چین در تحولات ترامپ فرصت می بیند
استراتژی پکن برای پیگیری یک معامله در حین مدیریت خطرات اختلال
محمد قاسم شایق
در سال 2018 شی جین پینگ رهبر چین استدلال کرد که جهان دستخوش «تغییرات عمیقی است که در یک قرن دیده نشده است» مفهومی که از آن زمان به مرکز جهان بینی ژئوپلیتیک پکن تبدیل شده است این عبارت تشابهاتی را با تغییرات چشمگیر جهانی پس از جنگ جهانی اول از جمله فروپاشی امپراتوری های اروپایی و تغییر نظم در سیاست بین المللی برانگیخت امروز پکن تحول لرزهای مشابهی را درک میکند که این بار ناشی از پیشرفتهای سریع فناوری در هوش مصنوعی، بیوتکنولوژی و محاسبات کوانتومی همراه با نوسانات فزاینده در سیاست داخلی ایالات متحده و اروپا و یک تغییر اقتصادی آشکار به سمت منطقه آسیا-اقیانوسیه است که عمدتاً ناشی از توسعه سریع چین است.در سال 2018 تحلیل شی ممکن است زودرس به نظر برسد. امروزه دید او دقیق تر به نظر می رسد دولت ترامپ جنگ تجاری را با شرکای کلیدی اقتصادی خود به راه انداخته است. بزرگترین درگیری اروپا از زمان جنگ جهانی دوم در اوکراین با چشم انداز صلح پایدار شکننده و نامطمئن ادامه دارد ائتلاف ترانس آتلانتیک تحت فشار تحقیر آشکار دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده از اتحادیه اروپا در حال تنش است. در همین حال تحولات در هوش مصنوعی و سایر فناوریهای نوظهور اقتصادها، جوامع و ساختارهای قدرت ژئوپلیتیکی را به روشهای بیسابقه و غیرقابل برگشت تهدید میکند.اکنون سؤال این است که آیا پکن می تواند از عدم اطمینان جهانی برای پیشبرد منافع خود با ایالات متحده و اروپا سوء استفاده کند یا اینکه در میان این آشفتگی جایگاه خود را از دست خواهد داد روابط ایالات متحده و چین، در تئوری می تواند از طریق یک “معامله بزرگ” بین شی و ترامپ تثبیت شود که می تواند تنش ها را در مورد مسائل تجاری و نظامی کاهش دهد. اما بیاعتمادی ریشهدار بین دو طرف به این معنی است که چنین توافقی در صورتی که اصلاً از کار بیفتد خطر فروپاشی آن را در تشدید رقابت قدرتهای بزرگ دارد. در اروپا پکن فرصتهای جدیدی را برای ترمیم روابط خود میبیند زیرا رویکرد خصمانه ترامپ انسجام فراآتلانتیک را تضعیف میکند و بحثهای صلح آزمایشی در اوکراین چشمانداز ثبات منطقهای بیشتر را افزایش میدهد با این حال رهبران اروپایی همچنان تمایلی به چرخش قاطعانه به سمت چین ندارند و اگر مذاکرات صلح در اوکراین شکست بخورد یک درگیری دوباره پکن را مجبور به انتخاب ناخوشایندی بین جاهطلبیهای اقتصادی اروپاییاش و همسویی با روسیه در دوره ریاست جمهوری ولادیمیر پوتین خواهد کرد اگرچه دیپلماسی دقیق ممکن است به چین اجازه دهد برخی از موفقیتهای تاکتیکی کوتاهمدت را به جیب بزند با این حال پکن کارتهای خود را بازی میکند دشواری پیروزی بر آمریکا و اروپا مشکوک دستیابی پکن به دستاوردهای استراتژیک پایدار در هر دو رابطه را بعید میسازد در بقیه جهان در آمریکای لاتین، آفریقا و آسیا است که چین به احتمال زیاد از مزایای دیپلماتیک تعدیل نیرو آمریکا بهره خواهد برد.
معامله یا بدون معامله؟
پیشبینی روند روابط دولت دوم ترامپ با پکن به لطف سیگنالهای متناقض و اغلب متناقض ارسال شده توسط ترامپ و تیمش کاری دشوار است کابینه ترامپ دارای شخصیتهای برجستهای مانند مایک والتز مشاور امنیت ملی و مارکو روبیو وزیر امور خارجه است که در صورت داشتن خودمختاری احتمالاً رقابت تشدید شده با چین را از طریق اقداماتی مانند کنترلهای سختتر صادرات فناوری و محدودیتهای سرمایهگذاری بر شرکتهای چینی به ویژه در بخشهای حساس مانند هوش مصنوعی و نیمهرساناها دنبال خواهند کرد. این مقامات قبل از پیوستن به دولت از افزایش هزینههای دفاعی تقویت حضور نظامی ایالات متحده در اقیانوس هند و اقیانوس آرام و همکاری با شرکا و متحدان برای مقابله با نفوذ فزاینده چین حمایت کردند چندین مقام دولتی همچنین از حمایت دیپلماتیک و نظامی بیشتر ایالات متحده از تایوان حمایت کرده اند و برخی ممکن است تمایل داشته باشند با برجسته کردن نقض حقوق بشر در سین کیانگ و هنگ کنگ و کاستی ها در حکومت داخلی حزب فشار سیاسی بر حزب کمونیست چین وارد کنند. در واقع آنها از ادامه رویکرد بسیار رقابتی که در نیمه دوم دوره اول ریاست جمهوری ترامپ حاکم بود حمایت می کنند.با این حال خود ترامپ دیدگاههای عجیبتری در مورد چین دارد او در مبارزات انتخاباتی سال گذشته خواستار تعرفه 60 درصدی بر واردات چینی شد و از زمان روی کار آمدن بر کالاهای چینی در مجموع 20 درصد تعرفه اعمال کرد که احتمال افزایش تعرفه در راه پس از بررسی جامع تجاری در اوایل آوریل وجود دارد دولت ترامپ از «سیاست سرمایهگذاری اول آمریکا» فراگیر (اگر هنوز آرمانخواهانه) خود رونمایی کرده است که سرمایهگذاری چین در ایالات متحده و سرمایهگذاری ایالات متحده در چین را کاهش میدهد اما ترامپ همچنین از روابط شخصی خود با شی تمجید کرده و درست پس از مراسم تحلیف دوم خود گفت: “من رئیس جمهور شی را بسیار دوست دارم. من همیشه او را دوست داشتم.” یکی از اولین اقدامات ترامپ پس از بازگشت به قدرت این بود که به وزارت دادگستری دستور داد تا قانون ممنوعیت برنامه رسانه های اجتماعی TikTok در ایالات متحده را تا زمانی که شرکت مادر چینی آن ByteDance آن را به یک نهاد آمریکایی بفروشد اجرا نکند او همچنین گفته است که از سرمایه گذاری بیشتر چین در ایالات متحده استقبال می کند و او را به یکی از تنها مقامات منتخب تبدیل می کند که علناً چنین موضعی اتخاذ می کند.ادعای اخیر ترامپ مبنی بر اینکه قصد دارد با شی در «آینده ای نه چندان دور» دیدار کند ظاهراً فرصتی را برای پکن فراهم می کند یک معامله بزرگ بالقوه با دولت ترامپ ممکن است منجر به کاهش یا حتی توقف تعرفه های ایالات متحده کاهش کنترل صادرات ایالات متحده بر فناوری پیشرفته و گسترش سرمایه گذاری چین در بخش های کلیدی ایالات متحده شود چنین ترتیبی به پکن تسهیلات اقتصادی قابل توجه کاهش تنش های ژئوپلیتیکی و ثبات دوجانبه بیشتر ارائه می دهد و با توجه به انتقادات قبلی ترامپ از تایپه مانند اتهام او به “دزدیدن” صنعت نیمه هادی ایالات متحده توسط تایوان و بیزاری او از درگیری های خارجی او حتی ممکن است به مذاکره در مورد امتیازات تایوان پاسخ دهد از نظر پکن اشتیاق ترامپ برای بهبود روابط با پوتین خصومت او با متحدان سنتی ایالات متحده و بی توجهی آشکار او به پیامدهای سیاسی داخلی جنگ تجاری خود نشان می دهد که او به مراتب کمتر از رهبران قبلی توسط مرزهای سنتی سیاست خارجی ایالات متحده محدود شده است.در عین حال بسیاری از چیزها می توانند یک معامله بزرگ را قبل از تحقق آن از مسیر خارج کنند اگرچه رویکرد مبادلهای و نامنظم ترامپ فرصتهای تاکتیکی کوتاهمدتی را برای پکن فراهم میکند اما هر توافقی که ترامپ امضا کند ذاتاً بیثبات خواهد بود برای مثال چین ممکن است نتواند پایان هیچ معامله ای را متوقف کند اگر ترامپ خواستههای اقتصادی حداکثری را برای ایجاد توازن مجدد در تجارت لغو یارانههای صنعتی چین یا ارزشگذاری مجدد یوان مطرح کند چین در صورت موافقت با آنها، اجرای چنین تعهداتی برایش مشکل خواهد بود از طرف ایالات متحده، تغییر سیاست غیرقابل پیش بینی ترامپ شیوه مذاکره نامنظم و موقعیت سیاسی داخلی نامطمئن به این معنی است که هر توافقی که به دست آمده ممکن است قبل از اجرای آن از بین برود داستان مشابهی در دوره اول ترامپ رخ داد.مقامات چینی در ابتدا تمایل ترامپ برای تشدید تنش های اقتصادی را دست کم گرفتند و تهدیدات او را صرفاً به عنوان یک لفاظی تبلیغاتی رد کردند. سپس زمانی که ترامپ در اواخر سال 2019 بر کالاهای چینی تعرفه وضع کرد پکن خود را در تلاش برای پاسخگویی دید و در نهایت به امتیازات محدود در فاز اول قرارداد تجاری در اوایل سال 2020 رضایت داد اما حتی این دستاوردهای اندک نیز در بحبوحه همهگیری کووید-19 به سرعت از بین رفت زیرا ترامپ چین را مسئول شیوع همهگیری دانست و به زیر مجموعه خود اجازه داد تا قدرت گستردهای داشته باشد.برای دنبال کردن سیاست های تهاجمی در قبال پکن علاوه بر این اگر چین نتواند با ترامپ در مورد تجارت و تعرفهها به توافق برسد این احتمالاً به دورنمای شبه تنشزدایی پایان میدهد زیرا پکن فرصتی برای رفتن به موضوعات دیگر نخواهد داشت بدون توافق در کوتاه مدت شاهینهای چینی در دولت ترامپ احتمالاً فرصتی برای فشار شدید علیه پکن خواهند داشت که منجر به تحریمهای سختتر محدودیتهای گستردهتر صادرات فناوری، تشدید موضع نظامی در هند و اقیانوس آرام و حمایت دیپلماتیک قویتر از تایوان خواهد شد.
متقابل یا تشدید؟
چشم انداز پکن برای آشتی در اروپا نیز به همین ترتیب محدود است اگرچه خطرات نزولی کمتر است حمایت مداوم چین از تلاشهای جنگی روسیه همراه با سالها فشار تهاجمی سیاسی، دیپلماتیک و اقتصادی بر کشورهای اروپایی، موقعیت این کشور را در بسیاری از قارهها تضعیف کرده است. اتحادیه اروپا از پکن به دلیل امکان تهاجم مسکو به اوکراین از طریق صادرات فناوری و کمک به حفظ اقتصاد روسیه و کاهش گزند تحریم های غرب انتقاد کرده است. مانورهای نظامی مشترک چین و رایزنیهای دفاعی با روسیه نگرانیهای اروپاییها را در مورد تهدید امنیتی بلندمدت در جناح شرقی اروپا افزایش داده است حتی کسبوکارهای اروپایی که زمانی چین را بهعنوان بازاری حیاتی میدیدند، شروع به ارزیابی مجدد دامنه و مقیاس سرمایهگذاریهای خود در این کشور کردهاند.اختلافات ترامپ با اروپا همراه با حل و فصل احتمالی در اوکراین، مطمئناً دریچه کوتاهی را برای پکن برای ترمیم روابط خود در این قاره ایجاد می کند اگرچه پکن در حاشیه مذاکراتی که دولت ترامپ با مسکو و کیف انجام می دهد باقی مانده است اما در حال بررسی فرصت هایی برای تعامل در صورت توافق آتش بس است. علیرغم شراکت قوی خود با روسیه چین توانسته روابط با اوکراین را حفظ کند که به نوبه خود روابط دیپلماتیک خود را با دقت مدیریت کرده است به این امید که چین در نهایت از نفوذ خود برای مهار روسیه از تعقیب گزینه های تهاجمی تر استفاده کند.حمایت چین می تواند برای اوکراین پس از جنگ ارزشمند باشد. بر اساس برآورد اخیر کمیسیون اروپا دولت اوکراین سازمان ملل و بانک جهانی اگر بتوان آتشبس پایدار یا ترتیبات صلح برقرار کرد بازسازی میتواند بیش از 500 میلیارد دلار هزینه داشته باشد تعداد کمی از کشورها به اندازه چین برای حمایت از توسعه اوکراین پس از جنگ موقعیت خوبی دارند با توجه به خطرات نسبتاً محدود موجود و چشم انداز استفاده از حمایت مالی از اوکراین برای پیشبرد منافع اقتصادی، فناوری و استراتژیک چین در اروپا پکن خوشحال خواهد شد که این نقش را ایفا کند. چین ابزار توسعهیافتهای از شرکتهای دولتی، شرکتهای خصوصی و وامدهی بانکهای دولتی دارد که میتواند منابع مالی، قابلیت عملیاتی، پرسنل و فناوری را برای کشورهای در حال توسعه به ارمغان بیاورد همانطور که در طرح کمربند و جاده این کشور نشان داده شده است در واقع کیف قبلاً برای چنین کمکی به پکن مراجعه کرده است سال گذشته یکی از مقامات ارشد هیئتی از شرکتهای اوکراینی را به پکن هدایت کرد تا از شرکتهای چینی بخواهد در کمک به اوکراین به ویژه در توسعه روابط تجاری و سرمایهگذاری مشارکت فعالتری داشته باشند در صورت دستیابی به توافق صلح انتظار بازدیدهای بیشتری از این دست را داشته باشند.مشارکت در تلاشهای بازسازی اوکراین به خودی خود روابط چین با اروپا را بهبود نمیبخشد اما صلح در اوکراین منبع مهم تنش را از بین میبرد در حال حاضر شی برای سرمایه گذاری بر شکست اتحاد فراآتلانتیک، اعزام دیپلمات های چینی به سراسر قاره اروپا برای تبلیغ چین به عنوان یک شریک جایگزین قابل اعتماد تاکید بر فرصت ها برای همکاری اقتصادی پایدار و انتقاد از غیرقابل اعتماد بودن و یکجانبه گرایی آمریکا تلاش کرده است در حال حاضر این اطلاع رسانی تا حد زیادی لفاظی است اما زمینه را برای ابتکارات اقتصادی و دیپلماتیک عمیق تر در این خط فراهم می کند. پایان جنگ در اوکراین میتواند به چین اجازه دهد تا با اهدافی که مدتها به بنبست رسیده است مانند بازگشایی مذاکرات درباره یک توافق سرمایهگذاری بزرگ اتحادیه اروپا و چین توافق جامع سرمایهگذاری که در سال 2021 روی کار آمد پیش برود.با این حال تغییر جهت گیری مجدد اروپا نسبت به چین پکن را ملزم می کند که رفتار خود را تا حد زیادی تغییر دهد. به ویژه باید آنچه را که اروپا به عنوان مازاد ظرفیت صنعتی چین میداند مهار کند و از مسکو فاصله بگیرد بازار چین دیگر کشش گرانشی سابق را ندارد به لطف کاهش رشد داخلی، کاهش هزینههای مصرفکننده و یک حزب-دولت مداخلهگر و ایدئولوژیکتر. پکن اکنون فعالانه با اقتصادهای اروپایی به ویژه آلمان رقابت می کند و اروپا به جای اینکه انتظار داشته باشد پیشنهادات ترامپ به روسیه مسکو و پکن را از هم جدا کند، همانطور که بیانیه ناتو در سال گذشته آن را توصیف کرد چین به عنوان “توانمندساز تعیین کننده” روسیه باقی خواهد ماند. تا زمانی که پکن این سیاستهای غیرمحبوب را اصلاح نکند که به نظر میرسد مایل یا قادر به انجام آن نیست چین نمیتواند به طور واقع بینانه انتظار دستاوردهای بزرگ در اروپا داشته باشد.اگر صلح پایدار در اوکراین دست نیافتنی شود و خشونت ها تشدید شود حتی پیشرفت اندک نیز ممکن است متوقف شود و روابط چین با اروپا بدتر شود. تشدید درگیری چین را مجبور به انتخاب غیرقابل رغبتی بین فاصله گرفتن از روسیه و در نتیجه دور کردن یک شریک حیاتی و افزایش آشکار حمایت نظامی و اقتصادی خود از مسکو خواهد کرد و هرگونه تردید اروپایی ها را در مورد همدستی چین در جنگ اوکراین از بین می برد. پس از آن پکن اتاق خود را برای مانور دیپلماتیک به شدت در سراسر قاره محدود خواهد دید.در نهایت بهترین چیزی که پکن ممکن است امیدوار باشد در روابط خود با ایالات متحده و اروپا به آن دست یابد، می تواند محدود کردن خطرات منفی قابل توجه این اختلال باشد. اما پکن در موقعیت بهتری قرار دارد تا در جاهای دیگر دستاوردهایی داشته باشد. سیاست خارجی غیرمتعارف و غیرقابل پیشبینی دولت ترامپ در آفریقا، آمریکای لاتین و همسایگان آسیایی چین فرصتهایی ایجاد میکند. متحدان و شرکای دیرینه ایالات متحده در این مناطق ممکن است قاطعانه به سمت چین حرکت نکنند اما اقدامات ترامپ از جمله خروج ناگهانی از توافقهای بینالمللی، تزلزل در تعهدات امنیتی و سیاستهای اقتصادی نامنظم بسیاری را وادار میکند که وابستگی خود به واشنگتن را تجدید نظر کنند از آنجایی که کشورها در برابر تعدیل نیرو بالقوه ایالات متحده محافظت می کنند، پکن آماده است تا خود را به عنوان یک شریک قابل اعتماد معرفی کند. «تغییرات عمیقی» که شی در اروپا و ایالات متحده می بیند ممکن است هنوز فرصتی را برای پکن فراهم نکرده باشد که روابط خود با غرب را دوباره تصور کند اما داستان در سایر نقاط جهان ممکن است کاملاً متفاوت باشد.