• بیوگرافی

















  • صفحۀ سایت در فیس بوک

  • مطالب پسندیده در فیس بوک

  • paypal

  • موضوع هفته

    مطالب محبوب

    پنتاگون را نمی‌توان مانند یک کسب و کار اداره کرد ارتش آمریکا به اصلاحات نیاز دارد اما نه از آن نوعی که ماسک و DOGE در ذهن دارند

    پنتاگون را نمی‌توان مانند یک کسب و کار اداره کرد

    ارتش آمریکا به اصلاحات نیاز دارد اما نه از آن نوعی که ماسک و DOGE در ذهن دارند

    محمد قاسم شایق

    در طول دهه گذشته درخواست‌ها برای اصلاح وزارت دفاع بلندتر شده است همه از کنگره که کمیسیون ویژه‌ای را در مورد نیاز فوری به تغییر تشکیل داد تا مقامات پنتاگون که گزارش‌های داخلی بی‌شماری را برای بررسی چگونگی بهبود بسیاری از جنبه‌های توانایی عملکرد این وزارتخانه تهیه کرده‌اند و از رهبران صنعت دفاعی درخواست کمک کرده‌اند به نظر می‌رسد موافقند که کارها باید به طور متفاوتی انجام شود. و جای تعجب نیست: تسریع تغییرات فناوری درگیری‌ها را در سراسر جهان تغییر شکل می‌دهد. چین در حال پیشرفت تاریخی در ارتقاء ارتش خود است و روسیه با وجود تلفات گسترده پرسنل و تجهیزات در جنگ خود علیه اوکراین نوسازی نظامی خود را دو برابر کرده است. محیط امنیتی به طور فزاینده آشفته یادآوری‌های منظمی را ارائه می‌دهد که اتخاذ رویکرد تجاری معمول برای سرمایه‌گذاری در ارتش ایالات متحده، کوته‌بینانه است.آخرین گروهی که خواستار تغییر در پنتاگون شده‌اند به اصطلاح وزارت کارایی دولت ترامپ است که توجه خود را به وزارت دفاع به عنوان هدف بعدی اصلاحات معطوف کرده است. پیت هگزت وزیر دفاع ایالات متحده در ماه فوریه اعلام کرد: «ما از DOGE در پنتاگون استقبال می‌کنیم.» او گفت که این گروه «کارایی واقعی و تجاری را برای دولت به ارمغان خواهد آورد.»اما پنتاگون یک تجارت نیست. هرچند ممکن است ناکارآمد و انعطاف‌ناپذیر باشد ارتش چالشی اساساً متفاوت برای اصلاح‌طلبان آینده است. ارتش نه تنها ماموریتی  حفاظت از امنیت ملی ایالات متحده  دارد که هیچ شرکت خصوصی در آن سهیم نیست بلکه نیروی کاری دارد که با هیچ یک از بخش‌های خصوصی متفاوت نیست. نحوه اداره آن نیز متفاوت است: فاقد کنترل بر بودجه، ساختار سازمانی و برخی از مهم‌ترین تصمیمات استراتژیک خود است این تفاوت‌ها به این معنی است که تلاش‌ها برای اینکه پنتاگون بیشتر شبیه یک شرکت اداره شود نتیجه معکوس خواهد داد. اگر هگزت و DOGE همانطور که شروع کرده‌اند ادامه دهند در دستیابی به اهداف خود شکست خواهند خورد و در این فرآیند به ارتش ایالات متحده آسیب خواهند رساند.

    اینجا کارها را متفاوت انجام می‌دهند

    برای اینکه ببینید چرا وزارت دفاع نمی‌تواند مانند یک کسب و کار اداره شود فقط به ساختار آن نگاه کنید. مانند تمام وزارتخانه‌ها و سازمان‌های قوه مجریه دولت ایالات متحده این وزارتخانه یک هیئت مدیره بزرگ، دست و پا گیر و اغلب متفرق دارد: کنگره ایالات متحده. تمام ۵۳۵ عضو مجلس نمایندگان و سنا به درجات مختلف، اختیار شکل‌دهی به جهت‌گیری ارتش ایالات متحده را دارند. در مقابل والمارت بزرگترین شرکت در ایالات متحده ۱۲ مدیر در هیئت مدیره خود دارد. و حتی اگرچه رئیس جمهور ایالات متحده فرمانده کل نیروهای مسلح است، مهمترین تصمیمی که ارتش ایالات متحده با آن روبرو است  اینکه آیا اعلام جنگ کند – در نهایت خارج از زنجیره فرماندهی در دستان کنگره است. در هیچ کجای بخش خصوصی، یک کسب و کار بر مهمترین تصمیمات خود کنترل ندارد. همین امر در مورد بودجه پنتاگون نیز صادق است. این بودجه نه تنها بزرگتر از بودجه هر کسب و کاری در ایالات متحده است بلکه این سازمان کنترل کمی بر آن دارد. هر ساله وزارت دفاع فرآیندی سخت طولانی و اغلب دست و پا گیر را برای تعیین نحوه خرج کردن پول خود در حالت ایده‌آل مطابق با استراتژی دفاع ملی دولت انجام می‌دهد. اما کنترل نهایی بر تصمیمات مربوط به بودجه در دست کنگره است که کمیته‌ها و اعضای آن پیشنهادهای وزارتخانه را بررسی و بر اساس طیف وسیعی از ملاحظات آنها را تغییر می‌دهند. گاهی اوقات کنگره بر رویکرد متفاوتی برای برآورده کردن اولویت‌های امنیت ملی تأکید می‌کند گاهی اوقات انتخاب‌های آن بیشتر تحت تأثیر نگرانی‌های شغلی رأی‌دهندگان است. هیچ کسب‌وکار خصوصی نمی‌تواند با چنین توانایی محدودی برای تصمیم‌گیری در مورد اینکه چه چیزی را می‌خواهد چه زمانی و چگونه خریداری کند، رشد کند.بدتر از همه در بیشتر یک دهه و نیم گذشته کنگره نتوانسته است این بودجه‌ها را به سرعت تصویب کند. نتیجه مجموعه‌ای از قطعنامه‌های مداوم و لوایح بودجه موقت بوده است که تا حد زیادی بودجه سال قبل را تمدید می‌کند اما عموماً مانع از خریدهای جدید یا تغییر سرمایه‌گذاری‌ها توسط ارتش مطابق با استراتژی‌های جدید می‌شود. این چالش در هفته‌های اخیر حتی حادتر هم شده است زیرا برای اولین بار ناتوانی کنگره در توافق بر سر میزان بودجه دفاعی، پنتاگون را مجبور می‌کند که یک سال مالی کامل را بدون تخصیص کامل کنگره سپری کند. این بدان معناست که بودجه نظامی امروز تقریباً دقیقاً مشابه سال گذشته است  کنگره آن را کمتر از یک درصد افزایش داده است  در تلاشی ضعیف برای کاهش تأثیر این مشکل تاریخی هزینه‌ها. تصور اینکه یک شرکت بخش خصوصی عدم تطابق اساسی بین استراتژی و بودجه خود را اعلام کند و سپس پس از ماه‌ها بررسی توسط هیئت مدیره در نهایت نتواند بودجه خود را به طور معناداری تغییر دهد دشوار است. تلاش‌های کوتاه‌مدت برای جابجایی منابع نیز با محدودیت‌های کنگره مواجه شده است. پنتاگون نمی‌تواند بیش از ۱۵ میلیون دلار را بدون تأیید کنگره برنامه‌ریزی مجدد کند که مانع از انتقال بودجه برای خرید پلتفرم‌های تازه منتشر شده یا آزمایش و ارزیابی سیستم‌های امیدوارکننده می‌شود. نیروی کار این وزارتخانه همچنین آن را از دنیای تجارت متمایز می‌کند. ۳.۵ میلیون کارمند نظامی و غیرنظامی آن نهادی را تشکیل می‌دهند که از نظر تعداد ۴۰ درصد بزرگتر از دومین کارفرمای بزرگ آمریکایی است. از سال ۱۹۷۳ افراد یونیفرم‌پوش داوطلب شده‌اند تا در هر کجای دنیا و در هر زمانی به کشور خود خدمت کنند  و جان خود را در این راه به خطر بیندازند. تقریباً نیمی از نیروی کار غیرنظامی قبل از ادامه خدمت به عنوان کارمندان دولتی، با یونیفرم خدمت کرده‌اند. بسیاری از آنها سال‌ها تحت بررسی‌های شدید قرار گرفته‌اند تا اطمینان حاصل شود که می‌توان به آنها در ارائه اطلاعات طبقه‌بندی‌شده ارزشمند برای محافظت از امنیت ایالات متحده اعتماد کرد. و حدود یک هشتم از این غیرنظامیان وظایف نظامی تخصصی را انجام می‌دهند. انتظار نمی‌رود هیچ نیروی کار بخش خصوصی در هیچ کجای کشور این فداکاری‌ها را انجام دهد. تا حدودی در نتیجه استخدام در این وزارتخانه به طرز چشمگیری کند است. با توجه به سرعت کند این فرآیند و با توجه به قابلیت‌های تخصصی مورد نیاز کارکنان به ویژه نیاز به مجوزهای امنیتی سطح بالا تصمیمات مربوط به اخراج کارمندان باید با دقت گرفته شود. با این حال تاکنون وزارت دفاع آمریکا به هیچ وجه محتاط نبوده است. این وزارتخانه صرفاً به این دلیل بر اخراج کارمندان آزمایشی تمرکز کرده است که اخراج افراد بر اساس وضعیتشان آسان‌تر از ارزیابی کارشان و اخراج افراد ضعیف است. هر سازمانی پرسنل را اخراج و جابجا می‌کند، اما انجام این کار بر اساس مدت خدمت به جای عملکرد کوته‌بینانه است به خصوص اگر کارگرانی که بعداً به عنوان ضروری شناسایی می‌شوند نتوانند به سرعت دوباره استخدام شوند.مهم‌تر از همه وزارت دفاع با یک کسب و کار در محصول منحصر به فردی که ارائه می‌دهد متفاوت است: امنیت برای عموم مردم آمریکا. لزوم تمرکز کامل بر امنیت ملی به ارتش رابطه ویژه‌ای با ریسک می‌دهد، رابطه‌ای که با رابطه با یک کسب و کار غیرقابل مقایسه است. اگر یک شرکت شکست بخورد همانطور که اکثریت قریب به اتفاق استارت‌آپ‌ها شکست می‌خورند، سرمایه‌گذاران پول خود را از دست می‌دهند و مردم شغل خود را از دست می‌دهند. اگر ارتش ایالات متحده شکست بخورد مردم می‌میرند. نقش منحصر به فرد ارتش در جامعه، برای حفظ امنیت آمریکایی‌ها و حفظ انحصار خشونت به نمایندگی از دولت ریسک‌پذیری در دفاع را به طور منحصر به فردی بالا می‌برد. وضعیت انحصاری این وزارتخانه همچنین به این معنی است که اجرای مؤثر چشم‌انداز آن همواره پیچیده‌تر از یک شرکت خصوصی است. ارتش نمی‌تواند از خطرات اجتناب کند اما تصمیم برای اجرای آنها باید همیشه بسیار هوشیارانه‌تر و با دقت بیشتری نسبت به دنیای شرکت‌ها در نظر گرفته شود.البته این تفاوت‌ها به این معنی نیست که پنتاگون باید در برابر اصلاحات مصون باشد. ایده‌های جدی در مورد چگونگی انجام اصلاحات کم نیستند. برخی از این ایده‌ها شامل مطالعه و تکرار موفقیت‌های موجود است. به عنوان مثال نیروی دریایی ایالات متحده برای دومین سال متوالی موفق شده است تنها نیروی نظامی باشد که بارها و بارها از ممیزی‌های مالی سربلند بیرون آمده و در عین حال در حال گذار از یک تحول عظیم مطابق با محیط امنیتی در حال تغییر و استراتژی دفاع ملی است. نمونه مثبت دیگر از فرماندهی عملیات ویژه ایالات متحده است که از اختیارات خرید ویژه بهره‌مند است که به آن اجازه می‌دهد ابزارها را سریع‌تر از سایر فرماندهی‌های رزمی در اختیار جنگجویان قرار دهد.در سوی دیگر طیف اصلاح‌طلبان پنتاگون که قصد دارند وارد عرصه شوند باید از بسیاری از تلاش‌های شکست‌خورده اخیر ارتش نیز درس بگیرند. رهبران وزارت دفاع با درک اینکه کتاب راهنمای خرید دفاعی که نزدیک به ۲۰۰۰ صفحه قانون داشت دست و پا گیر و سنگین بود تلاش گسترده‌ای را برای به‌روزرسانی آن آغاز کردند. نتیجه در سال ۲۰۲۲: این وزارتخانه ۱۲ کتاب راهنمای خرید جدید با تعداد صفحات مشابه منتشر کرد. فرآیند خرید همچنان دست و پا گیر است و به نظر می‌رسد تلاش‌های مجدانه برای ساده‌سازی مقررات دستاورد چندانی نداشته است. یک چالش واقعی برای اصلاحات دفاعی این است که تمایل مصرانه برای تغییر در طول دهه گذشته منجر به چرخه‌ای ناهماهنگ شده است که در آن ابتکارات اصلاحی جدید قبل از اجرای اصلاحات قبلی یا ارزیابی تأثیر آنها، انباشته می‌شوند. هیئت مدیره پنتاگون  کنگره  نیز می‌تواند گام‌های معناداری در جهت اصلاحات بردارد. شناخت آسیبی که قطعنامه‌های بی‌پایان و مداوم به ارتش وارد می‌کنند و بازگشت به فرآیند تخصیص بودجه منظم شروع خوبی خواهد بود. اما با توجه به اینکه کنگره نتوانسته چرخه قطعنامه‌های مداوم را بشکند باید به سادگی با فعال کردن وزارت دفاع برای شروع مداوم برنامه‌های جدید و خرید قابلیت‌های جدید حتی بدون تخصیص بودجه‌های جدید به اصلاح عناصر مخرب خود بپردازد. (انعطاف‌پذیری بیشتر در هزینه‌های کنگره که در آخرین قطعنامه مداوم گنجانده شده است گام اول در این راستا است.)پنتاگون به تغییر نیاز دارد، اما اصلاحات مؤثر مستلزم قدردانی از منحصر به فرد بودن این سازمان است. تاکنون نشانه‌ها دلگرم‌کننده نیستند. همانطور که مکس استیر رئیس مشارکت برای خدمات عمومی در ماه مارس گفت رویکرد DOGE شبیه “بچه‌ای در یک نیروگاه هسته‌ای است که مدام دکمه‌ها را فشار می‌دهد”. حداقل تاکتیک‌های DOGE در دستیابی به اصلاحات بسیار مورد نیاز در وزارت دفاع شکست خواهد خورد. اما حداکثر این مراحل می‌تواند به طرز وحشتناکی نتیجه معکوس داشته باشد همانطور که در وزارت انرژی اتفاق افتاد، جایی که DOGE بسیاری از کارمندانی را که با مواد هسته‌ای سروکار داشتند اخراج کرد قبل از اینکه دولت ترامپ متوجه شود که این موقعیت‌ها چقدر حیاتی هستند و اکثر اخراج‌ها را لغو کرد.کسانی که در ارتش خدمت می‌کنند سوگند یاد می‌کنند که «از قانون اساسی ایالات متحده در برابر همه دشمنان، خارجی و داخلی، حمایت و دفاع کنند.» بدون درک نقش ویژه‌ای که ارتش ایالات متحده ایفا می‌کند بیگانگانی که سعی می‌کنند آن را مانند یک کسب و کار اداره کنند شکست خواهند خورد و شکست‌های آنها چیزی بیش از یک فرصت از دست رفته خواهد بود آنها ایالات متحده را تضعیف می‌کنند به نفع دشمنان آن تمام می‌شوند و چاه برنامه‌های متفکرانه‌تر برای تغییر در آینده را مسموم می‌کنند.




    بازدید ها:

    درج یک دیدگاه

    
    <