یک مورد واقعی تبانی
زمانی که یک نامزد ریاست جمهوری آمریکا با استالین معامله کرد
محمد قاسم شایق
با توجه به اینکه روسیه سعی خواهد کرد در انتخابات عمومی 2024 ایالات متحده دستکاری کند مجازی است. مسکو در تلاش وحشیانه خود برای تسخیر اوکراین پافشاری می کند و یکی از دو نامزد اصلی دونالد ترامپ رئیس جمهور سابق قول داده است که حمایت آمریکا از این کشور را کاهش دهد در حالی که دیگری، رئیس جمهور جو بایدن در تلاش است تا آن را افزایش دهد. پس روسیه همه انگیزه دارد تا رقابت را به سمت ترامپ متمایل کند. انتخابات 2024 اولین انتخاباتی نخواهد بود که مسکو در آن مداخله کرده است. بر اساس گزارش 1000 صفحه ای کمیته اطلاعات سنا تحت کنترل جمهوری خواهان در سال 2020 روسیه تلاشی سیستماتیک برای تضمین پیروزی ترامپ در انتخابات در سال 2016 انجام داده است. دریافتند که ستاد انتخاباتی ترامپ درگیر توطئه هماهنگ با روسیه بوده است با این حال تماسهای پنهانی گسترده میان مشاوران ستاد انتخاباتی ترامپ و عوامل کرملین را مستند کرده است. برای مثال پل مانافورت رئیس ستاد انتخاباتی ترامپ درباره استراتژی انتخابات بحث کرد و داده های نظرسنجی داخلی را با کنستانتین کیلیمنیک افسر اطلاعاتی روسیه به اشتراک گذاشت.در پی این گزارش دموکراتها و جمهوریخواهان در مورد اینکه آیا شبکه تماسها «تبانی» بین نامزد ترامپ و روسیه است یا خیر بحث کردند. اما چه تلاشهای هماهنگی کمپین ترامپ به این آستانه رسید یا نه، تلاشهای یکی از نامزدهای پیشین ریاستجمهوری ایالات متحده مطمئناً موفق بود. این داستان تا همین اواخر گفته نشده بود. در سال 1948 هنری والاس وزیر کشاورزی سابق وزیر بازرگانی و معاون رئیس جمهور تحت ریاست جمهوری فرانکلین روزولت که از حزب دموکرات جدا شد رهبری حزب مترقی جدید را بر عهده گرفت و رئیس جمهور را به چالش کشید. هری ترومن در انتخابات عمومی او تصمیم گرفت تا ترومن را به عنوان یک جنگ افروز معرفی کند سیاست خارجی او را تضعیف کند و مردم آمریکا را متقاعد کند که جنگ سرد نوپای در آسیا و اروپا ممکن است فوراً با پیروزی والاس پایان یابد. این به معنای کار مخفیانه با مقامات شوروی بود از جمله خود دیکتاتور کرملین جوزف استالین، که والاس هدایت را از او گرفت.
تبانی واضح
والاس مدتها شیفته «دموکراسی اقتصادی» شوروی بود و اصرار داشت که توسعهطلبی تهاجمی استالین کاملاً ناشی از ترس مشروع از «امپریالیسم» انگلیسی-آمریکایی است. سالها والاس برای مخاطبان ژنرالیسیمو میدوست که از طریق آن میتوانست خود را به عنوان یک دولتمرد صلح تثبیت کند. به عنوان معاون رئیس جمهور در مارس 1944 او از روزولت خواست که او را به مسکو بفرستد اما نزدیکترین جایی که به او اجازه داده شد سیبری باشد. در ژوئن 1946 به عنوان وزیر بازرگانی ترومن او یک مأموریت تجاری را به مسکو فرستاد با این امید که خودش در اواخر همان سال به عنوان رئیس هیئتی برای انجام یک معامله برود. اما این ماموریت با شکست مواجه شد. شوروی فقط وام های بدون قید و شرط برای خرید کالاهای ایالات متحده می خواست وام هایی که وزارت امور خارجه در غیاب دسترسی تجاری بهتر ایالات متحده به اروپای شرقی آنها را تایید نمی کرد.در نوامبر 1946 در مسکو دو ماه پس از اینکه ترومن والاس را از سمت وزیر بازرگانی اخراج کرد ادی گیلمور روزنامهنگار آسوشیتدپرس که به زودی برای مصاحبهاش با استالین برنده جایزه پولیتزر میشد به یک افسر جوان اطلاعات خارجی شوروی که ماسک یک افسر اطلاعات فرهنگی را پوشانده بود گفت کاملاً غیرقابل ثبت» که والاس مایل بود از روسیه بازدید کند. اما وزارت امور خارجه هیچ سود سیاسی در درخواست والاس که اکنون فقط یک شهروند خصوصی است ندید و والاس هیچ سودی از رفتن به عنوان یک توریست مجبور به التماس برای عکسبرداری نمی دید.با این حال حتی با افزایش علاقه شوروی به والاس با چشمانداز نامزدی او برای ریاستجمهوری هیچکدام از طرفین حرکتی انجام ندادند تا سال 1948. در بهار همان سال والاس که اکنون یک نامزد ریاستجمهوری اعلام شده بود مخفیانه به سفیر تازه منصوب شده چک مراجعه کرد. سازمان ملل ولادیمیر هودک از او برای برقراری تماس با همتای شوروی هودک آندری گرومیکو کمک خواست. والاس طی سالها چندین بار با گرومیکو به صورت علنی و خصوصی ملاقات کرده بود و برای گرفتن قرار ملاقات از طریق کانالهای رسمی شوروی مشکلی نداشت. با این حال این بار والاس می خواست این تماس را مخفی نگه دارد. تلاش او به نتیجه رسید. در اواخر مارس و دوباره در 2 آوریل، والاس مخفیانه با گرومیکو در اقامتگاه سفیر در نیویورک ملاقات کرد. رویارویی بین والاس و گرومیکو همانطور که اخیراً در اسناد بایگانی روسیه کشف کردند در یک کابل رمزی که گرومیکو در تاریخ به مسکو فرستاده است به تفصیل آمده است. 2 آوریل کابلی با نام “به شدت محرمانه” یک سطح بالاتر از “فوق سری”. بر اساس این کابل والاس در جلسه مارس به گرومیکو گفت که میخواهد به مسکو برود و سؤالات مربوط به زمان و برنامه سفر را باز گذاشته است. در جلسه آوریل والاس توضیح داد که «میخواهد به یک توافق قطعی با ژنرالیسمو استالین در مورد تمام مشکلات عمده روابط شوروی و آمریکا.برای گرومیکو چنین خودپسندی باید نفس گیر به نظر می رسید. او مدتی پیش به این نتیجه رسیده بود که والاس از نظر سیاسی با جاه طلبی های خودش همخوانی ندارد. اما گرومیکو بر این باور بود که والاس همچنان بهعنوان یک دستفروش ارزشمند است و اگر عاقلانه از آن استفاده شود میتواند سیاست خارجی آمریکا را ویران کند و حتی به جایگزینی حزب دموکرات با حزب طرفدار شوروی کمک کند.هدف والاس طبق روایت گرومیکو استفاده از «مکالمه خود با رفیق استالین بود. بیانیه ای قطعی به مردم آمریکا بدهم.» او نشان میدهد که «در صورت انتخاب او توافقی با اتحاد جماهیر شوروی در مورد مسائل مهمی به وجود خواهد آمد». گرومیکو نوشت والاس تاکید کرد که “سفر او به مسکو موقعیت او را به عنوان یک نامزد ریاست جمهوری تقویت خواهد کرد” اما “تنها در صورتی که او واقعاً [با استالین] در مورد مسائل مهم به توافق برسد.” بنابراین او میخواست «پیش از سفرش درباره برخی مسائل توافق اولیه داشته باشد».با این حال، قابل توجه است که والاس اصرار داشت که هیچ مشکل خاصی در ذهن ندارد. درعوض گرومیکو به مسکو نوشت والاس از ما میخواست که «ما چنین موضوعاتی را فهرست کنیم». والاس به صراحت اعلام کرد که به دنبال امتیاز واقعی از استالین نیست. تحت ریاست جمهوری والاس جنگ سردی وجود نداشت صرف نظر از اینکه استالین کاری را انجام داد که یک دولت مسئول ایالات متحده به طور طبیعی از یک شریک در صلح انتظار داشت یا خیر. جنگ سردی وجود نداشت صرفاً به این دلیل که هنری والاس به رای دهندگان آمریکایی نیاز داشت که باور کنند این جنگ توسط هری ترومن ایجاد شده است و توقف آن فقط به انتخاب والاس نیاز دارد. در مورد استالین تنها کاری که او باید انجام می داد این بود که دنباله خود را برای قراردادهای فوریه 1945 یالتا با روزولت بنویسد که در آن رهبران آینده آلمان، اروپای شرقی و سازمان ملل را ترسیم کرده بودند. اگرچه هیچ کس بر اساس قانون لوگان 1799 محکوم نشده است مذاکرات والاس با گرومیکو به شدت ممنوعیت آن را علیه شهروندان آمریکایی درگیر در مذاکرات غیرمجاز با دولت های خارجی آزمایش کرد.
بپرسید و دریافت کنند
گرومیکو پس از دو دیدار اول خود محتاط و حتی مشکوک به والاس بود. دعوت علنی معاون رئیس جمهور سابق سوالات زیادی را برانگیخت از جمله اینکه چرا او هیچ موضوعی را مطرح نکرد. حتی پس از «قرض گرفتن» و کپی کردن دفتر خاطرات شخصی والاس در طول تور سیبری در سال 1944 و یافتن هیچ چیز مشکوک شوروی هرگز نمیتوانست کاملاً باور کند که او مانند همه امپریالیستها دستور کار امپریالیستی پنهانی ندارد. آنها فکر می کردند که آیا والاس ممکن است به دنبال هوش باشد.گرومیکو او را فشار داد. سفیر پرسید «چگونه مسکو میتوانست اظهارات او را بفهمد که در حال حاضر قصد ندارد از موضوعات خاصی برای مذاکره نام ببرد؟» آیا این به این معنی است که “در آینده او می تواند چنین موضوعاتی را نام ببرد؟” والاس همچنان اصرار داشت که مسکو می تواند این موضوعات را نام ببرد. او فقط پیشنهاد داد که «خلع سلاح» ممکن است «یکی از این موضوعات» باشد.با جوایز بالقوه بالا چشم انداز تضعیف اعتبار ترومن شوروی تصمیم گرفت به جلو ادامه دهد. وقتی گرومیکو و والاس دوباره در 20 آوریل با هم ملاقات کردند گرومیکو فهرستی از مسائل را از مسکو داشت. این توسط ویاچسلاو مولوتوف وزیر امور خارجه تهیه شده بود و استالین در عناوین موضوعی مداد نوشت و یک مورد (“مرزهای نفوذ سیاسی اتحاد جماهیر شوروی”) را به عنوان میراث نامربوط تفکر “فاشیستی” خط زد و شش مورد را به عنوان مناسب تعیین کرد. برای بحث قبل از انتخابات آمریکا اولین مورد از اینها «مسئله سیاست صلح آمیز» بود که شامل «ممنوعیت سلاح های اتمی و اعمال کنترل بین المللی بر انرژی اتمی» بود. این رمزی بود که می گفت ایالات متحده باید قبل از موافقت مسکو با هر رژیم بازرسی سلاح های هسته ای خود را نابود کند. مورد دوم «مسئله عدم مداخله در امور داخلی سایر کشورها» بود که شامل «ممانعت از پایگاههای نظامی در قلمرو [سایر کشورهای سازمان ملل]» و «استفاده از روشهای فشار اقتصادی برای اهداف سیاسی.» این رمزی بود برای گفتن اینکه ایالات متحده باید نیروهای خود را از اروپا خارج کند و طرح مارشال را خاتمه دهد. سومین مسئله «مسئله بازیابی اروپا» بود که شامل «بازگرداندن UNRRA» (اداره امداد و توانبخشی سازمان ملل) به نقش غالب آن بود. این رمزی بود برای گفتن اینکه ایالات متحده باید به کمک مالی خارجی و کمک های بازیابی تنها از طریق سازمان ملل برگردد. سپس فهرست به کشورهای خاصی تبدیل شد. بند چهارم به «مسئله آلمان» میپردازد که شامل «پیروی دقیق از تصمیمات کنفرانسهای کریمه و پوتسدام» و «تاسیس دولت دموکراتیک آلمانی متحد صلحدوست» بود. این بدان معناست که ایالات متحده باید سریعاً 10 میلیارد دلار غرامت از آلمان غربی بدهد و ایجاد یک دولت متحد آلمانی دوست شوروی را بپذیرد. پنجمین مسئله «مسئله خاور دور» از جمله «خروج نیروهای مسلح» از چین و کره بود. این بدان معناست که ایالات متحده باید تمام نیروهای خود را از آسیا خارج کند. ششم و سرانجام «مسأله ژاپن» بود که شامل «ایجاد کشوری غیرنظامی، دموکراتیک و صلحدوست» بود. این بدان معناست که ژاپن نباید به متحد نظامی ایالات متحده تبدیل شود.استالین اشاره کرد که “مسئله بین المللی شدن کانال های داردانل، سوئز و پاناما” می تواند پس از انتخابات مورد بحث قرار گیرد “و همچنین در مورد پایگاه های هوایی استراتژیک در گرینلند، ایسلند، اوکیناوا و غیره”. منظور استالین این بود که اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده باید قدرت را بر کانال های آب کلیدی جهانی تقسیم کنند و واشنگتن باید پایگاه های هوایی نظامی خارجی خود را رها کند. ظاهراً استالین در طول مبارزات انتخاباتی چنین پرسشهایی را برای گفتوگوی آزاد بسیار حساس میدانست.در حالی که گرومیکو لیست را می خواند والاس با رضایت گوش می داد. وقتی گرومیکو کارش را تمام کرد والاس به سفیر اطمینان داد که او «تقریباً همه آن مسائل را خودش برنامه ریزی کرده بود».
توطئه کننده غیرقانونی
استالین در مسکو تایید نهایی خود را برای تبانی با والاس صادر کرد. اما او از نظر سیاسی عاقلانه تلقی کرد که این کار را از راه دور ادامه دهد. استالین در وتوی برنامه سفر والاس نوشت «سفر ممکن است ضرر داشته باشد». با این حال “یک بیانیه” “مفید است.” او به این نتیجه رسید که «بهتر است والاس انجام شود» و استالین متعاقباً «همدردی خود را اعلام کرد».و بنابراین والاس “نامه ای سرگشاده” به استالین نوشت و اقداماتی را که دو طرف باید برای پایان دادن به جنگ سرد انجام دهند، پیشنهاد کرد. برخی از این مراحل توسط خود استالین به او نشان داده شده بود شواهد مستندی از تأیید حذف یا ویرایش مواردی که والاس نوشته بود توسط استالین پیدا کردند. والاس نامه را در حضور 19000 هوادار در مدیسون اسکوئر گاردن در 11 می خواند.یک هفته بعد استالین تأیید عمومی خود را صادر کرد. استالین گفت: «نامه سرگشاده آقای والاس، نامزد ریاست جمهوری حزب ثالث ایالات متحده مهم ترین سندی است که از زمان جنگ جهانی دوم برای پیشبرد «تثبیت صلح» و «بین المللی» صادر شده است. مشارکت.” او وعده “برنامه مشخص والاس برای حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات بین اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده” را با “ناکافی بودن” اظهارات دولت فعلی ایالات متحده مقایسه کرد. او بیش از دوجین پیشنهاد والاس را برجسته کرد (آنهایی که فقط به امتیازات ایالات متحده نیاز دارند) و نتیجه گرفت که آنها “پایه خوب و مثمر ثمری” برای توافق بین دو کشور هستند.هنگامی که خبرنگاران در مورد واکنش او به اظهارات استالین از او پرسیدند والاس تمام تلاش خود را کرد تا هوای فروتنی و تعجب به نمایش بگذارد. او به آنها گفت “اگر کاری انجام داده باشم که جهان را به سمت صلح بیشتر سوق دهد احساس می کنم که کمپین من موفقیت آمیز بوده است.” والاس در کمپین انتخاباتی در کالیفرنیا اعلام کرد «دولت روسیه واقعاً آماده است تا در مورد مسائل مربوط به شایستگی خود بحث کند و واقعاً علاقه مند است راهی برای دو قدرت بزرگ بیابد تا در صلح زندگی کنند.» او اشاره ای نکرد که پیشنهاداتی که استالین به آن اشاره کرده بود عمدتاً همان پیشنهاداتی بود که خود استالین مطرح کرده بود. برخی از شخصیت های سیاسی آمریکایی مشکوک بودند که این دو مرد با هم کار می کردند. کرتیس مکدوگال کاندیدای سناتوری حزب مترقی ایلینوی در سال 1948 سالها بعد به والاس نوشت که آیا با کسی در سفارت شوروی تماس گرفته است «تا مطمئن شود نامه سرگشاده شما به استالین پاسخ خواهد گرفت». والاس آن را تکذیب کرد. او به دروغ نوشت «من هیچ تضمینی از کسی نداشتم و هیچ تلاشی نکردم تا اطمینان حاصل کنم که استالین به نامه سرگشاده من که در می 1948 منتشر شد اما هرگز برای استالین فرستاده نشد پاسخ خواهد داد.»افبیآی که توسط وزارت امور خارجه مشکوک درباره تبانی احتمالی بین والاس و مسکو مطلع شد، مأمورانی را در چاپخانهای که نامه سرگشاده در آن کپی شده بود مستقر کرد و تشخیص داد که والاس باید از بیانیههای عمومی شوروی اطلاع قبلی داشته باشد. به این ترتیب تبانی ثابت شد. اما نه FBI و نه دولت ترومن اقدامی نکردند.این واقعیت ممکن است در ابتدا عجیب به نظر برسد. اما زمانی که والاس همکاری با مسکو را آغاز کرد افکار عمومی نسبت به اتحاد جماهیر شوروی با توجه به رفتار تهاجمی آن در آسیا و اروپا سختتر شده بود و نسبت به والاس و حزب مترقی که تحت نفوذ کمونیستها بود ترش کرده بود. یک نظرسنجی که دو هفته قبل از نمایش استالین و والاس در 11 می انجام شد نشان داد که تنها ده درصد از آمریکاییها معتقد بودند که ایالات متحده باید «مایل به سازش» با اتحاد جماهیر شوروی باشد در حالی که 61 درصد معتقد بودند که «باید محکمتر هم باشد». گردهمایی مدیسون اسکوئر گاردن ممکن است به حامیان والاس انرژی داده باشد اما به سختی به او در مورد بقیه رای دهندگان کمکی کرد. وینسنت شین روزنامه نگار در شنی وینگ پست نوشت «کل کار صرفاً مکانیزمی بود برای تأیید استالین به نامزد ریاست جمهوری آمریکا».ترومن البته در نوامبر به پیروزی رسید. والاس به سختی یک میلیون رای مردمی را به دست آورد و هیچ رای الکترال نداشت. او در جایگاه چهارم قرار گرفت پس از استروم تورموند جداییطلب دیکسیکرات.با این حال تبانی والاس با استالین در سال 1948 نشان دهنده پرچم قرمز برای سال 2024 است. ترامپ قبلاً گفته بود که در یک روز به جنگ در اوکراین پایان خواهد داد. همانطور که استالین می خواست آمریکایی ها باور کنند که صلح در اروپا به معنای رد حمایت از عناصر “نازی” در آلمان غربی است ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه نیز از آمریکایی ها می خواهد که باور کنند این به معنای رد حمایت از دولت “نازی” در اوکراین است. بنابراین تبانی بین ترامپ و پوتین در قالب یک وعده صلح جعلی از این رو منطق سیاسی کاملی خواهد داشت. در پرتو چنین چشمانداز واقعی و نگرانکنندهای تنها میتوان امیدوار بود که رایدهندگان آمریکایی به اندازه رایدهندگان در سال 1948 محتاط، انتقادی و باهوش باشند.