چگونه سوریه را با هم نگه دارند
در پی سقوط اسد بزرگترین تهدید هرج و مرج است
محمد قاسم شایق
تا زمانی که بشار اسد از سوریه فرار کرد در 8 دسامبر کشورهای کمی واقعاً خواهان سقوط دولت دیکتاتور سوریه بودند این به این دلیل نبود که دولت های خارجی اسد را دوست داشتند یا شیوه وحشیانه حکومت او بر سوریه را تایید کردند. در عوض آنها از چیزی که ممکن است جایگزین او شود می ترسیدند: حکومت توسط ستیزه جویان افراطی، خونریزی فرقه ای و هرج و مرج که می تواند نه تنها سوریه بلکه بیشتر خاورمیانه را در بر بگیرد.این دیدگاه ترسناک نیز استدلال دولت اسد برای خود بود که ادامه بقای آن هرج و مرج و کشتار را از خود دور نگه داشت و بسیاری از مردم، از جمله سیاست گذاران خارجی به آن متقاعد شدند. در سال 2015 زمانی که ستیزه جویان مخالف به سرنگونی اسد نزدیک شدند مقامات آمریکایی احتمال پیروزی آشکار شورشیان و فروپاشی رژیم را مساوی با “موفقیت فاجعه بار” دانستند.اکنون اسد رفته است. سوریها در خیابانهای دمشق جشن میگیرند گروههای مخالف تلاش میکنند تا یک انتقال سیاسی را سازماندهی کنند و جهان در آستانه یافتن آنچه پس از سقوط رخ میدهد است. اسد حتی زمانی که بر یک کشور فقیرتر و ناکارآمد ریاست می کرد تا آخر بی رحم و ظالم باقی ماند او کشوری از هم پاشیده را به دنبال خود ترک می کند و هر دولت جدید هرگز ائتلافی از گروه های مخالف مسلح متلاشی شده در این شرایط دست و پنجه نرم خواهد کرد. اما سوابق ضعیف گروههای شورشی سوری زمانی که بر بخشهای قابل توجهی از قلمرو حکومت کردهاند، خوشبینی را دشوار میسازد.با این حال موفقیت سوریه به نفع همه است سوری ها نمی خواهند درگیری ها و ویرانی های بیشتر را تحمل کنند و جامعه بین المللی نمی تواند از پس تجزیه سوریه برآید کشورهای ذینفع اکنون باید هر کاری که می توانند انجام دهند از جمله تشویق یک انتقال مسالمت آمیز و فراگیر و ارائه کمک های بشردوستانه و اقتصادی فراوان تا مطمئن شوند که بدترین ترس ها در مورد سوریه پس از اسد محقق نمی شود.
سقوط اسد
در سال 2011 دولت اسد تلاش کرد یک جنبش اعتراضی سراسری را سرکوب کند این اعتراضات به شورش مسلحانه تبدیل شد که اسد با خشونت وحشیانه و تشدید شده روبرو شد در چندین مرحله از جنگ متعاقب به نظر می رسید که دولت اسد در خطر واقعی تسخیر شدن توسط شبه نظامیان مخالف بود. با این حال مداخلههای متحدان سوریه، ایران و روسیه دولت را از نظر نظامی تثبیت کرد و آن را قادر ساخت تا زمین را دوباره به دست آورد. بین سالهای 2015 و 2020 اسد مناطق تحت کنترل مخالفان در سراسر سوریه را بمباران کرد تا تسلیم شود و بیشتر کشور را پس بگیرد.جنگ سپس وارد یک بن بست طولانی شد. ترکیه چندین منطقه تحت کنترل مخالفان در شمال سوریه را تضمین کرد در حالی که نیروهای دموکراتیک سوریه تحت حمایت ایالات متحده شرق سوریه از جمله ارزشمندترین منابع کشاورزی و پتروکربن این کشور را تحت کنترل داشتند. تا حدی به لطف تحریمهای جدید ایالات متحده و فروپاشی اقتصادی همسایه لبنان کل سوریه اما بیش از همه سرزمین تحت کنترل دولت در یک بحران اقتصادی عمیق فرو رفت. نهادهای دولتی و ارتش سوریه به تدریج تضعیف شدند و دولت ثابت کرد که برای تثبیت و بازسازی مناطق تحت کنترل مخالفان که مجدداً تصرف کرده بود کمبود منابع زیادی دارد.اما امسال با درگیر شدن ایران و روسیه در درگیریهای دیگر آنچه از مخالفان مسلح سوریه باقی مانده بود، فرصت را غنیمت شمرد. هیئت تحریر الشام گروه آزادیبخش سوریه یا HTS و دیگر گروه های مخالف سال ها در یک سنگر تحت حفاظت ترکیه در استان ادلب در شمال غربی سوریه سازماندهی می کردند. در 27 نوامبر این گروه ها به شمال شهر حلب حمله کردند. هنگامی که آنها دفاع ارتش سوریه را شکستند و شهر را به تصرف خود درآوردند باعث شکست آبشاری و فروپاشی ارتش سوریه در سراسر کشور شد. نیروهای تحت رهبری HTS از حلب به سمت جنوب به سمت پایتخت دمشق رانده شدند زیرا سوری ها در مرکز و جنوب کشور از جمله در مناطق سابقاً تحت کنترل مخالفان نیز قیام کردند. در 8 دسامبر زمانی که جناح های مخالف از شمال و جنوب به دمشق نزدیک شدند اسد به روسیه گریخت. پس از بیش از 13 سال جنگ داخلی دولت اسد در کمتر از دو هفته فروپاشید.اکنون در دمشق پس از اسد HTS کنترل تلاش برای مدیریت یک انتقال منظم سیاسی را به دست گرفته است. HTS دولت موقت نجات سوریه را که در ادلب ایجاد کرده است به عنوان یک مرجع ملی انتقالی نصب کرده است. این کشور همچنین نیروهای امنیتی خود را در پایتخت مستقر کرده ایست های بازرسی را در گره های حمل و نقل کلیدی در سراسر کشور ایجاد کرده و بارها به شبه نظامیان پیروز مخالف در مورد سوء استفاده از غیرنظامیان و غارت هشدار داده است.
شورشیان مسئول
بسیاری از رسانه ها و محافل سیاسی غربی اکنون آشکارا تصور می کنند که HTS بر سوریه حکومت خواهد کرد با این حال دلایلی وجود دارد که شک کنند همه چیز به همین سادگی خواهد بود. تا چند هفته پیش HTS دو سوم یک استان در حاشیه روستایی سوریه را کنترل می کرد. اداره کل سوریه چالش متفاوتی را به همراه خواهد داشت. HTS جدیدترین تجسم جبهه النصره است که در اصل پیشگام سوری دولت اسلامی در عراق و سپس وابسته به القاعده در سوریه است. این گروه در سال 2016 روابط خود را با القاعده و جهادی فراملی قطع کرد اگرچه هنوز برخی از ستیزه جویان کهنه کار و جنگجویان خارجی را در صفوف خود دارد. این سازمان توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد، ایالات متحده و سایر دولت های ملی به عنوان یک سازمان تروریستی شناخته شده است.در سال های اخیر HTS به طور مداوم برای بازسازی وجهه خود و حذف آن از لیست های تروریستی بین المللی تلاش کرده است. هنگامی که نیروهای مخالف به سمت دمشق حرکت کردند HTS و رهبر آن ابومحمد الجولانی تلاش کردند تصویری از جدیت و اعتدال به نمایش بگذارند. HTS بیانیههایی صادر کرد که به حوزههای مختلف قومی و فرقهای سوریه و سهامداران مختلف بینالمللی اطمینان داد در حالی که جولانی با رسانههای غربی مصاحبههایی انجام داد که تاریخ همزیستی سوریه و تعهد به حکومت نهادی را تأیید کرد.همانطور که HTS به سمت دمشق رفت به نظر می رسد که جنگنده های آن نسبتاً منضبط شده اند. گزارشهای مربوط به اعدامهای موقت و انتقامجوییهای فرقهای محدود بود شاید تا حدی به دلیل نحوه واگذاری اراضی بدون جنگ توسط ارتش سوریه بود. مطمئناً برخی خشونتهای تلافیجویانه به وضوح رخ داده است و هزاران سوری که از کنترل شبهنظامیان میترسیدند به لبنان گریختهاند. اما در حال حاضر اپوزیسیون پیروز یک کمپین انتقام جویانه علیه دشمنان سابق خود یا علیه جوامعی که به طور گسترده با رژیم قدیمی مرتبط هستند به راه نینداخته است تنوع مذهبی، قومیتی و سیاسی سوریه. این گروه در حکومت ادلب هیچ تعهد واقعی به تکثرگرایی سیاسی نشان نداده است. HTS چند تمرین مشروع را برای ایجاد دولت نجات خود در ادلب از جمله کنفرانس قانون اساسی ظاهراً فراگیر مدیریت کرد. اما اینها هرگز فرآیندهای دموکراتیک باز و مشارکتی نبودند. جولانی همیشه کنترل را در دست داشت حتی اگر یک پورتفولیوی رسمی دولتی نداشت او فقط رئیس ادلب بود. فقط ماهها پیش دستگاه امنیتی HTS اعتراضات را در ادلب که خواستار آزادی بازداشتشدگان تحت بازداشت HTS و پایان دادن به حکومت جولانی بودند با خشونت سرکوب کرد. HTSموفق شد نظم و ثبات نسبی را در ادلب ایجاد کند. با این حال بعید به نظر می رسد که HTS بتواند کنترل خود بر ادلب را در سراسر سوریه بازتولید کند. تثبیت کنترل HTS در ادلب یک فرآیند چندین ساله و اغلب خشونت آمیز بود که طی آن HTS جناح های مخالف رقیب را در هم شکست و مخالفان و فراریان خود را از بین برد. محتمل به نظر می رسد که HTS می توانست پس از تصرف این شهر دستگاه اداری و امنیتی خود را از ادلب به حلب مجاور گسترش دهد. با این حال گسترش این مدل برای پوشش کل سوریه غیرممکن به نظر می رسد سوریه از نظر جغرافیایی بسیار بزرگتر است، حدود ده برابر ادلب جمعیت دارد تنوع بیشتری دارد و اکنون مملو از مردان مسلح خارج از کنترل موثر HTS است. اگرچه HTS ممکن است فرهنگ قوی نظم و انضباط داخلی را پرورش داده باشد این گروه بر اساس یک شمارش اخیر تنها 30000 مرد را فرماندهی می کند. به نظر می رسد این برای اداره سوریه یا کنترل بسیاری از گروه های مسلحی که ممکن است در پی HTS شنا کنند کافی نیست. HTSمجموع مخالفان مسلح سوریه نیست. این حتی کل مخالفان مسلح در ادلب نبود جایی که HTS گروه های متحدین را که به عنوان نیروهای کمکی آن عمل می کردند تشکیل می داد. HTS نمی تواند تمام گروه های مسلحی که اکنون در سراسر کشور فعال هستند را کنترل کند. یقینا جناح هایی که در چند هفته گذشته در مرکز و جنوب کشور بسیج شدند جواب جولانی را نمی دهند. زمانی که گروههای مخالف سوری قبلاً بخشهای دیگر کشور را تصرف کردند از جمله در جنوب سوریه حومه اطراف دمشق و در بخشهایی از شمال سوریه که توسط گروههای تحت حمایت ترکیه تسخیر شده بود نتیجه معمولاً حکومت خودسرانه شبهنظامیان و درگیریهای داخلی برادرکشی بود. تلاش ها برای تحکیم جناح های محلی و ایجاد نهادهای متحد کننده بارها با شکست مواجه شد. HTS در ادلب تنها با صرف زمان زیاد پشتکار و اجبار مرگبار موفق شد. بسیاری اکنون به دنبال استفاده از نفوذ ترکیه بر HTS و دیگر گروههای مخالف برای کمک به هدایت انتقال سوریه هستند. اما اگرچه ترکیه تا حدی بر HTS نفوذ دارد اما به نظر نمیرسد این گروه را کنترل کند، بهعنوان مثال این گروه قبلاً با تصرف مناطق تحت کنترل گروههای تحت حمایت ترکیه در حلب دولت ترکیه را تحت الشعاع قرار میداد و در میان جناحهای مخالف در شمال سوریه که کاملاً تحت مالکیت ترکیه هستند در لیست حقوق و دستمزد ترکیه که در مناطق تحت اشغال ترکیه که توسط نهادهای مرتبط با ترکیه اداره میشوند فعالیت میکنند آنکارا هیچ توانایی برای اعمال انضباط یا مهار تخلفات از خود نشان نداده است. ترکیه عمدتاً به تازگی این جناحها را در نیروهای دموکراتیک سوریه به رهبری کردها از دست داده است که آنکارا آن را گسترش حزب کارگران کردستان یک گروه شبهنظامی کرد ممنوع میداند. حتی پس از سقوط اسد گروههای تحت حمایت ترکیه به حملات خود به نیروهای دموکراتیک سوریه در شمال سوریه ادامه دادهاند.دلایلی برای تردید در صداقت چرخش متوسط HTS وجود دارد. اما خطر فوری تر برای سوریه، افراط گرایی اسلام گرا نیست بلکه هرج و مرجی است که پیروزی مخالفان ممکن است ایجاد کند این خطر واقعی وجود دارد که اوضاع در سوریه پس از اسد از کنترل خارج شود و این کشور نه تنها به درگیری آشکار بین گروههای مسلح بلکه به اقدامات فردی بیشمار انتقامجویانه و تسویه حساب خونین تبدیل شود.
تنظیم برای شکست
هر چه که جایگزین اسد شود این دولت جدید با شرایط مساعدی برای ثبات و بهبودی مواجه نخواهد شد به نظر می رسد که بحران اجتماعی-اقتصادی در حال حاضر در سوریه عمیق تر شود. طبق گزارش سازمان ملل 16.7 میلیون سوری در سال 2024 به کمک های بشردوستانه نیاز داشتند که بیش از 70 درصد جمعیت این کشور و بالاترین رقم از زمان آغاز جنگ سوریه است گفته می شود حدود 12.9 میلیون سوری از امنیت غذایی برخوردار نیستند خدمات دولتی پیش از سرنگونی اسد از کار افتاده بود. به ویژه در مناطق تحت کنترل دولت اسد کمبود برق زندگی روزمره و ارائه خدمات عمومی مانند آموزش و آب را مختل کرده است. HTSمنابع محدودی برای خود دارد. این گروه عمدتاً به لطف کمک های بشردوستانه با حمایت بین المللی که از طریق ترکیه ارسال می شد توانست ثبات اجتماعی را در ادلب حفظ کند. این یک سازمان تروریستی تعیین شده باقی می ماند اکنون ممکن است در سوریه ویران شده اقتصادی که قبلاً به طور گسترده تحریم شده بود قدرت را به دست گیرد. مشخص نیست که یک دستگاه دولتی و اقتصاد سوریه که تحت تحریمهای متعددی که همپوشانی دارند چگونه کار خواهد کرد، یا اینکه آیا هجوم کمکهای مالی ضروری تحقق خواهد یافت نمی توان از متحدان دیرینه اسد انتظار داشت که سوریه را سرپا نگه دارند. در حال حاضر ایران ظاهراً محمولههای نفتی را که برای تولید برق حیاتی بودند متوقف کرده است. آژانس های بشردوستانه از کمبود کالاهای ضروری و افزایش چشمگیر قیمت مواد غذایی در شهرهای بزرگ سراسر کشور خبر داده اند.برخی ناظران معتقدند که سقوط دولت اسد می تواند راه را برای بازگشت آوارگان سوری هموار کند. با این حال نتیجه ممکن است برعکس باشد: جریان های جدید مهاجرت به خارج از سوریه این ادعا که پناهندگانی که پس از شروع جنگ داخلی در سال 2011 سوریه را ترک کردند همگی از آزار و اذیت دولت اسد فرار می کردند همیشه ساده انگارانه بود. بسیاری از آنها بودند اما بسیاری دیگر در تلاش بودند تا از ناامنی و خشونت عمومی، خدمت سربازی ارتش سوریه یا فروپاشی اجتماعی-اقتصادی فرار کنند. برای بازگشت پناهندگان به شیوه ای معنادار و پایدار سوریه باید مکانی باشد که مردم بتوانند در آن زندگی کنند جایی که امن با خدمات عمومی و مشاغل قابل اعتماد باشد. حتی آوارگان سوری که از سقوط اسد بسیار خوشحال هستند اگر نظم و قانون به هم بخورد یا نتوانند راهی برای حمایت از خانواده خود بیابند نمی توانند به خانه بازگردند.محرومیت اقتصادی می تواند رقابت خشونت آمیز بین گروه های مسلح سوریه را بر سر قلمرو و درآمد بیشتر تشویق کند. پس از بیش از یک دهه جنگ این گروه ها منافع و نیازهای مستقل خود را توسعه دادند. و بازارهای سیاه اقتصاد جنگی سوریه اکنون که اسد رفته است از بین نخواهد رفت. برای مثال بازیگران مرتبط با اسد از جمله گروه هایی که زمانی مخالف او بودند صدها میلیون دلار از قاچاق آمفتامین های غیرقانونی به دست آورده بودند. کنترل این تجارت در حال حاضر ممکن است به خشونت بین جناح های رقیب دامن بزند.مهاجرت جدید از سوریه و از سرگیری درگیریهای داخلی اثرات بیثباتکنندهای بر همسایگان سوریه خواهد داشت حتی اگر همسایگان خود نقش بیثباتکنندهای در داخل سوریه داشته باشند. ترکیه خط لفاظی سختی را در قبال “تروریست های جدایی طلب” SDF در سوریه حفظ کرده و حملات مستمر توسط نیروهای نیابتی محلی خود به نیروهای تحت رهبری کردها را تشویق کرده است. اسرائیل تأسیسات نظامی سوریه را در سراسر این کشور بمباران و منهدم کرده و مناطق بیشتری را در امتداد بلندیهای جولان تصرف کرده است. برخی از کشورهای منطقه از جمله مصر، اردن و امارات متحده عربی احتمالاً از چشم انداز قدرت گرفتن یک گروه اسلامگرای ستیزه جو در دمشق نگران هستند اکنون این خطر واقعی وجود دارد که کشورهای منطقه بتوانند جناح های محلی را برای تامین امنیت سهام خود در سوریه به طور بالقوه از طریق تصرف حائل های سرزمینی در امتداد مرزهای سوریه استخدام کنند بعید است که همه این شرایط برای انتقال موفق سیاسی مساعد باشد.
جلوگیری از فاجعه
اسد از دست نخواهد رفت در زمان اسد و پدرش حافظ دولت سوریه برای حفظ قدرت دست به کارهای فجیعی زد و مردم سوریه را وحشیانه و بدبخت کرد آسودگی بیشتر مردم سوریه از خروج اسد از جشنهایی که خیابانهای دمشق و دیگر شهرها را پر کرده است و از موج احساسات در افتتاح شبکه زندانهای دولت و آزادی زندانیان آن آشکار است.اکنون همه طرفها باید اطمینان حاصل کنند که تاریکترین پیشبینیها درباره سقوط اسد محقق نمیشود و آنچه جایگزین اسد میشود فقط هرج و مرج و خشونت نیست. خود سوری ها بدون شک نقش اصلی را در تصمیم گیری برای آینده کشور خواهند داشت. با این حال کشورهای خارجی نیز میتوانند با تشویق HTS و دیگر گروههای سوری به دنبال یک انتقال سیاسی مسالمتآمیز و فراگیر کمک کنند. به موازات آن کشورهای کمک کننده باید برنامه بزرگی از کمک های بشردوستانه و اقتصادی برای سوریه از جمله کمک به سوری های آسیب پذیر و حمایت از خدمات ضروری در سراسر کشور را پیش ببرند. آنها باید فوراً از تحریم های اعمال شده بر دولت قبلی اسد از جمله معافیت ها یا مجوزهای خنثی کننده تحریم ها علیه موسسات دولتی مانند بانک مرکزی سوریه و کل بخش های اقتصادی تسکین دهند. خارجی ها باید به شدت از هرگونه درگیری جناحی جدید جلوگیری کنند و در برابر وسوسه پیشبرد منافع خود با حمایت از یک گروه بر گروه دیگر مقاومت کنند.اگرچه برخی کشورها ممکن است در مورد HTS محفوظات قابل درک داشته باشند آنها همچنان باید خواهان موفقیت در انتقال سوریه باشند و مطلقاً نباید دخالت کنند و باعث شکست آن شوند. تجزیه سوریه برای مردم سوریه و منطقه بدتر خواهد بود و اگر سوریه در هرج و مرج فرو رود این فقط یک فاجعه انسانی نخواهد بود به این معنی است که پرونده دیکتاتوری اسد به اثبات رسیده است.