پرونده جهانی شدن مجدد تجارت
چرخش به داخل منافع آمریکا را تضمین نمی کند
دوکتور عبدالغفار نورزاد
پس از سالها ترویج جهانیسازی و توافقنامههای تجارت آزاد در دهه گذشته سیاستگذاران ایالات متحده حول یک دستور کار اقتصادی که بر سیاست صنعتی و امنیت زنجیره تامین تاکید دارد متحد شدهاند. این محور تا حد زیادی واکنشی به جنبه های منفی وابستگی متقابل اقتصادی بود اگرچه مزایای کلی اقتصادی جهانی شدن غیرقابل انکار است اما به طور نابرابر توزیع شده است در بسیاری از بخشهای ایالات متحده تجارت بینالملل بدون محدودیت باعث کاهش صنعت داخلی و از بین رفتن مشاغل تولیدی با درآمد خوب شد. کل مناطق به ویژه مناطق روستایی و عمدتاً صنعتی پشت سر گذاشته شدند مسائل زنجیره تامین که در طول همهگیری کووید-19 پدیدار شد خطرات وابستگی متقابل را بیشتر نشان داد در نتیجه هم جمهوریخواهان و هم دموکراتها به سیاستهای صنعتی و محدودیتهای تجاری روی آوردهاند تا مشاغل تولیدی داخلی بیشتری ایجاد کنند و اتکای ایالات متحده به سایر کشورها را کاهش دهند.اما سیاستگذاران ایالات متحده در خطر تصحیح بیش از حد هستند. با اتخاذ تمرکز محدود بر امنیت اقتصادی آنها می توانند فرصت هایی را برای دادگاهی کردن با کشورهای جنوب جهانی که خواهان روابط اقتصادی با ایالات متحده هستند از دست بدهند و با داغ شدن رقابت قدرتهای بزرگ اکنون زمان آن نیست که بیشتر به درون نگاه کنند. در عوض ایالات متحده باید به دنبال راه هایی برای تقویت روابط موجود خود و ایجاد روابط جدید در مناطق دارای اهمیت استراتژیک باشد.دولت ترامپ به سیاستی نیاز دارد که بتواند اهداف اقتصادی و ژئواستراتژیک را متعادل کند. باید فرآیند «جهانیسازی مجدد» را آغاز کند و در صنایعی که از زنجیرههای تأمین ایالات متحده در کشورهای جنوب جهانی پشتیبانی میکنند سرمایهگذاری کند. چنین اقداماتی توافق نامه های تجارت آزاد گسترده اغلب نامحبوب و گاه مضر دولت های گذشته ایالات متحده نیست آنها سرمایه گذاری های خارجی هدفمند هستند که در نهایت تولید داخلی محصولات پیشرفته را تقویت می کنند با اتخاذ این رویکرد، دولت جدید هم میتواند ایالات متحده را دوباره صنعتی کند و هم شبکه مشارکتهایی را که برای رقابت با چین، روسیه و سایر رقبای استراتژیک به آن نیاز دارد، تقویت کند.
از دست دادن زمین
تغییر قدرت جهانی شرایط اتحادهای ایالات متحده را تغییر داده است جهان تک قطبی پس از جنگ سرد تحت سلطه ایالات متحده در حال تبدیل شدن به یک جهان چند قطبی است دیگر کشورها به طور طبیعی وارد حوزه نفوذ واشنگتن نمی شوند. بسیاری از کشورها به ویژه در جنوب جهانی به طور فزاینده ای در تعامل با چندین قدرت بزرگ به طور همزمان راحت هستند. به عنوان مثال ویتنام شریک ایالات متحده است که روابط نزدیکی با چین و روسیه دارد. هند یکی از اعضای چهارجانبه (گفتگوی امنیتی چهارجانبه) است گروهی که شامل استرالیا، هند، ژاپن و ایالات متحده است و واشنگتن آن را شریک استراتژیک در مقابله با نفوذ چین در آسیا می داند. اما هند همچنین با روسیه همکاری نزدیکی دارد از جمله با خرید نفت روسیه با تخفیف و در نتیجه به طور غیرمستقیم بودجه جنگ مسکو در اوکراین را تامین می کند ترکیه به عنوان یکی از اعضای ناتو متحد پیمان ایالات متحده است اما همچنین در سال 2018 قراردادی را برای خرید یک سیستم دفاع ضد موشکی روسیه امضا کرد و اخیراً درخواست پیوستن به BRICS گروهی که اعضای اولیه آن شامل برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی. ایالات متحده و نزدیکترین متحدانش، مجموعا، دیگر نماینده بزرگترین بلوک اقتصادی جهان نیستند. BRICS که به تازگی توسعه یافته است که اکنون دارای ده عضو است (جدیدترین عضوهای اضافه شده مصر، اتیوپی، اندونزی، ایران و امارات متحده عربی هستند) بیش از یک سوم تولید ناخالص داخلی جهانی را تشکیل می دهد و از سهم G-7 پیشی می گیرد که شامل کانادا، فرانسه، آلمان، ایتالیا، ژاپن، انگلستان و ایالات متحده می شود و از آنجایی که سایر کشورها شراکت های بین المللی ایجاد می کنند، آنها نه با احساس ارزش های مشترک بلکه بر اساس منافع اقتصادی هدایت می شوند. به عنوان مثال بسیاری از کشورهای آفریقایی اخیراً روابط اقتصادی خود را نه تنها با چین از طریق طرح کمربند و جاده بلکه با روسیه، ترکیه و امارات متحده عربی افزایش داده اند که در بنادر انرژی پاک، استخراج معادن و غیره سرمایه گذاری کرده اند در این میان ایالات متحده به طور فزاینده ای توجه خود را به اولویت های داخلی معطوف کرده است. واشنگتن بر احیای مراکز تولیدی سابق و ایجاد ظرفیت در داخل متمرکز است. توافق دو حزبی در مورد نیاز به ایجاد مشاغل جدید تولیدی به ویژه در بخشهایی از کشور که بیشترین آسیب را از صنعتیزدایی و تولید خارج از کشور دارند وجود دارد. در سال 2022 کنگره ایالات متحده قانون تراشه ها و علم را تصویب کرد که بیش از 58 میلیارد دلار برای تقویت تولید داخلی تراشه های کامپیوتری و نیمه هادی ها با حمایت گسترده هر دو طرف اختصاص می دهد واشنگتن نیز قصد ندارد تعامل اقتصادی خارجی خود را با توافقنامه های جدید تجارت آزاد گسترش دهد. هیچ یک از طرفین تمایلی به چنین معاملاتی ندارند همانطور که مخالفت شدید دو حزبی نسبت به مشارکت ترانس پاسیفیک نشان داد که منجر به خروج ایالات متحده از توافق 12 کشور در سال 2017 شد و مذاکرات با اتحادیه اروپا در سال 2016 بر سر تجارت ترانس آتلانتیک و به بن بست رسید. مشارکت سرمایه گذاری دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا، پس از مذاکره مجدد بر سر توافقنامه تجارت آزاد آمریکای شمالی در اولین دوره ریاست جمهوری خود، پیشنهاد کرده است که ممکن است پیش از بررسی برنامه ریزی شده جانشین نفتا توافق آمریکا مکزیک و کانادا 25 درصد تعرفه بر کالاهای کانادا و مکزیک در سال آینده اعمال کند تعرفه ها به ستون اصلی سیاست ایالات متحده تبدیل شده است که برای محافظت از صنایع داخلی در برابر رقابت ناعادلانه در درجه اول از سوی چین و برای اطمینان از تولید محصولات حیاتی برای امنیت ملی ایالات متحده در داخل کشور استفاده می شود رئیس جمهور جو بایدن بسیاری از تعرفه های گمرکی بر کالاهای چینی را که ترامپ در دوره اول ریاست جمهوری خود وضع کرده بود حفظ کرد و بایدن محدودیت های واردات جدیدی را بر خودروهای برقی چینی و سایر فناوری های سبز اعمال کرد.با این حال اگر واشنگتن به تمرکز خود در داخل ادامه دهد می تواند توانایی خود را برای ایجاد روابط با کشورهای جنوب جهانی که می تواند به ایالات متحده در پیشبرد اهداف استراتژیک دیگر کمک کند به خطر بیاندازد. همین کشورها از همسویی با واشنگتن نگران هستند. اقدامات اشتباه اخیر ایالات متحده در سیاست خارجی و درک استانداردهای دوگانه در واکنش های متفاوت آن به جنگ ها و رنج های انسانی در اوکراین و غزه به اعتبار این کشور لطمه زده است. در نتیجه بسیاری از کشورها نگاه مطلوبتری به دیگر قدرتهای جهانی و نوظهور مانند چین، روسیه یا امارات متحده عربی دارند با توجه به کاهش جذابیت اقتصادی و فرهنگی که توانایی این کشور برای ایجاد شراکتهای جدید را مختل میکند این خطر را دارد که به دشمنان خود اجازه دهد تا روابط خود را با کشورهای غیر متعهد به روشهایی که به منافع ایالات متحده آسیب میرساند عمیقتر کنند.عواقب آن در حال حاضر در آفریقا قابل مشاهده است جایی که چین به ویژه در آنجا نفوذ قابل توجهی داشته است بر اساس طرح «کمربند و جاده» چین وامهایی را به پروژههای زیربنایی در کشورهایی مانند آنگولا، جمهوری دموکراتیک کنگو، کنیا، نیجریه، تانزانیا و زیمبابوه ارائه کرده و مبالغ قابلتوجهی در آن سرمایهگذاری کرده است پکن در ازای آن به بنادر و منابع طبیعی دسترسی پیدا کرده است پروژههای معدنی در کنگو، زیمبابوه و جاهای دیگر به چین کمک کرده است تا کنترل تقریباً 90 درصد پردازش جهانی خاکهای کمیاب را که برای تولید تراشههای کامپیوتری، نیمهرساناها و باتریها مورد نیاز است در اختیار بگیرد اگرچه مواد معدنی حیاتی آفریقایی هنوز هم سهم متوسطی از تولید جهانی را تشکیل میدهند این صنعت دارای پتانسیل عظیمی است با غفلت از سرمایه گذاری در توسعه آن ایالات متحده و متحدانش می توانند فرصتی را برای کاهش وابستگی خود به چین برای دسترسی به این منابع از دست بدهند.چین به طور مشابه نفوذ اقتصادی خود را در آمریکای لاتین گسترش داده است. پکن از طریق سرمایه گذاری های زیرساختی خود مانند یک بندر بزرگ در پرو و یک نیروگاه برق آبی در اکوادور اکنون دومین شریک تجاری منطقه پس از ایالات متحده است و نفوذ آن همیشه خوش خیم نیست: در مارس 2023 چین به هندوراس فشار آورد تا در ازای دریافت کمک اقتصادی روابط دیپلماتیک خود را با تایوان قطع کند پکن شروع به گسترش مشارکت خود در منطقه فراتر از سرمایه گذاری های اقتصادی کرده است به عنوان مثال در آرژانتین چین یک ایستگاه فضایی عمیق را اداره می کند که باعث نگرانی مقامات دفاعی ایالات متحده در مورد احتمال استفاده از آن برای ردیابی ماهواره های ایالات متحده شده است.
رویکرد هدفمند
دولت ترامپ برای رقابت موثر با چین برای نفوذ در میان کشورهای غیرمتعهد به استراتژیهای به روز نیاز دارد ایجاد روابط در آفریقا و آمریکای لاتین نه تنها برای تضمین دسترسی ایالات متحده به منابع حیاتی بلکه برای افزایش تعداد کشورهایی که مایل به کمک به ایالات متحده برای پیشبرد منافع خود هستند مهم است. و در منطقه هند و اقیانوس آرام واشنگتن باید شراکت های جدیدی را فراتر از اتحادهای خود با ژاپن، فیلیپین و کره جنوبی ایجاد کند تا از نفوذ اقتصادی و نظامی رو به افزایش چین جلوگیری کند.اما برای ایجاد این مشارکت ها و همچنین تقویت شراکت های موجود ایالات متحده باید مزایای اقتصادی ارائه دهد. همانطور که سامانتا پاور مدیر سابق آژانس توسعه بینالمللی ایالات متحده در نشستی در شورای روابط خارجی در ماه دسامبر گفت: «مهم نیست به کجا بروم چه قارهای چه جامعهای پیام یکسان است: ما میخواهیم. تجارت نه کمک». بنابراین ایالات متحده باید اطمینان حاصل کند که تمرکز این کشور بر تقویت تولید داخلی محصولات پیشرفته منجر به رد مشارکت های جدید اقتصادی خارجی نمی شود. چنین مشارکت هایی می تواند برای دو طرف سودمند باشد واشنگتن با سرمایهگذاری در صنایع خارج از کشور که میتوانند ورودیهایی را برای تولید ایالات متحده فراهم کنند هم میتواند زنجیرههای تامین خود را تقویت کند و هم پیوندهای خود را با کشورهای محوری در جنوب جهانی تعمیق بخشد.تیم جدید ترامپ باید با شناسایی اتحادهایی که باید تقویت کند و کشورهایی که باید با آنها روابط جدیدی در آفریقا، آمریکای لاتین و منطقه هند و اقیانوسیه ایجاد کند شروع کند. در آفریقا و آمریکای لاتین این می تواند شامل کشورهایی باشد که از نظر منابع طبیعی مورد استفاده در تولید باتری یا نیمه هادی ها غنی هستند مانند شیلی و زیمبابوه یا در مکان های استراتژیک مهمی مانند جیبوتی به دلیل دسترسی آن به دریای سرخ هستند در منطقه هند و اقیانوس آرام ایالات متحده باید تعمیق شراکت خود را با کشورهایی مانند اندونزی، ویتنام و سایر کشورهایی که در آنها برای نفوذ اقتصادی با چین رقابت می کند و همچنین با کشورهای جزیره اقیانوس آرام که همکاری نظامی آنها می تواند برای واشنگتن مفید باشد در اولویت قرار دهد. در صورت درگیری با پکن بر سر تایوان یا در دریای چین جنوبی. در مرحله بعد دولت باید با رهبران تجاری ایالات متحده در صنایع مهم داخلی مانند تولید نیمه هادی همکاری کند و تولید خودرو برای تعیین مواد خام یا فرآوری شده ای که می توان از کشورهای دارای اولویت تهیه کرد سپس دولت ایالات متحده باید در این کشورها سرمایه گذاری کند تا زیرساخت ها را بهبود بخشد و صنایعی را ایجاد کند که بتواند مستقیماً به زنجیره های تأمین ایالات متحده تغذیه کند. سرمایه گذاری اخیر دولت بایدن در پروژه راه آهن در آنگولا از این منطق پیروی می کند: این مسیر آنگولا را به جمهوری دموکراتیک کنگو و زامبیا متصل می کند و تولید مواد معدنی حیاتی مورد استفاده در باتری ها را تسهیل می کند اما واشنگتن باید بیشتر از این سرمایه گذاری های استراتژیک انجام دهد. به عنوان مثال در شیلی ایالات متحده می تواند در صنعت مس سرمایه گذاری کند که برای تولید نیمه هادی ها حیاتی است. این کشور میتواند پروژههای معدنی در اندونزی را که دارای ذخایر زیادی از نیکل است تامین مالی کند مادهای معدنی که برای تولید باتری خودروهای الکتریکی و سایر فناوریهای سبز استفاده میشود در ویتنام ایالات متحده می تواند در تولید الکترونیک سرمایه گذاری کند تا زنجیره تامین خود را در این بخش به دور از چین و تایوان متنوع کند.علاوه بر این ایالات متحده می تواند از نفوذ خود در موسسات مالی بین المللی مانند صندوق بین المللی پول و بانک جهانی برای تسهیل وام دهی و سرمایه گذاری در کشورهای شریک ایالات متحده در جنوب جهانی استفاده کند. ایالات متحده بزرگترین سهامدار گروه بانک جهانی است و همراه با نزدیکترین متحدانش مانند آلمان، ژاپن و بریتانیا نفوذ زیادی در ایجاد تغییرات در سیاست ها و تصویب بسته های کمک مالی دارد. بنابراین واشنگتن میتواند اقداماتی را انجام دهد که سرمایهگذاری خارجی و کمکهای اقتصادی به شرکای جدید یا موجود خود در جنوب جهانی را افزایش میدهد و به سرمایهگذاریهای اولیه ایالات متحده اضافه میکند و توسعه بلندمدت اقتصادی این کشورها را تقویت میکند. سایر متحدان ایالات متحده از جمله ژاپن، کره جنوبی و کشورهای اروپایی نیز می توانند از دسترسی بهتر به بازارهای جدید بهره مند شوند.این رویکرد هدفمندتر از کمک های اقتصادی سنتی ایالات متحده است که در درجه اول بر کمک های مالی، کمک های بشردوستانه و برنامه های تجاری متمرکز شده است. این نه تنها منافع اقتصادی برای شرکای ایالات متحده در جنوب جهانی فراهم می کند بلکه نیازهای اقتصادی و امنیت ملی ایالات متحده را نیز برآورده می کند. واشنگتن با تعهد به جهانیسازی مجدد، تدوین دقیق بستههای تجاری و سرمایهگذاری برای ایجاد روابط با کشورهای مهم میتواند صنایع داخلی خود را تقویت کند از زنجیرههای تامین خود محافظت کند و مشارکتهایی را که برای پیشبرد سایر امنیت ملی و منافع ژئواستراتژیک به آن نیاز دارد افزایش دهد.