چگونه جنگ آمریکا علیه فناوری چین نتیجه معکوس داشت؟
و چرا برنامه های ترامپ اوضاع را بدتر می کند؟
علیان مالک محصل کارشناس ارشد روابط بین الملل
در اواخر سپتامبر دولت بایدن پیشنویس قانونی را صادر کرد که خودروهای متصل و خودمختار چینی و اجزای آنها را از بازار ایالات متحده منع میکرد این یکی از آخرین اقداماتی است که سیاستگذاران ایالات متحده برای محافظت از امنیت اقتصادی ایالات متحده انجام داده اند. در دوره اول دولت ترامپ واشنگتن محدودیت هایی را برای شرکت های مخابراتی ZTE و Huawei اعمال کرد. پرزیدنت جو بایدن بسیاری از سیاست های ترامپ در قبال چین و سیاست های جدید پیشرفته را حفظ کرده است از جمله شروع کنترل های صادراتی گسترده در اواخر سال 2022 در نیمه هادی ها و تجهیزات نیمه هادی پیشرفته. از آنجایی که به نظر می رسد دولت آینده ترامپ آماده تسریع و گسترش بیشتر این محدودیت ها است ارزش آن را دارد که سابقه این سیاست ها را در نظر بگیرند و به بررسی مبادلاتی که در پی دارد بپردازند.مجموعه ابزارهای واشنگتن بسیار گسترده است: کنترل صادرات، تعرفه ها، ممنوعیت محصولات، غربالگری سرمایه گذاری ورودی و خروجی، محدودیت در جریان داده ها، مشوق ها برای تغییر زنجیره تامین، محدودیت در تبادل علمی و همکاری تحقیقاتی، مخارج سیاست صنعتی و مشوق های خرید آمریکا. اهداف این اقدامات به همان اندازه متنوع است: کاهش سرعت پیشرفت چین در پیشرفته ترین فناوری هایی که دارای پتانسیل استفاده دوگانه هستند کاهش وابستگی بیش از حد به چین به عنوان منبع ورودی و به عنوان بازاری برای کالاهای غربی جلوگیری از دسترسی چین به داده های حساس، حفاظت از موارد حیاتی. زیرساخت ها، عقب نشینی در برابر اجبار اقتصادی، حفاظت از رقابت صنعتی ایالات متحده، و افزایش اشتغال در تولید آن. تغییر پکن به سمت شکلی گسترده تر و قاطعانه از ناسیونالیسم تکنوگرایانه مرکانتیلیستی خطرات واقعی برای رفاه و امنیت اقتصادی ایالات متحده و سایرین ایجاد می کند. مطمئناً باید کاری انجام داد اما سیاستهای محدودکننده فزاینده واشنگتن نتایج بسیار متفاوتی را به همراه داشته است. هدف کاهش پیشرفت فناوری چین در لبه برش و حفظ مزیت فناوری نسبی ایالات متحده را در نظر بگیرند. در تعقیب این هدف واشنگتن شاهد پیشرفت در برخی زمینهها مانند کاهش سرعت بخش نیمهرسانای چین بوده است اما شاهد موفقیت چین حتی سریعتر در سایر زمینهها مانند خودروهای الکتریکی و باتریها بوده است. تنشهای ذاتی بین اهداف مختلف امنیتی اقتصادی واشنگتن وجود دارد که پیشرفت در برخی از آنها ناگزیر باعث کاهش پیشرفت در برخی دیگر میشود. علاوه بر این سیاستگذاران ایالات متحده به اندازه کافی در نظر نگرفته اند که چین و دیگران چگونه با محدودیت های ایالات متحده سازگار می شوند. با بازگشت دونالد ترامپ رئیس جمهور منتخب به قدرت دولت او عاقلانه خواهد بود که به این واقعیت فکر کند که محدودیت های موجود در فناوری چین نتایج کاملاً متفاوتی را به همراه داشته است. دولت بایدن استراتژی خود را «حیاط کوچک حصار بلند» یا اعمال محدودیتهای زیاد برای تعداد کمی از فناوریهای حیاتی توصیف کرده است. این حیاط در حال رشد است و پیامدهای ناخواسته منفی برای ایالات متحده دارد. اگر دولت ترامپ جدایی گستردهتری را دنبال کند هزینهها بهطور تصاعدی بزرگتر خواهد شد.
نتایج مختلط
اثربخشی اقدامات ایالات متحده هنگام بررسی وضعیت شرکت ها و صنایع خاصی که هدف قرار گرفته اند به ویژه با کنترل صادرات و دسترسی محدود به بازار آمریکا واضح تر به نظر می رسد. صنعت نیمه هادی چین با بیشترین مشکلات روبرو شده است. طی چند سال گذشته وزارت بازرگانی ایالات متحده تقریباً 850 مؤسسه و شخص چینی را در فهرست نهادهای خود قرار داده است که عملاً آنها را از دسترسی به پیشرفته ترین فناوری ایالات متحده منع می کند. در اکتبر 2022 وزارت بازرگانی همچنین محدودیت های شدیدی را بر شرکت های آمریکایی که نیمه هادی ها و تجهیزات پیشرفته را به شرکت های چینی می فروشند اعمال کرد. واشنگتن همچنین سایر نیروگاه های تراشه به ویژه ژاپن و هلند را مجبور کرد تا فروش خود را به چین محدود کنند. این تاثیر فوری و ویرانگر برای چندین شرکت چینی بود که دیگر قادر به خرید تراشههای خاصی از جمله پیشرفتهترین نیمههادیهای Nvidia که در کاربردهای هوش مصنوعی استفاده میشوند نبودند. علاوه بر این تامینکنندگان تجهیزات و نرمافزارهای غربی از تأسیسات تولیدی خود در چین خارج شدند و چینیها را رها کردند تا خودشان مسائل را کشف کنند. همانطور که یکی از مدیران چینی اخیراً گفت “ما از آشپزی در آشپزخانه به کشاورزان در مزرعه تبدیل شدیم.” نرخ بازدهی پایین تر و عملکرد ضعیف تر، شرکت های آسیب دیده را بیشتر از قبل از رقبای غربی خود عقب تر گذاشت.پکن در تلاش برای پر کردن این حفرهها و پر کردن شکاف به شرکتهای چینی تراشه چک سفید و هر انگیزه نظارتی قابل تصوری داده است اما آنها همچنان از همتایان خود در ایالات متحده، ژاپن و کره جنوبی بسیار عقب هستند. و سازندگان تجهیزات تولیدی چینی و ارائه دهندگان نرم افزار حتی بیشتر از این عقب هستند. کارآفرینان شرکتهای هوش مصنوعی چینی به من گفتند که ممنوعیت تراشههای انویدیا تلاشهای آنها برای آموزش مدلهای زبان بزرگ و توسعه انواع دیگر برنامههای تجاری سفارشی را با مشکل مواجه کرده است.اکنون ایالات متحده در مراحل اولیه اتخاذ تدابیری علیه سایر صنایع است. تعرفه های بالایی که بایدن بر خودروهای برقی و باتری در سال جاری اعمال کرد همراه با ممنوعیت احتمالی آتی واردات خودروهای متصل و خودران عملاً بازار ایالات متحده را برای همه خودروسازان چینی ممنوع خواهد کرد. این احتمال وجود دارد که ایالات متحده حتی شرکت های داروسازی ایالات متحده را از استفاده از شرکت های چینی برای انجام آزمایشات بالینی منع کند سرمایه گذاری های دارویی ایالات متحده در چین را محدود کند و داروهای تولید شده در چین را از دسترسی به بازار ایالات متحده منع کند و اگر چین بتواند تولید هواپیمای تجاری جدید خود C919 را افزایش دهد و صادرات آن را به سرتاسر جهان آغاز کند واشنگتن ممکن است برخی از قطعات ساخت ایالات متحده این هواپیما را به فهرست کنترل صادرات اضافه کند که ضربه سختی به آن خواهد بود. COMAC تولیدکننده چینی با توجه به اینکه تقریباً هر سیستمی که C919 را در هوا نگه میدارد از یک تامینکننده آمریکایی یا اروپایی است.فراتر از بخش های فردی فشار ایالات متحده به طور غیرمستقیم اقتصاد چین را تضعیف می کند. برخورد با چین به عنوان یک رقیب استراتژیک رهبری پکن را بر آن داشته است که بر امنیت ملی حتی بیش از آنچه قبلاً بود تأکید کند. تمرکز بیش از حد پکن بر خوداتکایی تکنولوژیکی به معنای سرمایهگذاری بیش از حد در بخشهای با اولویت بالا بوده و موجب عرضه مازاد شده است که به سود بسیاری از شرکتهای چینی آسیب رسانده و تنشهایی را با شرکای تجاری ایجاد کرده است. عدم اطمینان حاصل از کارآفرینان خصوصی چینی و بسیاری از خانوارها خوشایند نبوده و به کاهش سرمایه گذاری و مصرف کمک کرده است. پکن سزاوار بسیاری از سرزنش برای کند شدن اقتصاد است اما سیاست های آن تا حدی پاسخی به فشار فزاینده غرب است.بسیاری از اقتصاددانان چینی از جهت گیری ملی گرایانه سیاست اقتصادی کشورشان نگران هستند و نسبت به کارآمدی خوداتکایی تردید دارند. آنها معتقدند که بازگشت به رویکرد بازار پسندتر ضروری است. برخی نگرانی های خود را به صورت علنی مطرح کرده اند اما خطر شغلی آنها واقعی است و بنابراین اکثر آنها سکوت می کنند.
عواقب ناخواسته
به همان اندازه که محدودیتهای غربی مخرب بوده است کنترلهای سختگیرانه نیز باعث پیشرفتهای تکنولوژیکی چین شده است که در غیر این صورت اتفاق نمیافتاد. وقتی اخیراً پرسیدند که آیا محدودیتهای ایالات متحده به طور ناخواسته انگیزه تلاشهای فناوری چین را ایجاد کرده است یکی از مقامات آمریکایی درگیر در این مذاکرات سیاستی پاسخ داد: “آیا آنها به هر حال همه این کارها را انجام نمیدادند؟” پاسخ یک «نه» قاطع است.از زمان پایان جنگ تریاک در سال 1842 چین خوداتکایی بیشتر را به یک هدف استراتژیک تبدیل کرده است. اما اقدامات اخیر به رهبری ایالات متحده منجر به افزایش توربوی پکن در این ماموریت شده است. هدف اصلی طرح «ساخت چین 2025» این کشور که در سال 2015 اعلام شد ارتقای شهرت محصولات فناوری چین در بازارهای جهانی بود. تا زمانی که واشنگتن شروع به منعطف کردن عضلات خود کرد هدف پکن به سمت بومی سازی زنجیره های تامین خود از ابتدا تا انتها به ویژه در فناوری های استراتژیک مانند نیمه هادی ها، مخابرات و هوش مصنوعی تغییر کرد. طی پنج سال گذشته چین منابع گستردهای را در پیشرفتهترین حوزههای تجهیزات و ابزارهای نیمهرسانا سرمایهگذاری کرده است، و پکن نیز تلاش کرده است تا راهحلهای با فناوری پیشرفته را که تقریباً به طور کامل بر اساس اجزای چینی است در تلاش برای «حذف A» توسعه دهد. فناوری آمریکایی را از زنجیره تامین خود حذف کند.مناقشه فناوری ایالات متحده و چین که زمانی دغدغه مقامات چینی بود اکنون به استراتژی تجاری شرکت های دولتی و خصوصی تبدیل شده است. شرکتها و سازمانهای تحقیقاتی چینی چه به دلایل وفاداری ملی و چه به دلایل تجاری اهداف خود را بالاتر و بالاتر، گسترش سرمایهگذاری و تحقیق و توسعه فراتر از سواحل خود در آسیای جنوب شرقی، اروپا و آمریکای لاتین هدف گرفتهاند. از قضا محدودیتها به معنای مهار پیشرفت تکنولوژیک چین در برخی زمینه ها به تحریک آن کمک کرده است. چین شاهد پیشرفت هایی در بخش های مختلف از نظر تحقیق و توسعه، تولیدات تولیدی و محتوای داخلی بیشتر در صادرات بوده است. بازدیدهای اخیر از شرکتهای باتریسازی خودروهای برقی چینی و خودروسازان نشان داد که شرکتهایی که درک روشنی از چشمانداز رقابتی جهانی، قابلیتهای قوی در نوآوری محصول و فرآیند و منابع مالی برای پیشرفت دارند. نمایندگان ارشد شرکتهای خارجی در چین از سیاستهای صنعتی تبعیضآمیز چین ناراحت هستند اما اکنون به طور مداوم تاکید میکنند که چالش اصلی آنها رشد گروهی از رقبای بسیار توانمند چینی است.شرکتهای چینی هنوز از رقابت در صنعت نیمهرسانا عقبتر هستند اما به تدریج در حال ایجاد یک اکوسیستم داخلی و زنجیره تامین هستند. آنها تجهیزات لیتوگرافی خارجی را احتکار می کنند و با سازندگان تجهیزات و نرم افزارهای داخلی پیشرفت تدریجی دارند. به نظر می رسد شرکت های داخلی از دستورالعمل های پکن برای افزایش استفاده از تراشه های داخلی پیروی می کنند. محققان چینی در حال بررسی مسیرهای جدیدی در زمینه مواد معماری تراشهها و روشهای محاسباتی هستند که به طور بالقوه میتواند به سازندگان نیمهرسانای چینی اجازه دهد تا از رقبای خارجی خود به همان شیوهای که سازندگان چینی خودروهای الکتریکی از سلطه غربی در موتورهای احتراق داخلی پیشی گرفتهاند جهش کنند. وقتی از مدیران فناوری هوش مصنوعی چینی پرسیدند که کدام شرکتهای چینی بیشتر در زمینه نیمهرساناها و هوش مصنوعی موفق خواهند شد آنها اغلب از هوآوی نام میبرند شرکتی که به دلیل تحریمهای ایالات متحده سقوط کرد اما از بین نرفت. کسب و کار گوشی های هوشمند آن ضربه بزرگی خورد اما اکنون یک سیستم عامل کاملاً مستقل به نام هارمونی دارد که روی دستگاه های خود اجرا می شود.چین همچنین اکنون در زمینه فناوری پاک از ایالات متحده و سایر نقاط جهان پیشی گرفته است. شرط مخاطره آمیز آن بر روی وسایل نقلیه الکتریکی با نتایج چشمگیر در پردازش مواد خام، باتری ها، تله ماتیک، مدل های خودرو و زیرساخت های شارژ نتیجه داده است. همین امر در مورد انرژی خورشیدی، بادی، انرژی آبی و انرژی هسته ای نیز صادق است. اخیراً شرکت های چینی پیشرفت قابل توجهی در توسعه وسایل نقلیه خودران و زیرساخت های مربوطه داشته اند. چین همچنین منبع سهم فزاینده ای از داروهای نوآورانه است که در مراحل پایانی آزمایش می شوند و وارد بازارهای جهانی می شوند. و حتی در حالی که شرکتهای چندملیتی غربی در حال دور شدن از چین هستند برخی از بزرگترین سرمایهگذاران جدید در آسیای جنوب شرقی، اروپا و آمریکای لاتین شرکتهای چینی هستند. محدودیتهای فنی به منظور جلوگیری از دسترسی آنها به فناوری غربی آنها را به جهانی شدن و ایجاد شبکههای فراملی گستردهتر از آنچه در غیر این صورت میکردند سوق میدهد.
ضربه اقتصادی
سیاستگذاران ایالات متحده باید بررسی کنند که چگونه تدابیر امنیتی اقتصادی ایالات متحده باعث کاهش و سرعت بخشیدن به فناوری چین شده است. فراتر از آن آنها باید بررسی کنند که این اقدامات چگونه مسیر تکنولوژیک خود ایالات متحده را شکل داده است. در اینجا نیز نتایج متفاوت بوده است.قوانین عمده ای مانند قانون چیپس و علم و قانون کاهش تورم بیش از 600 میلیارد دلار برای علوم پایه، صنعت نیمه هادی، فناوری پاک و سایر سرمایه گذاری ها در نظر گرفته اند. چنین اقداماتی همچنین به منظور بسیج سرمایه خصوصی و سرمایه گذاری خارجی است و در واقع سرمایه گذاری در کارخانه های نیمه هادی، باتری های خودروهای الکتریکی و سایر فناوری ها افزایش یافته است.اما واشنگتن همچنین محدودیت هایی را برای نوآوری ایالات متحده اعمال کرده است که تا کنون بیشتر از خوبی های حاصل از سرمایه گذاری است. کنترل صادرات فرصت های تجاری را برای شرکت های نیمه هادی آمریکایی کاهش داده است. درآمد کمتر به معنای سرمایه گذاری کمتر در تحقیق و توسعه و نوآوری کمتر است. محدودیتهای خاص همراه با اثر سردکننده ناشی از افزایش تنشهای ژئوپلیتیکی، فرصتها و درآمد را برای شرکتهای آمریکایی کاهش داده است.وزارت دادگستری ایالات متحده محدودیت هایی را برای همکاری های علمی با چین ایجاد کرده است که باعث کاهش بهره وری دانشمندان علم و فناوری آمریکایی شده است. بخش بالایی از دانشمندان هوش مصنوعی در ایالات متحده اهل چین هستند. کاهش تعداد آنها به معنای کاهش نوآوری در ایالات متحده و فرصت های بیشتر برای سایرین از جمله چین است. واشنگتن همچنین محدودیتهایی را برای دانشجویان چینی که در ایالات متحده تحصیلات تکمیلی علوم و فناوری را دنبال میکنند وضع کرده است و دانشگاههای آمریکایی را از داشتن بسیاری از دانشجویان با استعداد محروم کرده است. در حالی که دولت چین راهحلهای بومی را ارائه کرده است شرکتهای چینی تلاش کردهاند فناوری آمریکایی را از محصولات و اکوسیستمهای خود حذف کنند. نشانه هایی وجود دارد که کشورهای دیگر نیز که نگران تعرفه های بالا و سایر محدودیت ها هستند از فناوری آمریکایی دوری می کنند.تعرفه های بالاتر بر خودروهای برقی چینی خودروسازان آمریکایی را در برابر واردات با قیمت ناعادلانه محافظت می کند و ممنوعیت خودروهای متصل و خودران چینی خطرات امنیت داده مصرف کنندگان آمریکایی را کاهش می دهد. اما چنین حفاظتی احتمالاً به معنای کاهش مدلهای خودروی الکتریکی آمریکایی ادامه قیمتهای بالا، انتقال انرژی کندتر در حملونقل و رقابت کمتر شرکتهای آمریکایی در سطح بینالمللی است.سیاست صنعتی ممکن است برخی از صنایع نوپا را پرورش دهد که در غیر این صورت توسعه نخواهند یافت اما به همان اندازه محتمل است که واشنگتن برای پروژه های فیل سفید هزینه های گزافی بکند. هر یک از کارخانه های چند میلیارد دلاری جدید ساخت نیمه هادی که در ایالات متحده ساخته می شود تا حدی با هزینه مالیات دهندگان آمریکایی ممکن است قابل دفاع باشد. اما با توجه به سرمایهگذاریهای همزمان دولت در کارخانههای تولید در برزیل، چین، اتحادیه اروپا، ژاپن، کره جنوبی و تایوان به احتمال زیاد ظرف یک دهه آینده مازاد ظرفیت جهانی وجود خواهد داشت که به معنای برخی از سرمایهگذاریهای امروزی است. ناپایدار خواهد بود و منجر به موجودی های فروخته نشده شرکت های با عملکرد ضعیف و از دست دادن شغل می شود.این احتمال وجود دارد که حداقل در چند بخش ایالات متحده و متحدانش به تدریج رهبری را به همتایان چینی تقسیم کرده یا حتی آن را واگذار می کنند که نه با موفقیت فنی هر فناوری، بلکه با تسلط بر اکوسیستم ها و انتشار آنها سنجیده می شود. محصولات اگرچه ظهور چین به عنوان یک نیروگاه علم و فناوری صرفاً نتیجه واکنش به فشار غرب نیست تنشها احتمالاً پیشرفت آن را تسریع کرده است. همانطور که شرکت های چینی دامنه خود را گسترش می دهند فناوری ایالات متحده در برخی از نقاط جهان کمتر ضروری خواهد بود.
راه وسط
«ریسک زدایی» کاهش آسیبپذیریهایی که ایالات متحده و متحدانش از نشت فناوری به چین وابستگی بیش از حد به زنجیرههای تأمین چین و دادههای ناامن و زیرساختهای حیاتی با آنها مواجه هستند بهبودهایی در امنیت اقتصادی ایالات متحده به همراه داشته است اما پیامدهای ناخواسته قابل توجهی بوده است. و اگر دولت ترامپ حتی گامهای رادیکالتری برای جدا کردن اقتصاد ایالات متحده و چین بردارد آسیبهای اقتصادی و امنیت ملی بیشتر آشکار خواهد شد.واشنگتن باید اقداماتی را انجام دهد تا اطمینان حاصل شود که ایالات متحده به پیشرفت های راهگشا در علم و فناوری ادامه می دهد. دولت آینده ترامپ و کنگره باید بدانند که بین اهداف شکوفایی اقتصادی مانند نوآوری و ثروت بیشتر و اهداف امنیت اقتصادی مانند انعطاف پذیری بیشتر و محافظت در برابر نشت فناوری معاوضه های بالقوه وجود دارد. سیاست گذاران ایالات متحده باید اهداف قابل اندازه گیری را تعیین کنند تحلیل های هزینه-فایده گزینه ها و سناریوهای مختلف سیاست را انجام دهند و نتایج واقعی سیاست های مختلف را به دقت ارزیابی کنند.واشنگتن باید اولویت های روشنی را تعیین کند و فوری ترین تهدیدهایی را که مستحق پاسخ هستند شناسایی کند. در غیر این صورت ایالات متحده به یک بازی ضرب و شتم کشیده خواهد شد یا نگرانکنندهتر تلاش خواهد کرد تا تمامی روابط تجاری با چین را مسدود کند تا جایی که ایالات متحده تلاش می کند فناوری ها را به چین انکار کند تنها رویکرد پایدار شامل همکاری با متحدان و سایر کشورها است تا ایالات متحده در کنار چین قرار نگیرد و رهبری فناوری را در بقیه جهان از دست ندهد. اگر دولت ترامپ جدایی گسترده از چین را دنبال کند نتیجه به احتمال زیاد ایالات متحده منزوی، فقیرتر و ضعیفتر خواهد بود.دولت ترامپ همچنین عاقلانه نیست که نهادهای جهانی مانند سازمان تجارت جهانی را نادیده بگیرد زیرا انجام این کار به طور چشمگیری احتمال درگیری نامحدود را افزایش می دهد. در عوض واشنگتن باید همکاری های چندجانبه را تشدید کند تا قوانین جدیدی را برای فعالیت های اقتصادی جهانی وضع کند تا از رقابت تا پایان دوری کند. ایالات متحده ممکن است در برخی موارد نیاز به اقدامات یکجانبه برای حفظ برتری نسبی خود در فناوری داشته باشد اما اقدامات امنیتی بیش از حد اقتصادی به معنای نوآوری کمتر، رشد اقتصادی کندتر، کاهش سود و مشاغل کمتر خواهد بود. با ترکیبی از سیاست های عاقلانه داخلی همکاری با متحدان و سرمایه گذاری در نهادهای بین المللی ایالات متحده می تواند به رفاه و امنیت دست یابد.