• بیوگرافی

















  • صفحۀ سایت در فیس بوک

  • مطالب پسندیده در فیس بوک

  • paypal

  • موضوع هفته

    مطالب محبوب

    مبارزه جدید گرگ و شیر آمریکا با روسیه برای پیروز شدن واشنگتن باید مهار را احیا کند

    مبارزه جدید گرگ و شیر آمریکا با روسیه

    برای پیروز شدن واشنگتن باید مهار را احیا کند

    محمد اکرام یاور

    حمله روسیه به اوکراین واشنگتن را وادار کرد تا در مفروضات اساسی خود در مورد مسکو تجدید نظر کند. همه رؤسای جمهور ایالات متحده از بیل کلینتون تا جو بایدن به دنبال درجاتی از تعامل با روسیه بودند. در اواخر سال 2021 بایدن ابراز امیدواری کرد که روسیه و ایالات متحده بتوانند به “یک رابطه باثبات و قابل پیش بینی” برسند. اما جنگ وحشیانه روسیه علیه اوکراین این ارزیابی را به شدت تغییر داده است. اکنون مشخص شده است که دو کشور تا سال های آینده متخاصم باقی خواهند ماند. کرملین دارای قدرت مخرب جهانی است و مایل است برای پیشبرد برنامه ژئوپلیتیک خود ریسک های بزرگی را متحمل شود. مقابله با روسیه مستلزم یک استراتژی بلندمدت است استراتژی که بازتاب مهاری باشد که ایالات متحده را در طول جنگ سرد هدایت کرد یا آنچه رئیس جمهور جان اف کندی آن را “مبارزه طولانی و گرگ و میش” علیه اتحاد جماهیر شوروی خواند.بیش از 75 سال از زمانی که دیپلمات جورج کنان برای اولین بار این استراتژی را در “تلگرام طولانی” معروف خود از مسکو و سپس در امور خارجه با نام مستعار “X” تدوین کردمی گذرد. کنان در مقاله خود در سال 1947 مهار را به عنوان یک استراتژی سیاسی توصیف کرد که با «کاربرد ماهرانه و هوشیارانه نیروی متقابل در یک سری نقاط جغرافیایی و سیاسی دائماً در حال تغییر» تقویت شده است. هدف اجتناب از درگیری مستقیم با اتحاد جماهیر شوروی و در عین حال توقف گسترش قدرت شوروی بود.یک استراتژی مهار جدید باید جدید بودن لحظه حال را در نظر بگیرد. باید بیش از پیشینیان قرن بیستمی خود به متحدان ایالات متحده تکیه کند. و باید برای مدت طولانی ادامه یابد  وظیفه ای که بدون اجماع دو حزبی که نشان دهنده مبارزه جنگ سرد علیه کمونیسم بود دشوارتر خواهد بود. جغرافیای مهار نیز متفاوت خواهد بود. دیدگاه کنان از مهار عمدتاً بر اروپا متمرکز بود. امروز اوراسیا پس از فروپاشی شوروی و بقیه جهان مرکزیت بیشتری خواهند داشت. یک استراتژی مهار جدید به وضوح بیان شده این فرض را بر این خواهد داشت که روسیه به تلاش برای تسلط بر اوکراین ادامه خواهد داد. این استراتژی به متحدان ناتو و اوکراین نشان می دهد که ایالات متحده همچنان به امنیت اروپا متعهد است و در عین حال به مقامات آمریکایی و شهروندان آمریکایی که نگران تشدید تنش هستند اطمینان می دهد. دفاع اوکراین برای ثبات اروپا و جلوگیری از گسترش قدرت روسیه در سطح جهان بسیار مهم است. مهار روسیه در اوکراین به معنای نزدیک نگه داشتن خط تماس تا حد امکان به مرز روسیه و محدود کردن تمایلات توسعه طلبانه روسیه است. اما مهار بدون در نظر گرفتن چگونگی پایان جنگ در اوکراین ضروری خواهد بود. مانند زمان کنان استراتژی مهار واشنگتن را قادر می سازد تا تجاوز مسکو را بدون خطر درگیری مستقیم بین دو قدرت هسته ای کنترل کند. اما پاک کردن نسخه‌های کنان کافی نیست. زمان جدید نیاز به تفکر جدید دارد.

    نقشه جدید مهار

    مهار جنگ سرد هرگز یک سیاست واحد نبود. کنان بر ابزارهای سیاسی و کاربرد محدود «نیروی متقابل» تأکید کرد. دیگر استراتژیست های جنگ سرد نسخه نظامی تر را تبلیغ کردند. پل نیتزه جانشین کنان به عنوان مدیر دفتر برنامه ریزی سیاست وزارت امور خارجه خواستار «توسعه سریع قدرت سیاسی، اقتصادی و نظامی جهان آزاد» شد. نیتزه طرفدار مداخله نظامی علیه شورش های تحت حمایت شوروی در آنچه در آن زمان جهان سوم نامیده می شد بود.بحث های قدیمی در مورد مهار هنوز هم وجود دارد. اگرچه ایالات متحده کمک های نظامی به اوکراین را تدارک دیده است کنترل نفوذ روسیه در آسیای مرکزی و آفریقا به ابزارهای مختلفی مانند حمایت از اصلاحات حکومتی و تجارت نیاز دارد. مهار دقیقاً مانند قرن بیستم نخواهد بود. جغرافیا مهمترین تفاوت را نشان می دهد. در حالی که خطوط گسل جنگ سرد در آلمان بود نقاط شعله ور درگیری امروز با روسیه در اوکراین و سایر کشورهای پس از فروپاشی شوروی در حاشیه غربی روسیه است. ارمنستان، آذربایجان، گرجستان، مولداوی و اوکراین احتمالاً به سطوح مختلفی از ادغام با نهادهای غربی دست می یابند اما همچنان محل مناقشه خواهند بود. برخی از کشورها ممکن است با ایالات متحده و روسیه همکاری کنند.بدون شکاف ایدئولوژیک شدید جنگ سرد کشورهای دیگر مناطق در حاشیه باقی خواهند ماند. قدرت های مهم منطقه ای مانند هند و آفریقای جنوبی خاطرات بدی از استعمار غرب دارند و درخواست غرب از مبارزه اخلاقی را خودخواهانه و ریاکارانه می دانند. تعداد بیشتری از آنها نمی‌خواهند اقتصاد خود را با اعمال تحریم‌ها یا شرکت در درگیری‌هایی که مال خود نمی‌دانند به خطر بیندازند. به همین دلیل ایالات متحده باید با نفوذ روسیه در خارج از اروپا در درجه اول از طریق کمک های توسعه، تجارت و سرمایه گذاری به جای مداخله نظامی به رقابت بپردازد. به عنوان مثال در ساحل ایالات متحده می تواند با حمایت از ابتکارات محلی برای تقویت جامعه مدنی با وحشیگری و فساد حکومت های نظامی تحت حمایت روسیه مقابله کند.

    تعادل تهدیدها

    در قرن بیست و یکم ایالات متحده نمی تواند سیاست خارجی و امنیتی خود را صرفاً حول محور مبارزه با مسکو جهت دهد. هر راهبردی برای مهار روسیه باید تعهدات منابع در قبال هند و اقیانوس آرام و تأثیر سیاست ایالات متحده بر روابط چین و روسیه را در نظر بگیرد. این واقعیت پیچیده مستلزم آن است که متحدان ایالات متحده به ویژه در اروپا سهم بیشتری از مهار روسیه را بر عهده بگیرند.اروپا مقاومت سیاسی و اقتصادی خود را در برابر تجاوز روسیه نشان داده است. با این حال از نظر نظامی این قاره همچنان به ایالات متحده وابسته است. این پویایی باید تغییر کند تا حدی به این دلیل که ایالات متحده باید بیشتر از منابع خود را به آسیا اختصاص دهد. رشد هزینه های دفاعی اروپا از زمان تهاجم تمام عیار روسیه به اوکراین گامی دلگرم کننده است. در سال 2023 11 عضو ناتو به هدف هزینه های خود دست یافتند و حداقل دو درصد از تولید ناخالص داخلی را به دفاع ملی اختصاص دادند که این رقم در سال 2022 تنها هفت عضو بود. بقیه باید از این روند پیروی کنند.اروپا نیز باید مشکل هماهنگی را حل کند. در حال حاضر ایالات متحده بیش از 25 ارتش را در اروپا هماهنگ می کند. در حالی که باید این کار را در کوتاه مدت ادامه دهد باید کشورهای اروپایی و اتحادیه اروپا را به سمتی سوق دهد که این نقش را بر عهده بگیرند و یک ستون اروپایی قوی تر در ناتو ایجاد کنند. هدف باید این باشد که کشورهای اروپایی حداقل 50 درصد بودجه سربازان و تجهیزات را برای پاسخگویی به یک حادثه احتمالی بر اساس ماده 5 ناتو فراهم کنند. تهاجم روسیه به اوکراین همچنین چالش‌های واشنگتن را در تئاترهای آسیایی و اروپایی مرتبط کرده است. ژاپن، کره جنوبی و تایوان همگی سهم مهمی در مبارزه اوکراین داشته اند. در مقابل چین یکی از مهمترین حامیان دیپلماتیک جنگ روسیه است. پکن سخنان مسکو در مورد گسترش ناتو را به عنوان محرک اصلی درگیری منعکس می کند. این کشور همچنین تجهیزات ناوبری، قطعات جت های جنگنده و هواپیماهای بدون سرنشین را فراهم کرده است حتی در حالی که تلاش می کند خود را به عنوان یک واسطه بالقوه معرفی کند و از ارائه کمک های نظامی مرگبار قابل توجهی خودداری کرده است.ژاپن، کره جنوبی و دیگر قدرت‌های آسیایی که با تهدیدات همسایگان تجدیدنظرطلب مواجه هستند حاکمیت اوکراین را موضوع منافع ملی خود می‌دانند. توکیو و سئول کمک های بشردوستانه و کمک های نظامی غیر کشنده مانند کلاه ایمنی و جلیقه های ضد گلوله ارائه کرده اند و کره جنوبی به عنوان تامین کننده اصلی تسلیحات برای نظامیان اروپایی در حال ظهور است.مبادلات ذاتی در رویارویی با چین و روسیه حاد خواهد بود. حتی اگر روسیه تهدید اصلی نظم بین المللی باقی بماند ایالات متحده باید تمرکز خود را بر چین در دهه های آینده افزایش دهد. استراتژی مهار می تواند ایالات متحده را قادر سازد روسیه را در اروپا بازدارد و در عین حال منابع بیشتری را برای بازدارندگی چین در آسیا اختصاص دهد.استراتژی مهار ایالات متحده در قبال روسیه سود بیشتری را در آسیا به همراه خواهد داشت. جنگ بی دلیل روسیه یک باتلاق بوده است. حمایت مستمر واشنگتن از اوکراین مانع از جاه طلبی های نظامی روسیه می شود و پتانسیل آن را برای حمایت از تجاوز چین در آینده کمرنگ می کند. جنگ در اوکراین مسکو و پکن را بیش از هر زمان دیگری از زمان استالین و مائو متحد کرده است. بایدن و جانشینان فوری او نمی‌توانند مانند ریچارد نیکسون رئیس‌جمهور ایالات متحده پس از سفرش به چین در سال 1972 پکن را از مسکو دور کنند. چین و روسیه بسیار محدود هستند و هر دو رهبری جهانی ایالات متحده را یک تهدید می بینند. این جنگ همچنین روابط بین روسیه و کره شمالی را تعمیق بخشیده است که به نیروهای روسیه تسلیحات می‌دهد و با حمایت مسکو اکنون ممکن است جرأت داشته باشند تا در شبه جزیره کره بدون مجازات عمل کنند.با این حال ایالات متحده و متحدانش اهرم فشاری با چین دارند. در حالی که تجارت چین و روسیه در سال 2023 240 میلیارد دلار بود تجارت چین با اتحادیه اروپا حدود 800 میلیارد دلار و تجارت چین با ایالات متحده بیش از 660 میلیارد دلار بود. چین در روابط اقتصادی خود با ایالات متحده و اتحادیه اروپا بیشتر از روسیه در خطر است. اتحادیه اروپا از روابط اقتصادی خود استفاده کرده است و شرکت‌های چینی مظنون به تامین مواد به روسیه را در لیست سیاه قرار داده است. حفظ این اهرم یکی از دلایلی است که ایالات متحده و اتحادیه اروپا باید نسبت به جدایی اقتصادی از چین محتاط باشند. در بیشتر دوران جنگ سرد یک نسخه بیش از حد نظامی مهار در آفریقا، آسیا، آمریکای لاتین و خاورمیانه نتیجه معکوس داشت. ایالات متحده در جنگ های داخلی مداخله نظامی کرد و با شرکای ضدکمونیستی مانند شاه ایران و رئیس جمهور سوهارتو اندونزی که باعث رنجش دیرینه در این کشورها و جاهای دیگر شد تحمل کرد یا از آنها حمایت کرد. روسیه امروزی از این رنجش ها برای دامن زدن به ضدآمریکایی و پنهان کردن گذشته خود به عنوان یک قدرت امپریالیستی استفاده می کند.استراتژی جدید مهار در قبال روسیه نباید این اشتباهات را تکرار کند. بسیاری از کشورهای جهان در حال توسعه با ایجاد روابط مولد با روسیه و ایالات متحده به دنبال ایجاد امنیت خواهند بود. به جای اینکه کشورها را وادار به جانبداری کند واشنگتن باید از ذهنیت «دشمن دشمن من دوست من است» که اغلب استراتژی جنگ سرد را رنگ آمیزی می کرد اجتناب کند. برای مقابله موفقیت آمیز با روایت های ضد آمریکایی که به دیپلماسی و اطلاعات نادرست روسیه دامن می زند ایالات متحده باید حمایت از حکومت دموکراتیک و جامعه مدنی را محور سیاست خارجی خود قرار دهد.باید در رابطه با خاورمیانه که محل منابع اصلی انرژی و کریدورهای تجاری حیاتی برای منافع ملی ایالات متحده است مراقبت ویژه ای صورت گیرد. سیاستگذاران ایالات متحده نباید طول هایی را که مسکو آماده است برای حفظ نفوذ خود در منطقه دست کم بگیرند مداخله نظامی وحشیانه این کشور در حمایت از نیروهای رئیس جمهور بشار اسد در جنگ داخلی سوریه نمونه ای از این موارد است. همانطور که واشنگتن از دو دهه مداخله نظامی در منطقه عقب نشینی کرده است روسیه از تردیدها در مورد دوام تعهدات ایالات متحده در قبال مصر، عربستان سعودی و امارات متحده عربی و از خشم در مورد حمایت ایالات متحده از اسرائیل سود می برد. مهار روسیه در خاورمیانه ایالات متحده را ملزم به تقویت تعهدات خود در قبال شرکای منطقه ای خود از طریق گسترش همکاری های دفاعی و امنیتی خواهد کرد. واشنگتن همچنین باید با این کشورها همکاری کند تا برای صلح از طریق مذاکره در غزه تلاش کند. این شاهکاری است که روسیه اگرچه خود را یک میانجی منطقه ای می داند نمی تواند آن را انجام دهد.

    مهار و سرنوشت اوکراین

    امنیت اروپا به سرنوشت اوکراین بستگی دارد. اگر مسکو بفهمد که جنگش یک بن بست است می تواند مجبور شود به شکست اعتراف کند. اما حتی اگر اوکراین به پیروزی کامل در میدان نبرد دست پیدا نکند با این وجود می تواند از نظر نظامی و سیاسی با غرب ادغام شود. در بدترین سناریو یک حرکت رو به جلو در مقیاس وسیع نیروهای روسیه در اوکراین تهدید روسیه را به درهای ناتو می‌آورد و مهار را فوری‌تر و در عین حال دشوارتر می‌کند. استراتژی مهار جدید به پیروزی اوکراین بستگی ندارد. با این حال این استراتژی باید پیروزی اوکراین را به عنوان یک هدف بلند مدت حفظ کند. وادار کردن روسیه به ترک تمام یا بیشتر سرزمین هایی که در آنجا اشغال کرده است تهدید روسیه را از مرزهای اروپا دورتر می کند و کرملین را مجبور می کند با عواقب یک جنگ تجاوزکارانه ناموفق دست و پنجه نرم کند همانطور که اتحاد جماهیر شوروی در دهه 1980 پس از آن انجام داد. شکست افغانستان پیروزی اوکراین سایر کشورها را برای عقب نشینی از نفوذ بدخواهانه روسیه جسارت خواهد کرد.پیروزی نظامی اوکراین مستلزم کمک نظامی بزرگتر و پایدارتر غرب از جمله تسلیحات با قابلیت حمله دوربرد است. اتحادیه اروپا اخیرا بسته کمک نظامی 50 میلیارد دلاری را افزایش داده است. ایالات متحده باید از این روند پیروی کند و 60 میلیارد دلار بودجه تکمیلی متوقف شده در کنگره را تصویب کند.دو دهه جنگ در خاورمیانه همراه با دردسرهای داخلی حمایت عمومی آمریکا از تعاملات خارجی را کاهش داده است. سوالات در مورد قدرت ماندن ایالات متحده تنها روسیه (و سایر قدرت های توسعه طلب) را جسور می کند. این کشور معتقد است که می تواند منتظر غرب در اوکراین باشد و پیروزی ای را به دست آورد که پایان دوره برتری ایالات متحده را رقم خواهد زد.این وضعیت مانند وضعیتی است که ایالات متحده پس از جنگ جهانی دوم با آن مواجه شد زمانی که قدرت شوروی در اروپا در حال حرکت بود. درست مانند دوران جنگ سرد ایالات متحده نه می‌تواند خطر درگیری مستقیم با کرملین مجهز به سلاح هسته‌ای را به جان بخرد و نه به سادگی اجازه می‌دهد که تجاوزاتش کنترل نشده بماند. در بین این افراط‌ها مهار یک راه میانه ارائه می‌کند. استراتژی مهار باید دفاع از همسایگان روسیه را که در معرض تهدید قرار دارند به ویژه آنهایی که مسیر روشن و فوری برای عضویت در ناتو ندارند در اولویت قرار دهد. به جز اوکراین آسیب پذیرترین همسایگان روسیه شامل ارمنستان، گرجستان و مولداوی هستند که همگی خارج از اتحاد باقی مانده اند. ایالات متحده باید به این کشورها آموزش و تسلیحات ارائه دهد. همچنین باید انعطاف این کشورها را در برابر تهدیدات منطقه خاکستری روسیه از حملات سایبری گرفته تا مداخله در انتخابات تقویت کند. باید اطلاعات را با آنها به اشتراک بگذارد و در زیرساخت های حیاتی مانند شبکه های برق و ذخیره سازی داده ها سرمایه گذاری کند.جنگ در اوکراین تا حد قابل توجهی روسیه را از غرب جدا کرده است اما هنوز پیوندهای مهمی وجود دارد که در خدمت اهداف کرملین هستند. اگرچه تحریم‌ها هزینه‌های واقعی را بر اقتصاد روسیه تحمیل کرده است اما مسکو خود را تطبیق داده و به اقتصاد جنگی تبدیل شده است که از منابع عظیم انرژی به‌ویژه نفت پشتیبانی می‌شود. ایالات متحده به دلیل ترس از تشدید تورم در داخل تمایلی به اعمال تحریم‌ها بر بخش نفت روسیه ندارد. اما وابستگی روسیه به نفت آسیب پذیری است که ایالات متحده باید از آن سرمایه گذاری کند. سیاستگذاران غربی باید اقدامات پیشگیرانه تری برای پایین آوردن قیمت نفت روسیه اتخاذ کنند به دنبال سیاست اوایل دهه 1980 رونالد ریگان که به بحران های اقتصادی اتحاد جماهیر شوروی در دهه 1980 کمک کرد.هرگونه استراتژی ایالات متحده در قبال روسیه باید خطر رویارویی نظامی مستقیم را بشناسد. واشنگتن باید برای مذاکره با روسیه درباره کنترل تسلیحات، جنگ سایبری و درگیری های منطقه ای بین متحدان هر یک از طرفین باز بماند. بدون پیش‌بینی این گفتگوها در مورد تغییرات سیاسی در مقیاس بزرگ در روسیه واشنگتن باید آشکارا نشان دهد که ایالات متحده به دنبال جنگ با روسیه نیست و حتی باید با مسکو در موضوعاتی مانند تغییرات آب و هوا و اکتشاف فضا همکاری کند. اجرای یک استراتژی مهار مدرن مستلزم مشارکت دو حزبی و تعهد به حفظ هزینه های دفاعی کافی است. در فضای قطبی شده سیاسی و رسانه ای امروز تامین نوعی اجماع دو حزبی که مهار پایدار در بیشتر دوران جنگ سرد مستلزم تلاش و خلاقیت سیاسی است. کنان اذعان کرد که واشنگتن باید تا زمانی که لازم است به مهار خود متعهد شود  تا زمانی که قدرت شوروی “آرام” شود و دیگر ثبات جهانی را تهدید نکند. مهار روسیه امروز نیازمند تعهد مشابهی از زمان و منابع است. این یک مبارزه دیگر در گرگ و میش خواهد بود اگرچه در دنیایی بسیار متفاوت از اواخر دهه 1940 آشکار خواهد شد.




    بازدید ها:

    درج یک دیدگاه

    
    <