات متحده به اندازه کافی توسعه نیافته بود تا این شرکت سودآور شود A123 در سال ۲۰۱۲ اعلام ورشکستگی کرد و توسط یک شرکت قطعات خودرو چینی خریداری شد. امروزه چین بر تولید باتری لیتیوم-یون تسلط دارد. این یک فناوری توانمندساز بنیادی از نوعی است که ایالات متحده باید از آن حمایت می‌کرد تا زمانی که بتواند در بازار روی پای خود بایستد. حدود یک دهه پیش در MIT عمیقاً نگران همین موضوع شدند اینکه برخی از پیشگامانه‌ترین اختراعات مبتنی بر علم که از آزمایشگاه‌های ما بیرون می‌آیند با وجود پتانسیل عظیمشان برای منفعت جامعه به مرحله تجاری‌سازی نمی‌رسند. جدول زمانی برای بازاریابی فناوری‌های جدید پرخطر در زمینه‌هایی مانند پزشکی احیاکننده و انرژی پاک برای اکثر سرمایه‌گذاران خصوصی بسیار طولانی است  دلیلی وجود دارد که ۳۹ درصد از دلارهای سرمایه‌گذاری خطرپذیر ایالات متحده به استارتاپ‌های نرم‌افزاری و تنها دو درصد به استارتاپ‌های انرژی اختصاص می‌یابد. بنابراین MIT تصمیم گرفت یک صندوق سرمایه‌گذاری خطرپذیر ترکیبی از شتاب‌دهنده و صبور به نام «موتور» برای چنین «فناوری‌های دشواری» ایجاد کند. موتور پشتیبانی اولیه را به استارت‌آپ‌هایی ارائه می‌دهد که شامل Commonwealth Fusion Systems شرکتی که از آهنرباهای ابررسانای دمای بالا برای توسعه سیستم‌های همجوشی کوچک و کم‌هزینه استفاده می‌کند می‌شود. در ماه دسامبر این شرکت اعلام کرد که اولین نیروگاه همجوشی تجاری در مقیاس شبکه‌ای جهان را در ویرجینیا خواهد ساخت و انتظار دارد تا اوایل دهه 2030 آن را راه‌اندازی کند. اما موتور تنها یک سازمان سرمایه‌گذاری است  و ایالات متحده به سازمان‌های بسیار بیشتری نیاز دارد. اگرچه قانون CHIPS و علم بنیاد ملی علوم را مجاز به کمک به راه‌اندازی سازمان‌های مشابه کرد کنگره هنوز این تلاش را تأمین مالی نکرده است.دانشگاه‌های آمریکایی بی‌نقص نیستند. اما بسیاری از آنها طبق استانداردهای جهانی، مؤسسات بسیار موفقی هستند و کشور به آنها وابسته است. قطع بودجه دانشگاه‌ها به دلیل نقص‌هایی که هیچ ارتباطی با تحقیقات ندارند به معنای بستن بی‌ملاحظه دریچه نوآوری است. همانطور که مرکز ثقل علم و فناوری در طول قرن بیستم از اروپا به ایالات متحده منتقل شد می‌تواند در قرن بیست و یکم نیز به آسیا منتقل شود. اقتصادهای ژاپن، تایوان و کره جنوبی از نظر نسبت تولید ناخالص داخلی که به تحقیق و توسعه اختصاص می‌دهند به ایالات متحده نزدیک می‌شوند یا از آن پیشی می‌گیرند و چین سخت در تلاش است تا به آنها برسد. هند که از نظر تعداد انتشارات تحقیقاتی تولید شده در سطح جهان رتبه سوم را دارد آماده است تا پایان دهه در علم پیشرفت کند (همانطور که به سومین اقتصاد بزرگ جهان نیز تبدیل می‌شود). سیاست‌های دولت ایالات متحده که اهمیت پیشرفت علم و فناوری را درک نمی‌کنند این گذار را تسریع می‌کنند.ایالات متحده که زمانی کاملاً در خط مقدم فناوری بود اکنون در مسیر تبدیل شدن به یک بازیگر بسیار ضعیف‌تر است و تاکنون با برداشتن گام‌هایی که فقط آن را بیشتر تضعیف می‌کند به این کاهش پاسخ می‌دهد. هرگز چیزی اجتناب‌ناپذیر در مورد رهبری ایالات متحده در علم و فناوری وجود نداشته است آنچه اجتناب‌ناپذیر است این است که اگر واشنگتن برای حفظ رهبری خود در این میدان نبرد تلاش نکند دیگران جای آن را خواهند گرفت.




    بازدید ها:

    درج یک دیدگاه

    
    <