پایین کشیدن پوتین
چگونه یک آمریکای مطمئن باید با روسیه برخورد کند
مؤید رسولی کاندیدای دوکتورا دانشگاه شیان جیائوتنگ چین
تعداد کمی از کشورها مانند روسیه ولادیمیر پوتین چنین کشنده ای را در میان سیاست گذاران و تحلیلگران آمریکایی به وجود می آورند. برای برخی این کشور یک کشور پاریا قابل جبران نیست فقط به مجازات و مهار شدید پاسخ می دهد. دیگران قدرت بزرگی مظلوم و احیاگر را می بینند که سزاوار اسکان بیشتر است. دیدگاه ها با توجه به روز مسئله و حزب سیاسی متفاوت است. در سراسر هیئت مدیره استعفا در مورد وضعیت روابط ایالات متحده و روسیه شروع شده است و آمریکایی ها اعتماد به توانایی خود را برای تغییر بازی از دست داده اند. اما روسیه امروز نه یکپارچه است و نه تغییرناپذیر. در داخل کشور قیمت پایین نفت ، شیوع ویروس کرونا ، و احساس رو به رشد روس ها ، همگی هزینه ها و خطرات جدیدی را برای کرملین به همراه دارد. در خارج از کشور پوتین دست ضعیفی را بازی کرده است زیرا ایالات متحده و متحدانش به او اجازه داده اند به روسیه اجازه می دهد معاهدات کنترل تسلیحات ، قوانین بین المللی ، حاکمیت همسایگان خود و یکپارچگی انتخابات در ایالات متحده و اروپا را نقض کند. واشنگتن و متحدان آن کشور فراموشی را که در جنگ سرد پیروز شد را فراموش کرده و سالها پس از آن نیز به نتیجه رسیده اند. این استراتژی به رهبری مداوم ایالات متحده در سطح ریاست جمهوری وحدت با متحدان و شرکای دموکرات و عزم مشترک برای جلوگیری و جلوگیری از رفتارهای خطرناک کرملین نیاز داشت. این همچنین شامل مشوق هایی برای همکاری مسکو و گاهاً درخواست مستقیم از مردم روسیه در مورد مزایای روابط بهتر بود. با این وجود تهدیدهای روسیه علیه دنیای لیبرال این رویکرد از بین رفته است. هر کسی که در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده در پاییز آینده پیروز شود دوباره سعی خواهد کرد با پوتین. با این حال اولین سفارش تجارت باید دفاع متحد و مستحکم تری از منافع امنیتی ایالات متحده و متحدان در هر کجا باشد که مسکو آنها را به چالش بکشد. از این موقعیت قدرت واشنگتن و متحدانش می توانند در صورت امکان همکاری در مسکو را ارائه دهند. آنها همچنین باید در برابر تلاش های پوتین برای قطع جمعیت او از جهان خارج مقاومت کنند و مستقیماً با مردم روسیه در مورد مزایای همکاری مشترک و هزینه ای که برای زحمت سخت پوتین از لیبرالیسم پرداخته اند صحبت کنند.ممکن است درست باشد که تغییر کمی در روسیه رخ می دهد. اما منافع ایالات متحده با یک سیاست فعال که در صورت بهبود رابطه یک دفاع مستحکم با دست باز را جفت می کند بهتر محافظت می شود. چنین رویکردی هزینه های رفتارهای تهاجمی پوتین را افزایش می دهد دموکراسی ها را ایمن تر می کند و حتی ممکن است مردم روسیه را به سوال بردن از سرنوشت سازی خود در مورد چشم انداز آینده بهتر سوق دهد.
دیدگاه 20 ساله
هنگامی که پوتین در سال 2000 ریاست جمهوری را به دست گرفت دو هدف را برای توجیه سیاست های خود و تحکیم قدرت خود تعیین کرد. در داخل کشور وی متعهد شد که پس از سالها هرج و مرج و فقر در طی دهه 1990 نظم را برقرار کند. وی در خارج از کشور قول داد که به دنبال از دست دادن تحقیرآمیز قلمرو ، نفوذ جهانی و تسلط نظامی که تقریباً یک دهه قبل با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به وجود آمده بود عظمت را بازگرداند. هر دو جاه طلبی مورد پسند مردم روسیه قرار گرفت. طی دو دهه آینده روس ها به طور پیوسته بیشتر و بیشتر از حقوق خود آزادی بیان و اجتماعات ، کثرت گرایی سیاسی ، انصاف قضایی و اقتصاد باز (که در آن زمان همه جدید ، متزلزل و نابرابر مشترک بودند) در مبادله برای ثبات یک کشور قدرتمند بازگشت به رشد نفتی و چشم انداز شکوفایی طبقه متوسط. در ایالات متحده و اروپا نیز برخی امیدوار بودند که پوتین به مازاد الیگارشی سقوط روبل وابستگی به کمک های خارجی و بی قانونی عمومی در دهه 1990 پایان دهد. تفکر روسیه ممکن است به عنوان یک شریک بین المللی قابل پیش بینی و قابل اعتمادتر شود. دولت های غربی به طور کلی به روش دیگری که احیای مجدد کنترل پوتین در دهه اول قدرت خود شوروی شد نگاه می کردند: تعطیلی روزنامه های مخالف و ایستگاه های تلویزیونی. زندان ، تبعید ، یا کشتن رقبای سیاسی و اقتصادی و برقراری تسلط تک حزبی در پارلمان و دولت های منطقه ای. دولت جورج دبلیو بوش پس از حملات 11 سپتامبر ، مشغول تروریسم بود معتقد بود که امور داخلی مسکو تجارت شخصی خود است و نتیجه چندانی برای روابط ایالات متحده و روسیه ندارد. وقتی صحبت از سیاست خارجی روسیه شد پوتین سه اولویت اولیه داشت: برقراری مجدد هژمونی روسیه در کشورهای همسایه ، بازسازی ارتش و بازیابی نفوذ در میز تصمیم گیری جهانی. در بیشتر موارد ایالات متحده و متحدانش روسیه را در دستیابی به هدف سوم تشویق كردند و مسكو را وارد سازمان تجارت جهانی كرده و G-8 و شورای ناتو و روسیه را ایجاد كردند. آنها همچنین اطمینان حاصل کردند که تصمیمات مهمی مانند شروع جنگ به رهبری آمریكا در افغانستان در سال 2001 و یا مداخله در لیبی در سال 2011 برای بحث و گفتگو در شورای امنیت سازمان ملل و G-8 گرفته شود تا روسیه بتواند به این كشور بپیوندد. اعتقاد بر این بود که روسیه مانند چین با ادغام در نهادهای بین المللی مبتنی بر قوانین “یک ذینفع مسئول” در امور جهانی خواهد شد.گفتگوهای کاهش هسته ای ایالات متحده و روسیه ادامه داشت اما واشنگتن به سرمایه گذاری های قابل توجه نظامی مسکو در خارج از حوزه هسته ای توجه بسیار کمی داشت. دولت بوش قبل از خروج از پیمان موشک ضد بالستیک به منظور ایجاد دفاع موشکی بزرگتر علیه ایران و کره شمالی در سال 2000 فقط با مشاوره مقدماتی با مسکو اشتباه فاحشی انجام داد. بعداً تیم بوش با ارائه شفافیت و همکاری در توسعه دفاع موشکی برای رفع خطرات تهدیدآمیز تهران و پیونگ یانگ درصدد اصلاح این اشتباه برآمد اما پوتین این پیشنهاد را رد کرد. او قبلاً خروج آمریكا از پیمان ABM را به روایتی از اعتراض علیه واشنگتن گره زده بود. وی بعدا احساس کرد که در تقلب در دو رکن دیگر از معماری کنترل تسلیحات دهه 1980 معاهده نیروهای مسلح متعارف در اروپا و پیمان نیروهای هسته ای میان برد واشنگتن را به شکستن اعتماد مسکو در ابتدا متهم کرده است. پوتین با دروس از تجربیات ایالات متحده در افغانستان و عراق و عملکرد ناخوشایند خود روسیه در جنگ 2008 با جورجیا پول را نیز در جنگ های نامنظم ، توانایی های سایبری ، سلاح های معمولی دوربرد و موشک های مافوق صوت ریخت. واشنگتن و متحدانش تا زمان اشغال کریمه توسط روسیه در سال 2014 از تأثیر این سرمایه گذاری ها بیدار نخواهند شد. روسای جمهور دموکرات و جمهوری خواه با متحدان ایالات متحده همکاری نزدیک داشتند تا مانع از برقراری مجدد پوتین در حوزه نفوذ روسیه در اروپای شرقی و وتو کردن توافقنامه امنیتی همسایگان شوند. در اینجا به زودی شکافی میان دموکراسی های لیبرال و مردی کاملاً شوروی که روسیه را رهبری می کند خصوصاً در موضوع گسترش ناتو ایجاد شد. واشنگتن و متحدانش هر چقدر تلاش کردند مسکو را متقاعد کنند که ناتو یک اتحاد کاملاً دفاعی است و هیچ تهدیدی برای روسیه به وجود نمی آورد همچنان به برنامه پوتین ادامه می داد تا اروپا را با جمع بندی صفر ببیند. پوتین اظهار داشت اگر روسیه نتوانست زمینهایی را که قبلاً تسلط داشت پس بگیرد فقط یک منطقه عدم تعهد که از شرق آلمان تا دریای بالتیک و دریای سیاه امتداد دارد روسیه را ایمن نگه می دارد. اما تعداد کمی از افراد در واشنگتن این گزینه را تلقی کردند که به دموکراسیهای جدید اروپای مرکزی و شرقی که سالها برای تحقق بخشیدن به استانداردهای سختگیرانه پذیرش ناتو تلاش کرده بودند و اکنون خواهان عضویت هستند سرزنش کنند. رها کردن آنها در یک منطقه خاکستری ژئوپلیتیکی نمی توانست این کشورها را ایمن و آزاد نگه دارد. رفتار وحشیانه روسیه با آن کشورهایی که در بلاتکلیفی امنیتی به سر می بردند گرجستان ، مولداوی و اوکراین این موضوع را به روشنی بیان کرد. پوتین همیشه درک کرده است که کمربندی از کشورهایی که به طور فزاینده ای دموکراتیک و مرفه در اطراف روسیه قرار دارند ، الگوی رهبری وی را با چالشی روبرو می کند و خطر ایجاد مجدد مردم خود را با آرمان های دموکراتیک فراهم می کند. به همین دلیل پوتین هرگز قصد نداشت رویکرد “زنده و زنده بگذارد” به سرزمین های شوروی سابق و کشورهای ماهواره ای. درعوض او تقریباً همه مبارزات دموکراتیک 20 سال گذشته را به دست گرفت فشار موفقیت آمیز کوزوو برای استقلال در سال 2008 اعتراضاتی که به جنگ داخلی سوریه در سال 2011 منجر شد تظاهرات میدان بولوتنا در مسکو در سال های 2011-12 ، قیام میدان در اوکراین در سال 2014 برای تقویت درک داخلی منافع روسیه تحت محاصره دشمنان خارجی. برای مدت طولانی آن کار کرد. فتوحات روسیه در اوکراین و سوریه در داخل کشور بسیار محبوب بود و توجهات داخلی آن را منحرف کرد. با این موفقیت ها اشتهای ژئوپلیتیک پوتین رشد کرد. وی به این باور رسید که دولت های دموکراتیک ضعیف هستند و روسیه می تواند سیستم های سیاسی و انسجام اجتماعی آنها را از درون نابود کند. در کمترین میزان ایالات متحده و متحدانش جسارت پوتین را امکان پذیر کرده اند. در طول 12 سال گذشته پوتین و نزدیکانش هزینه های نسبتاً کمی برای اقدامات خود پرداخت کرده اند. روسیه معاهدات کنترل تسلیحات را نقض کرده است. سلاح های جدید و بی ثبات کننده به میدان فرستاد. حاکمیت گرجستان را تهدید کرد. کریمه و بسیاری از دونباس را تصرف کرد. و استبدادها را در لیبی ، سوریه و ونزوئلا تدارک دید. از سلاح های سایبری علیه بانک های خارجی ، شبکه های برق و سیستم های دولتی استفاده کرده است. در انتخابات دموکراتیک خارجی دخالت کرد و دشمنانش را در خاک اروپا ترور کرد. در همین حال ایالات متحده خط قرمزهایی را که بعداً پاک شد از معاهدات و سرزمینهای مورد نیاز برای فشار به روسیه خارج کرد تعهد خود را نسبت به ناتو آشکارا زیر سوال برد اتحاد خود را با تعرفه ها و مجازات ها متشنج کرد و حتی اعتبار ریاست جمهوری را برای تبلیغات نادرست پوتین وام داد . تحریم های ایالات متحده و متحدان اگرچه در ابتدا دردناک بود اما با استفاده بیش از حد نشت کرده و ناتوان شده است و دیگر کرملین را تحت تأثیر قرار نمی دهد. دیپلمات های روسی با حضور در مذاکرات بین المللی در مورد سوریه ، اوکراین ، کنترل تسلیحات و سایر موارد دستورالعمل هایی را برای متوقف کردن هر توافق واقعی و در نتیجه خرید زمان برای کشورشان برای تقویت موقعیت زمینی خود خریداری می کنند. روسیه همچنین در هنر بهره برداری از تقسیمات بین ایالات متحده و کشورهای متحد تسلط دارد و تلاش آنها را برای ایجاد یک ضد استراتژی منسجم خنثی می کند.
زنگ زدن به روسیه
ایالات متحده و متحدانش نیز تمرکز خود را بر روی موضوعی که باید رئیس جمهور روسیه را نگران کند از دست داده اند: حال و هوای داخل روسیه. علی رغم اینکه قدرت پوتین در خارج از کشور حرکت می کند 20 سال عدم موفقیت در سرمایه گذاری در مدرن سازی روسیه ممکن است او را درگیر خود کند. در سال 2019 رشد تولید ناخالص داخلی روسیه 1.3 درصد کم خون بود. امسال همه گیری ویروس کرونا و سقوط آزاد قیمت نفت می تواند منجر به انقباض اقتصادی قابل توجهی شود. تحریم های بین المللی مانع از سرمایه گذاری جدی خارجی در روسیه از اکثر کشورها به جز چین می شود. اصرار پوتین برای کنترل شدید دولت و ملی شدن بخشهای اصلی اقتصاد نوآوری و تنوع را سرکوب کرده است. جاده ها ، ریل ها ، مدارس و بیمارستان های روسیه در حال خراب شدن است. شهروندان این کشور هرگز که هزینه های زیربنایی وعده داده شده ظاهر نشوند دستپاچه شده و مالیات و سن بازنشستگی آنها در حال افزایش است. فساد همچنان بیداد می کند و قدرت خرید روس ها همچنان در حال کاهش است. در نظرسنجی های انجام شده توسط مرکز لوادا در سال گذشته 59 درصد از پاسخ دهندگان از “تغییر قاطع و جامع” حمایت کردند در حالی که 42 درصد در سال 2017 بود. 53 درصد از افراد 18 تا 24 ساله گفتند که می خواهند مهاجرت کنند بالاترین رقم از سال 2009 تاکنون. پوتین راهی به جایی نخواهد برد. رئیس جمهور دوره چهارم از حضور در انتخابات بعدی که قرار است در سال 2024 تعیین شود منع شد وی از لحاظ فنی یک اردک لنگ است. اما پارلمان روسیه و دادگاه قانون اساسی اصلاحات قانون اساسی را با مهر و موم لاستیک به وی اجازه داده اند که برای دو دوره شش ساله دیگر نامزد شود و به طور بالقوه تا سال 2036 در قدرت بماند. برای دادن روندی از قانونی بودن این روند پوتین رفراندوم ملی در مورد اصلاحات قبل از شیوع ویروس کرونا باعث توقف این برنامه ها شد. یک نظرسنجی دیگر از لوادا از مارس سال جاری نشان داد که فقط 48 درصد از روس ها از تمدید دوره پوتین حمایت می کنند با 47 درصد مخالف و 50 درصد از شرکت کنندگان در این نظرسنجی طرفدار تغییر قدرت و چهره های جدید در سیاست هستند. با توجه به این ارقام پوتین ممکن است در برگزاری همه پرسی اصلاً تجدید نظر کند. به طور كلی هوای استعفا و بدبینی در داخل روسیه امروز یادآور دوره های گذشته است كه رهبران كرملین بیش از حد به ماجراجویی در خارج از كشور تمركز می كردند و بیش از حد به رفاه مردم خود از جمله دهه های راكد 1980 توجه داشتند. تفاوت در این است که پوتین هنوز پول برای دور انداختن دارد. دو بحران مالی روسیه در دهه 1990 و نیاز به چربی و شاد نگه داشتن c او را برای نگهداری صندوق بزرگ روز بارانی تحریک کرد. روسیه در حال حاضر 150 میلیارد دلار در صندوق ملی ثروت خود و بیش از 550 میلیارد دلار در کل طلا و ذخایر خارجی خود دارد. باید دید چه مقدار از این پول پوتین حاضر است برای حمایت از سیستم بهداشتی روسیه و بهبود اقتصادی کشور از ویروس کرونا هزینه کند. اگر همه گیری به سختی به کشورشان برخورد کند و الیگارشی ها نجات بگیرند در حالی که ایوان های متوسط قول های پوچ و بیمارستان های سرشار از آب می دهند این بار روس ها ممکن است صبورتر باشند.
یک جلو متحد
چالش ایالات متحده در سال 2021 هدایت دموکراسی های جهان در ایجاد رویکرد موثرتر نسبت به روسیه خواهد بود رویکردی که براساس نقاط قوت آنها ایجاد شود و پوتین را در جایی که آسیب پذیر است از جمله در میان شهروندان خود تحت فشار قرار دهد. نامیدن این “رقابت قدرت بزرگ” یا “یک جنگ سرد جدید” به معنای اعتبار بیش از حد پوتین است: روسیه امروز در مقایسه با دشمن شوروی رنگ پریده است. به تصویر کشیدن روسیه پوتین به عنوان یک همسن یا دشمن شکست ناپذیر توانایی ایالات متحده را در بازدارندگی و مقاومت در برابر سیاست خطرناک کرملین نادیده می گیرد. اما ایالات متحده نباید این مسئله را به تنهایی قبول کند. مانند گذشته این اتحادیه باید اتحاد جهانی خود را بسیج کند دفاع داخلی آنها را تقویت کند و به طور مشترک با دیگران برای مقابله با تجاوزات روسیه در نقاط گرم جهان کار کند. تلاش باید در میان خود دموکراسی ها آغاز شود. همانطور که دیپلمات آمریکایی جورج کنان در “تلگرام طولانی” خود در سال 1946 هنگام برخورد با مسکو مشاوره داد “این امر به سلامتی و نشاط جامعه خود ما بستگی دارد.” اولین سفارش تجارت بازگرداندن وحدت و اطمینان اتحاد ایالات متحده در اروپا و آسیا و پایان دادن به سخنان برادر کشی ، سیاست های مجازاتی تجاری و یک جانبه گرایی سالهای اخیر است. ایالات متحده می تواند با کاهش موانع تجارت با سرمایه گذاری در بهداشت عمومی ، نوآوری ، زیرساخت ها ، فن آوری های سبز و بازآموزی شغل یک نمونه جهانی برای تجدید دموکراتیک ایجاد کند. افراد آزاد در سراسر جهان نیز به رهبران خود نیاز دارند تا از دموکراسی الهام گرفته و اعتماد به نفس کافی داشته باشند. مسکو همچنین باید ببیند که واشنگتن و متحدانش گام های مشخصی را برای تقویت امنیت خود و افزایش هزینه های رویارویی و نظامی گری روسیه برمی دارند. این شامل حفظ بودجه های دفاعی مستحکم ادامه مدرن سازی سیستم های تسلیحات هسته ای ایالات متحده و متحدان آن و استقرار موشک های جدید معمولی و دفاع موشکی برای محافظت در برابر سیستم های جدید تسلیحاتی روسیه است. همانطور که ایالات متحده در مناطقی که روسیه به دنبال آن است یا به دست آورده است موشک های مافوق صوت ، سلاح های زیر دریا ، امنیت سایبری و توانایی های ضد دسترسی / انکار منطقه بهبود می یابد برای همکاری متحدان خود باید اقدامات بیشتری انجام دهد. به عنوان مثال این کشور باید بیشتر سیستم های تسلیحاتی پیشرفته خود را به طور مشترک با متحدان خود توسعه دهد پایگاه های دائمی را در امتداد مرز شرقی ناتو ایجاد کند و سرعت و دید تمرینات مشترک را افزایش دهد. درخواست های ایالات متحده برای سرمایه گذاری نظامی هدفمند همچنین منجر به تقسیم بار بهتر در میان متحدان ناتو می شود تا اینکه دارای فشار سیاسی بی پایان باشد. با قدرت دوباره خود ایالات متحده موقعیت بهتری خواهد داشت تا روسیه را به میز مذاکره برساند. به نظر می رسد یک درسی که پوتین از جنگ سرد آموخته این است که رئیس جمهور ایالات متحده رونالد ریگان با مجبور کردن یک مسابقه تسلیحاتی هسته ای اتحاد جماهیر شوروی را با موفقیت ورشکست کرد. او که مایل نیست روسیه به همان سرنوشت مبتلا شود مشتاق تمدید پیمان جدید استارت 2010 است که سیستم های تسلیحات هسته ای دوربرد ایالات متحده و روسیه را محدود می کند و قرار است در سال 2021 منقضی شود. واشنگتن باید از احساس اضطرار پوتین برای بحث و گفتگو استفاده کند. شروع جدید برای مذاکرات گسترده تر در مورد همه جنبه های قدرت نظامی هسته ای و متعارف ، فضا و فضای مجازی. برای ایجاد وقت برای این گفتگوها این پیمان می تواند به طور موقت برای یک یا دو سال تمدید شود اما واشنگتن نباید آنچه را که بیشتر از همه می خواهد به مسکو اعطا کند: گردش آزادانه شروع جدید بدون هیچ گونه مذاکره برای رسیدگی به سرمایه گذاری های اخیر روسیه در کوتاه و متوسط سیستم های تسلیحاتی هسته ای و سلاح های متعارف جدید. همچنین نباید اصرار داشته باشد که چین بلافاصله ، همانطور که دولت فعلی مدافع است در مذاکرات شرکت کند. اگر ایالات متحده و روسیه به توافق برسند می توانند به طور مشترک چین را برای مذاکره تحت فشار قرار دهند اما ایالات متحده نباید نیازهای امنیتی فوری خود را فدا کند به این امید که روزی چین با مذاکرات سه جانبه موافقت کند. با این کار فقط وقت بیشتری برای ساخت سلاح های جدید به پوتین می دهد. مسلح شدن روسیه به اینترنت از خطر کمتری برخوردار نیست. رئیس جمهور ایالات متحده باید یک کمپین برای سخت کردن جوامع دموکراتیک در برابر تلاش های روسیه برای دخالت در انتخابات آزاد گسترش اطلاعات نادرست ، التهاب تنش های اجتماعی و انجام فعالیت های نفوذ سیاسی رهبری کند. دموکراسی های سراسر جهان باید منابع خود را جمع کنند و به طور موثرتری با شرکت های فناوری و محققان همکاری کنند تا اقدامات بدخیم روسیه را در صورت بروز نه ماه ها یا سال ها افشا و بازدارند. در این میان دولت ها و شرکت های فناوری وظیفه مشترک دارند که به شهروندان آموزش دهند تا هنگام دستکاری از خارج از کشور تشخیص دهند. آنها همچنین باید در مورد تغییر در ساختار سود اینترنت مذاکره کنند که در حال حاضر طرفدار ویروسی بیش از حقیقت است و به ارتش های ترول پوتین اجازه می دهد در حالی که جنگ مخفی خود را پیگیری می کنند از طریق فیس بوک ، یوتیوب و سایر سیستم عامل های دیجیتال حقوق بگیرند. و هیچ دلیلی وجود ندارد که واشنگتن و متحدانش تمایل بیشتری به دادن دوز داروی خود به پوتین در داخل روسیه نداشته باشند در حالی که همان انکار را دارند. اوکراین میدان جنگ دیگری برای دموکراسی است که ایالات متحده نباید آن را به پوتین واگذار کند. حمایت آمریکایی و اروپایی از این کشور از فروپاشی یا تجزیه کامل آن جلوگیری کرده است اما جنگ در دونباس ادامه دارد و اوکراینی ها تقریباً هر روز می میرند. روسیه در واقع با شرایط خروج از دونباس موافقت کرده است برخلاف اوضاع کریمه ، همانطور که در توافق نامه های مینسک از سال 2014 و 2015 آمده است. آنچه از دست رفته است تلاش مداوم دیپلماتیک از واشنگتن ، کیف ، برلین و پاریس برای اجرای این معامله و فشار به پوتین برای پیگیری آن. در عوض پوتین آنها را متوقف و تقسیم کرده است و رهبران مهم اروپایی برخلاف خواست اوکراین مانع از حضور مستقیم ایالات متحده در مذاکرات شده اند. اگر ایالات متحده و متحدانش برای روسیه روشن کنند که راه روابط بهتر با همه کشورهای ناتو و اتحادیه اروپا از اوکراین عبور می کند پوتین ممکن است جدی تر شود. اگر روسیه به بن بست خود ادامه دهد تحریم ها و سایر اشکال فشار سیاسی ، اقتصادی و نظامی باید افزایش یابد. در عین حال اگر و در حالی که پوتین به تعهد خود برای خروج از اوکراین عمل می کند ایالات متحده باید یک نقشه راه برای کاهش تدریجی تحریم ها به روسیه ارائه دهد. موفقیت های روسیه در خاورمیانه محصول دیگری از دوگانگی و بی توجهی ایالات متحده است. در سوریه پوتین فرصتی را دید که تحت فشار مردمش ضمن محافظت و گسترش نفوذ منطقه ای روسیه از یک خودکامه هموطن حمایت کند. ایالات متحده به دنبال محدود کردن تعهد خود به اشتباه انتظار داشت كه دخالت عمیق تر روسیه در سوریه انگیزه ای برای مسكو ایجاد كند تا به حل و فصل اختلافات و حمایت از انتخابات آزاد كمك كند. این تئوری این بود که روسیه با داشتن پوستی در بازی روسیه دوست دارد که بازی به صورت عادلانه ای انجام شود. در عوض مداخله نظامی روسیه بقای دیکتاتور سوریه بشار اسد را تضمین کرد. بیشتر درهای نفوذ ایران را گشود. و صدها هزار مهاجر سوری اضافی را به اردن ، ترکیه و اروپا فرستاد. در همین حال ایالات متحده با خنثی سازی تهدید مشترک دولت اسلامی یا داعش زندگی پوتین و اسد را آسان تر کرد. امروز روسیه بیمارستان ها و مدارس استان ادلب را بمباران می کند تا سرزمین اسد را دوباره بدست آورد و از تهدید امواج جدید پناهندگان برای جلوگیری از فشار ترکیه کشورهای اروپایی و ایالات متحده استفاده می کند. سربازان روسی بطور منظم چند نیروی آمریکایی را که در سوریه باقی مانده اند آزمایش می کنند تا سعی کنند به میدان های نفتی این کشور و مسیرهای قاچاق دسترسی پیدا کنند. اگر این سربازان آمریکایی بروند هیچ چیز مانع تأمین مالی مسکو و تهران برای عملیات خود با نفت سوریه یا مواد مخدر و اسلحه قاچاق نمی شود. ردپای ایالات متحده در سوریه لازم نیست زیاد باشد اما نمی تواند صفر باشد مگر اینکه واشنگتن بخواهد اطمینان حاصل کند که پوتین به عنوان واسطه قدرت قطعی خاورمیانه ظاهر می شود. حمله اخیر روسیه در لیبی جایی که با کمک سلاح و مشاوره از نیروهای ژنرال خلیفه حفتر پشتیبانی می کند نشان می دهد که اشتهای آن در منطقه سیری ندارد و چرا اگر سرمایه گذاری های نسبتاً ارزان به این کشور بخرد کنترل ، نفوذ و توانایی نقض حقوق بشردوستانه بین المللی بدون مجازات؟
پیشنهاد استعداد مشترک
از آنجا که تلاش می کند منافع خود را در داخل و خارج از کشور حفظ کند ایالات متحده باید آنچه را که پوتین از روابط ایالات متحده و روسیه می خواهد نیز بررسی کند. او قطعاً خواهان تخفیف تحریم ها است بنابراین رهبران ایالات متحده و اروپا باید در مورد شرایط خود برای لغو یا لغو تحریم ها روشن تر باشند. آنها به طور سنتی مشوق های مثبت سیاسی و اقتصادی – برای روابط بهتر به روسیه ارائه می دهند. به عنوان مثال در سال 2013 در حالی که هر دو ایالات متحده و اوکراین در حال مذاکره در مورد توافق نامه تجارت آزاد با اتحادیه اروپا بودند واشنگتن پیشنهاد داد برخی تعرفه ها و موانع نظارتی را کنار بگذارد تا روسیه نیز از توافق نامه های پیرامون خود سود کسب کند. تصرف کریمه توسط روسیه این بحث ها را مسدود کرد.
این احتمال وجود دارد که احساس امنیت پوتین اکنون کاملاً تحت کنترل اقتصاد کرملین باشد که پیشنهادات تجارت و سرمایه گذاری آزاد آمریکایی و اروپایی علاقه ای به وی نداشته باشد. او همچنین ممکن است ترس داشته باشد که گشودن در مناسبات اقتصادی بهتر باعث ضعف و نیاز او شود. این نباید مانع تلاش واشنگتن و شرکای آن در G-7 شود و پیشنهاد دهند گزینه دیگری برای کرملین برای وابستگی روزافزون به چین ارائه دهند. این هویج می تواند به صورت صندوق سرمایه گذاری مشترک مناطق آزاد تجاری یا حذف تعرفه های کالاهای خاص باشد. این برنامه همچنین می تواند شامل مشارکت دولتی و خصوصی در بخشهایی مانند انرژی پاک میزگرد کسب و کار به کار دیگر و کارآموزی جوانان روسی برای کار در شرکتهای آمریکایی و اروپایی باشد. ناتو می تواند مسیری تازه را از جمله از سرگیری تمرینات مشترک نظامی در مناطقی مانند پیشگیری از حوادث و واکنش اضطراری به مسکو ارائه دهد. ایالات متحده و اروپا می توانند مسئله گفتگوی امنیتی پان اروپایی را از نوع پیشنهادی دیمیتری مدودف رئیس جمهور روسیه در سال 2008 مجدداً باز كنند به شرطی كه این كار موجب تضعیف نهادهای موجود مانند ناتو ، اتحادیه اروپا یا سازمان امنیت و همکاری در اروپا. اگر ایالات متحده و متحدانش همکاری های مشترک خود را در زمینه سیاست های ایران و کره شمالی از سر بگیرند باید روسیه را به یک همکاری سازنده دعوت کنند. واشنگتن مایل است کار خود را با قرار دادن این پیشنهادات در ویترین فروشگاه آغاز کند. برای مهر کردن این معامله روسیه باید تعهد خود را در پایان دادن به حملات خود به دموکراسی ها و مذاکره با حسن نیت در مورد کنترل تسلیحات اوکراین ، سوریه و سایر مسائل دشوار نشان دهد. در صورتی که روسیه از پایان معامله خودداری کند باید هرگونه مشوقی قابل برگشت باشد. به موازات این ایالات متحده و متحدانش باید اقدامات بیشتری برای ارتباط مستقیم با مردم روسیه به ویژه شهروندان جوان و خارج از شهرهای بزرگ انجام دهند. . بسته مشوق های اقتصادی با مزایای مشخص برای روس های معمولی کمک خواهد کرد: این ادعای کرملین را که ایالات متحده به دنبال فقر و محاصره مستمر روسیه است و پیروزی غیرممکن است زیر سوال می برد. پوتین 20 سال گذشته ایالات متحده و ناتو را به دلیل شکست های رهبری خود در داخل و تجاوزات خارج از کشور مقصر دانسته است. وی با برچسب زدن به عنوان “عوامل خارجی” هر سازمان غیر دولتی روسیه با برنامه های همکاری با دموکراسی های لیبرال ارتباط ایالات متحده با فعالان جامعه مدنی روسیه ، مخالفان سیاسی ، پزشکان ، روزنامه نگاران و بسیاری دیگر را قطع کرده است. وی همچنین بیشتر مراودات دانشگاهی را تعطیل کرد. این فشار دقیقاً مطابق آنچه او قصد داشت کار کرده است: کمتر روس آمریکایی ها را می شناسد با آنها کار می کند یا آینده ای نزدیکتر را در آینده می بیند. واشنگتن و متحدانش همچنین می توانند انگیزه های قوی تری برای خروج از خفه اطلاعات پوتین به روس ها ارائه دهند. با غربالگری امنیتی مناسب ایالات متحده و دیگران می توانند سفر بدون ویزا را برای روس های سنی 16 تا 22 سال اجازه دهند به آنها اجازه می دهد قبل از تعیین مسیر زندگی خود نظرات خود را تشکیل دهند. کشورهای غربی همچنین باید دو برابر برنامه های آموزشی مورد حمایت دولت در سطح کالج و فارغ التحصیلان را برای تحصیل روس ها در خارج از کشور و اعطای ویزای کاری انعطاف پذیرتر به کسانی که فارغ التحصیل می شوند بررسی کنند. پوتین ممکن است شهروندان خود را از پذیرش این پیشنهادات منع کند اما اگر این کار را انجام دهد تقصیر کمبود فرصت روس های جوان به گردن او تمام خواهد شد. سرانجام رهبران ایالات متحده باید نحوه برقراری ارتباط با مردم روسیه را بیاموزند. ریگان و رئیس جمهور بیل کلینتون مستقیماً در سخنرانی ها و مصاحبه ها با آنها صحبت کردند و در صورت غلبه بر اختلافات دو کشور آینده دوستی و امنیت و رفاه مشترک را ارائه دادند. رهبران امروز نه تنها چگونگی انجام این کار را فراموش کرده اند بلکه به نظر پوتین که هرگونه دسترسی به روس های متوسط به معنای دخالت در امور داخلی روسیه است حتی اگر مسکو فعالیت های گسترده نفوذی را در ایالات متحده و اروپا انجام می دهد پذیرفته اند. در دوران اتحاد جماهیر شوروی ، ایالات متحده با انتشار پیام های خود از طریق صدای آمریکا و رادیو اروپای آزاد ، مجله آمریکا و تماس منظم با مخالفان سانسور کرملین را شکست داد. با وجود بهترین تلاش های پوتین روسیه امروز نفوذپذیرتر است. جوانان روس به مراتب بیشتر از طریق تلویزیون یا رسانه های چاپی مورد حمایت دولت اطلاعات و اخبار را از طریق اینترنت مصرف می کنند. واشنگتن باید تلاش کند تا به تعداد بیشتری از آنها در محل زندگی خود دسترسی پیدا کند: در شبکه های اجتماعی Odnoklassniki و VKontakte. در فیس بوک ، تلگرام و یوتیوب و در بسیاری از سیستم عامل های دیجیتال روسی زبان جدید که در حال ظهور هستند. اگرچه هیچ کس نباید انتظار داشته باشد که این گروه به این زودی ها برخیزد و خواستار تغییر شود اما ایالات متحده نباید اجازه دهد پوتین شکل دهنده اصلی درک روس های جوان از سیاست ها و ارزش های دموکراتیک باشد. واشنگتن و متحدانش باید مدام این مسئله را مطرح کنند که لازم نیست رابطه صفر باشد.
انتخاب از آنها است
به طور کلی یک رویکرد منسجم تر نسبت به روسیه به اتحاد ، منابع ، اعتماد به نفس و تمرکز نیاز دارد. در معاملات گذشته ایالات متحده با پوتین یک یا همه این عناصر متزلزل شده اند. واشنگتن كم توجهي كرده كمبود سرمايه گذاري كرده و به خود اجازه داده است كه از متحدانش تقسيم شود و يا با قول پيشرفت در حوزه ديگر (در معامله ايران براي سوريه ، سوريه به اوكراين و غيره) در يك منطقه متمايل به مماشات شود.
برخی بیش از حد خوشبین بوده اند که انتظار دارند با ادغام بیشتر با جهان آزاد روسیه به یک شریک بهتر و دموکراتیک تر تبدیل شود. برخی دیگر بیش از حد کشنده بوده اند و با استناد به منافع منحصر به فرد روسیه جغرافیا یا تاریخ آن برای توجیه تجاوزات و نقض قوانین بین المللی روسیه. دیگران هنوز از نظر خود تاریخی نبودند و اظهار داشتند که اگر ناتو فقط گسترش خود را معکوس کند و به روسیه پیشنهاد سلطه بر اوکراین و حوزه نفوذ بیشتری دهد اشتهای پوتین سیر می شود. هیچ یک از این لنزها دید بهتری به سیاستگذاران ایالات متحده نمی دهد. انتخابات ریاست جمهوری آینده ایالات متحده فرصتی را برای دفاع فراهم می کند قدرت و اعتماد به نفس دنیای دموکراتیک را بازیابی می کند و پس از سالها اختلاف و تفرقه ، شکاف های امنیتی خود را می بندد. هنگامی که این عزم راسخ به نمایش در آمد ایالات متحده می تواند لحظه نوسازی در خانه و رکود در روسیه را بدست آورد تا دست خود را دوباره دراز کند. پوتین ممکن است نخواهد یا قادر به گرفتن آن نیست. اما مردم روسیه باید بدانند که واشنگتن و متحدانش به او و روسیه حق انتخاب دارند.